گروه مد و لباس هنرآنلاین: شیوا تبرایی نظری از هنرمندان عرصه دوختهای سنتی و مدرس، یادداشتی درباره بخش گنجینه آثار ملی یازدهمین جشنواره مد و لباس فجر را در اختیار هنرآنلاین قرار داده است که در ادامه میخوانید:
«با پایان زمان برگزاری بخشهای رقابتی یازدهمین جشنواره مد و لباس فجر، برشمردن نقاط قوت و ضعف این رویداد، نشان از توجه شایسته و همت و عزم جمعی جهت نیل به مطلوب علمی، هنری و فرهنگی آن رویداد است که بخشی از هویت ملی و فرهنگی را نمایان میسازد.
در باب برگزاری یازدهمین جشنواره مد و لباس کشور تاکنون از مناظر مختلف و متفاوت، نقدها و نظرات مثبت یا منفی مطرح شده است که نگارنده طی این سطور، نگاهی اجمالی خواهد داشت به آثار به نمایش درآمده در بخش گنجینه آثار ملی یازدهمین جشنواره بینالمللی مد و لباس فجر از منظر هنرهای سنتی و صنعت دستی سوزندوزی که همواره قرین و همنشین با پوشاک و البسه اقوام و ادیان در ادوار تاریخ ایران بوده است.
یکی از نکات مثبت در این مجموعه، تفکیک بخشهای مختلف پوشاک به لحاظ کاربرد در بخشهای پوشاک و لباس اجتماع، مشاغل، چادر، کودک و نوجوان بود که مزایایی به شرح زیر را در برداشت:
در اختیار قرار دادن فرصت به فعالان جوان و یا گمنام در این حوزه
احترام به استفادهکنندگان از انواع سبک پوشش در رستههای مختلف
تنوع بخشهای مختلف این جشنواره
برگزاری بخشهای علمی و پژوهشی در ارتباط با پوشاک کودک و نوجوان
وحدت در عین کثرت عناوین و موضوعات در بخشهای مختلف
اما همچون بسیاری از نمایشگاههای تخصصی دیگر، ارائه نشدن شناسنامه آثار، نکته مهمی بود که بار تخصصی و علمی نمایشگاه را کاهش داد؛ شناسنامهای حاوی توضیح درباره نحوه ارائه تکنیکهای اجرا شده، نوع و متریال بهکار رفته و منبع ایده و الهام که کاستی این مهم، در بخش نمایش پاپوشهای اقوام بیشتر، جلوهگری کرد.
و اما یکی از نکاتی که علیرغم توصیههای علوم و فنون مختلف در دنیای کنونی به آن در انتخاب آثار به نمایش درآمده کمترموردتوجه قرار گرفته بود، مبحث مد پایدار است. از منظر دانش سوزندوزی و حوزه پژوهشی اینجانب، یکی از عوامل پایداری زیستی و فرهنگی منسوجات مزین به سوزندوزیها، چه سنتی و چه مدرن، انطباق طرح با نوع آرایهها و تزئینات بهکاررفته با جنس پارچه، روانشناسی طرح متناسب با نوع کاربری، انتخاب صحیح پارچه به لحاظ پایداری و سلامت اکوسیستم، انطباق جنس پارچه با نوع طرح و مواد اولیه مورداستفاده در محصول، انطباق نوع آرایه و تکنیک سوزندوزی با فرهنگ بومی، سازگاری مواد و لوازم بکار رفته در سوزندوزیها با محیطزیست، ازجمله شاخههای مد و پوشاک پایدار است که در این آثار بهخصوص در بخش پارچه سازی به آن توجه نشده بود.
استفاده از دکمهها، سنگها، پارچههایی ناسازگار با محیطزیست، استفاده از نقوش متأثر از فرهنگهای غیر ایرانی، تلفیق تکنیکهای دوخت سوزندوزیهای سنتی با تکنیکهای دوخت غیر ایرانی علیرغم تأکید بر سلامتمحور بودن و سایر اصول و شرایط کلی شرکت در این قبیل نمایشگاهها و رعایت نکردن اصول تلفیق ازنظر، فرم، محتوا و جنس مواد بکار رفته در پارچه سازیها نکات مهمی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
در این میان از اهداف شایسته چنین رویدادهایی، بازآفرینی و نمایش هویتهای فرهنگی، ارزشهای، ملی و قومی و احیا و توسعه زیباییشناسی بومی در کشور است چراکه موجب انتقال صحیح پیامهای فرهنگی به کاربران میشود؛ نکتهای که در برخی از نمونهها مدنظر قرار نگرفته بود.
همچنین نصب قطعات سوزندوزی شده روی لباس بدون دقت به جانمایی دقیق و شایسته آن از دیگر نقاط ضعف پوشاک مزین به سوزندوزیهای سنتی به نمایش درآمده در این رویداد بود.
در این راستا، آنچه موجبات نگرانی فعالان رشتههای دوختهای سنتی است، استفاده حداقل از این هنر ارزشمند در پوشاک اجتماع و ایران اکنون است که بهوضوح در این رویداد نیز به چشم میخورد که از جمله دلایل آن میتوان به فرصت اندک برای ارائه آثار در بخشهای مختلف اشاره کرد با این توضیح که سوزندوزی هنری بوده که به بازه زمانی طولانی جهت خلق آثار فاخر نیازمند است.
آشنا نبودن طراحان لباس و پارچه به گستره وسیع کاربردی سوزندوزیهای سنتی ایران و نبود ارتباط بین طراحان و هنرمندان حوزه دوختهای سنتی از دیگر نکات حائز اهمیت است که استفاده بسیار از قطعات و آرایههای صنعتی و ماشینی روی پوشاک در این رویداد، مؤید این مطلب خواهد بود.
با این همه بخشی از طراحان و هنرمندان نیز با تلفیق شایسته، دقیق و هوشمندانه نقاشی روی پارچه، چاپ دستی و دیگر تکنیکها با دوختهای پایه سوزندوزی، آثار بدیعی با اصالتهای ایرانی را خلق کرده بودند.
در بخش پارچهسازی، استفاده از پارچههای برگرفته از صنایعدستی ایران نظیر پارچههای سنتی یزد، قلمکار و شال پته با الیاف مصنوعی و اجرای تکنیکهای دوخت برگرفته از سوزندوزیهای ملل، استفاده از نقوش غیر ایرانی جهت آراستن آنها، استفاده از مواد بیکیفیت وارداتی، منسوج را به موجودی بیهویت با سری از یک جغرافیای فرهنگی و بدنی از جغرافیای فرهنگی دیگر مبدل ساخته بود که با هویت چنین رویدادی فاصله داشت. همچنین اجرای ضعیف و غیرحرفهای تکنیکهای دوخت سوزندوزی روی برخی پوشاک در آثار به نمایش درآمده، سطح کیفی آنها را کاهش داده بود.
در این میان، پرسش کلیدی که پاسخ به آن، برگزارکنندگان و داوران را هدایتگر خواهد بود، آن است که هویت فرهنگی یک اثر با چه اجزایی شکل میگیرد؟ و پاسخ کوتاه آنکه نقطه آغاز یک هویت را گروهی از مفاهیم بارگذاری میکنند. نقوش، تکنیکهای دوخت، نوع ابزار و لوازم بیان مفهوم ازجمله فاکتورهای هویتی سوزندوزیهاست چه بر روی پوشاک و البسه و چه در هنر پارچه سازی.
و اما در ارتباط با آثار تاپستری نیز ذکر نکاتی خالی از لطف نیست. تاپستری، گروهی از هنرهایی را شامل میشود که طی آن بافتهای با نخ، چرم، برگ درختان، سنگهای رودخانه و یا هرگونه جنسیتی که قابلیت بافت و نصب در دست بافته را داشته باشد، با نقوشی که در لحظه ایجاد میشود، خلق میشود.
به منظور توضیح بیشتر باید گفت بافتههای تاپستری، نوعی بافت مشابه گلیمبافی دارند که در ایران عزیزمان، به زیبایی اجرا و بافته میشود.
منسوجات بافتهشده با تکنیکی مشابه با بافت موسوم به تاپستری از کهنترین نمونههای منسوجات یافت شده در جهان است که با جستجو در موزههای معتبر جهان، نمونههای ارزشمندی از آن، قابلرؤیت و بررسی است و گونههای بروز رسانی شده و تلفیقی آن با سایر رشتههای هنری، امروزه در سراسر اروپا کاربرد دارد و در مورد تاریخچه و ریشه تاپستری، مطالب بسیاری در دسترس علاقهمندان است که میتوانند با مراجعه به آنها، سطح دانش خود را بالا برند.
و نکته دیگر آنکه لزوم ساخت تیزر با محتوایی شامل نمایش آثار برتر در مراسم اختتامیه نیز یک ضرورت به شمار میآمد.
مطالب فوق، حاصل بررسی آثار به نمایش درآمده در گنجینه آثار ملی بود از یازدهمین دوره جشنواره مد و لباس فجر که از دیدگاه دانش سوزندوزی برگرفته از مباحث علمی سوزندوزیهای سنتی ایران ارائه شد. امید که با بررسیهای بیشتر و بهرهگیری از نقدهای سازنده، پوشاک و جریان مد و لباس در ایران عزیزمان در جایگاه شایسته خود، منطبق با فرهنگ، هنرهای سنتی و نمایههای فرهنگیمان قرار گیرد.»