گروه تجسمی هنرآنلاین،به بهانهی این دو رویداد، با مینا عالیپور دربارهی دیدگاههایش نسبت به کیوریتوری، چالشهای برگزاری نمایشگاه در فضای داخلی و بینالمللی و مسیر آیندهی هنرهای تجسمی در ایران و جهان گفتوگو کردیم.
خانم عالیپور، شما تجربه برگزاری نمایشگاههای متعددی را دارید اما «هومیان» با تمرکز بر هنر لرستان، رویکرد متفاوتی داشت. ایده اولیه این نمایشگاه از کجا شکل گرفت و چرا چنین رویکردی را انتخاب کردید؟
ایده نمایشگاه «هومیان» از یک دغدغه شخصی شکل گرفت؛ دغدغهای که به ارزشهای فرهنگی و هنری لرستان و ظرفیتهای ناشناخته آن در دنیای هنر معاصر بازمیگردد. لرستان مهد هنرمندانیست که نهتنها در تکنیکهای بصری، بلکه در روایتهای تصویری و احساسات عمیق، توانایی شگفتانگیزی دارند اما بسیاری از این هنرمندان، به دلیل کمبود فرصتها و بسترهای مناسب، آنطور که باید دیده نشدهاند. من معتقدم نمایشگاههای اینچنینی میتوانند پلی باشند میان گذشته غنی، حالِ پرشور و آیندهای که در آن، این هنرمندان جایگاه شایسته خود را پیدا کنند. بنابراین «هومیان» نه فقط یک نمایشگاه، بلکه حرکتی در راستای ایجاد این گفتوگو میان نسلها و معرفی استعدادهای ناب منطقه بود.
نمایشگاه «هومیان» تنها به نمایش آثار محدود نشد و شاهد حضور اساتید برجسته در کنار هنرمندان جوانتر بودیم. این همنشینی را چطور برنامهریزی کردید و چه تأثیری روی فضای نمایشگاه داشت؟
یکی از اهداف اصلی من در «هومیان» ایجاد بستری برای تبادل تجربه میان نسلهای مختلف بود. نمایشگاههایی که صرفاً آثار را به نمایش میگذارند،گاهی تأثیر عمیقی بر روند رشد هنرمندان ندارند اما وقتی یک هنرمند جوان بتواند در کنار اساتید و پیشکسوتان قرار بگیرد،کارش نقد و بررسی شود، در بحثها و گفتوگوها شرکت کند، این فرآیند از یک نمایشگاه به یک فرصت یادگیری و ارتباط عمیق تبدیل میشود. به همین دلیل، سعی کردیم ترکیبی از هنرمندان باتجربه و نسل جدید را گرد هم بیاوریم و حتی ورکشاپهایی را هم در این مسیر طراحی کنیم که دقیقاً همین هدف را دنبال میکردند.
آثار چگونه برای نمایشگاه انتخاب شدند؟ آیا معیارهای خاصی برای گزینش هنرمندان و آثارشان در نظر گرفته بودید؟
انتخاب آثار یکی از حساسترین بخشهای برگزاری نمایشگاه بود. ما از بین تعداد زیادی اثر، آثاری را انتخاب کردیم که هم از نظر فنی و زیباییشناسی و هم از نظر مفهوم و ارتباط با موضوع نمایشگاه، معیارهای مشخصی را داشته باشند. بهطور مشخص، به اصالت نگاه هنرمند، روایتهای تصویری و تکنیکهای بهکاررفته توجه ویژهای داشتیم. در عین حال تلاش کردیم توازن مناسبی بین آثار اساتید شناختهشده و هنرمندان نوظهور برقرار کنیم تا نمایشگاه به یک روایت یکپارچه اما متنوع تبدیل شود.
با توجه به اینکه در برگزاری نمایشگاه با موسسه صبا همکاری داشتید، این فضا چه ویژگیهایی داشت که باعث شد آن را انتخاب کنید؟
موسسه فرهنگی، هنری و پژوهشی صبا یکی از مهمترین فضاهای نمایشگاهی ایران است که نهتنها امکانات مناسبی برای ارائه آثار دارد، بلکه بهدلیل موقعیت مکانی و جایگاه ویژهای که در هنرهای تجسمی دارد، امکان دیدهشدن آثار را به میزان قابلتوجهی افزایش میدهد. انتخاب موسسه صبا به این دلیل بود که نمایشگاه بتواند تأثیرگذاری بیشتری داشته باشد و هنرمندان بتوانند در فضایی حرفهای آثار خود را ارائه کنند.
تنها چند روز پس از «هومیان»، شما نمایشگاه «لالههای یخزده» را برگزار کردید اما اینبار در هلند و بهصورت مجازی. این نمایشگاه چگونه شکل گرفت و چه تفاوتهایی با نمایشگاههای پیشین شما داشت؟
«لالههای یخزده» نتیجهی یک همکاری بینالمللی با موسسهی بلومآرت بود. هدف ما از این نمایشگاه، معرفی هنر ایرانی به مخاطبان جهانی، بهویژه در هلند بود که پیشینه فرهنگی غنیای در هنرهای تجسمی دارد. یکی از تفاوتهای اصلی این نمایشگاه با تجربههای قبلی، بستر کاملاً دیجیتال آن بود که به ما اجازه داد آثار را بدون محدودیتهای فیزیکی به نمایش بگذاریم. این نوع برگزاری نهتنها امکان دسترسی گستردهتری ایجاد کرد، بلکه باعث شد تعاملهای تازهای بین هنرمندان ایرانی و مخاطبان بینالمللی شکل بگیرد.
آثار هنرمندان ایرانی در این نمایشگاه چگونه مورد توجه مخاطبان بینالمللی قرار میگیرد؟ آیا تفاوتی در درک و واکنش مخاطبان داخلی و بینالمللی نسبت به این آثار مشاهده کردهاید؟
بله، تفاوتهای جالبی در نحوه دریافت آثار مشاهده شد. مخاطبان هلندی بیشتر به تکنیکهای بهکاررفته، ساختار بصری و چگونگی ارتباط اثر با روایتهای بینالمللی توجه داشتند. در حالی که در ایران، توجه بیشتری به زمینه فرهنگی و ریشههای بومی آثار میشود. این تفاوت دیدگاهها برای من بهعنوان کیوریتور بسیار جذاب بود، چون نشان میداد چگونه یک اثر هنری میتواند لایههای مختلفی از معنا را برای مخاطبان گوناگون داشته باشد.
چه ارتباطی میان نمایشگاه «هومیان» و «لالههای یخزده» وجود دارد؟ آیا این دو نمایشگاه از نظر مفهوم یا هدف به هم مرتبط بودند؟
بله، با اینکه این دو نمایشگاه در ظاهر متفاوت بودند ـ یکی فیزیکی و با محوریت هنرمندان لرستان و دیگری مجازی با هنرمندانی از سراسر ایران ـ اما در واقع، یک هدف مشترک را دنبال میکردند: نمایش و معرفی هنر ایران در بستری گستردهتر.«هومیان» به نوعی تأکید بر هویت بومی، پیشکسوتان و ریشههای فرهنگی داشت. این نمایشگاه، پلی بین نسلهای مختلف هنرمندان لرستان بود و تلاش کرد هنر این خطه را با نگاه عمیقتری به مخاطبان معرفی کند. از سوی دیگر،«لالههای یخزده» یک رویداد بینالمللی بود که بستری برای نمایش هنر معاصر ایران در خارج از مرزها فراهم میکرد. از نظر مفهومی، هر دو نمایشگاه به دنبال گفتوگوی فرهنگی بودند؛ یکی در سطح ملی، با تمرکز بر یک منطقه خاص از ایران و دیگری در سطح بینالمللی، با هدف ایجاد ارتباط بین هنرمندان ایرانی و جامعه هنری هلند. به همین دلیل، این دو رویداد را میتوان دو وجه از یک مسیر واحد دانست؛ بازشناسی و معرفی هنر ایران، چه در دل سرزمین خود و چه در بستر جهانی.
شما نمایشگاههای متعددی را در داخل و خارج از ایران برگزار کردهاید. به نظرتان، وضعیت فعلی هنرهای تجسمی ایران در مقایسه با آنچه در سایر کشورها تجربه کردهاید، در چه جایگاهی قرار دارد؟
هنرهای تجسمی ایران از نظر خلاقیت، تنوع سبک و تکنیکهای هنری در سطح بسیار بالایی قرار دارد. با اینحال هنوز از نظر زیرساختها، امکانات و فرصتهای بینالمللیسازی نیاز به کار بیشتری داریم. در بسیاری از کشورها حمایتهای گستردهای از هنرمندان برای حضور در بازارهای جهانی صورت میگیرد اما در ایران این مسیر هنوز چالشهای زیادی دارد. با این وجود، هنرمندان ایرانی با استعداد فوقالعاده خود نشان دادهاند که حتی با امکانات محدود هم میتوانند در سطح بینالمللی بدرخشند.
در نهایت، اگر نکتهای باقی مانده که دوست دارید با مخاطبان در میان بگذارید، خوشحال میشویم بشنویم.
تنها چیزی که میخواهم بگویم اینست که هنر، فراتر از مرزها و زبان مشترک انسانهاست. ما بهعنوان هنرمندان و کیوریتورها وظیفه داریم این زبان را گسترش بدهیم و زمینه تعامل بیشتر را فراهم کنیم. امیدوارم بتوانیم در آینده، شاهد فرصتهای بیشتری برای معرفی هنر ایران در سطح جهانی باشیم.