منیرالدین بیروتی- نویسنده - نخستین میهمانی بود که روی سن آمد تا داستانش را بخواند. وی با بیان اینکه داستانهایش بلند و تلخ است، گفت: خیلی خوشحالم که امشب در این جمع هستم و خوشحالترم که آقای طهماسب را از نزدیک میبینم و از وقتی ایشان را دیدهام، یادم رفته که نویسنده هستم و چه میخواهم بخوانم!
او همچنین گفت: من ۱۰ کتاب دارم و کتاب "آرام در سایه" آخرین اثر من است که سال گذشته منتشر شد و داستانی هم که امشب آن را میخوانم، از همین کتاب انتخاب کردهام.
بیروتی در پاسخ به این سؤال که کدام کتابش را بیشتر دوست دارد، گفت: کتابی را بیشتر از همه دوست دارم که ممنوعالچاپ است. چهار درد ۱۰ سال قبل منتشر شد اما اجازه تجدید چاپ پیدا نکرد چون دوستان معتقد بودند زیادی تلخ و زهرمار است!
بیروتی درباره داستانهای در دست انتشار خود نیز اظهار داشت: کتاب "مثله" سه سال است که در وزارت فرهنگ و ارشاد مانده و اجازه انتشار نمیگیرد اما من همچنان مینویسم و در حال بازنویسی آخرین کتابم هستم که شاید چهار ماه طول بکشد.
ایرج طهماسب، نویسنده، کارگردان، تهیه کننده و بازیگر نیز در این جلسه داستانخوانی حضور داشت و درباره ایده کتاب سه قصه اظهار داشت: واقعاً نمیدانم باید از دست آقای مجری چه کار کنم که آقای طهماسب را بیچاره کرده! چون طهماسب هم یکی مثل شماست که دوست دارد کارهای هنری بکند، یاد بگیرد و فعالیتهای مختلف داشته باشد اما آنقدر تحتالشعاع مجری است که کمتر این جنبه او دیده شده است.
او افزود: من سالیان سال، فرای کارهایی که انجام میدادم، مینوشتم و فکر کردم که بعد از ۳۰ سال زمان آن رسیده که نوشتههایم را منتشر کنم و حالا منتظرم تا بازخوردهای شما را دریافت کنم.
این کارگردان همچنین در پاسخ به این سؤال که آیا پس از این، شاهد انتشار کتابی از او خواهیم بود یا نه، گفت: من همیشه در حال نوشتنم و از بچگی تا این سن نوشتهام، خیلی ورق پاره کردهام و حالا هم یک داستان برای کودکان دارم که میخواهم منتشرش کنم و یک مجموعه سه جلدی از کارهای قدیمی که یکی از آنها درباره فلسفه، یکی درباره نمایش و دیگری شعر و نکتهها و یادداشتهایم است.