سرویس تئاتر هنرآنلاین: هر نمایشی نشانگر نوع رویکرد نویسنده به مسائل پیرامون او است که به طور همزمان تا حدی  شخصیت و میزان داشته‌ها و تجارب ذهنی و حسی‌اش را هم به نمایش می‌گذارد. اگر نمایش هیچ حرفی برای گفتن نداشته باشد، نویسنده و کارگردان آن زیر سؤال می‌روند؛ ضمنأ به دلیل آن که چنین اجرایی هزینه‌هایی هم دارد، عملا  برباد دهنده هزینه‌ها هم است و همزمان مخاطب هم هزینه‌ای از وقت و زندگی‌اش را برای آن می‌پردازد و عملا ضرری جبران‌ناپذیر می‌کند.

تصور غلط نویسنده و کارگردان نمایش "جی" به نویسندگی کیوان میرمحمدی و کارگردانی صادق نصیری از مقوله تئاتر و مدیوم نمایش، آن است که هر متنی که روی صحنه  اجرا شود نمایش محسوب می‌شود؛ در حالی که اساسا چنین نیست و این بیانگر عدم شناخت تئاتر است. در این رابطه باید گفت که نمایش‌واره "جی" به دلیل غیرنمایشی بودن متن دچار عارضه‌های فراوان است: نه بیان روایی و داستانی دارد و نه موقعیت معین، خاص و باورپذیری را به نمایش می‌گذارد. همه چیز آن در حرف زدن، متلک‌گویی و بد و بیراه گفتن به هم و دیگران خلاصه شده است؛ ضمنا آغاز، میانه و پایان ندارد و فقط بیانگر مزاحمت شبانه یک شوهر بی‌کار برای زنش است: مرد نمی‌گذارد زنش بخوابد و در این رابطه به شکل خود اظهارانه و غیر قابل کنترلی دائما حرف می‌زند و حرف‌هایش هم "بیهوده‌گویی" و "بیهوده نمایی" است؛ دیالوگ‌ها اساسا دیالوگ نمایشی و تئاتری به حساب نمی‌آیند و همزمان هم  از "گروه سنی" این زن و شوهر بدور هستند و به دو آدم بزرگسال گیج و گول بچه نما و کودن تعلق دارند.

نمایش "جی"  به نویسندگی کیوان میرمحمدی و کارگردانی صادق نصیری با تناقض در عادت به خوابیدن شروع می‌شود. و همین بهانه غیر منطقی "گمانه‌پردازی‌ها و هذیان‌گویی‌های" زیادی می‌شود که یک ساعت و نیم ادامه پیدا می‌کند. دیالوگها در بسیاری از موارد عمدا و بدون دلیل به دهان و بیان آدم‌های این نمایش‌واره راه یافته‌اند. آدم‌ها و موقعیت مورد نظر بسیار ساختگی و باور ناپذیرند؛ کمیک‌نمایی اجرا هم نمی‌تواند دلیل موجهی برای روی صحنه بودن این آدم‌ها باشد. این آدم‌های جعلی عمدا کنارهم گذاشته شده‌اند و این سبب شده که کل موقعیت هم ساختگی از کار درآید. باید  یادآور شد که کمدی بودن هر اجرایی در وهله نخست برآیند باورپذیر بودن موضوع، پرسوناژها، موقعیت‌ها و حوادث یک نمایش است و هیچ‌گاه به خودی خود بهانه اولیه‌ای برای بکاربردن هر دیالوگ، رفتار و هر حادثه کمیکی نیست.

نمایش‌واره "جی" نه کمدی به حساب می‌آید، نه درام یا تراژدی، بلکه اجرایی است که "هویت نمایشی" ندارد و عملا بر صحنه تحمیل شده است؛ موضوعش عوامانه و بسیار سطحی و ساختگی است. در جاهایی از واژگان و جملات انگلیسی هم استفاده می‌شود که عملا بی‌محتوایی و سطحی و عوامانه بودن محتوا و اجرا را به اثبات رسانده و نشان داده که  خود مدیوم نمایش هم به گونه‌ای "ابزاری" به بازی گرفته شده است. متن آن بسیار بی‌ساختار، غیرنمایشی و اجرایش هم  کسل کننده و غیرقابل تحمل است؛ عملا ثابت شده که نگاه نویسنده به متن نمایشی، "نگاه ظرفی" است: او چون ساختار نمایشنامه را نمی‌شناسد، متن نمایشی را به عنوان یک "ظرف" برای خود تعریف و توجیه نموده که به زعم خودش، می‌توان آن را با هر چیزی پر کرد. 

نمایشواره " جی" از شهر یزد که بر اساس چارت اجرائی جشنواره فجر انتخاب شده، از لحاظ کارگردانی و انتخاب میزانسن‌ها هم اجرایی بسیار معمولی، سطحی و از نظر ارزیابی بازی بازیگران هم غیرنمایشی و عاری از جذابیت است: زن و شوهری که آن‌ها نقش‌شان را ایفا می‌کنند، آدم‌هایی احمق (حتی به رغم معلم زبان بودن زن)،  بی‌فرهنگ و لمپن (مرد) نشان داده شده‌اند.