سرویس تئاتر هنرآنلاین: نشست "دغدغههای آموزش مدرن در بازیگری تئاتر و سینما" با حضور سیروس ابراهیمزاده جمعه 15 تیرماه ساعت 19:30 در موسسه فرهنگی سکو برگزار شد. در این نشست اسماعیل خلج، رضا بابک، هرمز هدایت، آزاده پور مختار، علی گلستانه، رضا نامی، صادق توکلی و احترام برومند نیز حضور داشتند.
در ابتدا مستندی از سیروس ابراهیمزاده با نگاهی کوتاه به کارنامه هنری او و فیلم دیگری (بخشی از سخنرانی این هنرمند در گپ و گفت با علی دهباشی) پخش شد.
ابراهیمزاده در این فیلمها به جایگاه و تاثیر نمایشنامهخوانی اشاره کرده و گفت: تاثیر نمایشنامهخوانی- در مواردی- بیشتر از اجرای کامل صحنهای آن است و اگر ماهرانه روخوانی شود بسیار خلاقانهتر میشود. چرا که مخاطب را در پروسه آفرینش سهیم میکند و به او اجازه میدهد تا میزانسنها، دکور و یا مثلاً گریم بازیگران را تصویرسازی کند. البته از طریق نمایشنامهخوانی، مخاطب را به سمت و سوی تخیل و آفرینش سوق دادن کار آسانی نیست؛ در کشورهای بزرگ نمایشنامهخوانی را معمولا گروههای کار آزموده تئاتری انجام میدهند. در کشور ما - امروزه - تنها هنرمندان جوان از نمایشنامهخوانی استقبال میکنند، چون مخارج کمتری دارد و آماده کردن آن آسانتر است.
ابراهیمزاده هنرمند پیشکسوت تئاتر و سینما در این نشست درباره تحصیلات هنر والای بازیگری گفت: تا چند سال پیش و به جوانهای علاقمند به سینما و تئاتر، تحصیلات آکادمیک را توصیه میکردم، اما در حال حاضر معتقدم که سیستم آموزشی و آکادمیک ما به تغییر و تحول اساسی نیازمند است و باید مانند بسیاری از جوامع دنیا به روز شود. در این عصر ریتم زندگی بسیار تند است و ضرب آهنگ تغییر و تحولات بسیار سریع اتفاق میافتد.
ابراهیمزاده ادامه داد: استاد امروزین باید بتواند در یکایک هنرجویان خود، خلاقیتهای وجودشان را کشف و بتواند نقاط قوت را تقویت و نقاط ضعف را برطرف کند تا هنرجویان پس از مرحله یادگیری بتوانند راه خودشان را بروند و به کشف و شهود برسند و مخلص کلام اینکه از تقلید و دنبالرویهای آسانپسندانه پرهیز کنند و در نهایت شبیه به خودشان شوند. هر فرد در کسب مهارتهای هنری، شیوه خاص خودش را دارد. باید حرف تازهای برای گفتن داشته باشد. در غیر این صورت نمیتواند در فضای هنری به کارش ادامه دهد.
این بازیگر تئاتر و سینما افزود: عصر ما عصر فردیت است در هیچ برهه زمانی فردیت تا این حد پررنگ و قابل اهمیت نبوده است، بنابراین با توجه به اهمیت فردیت در جامعه کنونی، شیوههای آموزشی هم زیر سوال میرود که چطور میتوان حرفی زد که برای مخاطب مفید و موثر باشد، بنابراین باید نحوه آموزش را متحول کرد.
او درباره حضور خود در رادیو نیز گفت: من و رامین فرزاد که صدای بسیار خوبی داشت با یکدیگر وارد رادیو شدیم. در آن زمان رادیو بسیار پرطرفدار بود و همه داستان شب را گوش میدادند و اجرای تئاتری هنرمندان پیشکسوت آن روزگاران مورد استقبال مردم بود؛ اما به شیوهای فاخر بیان میشد و چه بسا از صداقت در کلام فاصله میگرفت و کمتر تاثیرگذار بود. من و رامین فرزاد تصمیم گرفتیم، بسیار محترمانه و دست به عصا این فضا را بشکنیم و تا حدودی هم موفق شدیم.
پس از پایان فیلم، سیروس ابراهیمزاده از حاضرین خواست تا سوالات خود را مطرح کند زیرا او در فیلم پخش شده حرفهایش را زده است.
از ابراهیم زاده درباره رابطه ادبیات با هنر تئاتر سوال شد و او توضیح داد: پرداختن به ادبیات و به ویژه ادبیات نمایشی، فقط زمانی مفید است که کار عملی و اجرا روی صحنه داشته باشیم و آن موقع است که گروه و هر بازیگر به مطالعه شخصی و تحقیق درباره نقش خود نیاز پیدا میکند.
در ادامه این نشست اسماعیل خلج هنرمند پیشکسوت تئاتر و سینما با یک بیت شعر از مولانا گفت: "چشم ما را هر نفس بستان نو/ گوش ما را هر نفس دستان نو" نو و جدید بودن خاصیت خلاقیت است. در واقع هر چیزی که میخواهیم برای عموم ارائه دهیم باید تازه باشد اگر در زمینه هنری حرف جدیدی برای گفتن داشته باشیم این نو بودن حتی اشکالات کار ما را هم میپوشاند.
این هنرمند افزود: نباید منتظر بود تا از این تحصیلات آکادمیک یک سیروس ابراهیمزاده دیگر معرفی شود. کلاسهای آکادمیک یک هنرمند را نمیسازد بلکه این هنرمند است که از فرصتهایی که در آن قرار میگیرد نهایت استفاده را میبرد.
خلج در پایان صحبتهایش تصریح کرد: بازیگر زمانی میتواند موفق باشد که با صداقت کار کند و در مرحله اول نقش را متعلق به خودش کند و آن را باور کند تا بتواند آن را به مخاطب انتقال دهد. سیروس ابراهیمزاده همیشه در کارهایش بسیار دقیق، حساس و با صداقت بوده است.
آزاده پور مختار نیز از ابراهیمزاده سوال کرد که آیا کارگاه تئاتر شما برای هنرجویان عملی است و یا بخش تئوری هم دارید؟ به طور کلی هنرجویان تئاتر نسبت به هنرجویان رشتههای ادبیات و یا تجسمی از سواد کمتری برخوردارند.
ابراهیمزاده در پاسخ گفت: جوانهای بسیاری جذب سینما و تئاتر میشوند که این گرایش نیازمند مطالعه است. بسیاری از آنان با انگیزههای دورنی و ناخودآگاه به این سمت گرایش پیدا میکنند شاید میخواهند ثابت کنند که به سن عقل رسیدهاند، هستند و میخواهند خود را نشان بدهند. از طرفی هم فکر میکنند بازیگری کار سادهای است و نیاز به مطالعه ندارند. البته هنرمندان جوانی هم هستند که بسیار باسوادتر از ما هستند. دوره امتیازات تجربه و سواد با گذر عمر گذشته است و یک جوان میتواند بسیار جلوتر از یک هنرمند پیشکسوت باشد!
رضا بابک نیز در این نشست درباره بازیگری در دوره خودش سخن گفت و توضیح داد: زمانیکه میخواستیم نمایشی را اجرا کنیم با بزرگان این عرصه مینشستیم و سکوتها و تاکیدهای یک متن را تمرین میکردیم و قبل از اینکه متن را به دستمان بگیریم حدود دو ساعت تمرین بیان و بدن میکردیم و با یکدیگر هماهنگ میشدیم. زمان تمرین برای یک تئاتر به طور متوسط 45 جلسه 6 یا 7 ساعته بود. آن موقع گروه داشتیم و با یکدیگر هماهنگ بودیم اما نمایشهای این دوره بدون گروه و بازیگران اغلب از نسلهای مختلف و تواناییهای متفاوت کنار یکدیگر قرار میگیرند و همچنین با تمرینهای کمتری یک نمایش را رو صحنه میبرند. به هر حال آموزش در بازیگری حرف اول را میزند.
هرمز هدایت هنرمند پیشکسوت تئاتر با اشاره به اینکه آموزش واقعی با طی دوره آکادمیک متفاوت است، گفت: امروزه دانشگاه تنها مدرک گرفتن است. در صورتیکه آموزش بسیار اهمیت دارد و در کنار استعداد فردی؛ حرف اول را میزند. در دوره ما تنها 4 استاد برجسته با ما موسیقی کار میکردند و تمرین رقص و بیان داشتیم و چند شاخه هنری را با یکدیگر یاد میگرفتیم.
سیروس ابراهیم زاده در پایان این نشست گفت: سکوی پرتاب تئاتر، ادبیات است؛ اما تئاتر زمانیکه روی صحنه میرود از ادبیات عبور میکند زیرا ویژگی هنر زنده نمایش است که اثری را روی صحنه به تماشا بگذارد که مخاطب نگوید این نمایش کپی یک متن ادبی است.