سرویس مد و لباس هنرآنلاین: مهمانان این هفته هنرآنلاین، نادیا سالور و هانیه اسدی، مادر و دختری بودند که در عرصه طراحی و ساخت زیورآلات فعال هستند و طرحهای بدیع و خلاقانه آنها، بعضاً به ارائه سبکی منحصربفرد از طراحی زیورآلات با متریالهایی همچون مس و تلفیق با انواع سنگ منتج شده است.
ویژگی آثار آنها به گرههایی بازمیگردد که باالهام از طبیعت و برخی از هنرهای تجسمی همچون نگارگری روی سیمهای مسی، نقشی پیچیده را خلق کرده و به لحاظ کاربردی و بصری باسبکهای مبدعانه، جنبههای زیباییشناختی آثارشان را دوچندان میسازد.
مشروح گفتوگوی هنرآنلاین با نادیا سالور و هانیه اسدی را در ادامه بخوانید:
خانم سالور، با توجه به این که تحصیلات آکادمیکتان به حوزه طراحی و ساخت زیورآلات ارتباطی ندارد، چطور شد که به این بحث علاقهمند شدید و از کجا شروع کردید؟
نادیا سالور: من فوق لیسانس رشته زبان آلمانی دارم و در حال حاضر دانشجوی دکترای رشته زبانشناسی هستم. درست است که رشته تحصیلیام متفاوت بوده اما من سالهای زیادی است که مشغول انجام فعالیتهای هنری هستم. تقریباً از اول دبستان شروع به کارهای هنری مانند خوشنویسی و نقاشی کردم. پدرم هنرمند بود و یکی از کارهایی که حتماً باید در خانه انجام میشد کارهای هنری بود. ایشان به من و برادرم که اهل هنر بودیم کمک زیادی میکردند و ما را به رقابت وا میداشتند. پدرم ارتشی بودند و به شهرهای مختلف منتقل میشدند. در یکی از شهرهایی که زندگی میکردیم هندیها هم حضور داشتند. من یک روز به پاساژ رفتم و آقایی را در آنجا دیدم که روی یک پله نشسته بود و داشت زیورآلات هندی درست میکرد. برای من جالب بود که ظاهر آن آقا به هنرمند و سازنده جواهرات نمیخورد ولی این کار را انجام میداد. دیدن آن آقا باعث شد که جرقه این کار در من شکل بگیرد. برادر من رشته برق میخواند و یک سری سیم مفتولی داشت. من بدون این که بدانم آن آقا دارد از یک سیم دیگر استفاده میکند شروع به کار با سیم مفتولی کردم، تا این که کلاس پنجم دبستان یک گوشواره هندی ساختم. خواهر بزرگترم در آن دوره با مفتول یک سری گل درست میکرد. من همان زمان مفتول را برداشتم و شروع به ساختن گوشواره کردم. یک گردنبند کوچک داشتم که از جنس مروارید بود. آنها را شکافتم تا بتوانم با آن گوشواره درست کنم. زمانی که پنجم دبستان بودم پدرم به من طراحی یاد داد. از آنجا هنر به طور جدی وارد زندگی من شد. هیچوقت فکر نمیکردم که به کار زیورآلات ورود کنم و فقط گاهی فکر میکردم ممکن است یک روزی نقاش بزرگ شوم. همینطور جلوتر که آمدیم به سمت زیورآلات دیگر رفتم. من به حجم علاقه زیادی دارم. این را هم بگویم که من کلکسیونر گوشواره هستم و نزدیک به 200-300 گوشواره دارم. برای من زیورآلات جذابترین چیزی بود که میتوانست باشد. آن موقع با سفال هم زیورآلات میساختم. در یک دورهای به خاطر کنکور کم کار شدم ولی بعد از سال 1380 دوباره کار ساختن درختچه را شروع کردم و بیابین زیورآلات میساختم. من یک سری سیم در خانه داشتم که نمیدانستم از کجا آمدهاند. از آنجایی که من اهل فضای مجازی نبودم، تعقیب نمیکردم که در دنیا دارد چه اتفاقی میافتد و فقط برای خودم با سیم بازی میکردم. بعدها به پیشنهاد دوستان یک صفحه اینستاگرام ساختم و آنجا متوجه شدم که خارجیها دارند یک سری کار با کیفیت بالا میگذارند و برای من علامت سوال بود که چرا ما در ایران چنین چیزهایی را نداریم؟ حداقل روزی پنج ساعت وقت میگذاشتم و کارها را نگاه میکردم. از آنجا به بعد خودم تقریباً سبک پیدا کردم. با خودم گفتم ای کاش من بیاییم یک چیز دیگری ببافم و به همین خاطر یک سری کارها که انعطافپذیر هستند را بافتم و به سازمان ثبت اختراعات بردم. ابتدا کار من را ثبت نمیکردند ولی گفتند چون تاریخ ورود شما ثبت شده است، بعدها میتوانید نسبت به این قضیه ادعا کنید. من آثار را به سازمان مد و لباس بردم و برای آن نشان "شیما" گرفتم. در ادامه به سمت زنجیرهای طنابی آمدم و تحقیقاتم را راجع به این زنجیرها شروع کردم. یک کار ابداعی به نام "هزارتو" دارم که نمونه آن را در جهان ندیدهام. من در ادامه به کارهای روس علاقهمند شدم و کارهای روس را انجام دادم. روسها کارهای قوی و درشتی میسازند که نما دارند. بعد برای خودم یک مجموعه بافت در نظر گرفتم. شاید الآن بالای 200 نوع بافت بلد باشم و به همین خاطر با دخترم شروع به نوشتن کتاب درباره مجموعه بافتها کردم. من دلم نمیخواست که خسیس باشم و این هنر را آموزش ندهم چون ما اگر نخواهیم وقت بگذاریم، این هنر پیشرفت نمیکند.
آیا در این کتاب بیشتر تمرکزتان روی بافت مفتول و فلزات است؟
نادیا سالور: بله، منتها فقط بافت آموزش داده میشود و هنرجو باید خودش از آن بافتها در ساخت استفاده کند. در قسمت بعدی اجزای مختلف زیورآلات آموزش داده میشود تا اگر کسی آن چند جلد کتاب را بگیرد به طور کامل بتواند از این هنر سر در بیاورد.
در حال حاضر خودتان آموزشگاه دارید؟
نادیا سالور: من آموزشگاه ندارم اما به شکل مجازی در خانه به خارجیها آموزش میدهم. با ایرانیها نمیشود مجازی کار کرد، چرا که تدریس ما را صداگذاری میکنند و میفروشند که این ناجوانمردانه است. من نسبت به افراد دیگری که در ایران آموزش میدهند کمتر شهریه دریافت میکنم چون میخواهم همه این هنر را یاد بگیرند و کشور ما پیشرفت کند.
خانم اسدی، در حال حاضر چهکار میکنید و سعی کردهاید ادامه دهنده کدام بخش از هنر مادر باشید؟
هانیه اسدی: من اوایل که بافتها را نگاه میکردم زیاد دقت نمیکردم ولی برایم جالب بود که از یک سیم و سنگ که ظاهر چندانی ندارند چطور میشود یک چنین زیورآلات زیبایی را ساخت؟ ابتدا ترجیح میدادم حجم کار کنم و زنجیر ببافم. یک دوره طولانی حجم کار کردم و بعد کمی به بافتها دقت بیشتری کردم و به زیورآلات علاقهمند شدم.
بهعنوان یک مخترعی جوان در حوزه زیورآلات، کمی درباره اختراعتان توضیح دهید.
هانیه اسدی: من در قسمتهای مختلف اینترنت دقت کردم ولی چنین بافتی را ندیدم که در رزین قرار داده شود. به همین خاطر تصمیم گرفتم چنین چیزی را ابداع کنم و اینطور شد که شروع به ساخت نمونههای اولیه کردم. برعکس چیزهای دیگری که وجود داشت، این کار بسیار جالب بود. قبلاً پیش آمده که در زیورآلات از زنجیر استفاده کنند ولی تاکنون از این بافت استفاده نکردهاند.
علاقه دارید برای ادامه تحصیل به سمت رشتههای هنری بروید؟
هانیه اسدی: ترجیح میدهم هنر را در کنار رشته دلخواهم ادامه بدهم.
نادیا سالور: هانیه میخواهد طبیعت را با سیم در رزین کار کند.
هانیه اسدی: در کار دیگری که دارم ترجیح دادهام بیشتر به سمت طبیعت بروم. ترجیح دادهام که کارم بیشتر حالت سه بعدی پیدا کند. قرار است وقتی حاضر شد یک درخت دیگر روی آن ببافم.
خانم سالور، استقبال از کارهای شما چطور بوده و چه چشماندازی را در این حوزه دنبال میکنید؟
نادیا سالور: همیشه این در ذهنم است که چرا خانمهای ایرانی فقط دنبال طلا هستند؟ در حالیکه مس برای ما خاصیت دارد. مس هم به اندازه کافی درخشش دارد و از طرفی با مبلغ کمتری میتوانیم آن را خریداری کنیم. اگر دقت کرده باشید من از فیروزه هم زیاد استفاده میکنم چون ترکیب فیروزه و مس یک ترکیب قشنگی را به وجود میآورد. من با این کار دوست داشتم یک تأکیدی به خانمها کنم که بدانند آن چیزی که به ما زیبایی میدهد فقط طلا نیست. علت استفاده من از مس به خاطر این است که هم مواد اولیه آن در ایران وجود دارد و هم این که مس برای خانمها خوب است. در حال حاضر یکی از کارهای تخصصی من زنجیرهای "هزارتو" و پلاکهای "دو رو" است. در حال حاضر دارم یک سری تحقیق راجع به تاریخچهها انجام میدهم که ببینم این هنر از کجا آماده است؟ هنرمندان ایرانی در حال حاضر فقط دارند میسازند و میفروشند ولی من نمیخواهم فقط سازنده باشم، بلکه میخواهم آن را بشناسم تا بتوانم علاقهمندی بیشتری پیدا کنم. در حال حاضر بیشتر وقتم صرف این میشود که مقالههایم را ارائه و آموزش بدهم. شاگردانی که میخواهند از سیم استفاده کنند، سیم را نمیشناسند. کسبههایی که اینها را میفروشند نیز اطلاعات زیادی ندارند. به همین خاطر من تصمیم گرفتهام که یک سری کلاسهای آموزشی بگذارم.
خانم اسدی، شما یک نسل بعد از مادرتان هستید و سعی میکنید با نرمافزارهای مختلف کامپیوتری هم کار کنید. آیا برای این که دقت کار را بالا ببرید تلاش کردهاید که طراحیتان را به سمت طراحیهای دیجیتالی ببرید؟
هانیه اسدی: زیاد به آن سمت نرفتهام. در واقع یک جورهایی بیشتر کار ما بداهه است. ما در کلاس سعی میکنیم در آن طراحی کنیم و کار را در آن بسازیم. به نظر من از کاری که بداهه است، چیز زیباتری تولید میشود چون ساخته ذهن است و در همان لحظه با حس تولید میشود. امکان دارد که من بتوانم این کار را انجام بدهم ولی هنوز اقدامی برای آن نکردهام.
یعنی در برخی از کارها حتی اتود هم نمیزنید؟
نادیا سالور: ما در کلاسمان یک قسمت ایدهپردازی داریم که به این صورت است که من ابتدا بافت را به هنرجوها میدهم و بعد به آنها توضیح میدهم که ما با این بافت میتوانیم چند نوع کار انجام بدهیم. در واقع ذهن آنها را درگیر میکنم. به هر حال آن هنرجوها همیشه نزد من کلاس نمیآیند. آنها باید وقتی در خانه تنها هستند هم بتوانند کار کنند. من به شاگردانم تأکید میکنم که کپی نکنند. گاهی هنرجوها سرکلاس یک سری ایده به ذهنشان میآید و اگر ایدهها را سریع روی کاغذ نیاورند از ذهنشان میپرد.
احساس میکنم برخی از آن 200-300 بافتی که گفتید هم به صورت فیالبداهه و در حین کار به وجود آمده است. یعنی شما گره را زدهاید و بعد احساس کردهاید که به لحاظ بصری جلوه خوبی دارد و به همین خاطر از آن استفاده کردهاید.
نادیا سالور: این تعداد بافتی که من به وجود آوردهام، یا تلفیق بافتهای مختلف است یا ذهنی. یعنی اینطور نبوده که همه بافتها را بیرون دیده باشم. این که قلاببافی میکردم مهمترین چیزی بود که این هنر را شکل داد. یعنی اصلاً بدون این تجربه امکان نداشت که بتوانم سیم ببافم چون خاصیت سیم این است که سریع پاره میشود. من قلقهای آن را به دست آوردهام که حتی یک گره هم نخورد یا پاره نشود.
نمایشگاههای مختلفی در حوزه صنایع دستی برگزار میشود که بخشی از آنها زیورآلات است. در کل نمونه کارها و آثار هنرمندان هم طیف خودتان را چطور ارزیابی میکنید؟ آیا هنرمندان در حوزه زیورآلات عملکرد درستی داشتهاند و توانستهاند از امکانات آموزشی و مواد اولیه که وجود داشته استفاده کنند؟
نادیا سالور: ما در ایران به تعداد انگشتان دست هنرمند داریم که با سیم کار میکنند. کار با سیم، کار سادهای نیست و آموزشهای طولانی دارد. مثلاً کسی که یک ترم به کلاس میآید نهایتاً میتواند در حد چهار، پنج پلاک کار کند، در حالیکه اگر بخواهند حرفهای شوند باید چندین ترم در کلاسها شرکت کنند. ما در ایران استادی نداریم که آموزش بدهد و به همین خاطر هنرمندانی که هستند هم هیچ کلاسی نرفتهاند. از این جهت که توانستهاند بدون استاد اینقدر پیشرفت کنند قابل تحسین هستند چون این هنر یک هنر آسانی نیست. از بین کسانی که من میشناسم، فقط یک نفرشان میتواند چیزهایی که نیاز دارد را خودش بسازد. کار آنها برای ساخت خیلی سخت است چون چیزی که میخواهند را باید از یک جای دیگر جور کنند. ما امسال از لحاظ ابزار قویتر شدهایم، در حالی که سالهای قبل تمام ابزار را از خارج میگرفتیم. ما ابزار خاص خودمان را داریم که در سالهای قبل در ایران وجود نداشت. بچهها دارند تحقیق میکننند تا خودشان را برسانند و از این لحاظ قابل تقدیر هستند ولی متأسفانه خیلی کپی میکنند. بابت این قضیه دارند یک سری از هنرمندان خارجی را ناراحت میکنند که این موضوع برای کشور ما خیلی بد است. آدم وقتی به یک رویه عادت میکند دیگر نمیتواند آن را تغییر بدهد. من با موضوع کپی کردن آنها خیلی مشکل دارم. متأسفانه کمی هم کم کار هستند و از طرفی نمیتوانند کارهای خود را نگه دارند و برای در آوردن نانشان مجبور هستند آثارشان را بفروشند. هنرمندانی که دارند در این رشته کار میکنند فکر میکنند این هنر از آمریکای لاتین آمده است، اما هیچکس اسم هند را نمیآورد. در یک دورهای که تکنیکهای صنعتی زیاد میشود این هنر راکت میشود ولی الآن نزدیک 10 سال است که دارد نسبت به کارهای قبلی پیشرفت میکند. اولین سبکی که من شروع کردم سبک هندی بود.
نکته اینجاست که مردم آن منطقه هنوز اصالت خودشان در استفاده از این زیورآلات را حفظ کردهاند.
نادیا سالور: آنها دارند از آثار هنرمندان خودشان استفاده و استقبال میکنند چون با آداب و رسومشان منطبق است. هنرمندان ما ترجیح میدهند آثارشان به سبک اروپاییها و آمریکاییها نزدیک باشد. از طرفی مردم هم کارهای درشت را دوست ندارند و نمیخرند. از آنجایی که هنرمندان ما هنوز تکلیفشان با خودشان مشخص نیست و حتی تلاش نمیکنند که این هنر را به هنر ایرانی نزدیک کنند تا مردم آن را دوست داشته باشند، ما الآن با خلق آثار مشکل داریم چون هر کاری که بسازیم انگار برای خودمان ساختهایم. الآن آثاری که به کارهای اروپایی و آمریکایی نزدیک است به فروش میرود ولی کارهای دیگر اینطور نیست.
به نظر من یکی از کارهایی که باید در کنار کارهای دیگرتان ادامه بدهید چون خلأ آن احساس میشود بحث پژوهش و نگارش مقاله راجع به این حوزه است. فکر میکنم کرونا خیلی کمک کرده تا به این بعد از قضیه بپردازید. کرونا چه تأثیری روی روند کار شما داشته است؟
نادیا سالور: همه خیلی بد به کرونا نگاه کردند. من یک آدم خوشبین هستم. درست است که کرونا ما را در خانه نشاند و بیکار کرد ولی من در یک سال اخیر به کارهای عقب مانده زیادی رسیدم. چهار کتاب ترجمه کرده بودم و نمیتوانستم آنها را ویرایش کنم ولی در یک سال اخیر توانستیم کارها را تکمیل کنم. کرونا به من این امکان را داد که برای یک نمایشگاه جدید آماده شوم.
آیا به افرادی که به این کار علاقهمند هستند و دغدغه کسب درآمد هم دارند توصیه میکنید که در این مقطع زمانی بیایند و تحت تأثیر آموزشهای شما یا افراد دیگر این حوزه را پیگیری کنند؟
نادیا سالور: خب صنایع دستی میتواند برایشان منبع درآمد باشد. به هر حال صنایع دستی در کشور ما نیز مثل همه جا ارزش دارد و علاقهمندان به این هنر در اینجا میتوانند از طریق مغازهای که میتوانند داشته باشند یا از طریق فروشگاههای صنایع دستی، سایتهای مختلف و اینستاگرام کارشان را بفروشند. من فکر میکنم همکاران من اگر الآن فروشی دارند از طریق صفحه اینستاگرامشان است. اگر کسی نمیخواهد هزینهای بکند که مغازه بزند یا فرصت ندارد که بخواهد کارها را ویزیت کند، بهترین روش برایش درست کردن یک پیج در اینستاگرام و فروش اینترنتی است. اما در مورد آموزش به کسی توصیه نمیکنم که بخواهد آموزش بدهد، چون الآن مدتهاست که میبینم آموزشهایی که توی سایت میگذارند خیلی آموزش بدی است. مثلاً 130 هزار تومان میگیرد و 10 آموزش با کیفیت افتضاح و پایین ارائه میدهد. خیلی بد است که ما یک پولی بگیریم و مردم را سر کار بگذاریم. آموزش را هر کسی نباید ارائه کند. من نمیگویم خودم خیلی آدم توانایی هستم ولی من پشت آموزشم 20 و چند سال تجربه خوابیده است. من همه این مراحل را خودم طی کردهام که الآن دارم آموزش میدهم. من به دخترم هم گفتم که من از پنجم دبستان تا الآن که 39 سالم است مدام داشتم میبافتم و کار انجام میدادم و تجربه میکردم تا بتوانم به این هنر برسم، اما شما دارید هنری که من در 20 و چند سال به دست آوردهام را در یک سال یاد میگیرید. من اعضای خانوادهام نیز علاقهمند شدهاند و هر وقت من دارم کار میکنم همه میآیند پیگیری میکنند تا ببینند چه چیز جدیدی را دارم انجام میدهم.
هانیه جان، آیا هیچوقت به برند شدن در این جریان فکر میکنید؟ به اینکه یک برند بسازید که همه آن را به نام تو بشناسند.
هانیه اسدی: بله. خیلی زیاد بهش فکر میکنم و حتی در مورد اسمش خیلی فکر میکنم. هنوز به نتیجه خاصی نرسیدهام.
خانم سالور برند شما عنوان خاصی دارد؟
نادیا سالور: بله اسم برندم "نادیا" است. من موقعی که کارهایم را بردم تا ثبت کنم اصلاً نمیدانستم کارها باید اسم داشته باشد. در نتیجه در سازمان مد و لباس با مسئول این کار نشستیم و اسم نادیا را انتخاب کردیم. البته من دوست داشتم کارها با اسم خودم ارائه شود.
مالکیت معنوی هم گرفتهاید؟
نادیا سالور: بله. روز اول 10 کار را بردم که 7 تایش مالکیت معنوی گرفت.
در این مدت مسئلهای پیش آمده که از طریق مالکیت معنوی توانسته باشید احقاق حق کنید؟
نادیا سالور: آنقدر گفتهایم که اگر کارهای ما را کپی کنید خسارت میبینید که فعلاً جرئت نکردهاند کپی کنند! من اگر ببینم یک نفر موقعیت مالی ندارد و به خاطر این که لنگ نانش مانده است میآید کپی میکند ناراحت نمیشوم. آدم بی انصافی نیستم و هیچوقت نمیروم اقدام کنم که بخواهم از این آدمها خسارت بگیرم. اما خب یک کسانی هستند که من دو، سه سال است دارم رشدشان میدهم. من حدود 30 نفر را جمع کردم که بعد بعضیها با هم به مشکل خوردند و از گروه رفتند. الآن 17-18 نفر توی گروه من هستند و یک تعداد دیگری هم هستند ولی نمیخواهند توی گروه باشند. من همیشه به بچهها میگویم هر سوالی درباره این هنر نمیدانید را از من بپرسید. واقعاً بهشان کمک و رسیدگی میکنم، اما الآن دو سه نفرشان دارند خیلی ناجوانمردانه خود من را اذیت میکنند.
در آینده میخواهید همین حوزه را به شکل حرفهایتری پیش ببرید یا ایدههای جدیدتری دارید که مکمل کارتان در بحث طراحی و ساخت زیورآلات شود؟
نادیا سالور: ما کارهای زیادی داریم میکنیم که همه نیمه تمام مانده است. ما پارسال آبان یا آذر یک نمایشگاهی را گرفتیم که با گروه بیاییم در نمایشگاه شرکت کردیم. من برنامهریزی کردم که زیورآلات به سبک مدرن معرفی شود. یعنی زیورآلات را توی استند نگذاریم، بلکه کار را با مدل زنده ارائه دهیم.
در ایران امکان برگزاری همچین نمایشگاهی هست؟
نادیا سالور: نمیدانم در ایران امکانش هست یا نه. اگر خانمها لباس پوشیده بپوشند و زیورآلات را بیندازند شاید بشود همچین نمایشگاهی برگزار کرد. من اگر امکانش باشد حتی در یک نمایشگاه خصوصی این کار را انجام میدهم. ما در کنار زیورآلات یک سری کار حجم هم داریم انجام میدهیم.
شما در منزل کارگاه دارید؟
نادیا سالور: در حقیقت ما منزلمان را کارگاه کردهایم و داریم در آن زندگی میکنیم! البته نظم را رعایت میکنیم چون من اگر جایم شلوغ باشد ذهنم مغشوش میشود. حتماً باید در یک جای تمیز کار کنم. وقتی یک کاری را شروع میکنم حتماً باید آن را تمام کنم و کنار بگذارم و بعد بروم سراغ یک کار دیگر.
واقعاً این حجم از کار شما نیازمند این است که یک کارگاه داشته باشد تا هم تجهیزات و ابزارتان آنجا باشد و هم اگر یک ریخت و پاشی وجود داشت آسیبی به منزلتان نزند.
نادیا سالور: اگر خدا کمک کند در سال جدید یک همچین فکری داریم. بدم نمیآید که یک آموزشگاه هم بگیرم که خودم کار کنم. اصلاً راهش را نمیدانستم که برای آموزشگاه باید از چه طریقی اقدام کنم.
سرنوشت نمایشگاهی که به آن اشاره کردید چه شد؟
نادیا سالور: آن موقع یکی از بچهها تصادف کرد و نمایشگاه به هم خورد. دوباره برای عید وقت گرفتیم که به کرونا خورد. من هنوز هدفم این است که در شهرهای مختلف یک نمایشگاه داشته باشم. اصلاً اهمیتی ندارد کدام شهر باشد. هر شهری که برای من و هانیه شرایطش فراهم شود دو نفره میرویم و کار ارائه میدهیم. اولویت دیگرم این است که مقالهها بیرون بیاید و یک مقدار از نظر تئوری کار شود. کارهای ما خیلی زمانبر است. بعضی از کارهای ما حدود 30 و چند ساعت کار برده است. یعنی من یک روز کامل و یک نصف روز را نخوابیدهام تا یک زنجیر را ببافم. کار بافت ما کار بافت معمولی نیست و بسیار زمانبر است.
هانیه جان شما چه برنامهای دارید؟
نادیا سالور: هانیه خواننده است. پارسال در جشنواره نوای خرم رتبه یک کشوری را آورد. خواننده سنتی و نوازنده تنبک است. ایشان از دو، سه سالگی این هنر را شروع کرده و الآن سهتار هم میزند. کلاً کار اصلیاش خواندن و نوازندگی است. من خودم موسیقی درس میدادم و هانیه هم تحت تأثیر قرار گرفته است. اصلاً علت رفتن هانیه به سمت تنبک این بود که من کلاسهای زیادی برای تنبک داشتم و ایشان همیشه در محیط بود.
هانیه اسدی: من زنجیرهایی را دارم تولید میکنم که متفاوتتر است. در واقع دارم کار را پیچیده میکنم. سرچ میکنم تا ببینم چه زنجیرهایی نیست و اصلاً ابداع نشده است و بعد سعی میکنم چیزی که توی ذهنم است را پیاده کنم.
در خاتمه، تصاویری از آثار نادیا سالور و هانیه اسدی را ببینید: