گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: این شاعر، نویسنده، منتقد ادبی و هنرهای تجسمی، که بهتازگی نگارش کتاب «روزگار خندهدار» را به پایان رسانده به هنرآنلاین گفت: این اثر حاوی یادداشتهای طنزآمیز درباره روزگار، هستی، زندگی فردی و جمعی است. «روزگار خندهدار» بهنوعی ادامه کتاب «شوخیهای بیمرز» است که در سایت خودم به اشتراک گذاشتهام تا علاقهمندان رایگان از آن استفاده کنند. شاید این کتاب هم بهخاطر مسئله سانسور و مشکلات چاپ و نشر در سایت منتشر شود هنوز در این رابطه تصمیمی نگرفتهام. به کتاب «شوخیهای بیمرز» نزدیک به ۴ هزار نفر توجه کردهاند همین کافی است. مهم اشتیاق من برای ارتباطگیری با مخاطب است. همیشه مشتاق بودم با جمع بیشتری از همزباننان خودم تماس بگیرم.
او که در سالهای اخیر بیشتر به سرودن شعر و نگارش طنزهای کوتاه پرداخته است، ادامهداد: شعر مرا تنها نمیگذارد و غالبا با من است. یک مجموعهای دارم که بیش از ۷۰ صفحه آن نوشته شده با عنوان «افق انفجار». حاوی شعرهایی که مضمون آنها خودشان رشد و هستی پیدا کردند و به ذهن من عرضه شدهاند.
مجابی با این توضیح که به هر حال کسی که ۶۰-۷۰ سال است شعر میگوید خواهی نخواهی شعر جزویی از زندگی او میشود و ناگزیر از آن است، افزود: هر هنرمندی ناگزیر از بیان هنرش است؛ یک سینماگر واقعی نمیتواند فیلم نسازد یا حتی یک فوتبالیست نمیتواند فوتبال بازی نکند. پس اگر قرار بود شعر امری اختیاری و تفننی باشد و دوست داشته باشیم شعر بگوییم برای این که مثلا پول دربیاوریم یا این که مورد احترام قرار بگیریم وقتی سی چهل سال این کار را انجام میدادیم و هیچ فایدهای نداشت آن را رها میکردیم. بنابراین شعر امری اختیاری برای شاعران نیست. شعر امری اجباری است یعنی شعر در ذهن ساخته میشود و خود را به شاعر عرضه میکند. حالا این شعر میتواند ضعیف یا قوی خوب یا بد باشد که مسئلهای جداست. شخصی که ۷۰ سال شعر میگوید به هرحال شاعر است. حتی قدما متوجه این مکانیزم بودند مثلا مولوی گفته: «تو مپندار که من شعر به خود میگویم» یعنی دست من نیست. ذهن من این کلمات را به من میدهد و بارها حافظ و مولانا به این موضوع اشاره کردند و معتقد بودند هدیهای است از جانب آسمانها؛ ولی حالا میدانیم ضمیر ناخودآگاه و ذهنیت نهانی انسانها در لایههای مغز مضامین را میپروراند و ارائه میدهد.
نویسنده «به قول مردم گفتنی چندوچونی خندستانی» با بیان این که طنزهای کوتاهی که مینویسم هم بهنحوی واکنش در برابر جهان حاضر است، تصریحکرد: نوشتن این طنزها و شوخیها در کنار شعر ادامه دارد و مشغول نوشتن جلد بعدی «روزگار خندهدار» هستم.
او با اشاره به این که چند کتاب دارد که باید تحویل ناشر بدهد، اظهارداشت: گفتوگوی بلندی با علی شروقی داشتم که نزدیک به دوهزار صفحه چاپ شده است. بخشی زندگی شخصی بود و بخشی خاطراتم از بزرگان. بخشهایی از آن کتاب مانده که درباره شگردهای رماننویسی من است. راجع به شیوه نگارش، نثر و بیان حالت و موضوعات آن گفتهام که در قالب کتابی مجزا نشر مییابد.
نویسنده «ایالات نیست در جهان» ادامهداد: همچنین در مقطعی خیلی به نقاشی میپرداختم و کتابهای متعددی در این زمینه چاپ کردم. موضوعی ذهنم را درگیر کرد که ما ایرانیان از چه زمانی با نقاشی غربی آشنا شدیم و این موضوع را بررسی کردم. از اوایل صفویه با نقاشی اروپایی آشنا شدهایم با نقاشی روی پارچه با رنگ روغن. ایرانیان نقاشی با آبرنگ روی کاغذ کار میکردند یا رنگ روی دیوارها. نقاشی رنگ روغن روی بوم مدل غربی بوده است. سفرای خارجی برای دربار صفوی تابلو هدیه میآوردند. عدهای را آن زمان از کشور به رم فرستادند تا در رشته نقاشی تحصیل کنند. عدهای از استادان غربی را به اصفهان آوردند نقاشی تعلیم بدهند. شاگردان کمالالملک و همه آدمها را رصد کردم و تاریخ آن را نوشتم که کتاب صد صفحهای شده با عنوان «فرنگیسازی در هنر ایران». این کتاب میگوید چه کسانی نقاشی اروپایی انجام دادهاند. تحولات در دوره صفویه، زندیه، قاجاریه و پهلوی چگونه بوده است. آخر و عاقبت نقاشان به کجا رسید چه زندگی در انتظار آنها بود.
مجابی که تصمیم دارد مجموعه مقالاتش را نیز در چند جلد کتاب نشر دهد، گفت: مصاحبههای متعددی با رسانهها داشتهام و اصول و عقایدم را شرح دادهام. به مواردی که مربوط به این دوران بوده پرداختهام که بهتر است در کتاب جمع و از پراکندگی خارج شود. اطلاعات مفیدی در آنهاست. باید از زمان خودمان مستنداتی برای نسل بعدی به یادگار بگذاریم که با توجه به آن مستندات تاریخ را تکرار نکنند بلکه ادامه دهند.
او با این توضیح که کتاب «کنار غیب ایستادهام» را در نشر گویا در دست انتشار دارد، اضافهکرد: کتاب حاوی یک گفتوگوی مفصل است و در آن به پرسشهایی که در جمع گروه ادبی «سهشنبه» مطرح شده بود پاسخ دادهام. بهنحوی به شعر و قضایای ادبی دهه هفتاد و هشتاد مربوط میشود. در گروه به این نتیجه رسیدیم سئوالاتی که پرسیده میشود پراکنده است و آمدیم سئوالات دقیق مرتبط به هم را مطرح و به آن پاسخ دهیم. مثلا تعریف شعر، تصویر، زبانورزی، مفهوم، تخیل و تفکر در شعر. تا خواننده وقتی گفتوگو را میخواند دانش و اطلاعاتی از فضای شعر کسب کند و بداند در دورهای آدمها درباره حرفه خودشان که شعر باشد چگونه نگاه میکردند و چه نظری داشتند. بنا بود همه اعضای گروه ادبی «سهشنبه» به این پرسشها، پاسخ دهند ولی چون محمد مختاری طراح سئوالات بود پاسخ داد و کتاب خودش را چاپ کرد. پس از مدتی کتاب من هم چاپ شد ولی دیده نشد که پس از سالها مجدد نشر مییابد.