به گزارش هنرآنلاین، جلیل شعبانی در آستانه برگزاری چهلمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران خاطرات خود را از تجربه ۲۷ سال همراهی با انجمن سینمای جوانان ایران مرور و نکاتی را درباره این نهاد متولی سینمای کوتاه ایران مطرح کرده است که در ادامه می خوانید:
شما در مقطعی با زندهیاد عباس کیارستمی همکاری داشتید. میخواهم درباره این تجربه مصاحبهمان را شروع کنیم.
زمانی که من با آقای کیارستمی کار میکردم دانشجو بودم. یادم است سال اول دانشکده سینما و تئاتر بودم که یکی از دوستانم گفت آقای کیارستمی قرار است فیلم «زندگی و دیگر هیچ» را بسازد و من گرایش به حرفه فیلمبرداری داشتم. من با آقای پایور به نزد او رفتم و قرار بر همکاری شد. با مینی بوسی به سمت رودبار رفتیم و در کانکسهای زلزله زدگان ماندیم و مدتی هر روز آنجا کار کردیم. تجربه خوبی برای من در کنار آقای کیارستمی ثبت شد. به نظرم او یک فیلمساز تجربه گرا بود. متاسفانه بعد از آن دیگر فرصت همکاری چندانی با آقای کیارستمی دست نداد. زیرا بعد از مدتی به سینمای جوان و سینمای تجربی رفتم و درگیر پایاننامه ام شدم.
با انجمن سینمای جوانان ایران چطور؟ چقدر ارتباط تان را حفظ کردید؟
در همه این سالها، ارتباطم را با فیلمسازان جوان و انجمن سینمای جوانان ایران حفظ کردم. برای مثال در شورای فیلمنامه و تولید مرکز گسترش سینمای تجربی و نیمه حرفهای حضور داشتم. یادم است فرهاد مهرانفر آنجا فیلم ساخت. خیلی از کارگردانان بزرگ امروز فیلمهای اول خود را آنجا ساختند از جمله نادر مقدس که اتفاقا من فیلمبردار کارش بودم.
در واقع همه ما به نوعی سعی میکردیم فراتر از سینمای جوان، سینما را تجربه کنیم. خیلی از کسانی که در دانشکده سینما تئاتر و دانشکده صداوسیما دوره و آموزش دیده بودند، وقتی به سینمای تجربی طرح میدادند، سعی میکردیم امکاناتی بگیریم و فیلم بسازند. به تدریج در دورانی که من انجمن بودم، از فاز هشت میلی متری، وارد فاز ۳۵ میلی متری شدیم و سعی میکردیم یک پله بالاتر برویم و با امکانات بیشتری فیلم بسازیم.
بعد از پایان تحصیل پیشنهاد شد به سینمای جوان بروم که مقارن بود با دوران مدیریت آقای صوفی و سال 75 هم به عنوان قائم مقام ایشان معرفی شدم. در آن دوران برای اولین بار در انجمن فیلم کوتاه 35 کار کردیم. دوران پرتلاطم و دوران گذاری از ۸ میلی متری بود. دیگر دوره هشت میلی متری تمام شده بود و لابراتوارهای ایرانی دیگر روی این فیلمها کارنمی کردند. حتی دوران 16 میلی متری نیز داشت تمام میشد و فرم دیگری در حال راه اندازی بود.
اوضاع در شهرستانها چطور بود؟
برای شهرستانها دوربینهای ویدئویی و میکسر و دستگاههای ویدئو تهیه میکردیم تا راحتتر سینمایی کار کنند و فرآیند فیلمسازی سرعت بیشتری بگیرد. نتیجه بخش هم بود ؛ زیرا در دوره سیزدهم که دبیر بخش فیلم جشنواره بودم، تعداد آثار به یکباره بسیار زیاد شد. زیرا امکانات ویدئویی در شهرستانها رواج یافته و تجربههای فیلمسازی رونق گرفته بود.
از مدیران برجسته آن دوره و کسانی که در سینمای جوان ریل گذاری کردند به چه کسانی میتوانید اشاره کنید؟
نمیتوانیم از آقای بهشتی و انوار به عنوان کسانی که در شکل گیری سینمای بعد از انقلاب تاثیر داشتند نام نبریم اما بعد از آن در دورهای که دبیر بخش فیلم جشنواره تهران بودم، آقای ضرغامی در سازمان سینمایی وزارت ارشاد بودند. آقای کاسه ساز و محمد آفریده، محمد صوفی و…
زحمات زیادی برای فیلم کوتاه در آن دوران کشیدند. به ویژه آقای آفریده جوانان زیادی را در سینمای کوتاه هدایت کرد و مجموعا همه دست به دست هم دادند تا خروجیهای قابلی در انجمن و مرکز گسترش داشته باشیم و کارگردانانی تربیت شوند که بخش مهمی از آثار تلویزیونی و سینمایی بعد از آن را تولید کنند.
همچنین باید از این اسامی به آقایان صانعی مقدم، محمدمهدی عسگرپور اشاره کرد، آقای عسگرپور از معدود افرادی بود که به دنبال تربیت فیلمسازان بود. چه زمانی که در تلویزیون بود و چه در فارابی و… همواره امکانات زیادی در اختیار جوانها گذاشت تا راحت تر فیلمشان را بسازند.
همچنین آقای صدرعاملی نیز به فیلمسازان جوان کمک زیادی می کردند. به طور کلی در حوزه اقدامات این افراد نمیتوان ارزش کارهای یکی را بر دیگری برتر دانست بلکه این افراد و اقداماتشان همه نظیر یک زنجیره به یکدیگر متصل هستن
چنانچه آقای صانعیمقدم سالهای زیادی در انجمن مسئولیت داشتند و بقیه مدیران نیز خدمات زیادی را ارائه کردند. آقای آذرپندار نیز تجربه در این مدت عملکرد خیلی خوبی داشتهاند. در واقع انجمن و مدیرانش در این سالها روندی را طی کرده اند و نمیتوانیم صرفا یک پایه گذار برای انجمن یا جشنواره در نظر بگیریم اما به فراخور هر دوران این که چه امکانات و بودجهای در اختیار یک مدیر قرار می گیرد، اهمیت زیادی دارد.
ممکن است یک مدیر در برههای مسئولیت انجمن را برعهده بگیرد اما بودجه کافی برای اجرای طرحهای خود را نداشته باشد؛ شرایط جامعه نیز در افت و خیز باشد و او نتواند از قابلیتهای مدیریتیاش به خوبی استفاده کند یا برعکس. بنابراین عملکرد هر مدیر را باید در دوره خودش بررسی و درباره آزادی عمل آنها و بودجه در اختیارشان در هر دوره صحبت کنیم. به نظرم هرکسی در این سالها چیزی به انجمن اضافه کرد. برای مثال در دوران آقای صوفی که من هم در انجمن مسئولیت داشتم، بودجهای به شهرستانها دادیم تا از فیلم هشت میلی متری عبور کنند.
همچنین در دوران آقای صانعی مقدم کارهای خوبی انجام شد. آقای آفریده تولید را رونق بخشید و فیلمسازان جوان در دوره مدیریتش آزادی عمل زیادی داشتند. امکانات ویدئویی در دوران آقای صوفی جایگزین امکانات هشت میلی متری شد. همچنین فیلمسازی 16 میلی متری به دلیل تعامل خوب با آقای ضرغامی در ارشاد صورت میگرفت و چند فیلم 16 میلی متری در این دوران ساخته شد که قبلا کمتر انجام میشد، این اتفاق رخ داد تا فیلمسازان جوان بتوانند زودتر وارد سینمای حرفه ای شوند.
همه مدیران زحمات زیادی کشیدند تا انجمن سینمای جوانان ایران همچنان باقی بماند اما این نهاد به هر حال افت و خیزهایی هم داشته و توجه به آن گاهی کم و گاهی زیاد شده است،مثلا در دوره ای قرار بود انجمن با مرکز گسترش ادغام شود. گاهی به سمت این حرکت شد که انجمن باید فقط امر آموزش را در پیش بگیرد و در دورههایی مسئولیت آن را در حوزه تولید پررنگ تر دیدند، البته من به شخصه عقیده داشتم انجمن علاوه بر آموزش باید بیشتر امکان تجربه کردن را برای جوانان فراهم کند. بنابراین تصور من این است همه کسانی که مدیریت انجمن را برعهده داشتند یا در مقام دبیر جشنواره فیلم کوتاه تهران فعالیت کردند هریک به نوبه خود زحمت کشیدهاند و اگرچه همیشه نقدهایی مطرح میشود اما در مجموع عملکرد خوبی را میتوان برای انجمن سینمای جوانان ایران قائل بود. زیرا بسیاری از فیلمسازانی که به اصطلاح در سینما ریشه دارند ابتدا کارشان را از انجمن شروع و بعدتر سرمایه گذار پیدا کردند.
آیا از دهه 70 وارد انجمن شدید؟
بله، وقتی به انجمن آمدم 26 سالم بود و الان نیز حدود 27 سال از آن زمان می گذرد. دبیری فیلم دوره سیزدهم باعث شد جدیتر به سینما نگاه کنم و وارد فضای حرفهایتر سینما شوم.
به طور مشخص چه دستاوردهایی را میتوانید به دوران فعالیت خود در انجمن نسبت دهید و ماحصل آن ایام بدانید؟
وقتی از دانشکده سینما تئاتر فارغالتحصیل میشدم سابقه ای در مرکز گسترش سینمای تجربی و نیمه حرفهای داشتم. از من خواستند مدیر تولید انجمن شوم قبلا زحمات زیادی در دوران آقای آفریده انجام شده بود اما در مقطعی که من به انجمن آمدم تاکید بر این بود که بیشتر به بچههای شهرستانها بپردازیم. بنابراین به استعدادهای فیلمسازی در شهرستان توجه ویژه کردیم، هر ماه به سفرهای استانی میرفتیم و به دنبال کشف استعدادها بودیم. به دنبال این تاکید حضور فیلمسازانی از شهرستان ها در جشنواره بیشتر شد و در دوره سیزدهم این تفاوت محسوس را نسبت به دورههای قبل حس کردیم.
ورکشاپهای مفیدی برای بچهها برگزار شد و در شرایطی که فضای مجازی در کار نبود و تنها کتب معدودی در حوزه سینما چاپ شده بودند، هنرجویان این دورهها را غنیمت میدانستند. به تهران میآمدند و از نزدیک با استادان سینما تعامل میکردند. چارهاندیشی برای گذار از سینمای هشت میلیمتری نیز همین دوره صورت گرفت. هرچند تا دهه ۷۰ همچنان همه سینمای جوان را با فیلم هشت میلی متری میشناختند.