به گزارش هنر آنلاین، سریال سنجرخان که از 26 بهمن 1402 به روی آنتن شبکه یک سیما رفت، روایتی از یک قهرمان کرد با همین نام است که نقش او را فرشید گویلی بازیگر محلی کُرد زبان ایفا میکند. در این سریال محل زندگی و رشادتهای قهرمانان کردستان بازنمایی شده است.در این سریال که تهیهکننده آن حسین جلالی و کارگردان آن محمد حسین لطیفی است بازیگرانی همچون فرشید گویلی در نقش سنجرخان، محمود پاکنیت، احمد نجفی، جلیل فرجاد، پیام دهکردی، علی اوسیوند و قطبالدین صادقی به ایفای نقش پرداختهاند.
فرشید گویلی بازیگر نقش سنجرخان در این سریال در گفتوگو با خبرنگار فارس و در پاسخ به این سوال که آیا به جز سنجرخان سابقه کار تاریخی داشته است گفت: من یک سریال تاریخی دیگر به نام «روزگاری در محله» را نیز کار کردهام که از شبکه.های استانی و شبکههای حریم کردستان عراق روی آنتن رفته، داستان آن مربوط به دهه سی است.
وی افزود: در حوزه تئاتر نیز در چند کار تاریخی بازی داشتهام؛ آثاری برگرفته از شاهنامه، یا داستانهای کهن کردی. در حال حاضر هم نمایشی در قالب مونولوگ تحت عنوان«هوا سرخ و زرد، کبود و بنفش» به کارگردانی دکتر قطبالدین صادقی در دست اجرا داریم که داستان فرود سیاوشان را روایت میکند و تنها اجراگر آن خود من هستم.
این بازیگر ادامه داد: سنجرخان یک کاری است که مردم شخصیت اصلی آن را میشناسند، استناد تاریخی دارد و حداقل در منطقه کردستان بهواسطهی نامدار بودنش محبوب است و مردم کرد روی آن حساس هستند؛ شاید در ایران خیلی ها سنجرخان را قبل از روی آنتن رفتن این سریال نمیشناختند. به نظرم پخش آن سبب شد مردم با این قهرمان ملی و کاراکتر ویژه او آشنا شوند.
فرشید گویلی اظهار کرد: «سنجرخان» برای من چالش عجیبی بود زیرا باید این نقش را طوری بازی میکردم که حداقل، ذهنیت و تصوری که از این قهرمان در ذهن مردم بود، محفوظ میماند تا من زیر سوال نروم.
وی در پاسخ به این سوال که چرا بازی در این سریال را قبول کرد عنوان کرد: اگر بخواهم بدون تعارف و صادقانه بگویم، بازی در این نقش برای من بهعنوان کسی که سالها زحمت کشیدهام و کار کردهام موقعیت خوبی بود؛ باخودم فکر کردم نقش از آن دسته کاراکترهایی است که اگر درست با آن روبهرو بشوم و به آفرینش دوبارهی شخصیت برسم، قطعاً میتواند ماندگار باشد. یک بازیگر بهدنبال نقشهای خوب و ماندگار است، این اولین دلیل من بود.
وی ادامه داد: دوم اینکه بازی در این نقش را ادای دینی به خود سنجرخان وزیری هم میدانستم که روزگاری با شرف و شهامت در مقابل متجاوز به مبارزه پرداخته و از سرزمینش دفاع کرده بود.
بازیگر نقش سنجرخان افزود: نکتهی دیگر اینکه سنجرخان شخصیتی تاریخی است که در منطقه کردستان خیلی از مردم او را میشناسند و دوست دارند؛ من بهعنوان کسی که در این جامعه زندگی میکنم، زمانی که در این نقش بازی میکنم و من را در هیبت سنجرخان میبینند، میتوانم این حب را بهدست بیاورم. یعنی وقتی مردم این سریال را میبینند زمینهای فراهم شود تا من را در قالب سنجرخان بپذیرند و دوست داشته باشند. این نیاز یک نیاز درونی برای هر انسانی است که دوست دارد در جامعه خود محبوب باشد.
فرشید گویلی ادامه داد: در این سریال میخواستم به لحاظ تکنیکی خود را محک بزنم و ببینم تجربههای چندینساله من بهعنوان یک بازیگر در یک فیلم تاریخی و در یک کار حرفهای با کارگردان و عوامل حرفهای به چه شکل میتواند بازخورد داشته باشد.
وی در پاسخ به این سوال که تاکنون چه بازخوردهایی را از مردم گرفته است گفت: چیزی که من میبینم فوقالعاده است؛ مردم کار را میبینند و خداراشکر آن رضایتی که انتظار میرفت وجود دارد. از طیفهای مختلف جامعه کار را میبینند و در سطح بالایی اظهار رضایت میکنند، و البته طبیعتاً نقدهایی هم وجود دارد. یکی از دوستان صمیمی من دکترای پژوهش هنر دارد و در حوزه تخصصی سینما کار میکند. او فیلمساز و تحلیل گر سینماست، و همچنین یک منتقد ریزبین. همین روزها با من تماس گرفت، قبل از جواب دادن یک لحظه نگران شدم و گفتم چه میخواهد بگوید، با خودم گفتم حتماً میخواهد شروع کند به نقد و نظرهای تند و تیز، و گرفتن ایراد و... ولی وقتی جواب دادم، دیدم خیلی سریال را دوست دارد و تماشا میکند.
فرشید گویلی در مورد کار روی نقش بیان کرد: یک بخش از نقش سنجرخان ویژگیهای درونی و روانی است و بخش دیگر آن نیز ویژگیهای جسمانی؛ من در ابتدا تلاش کردم تا به لحاظ جسمانی به این شخصیت نزدیک شوم.
وی افزود: من شنیده بودم سنجرخان سوارکار ماهر و چیرهدستی بوده، برای سوارکاری هم باید تنی چالاک و بدنی آماده و منعطف داشت، بنابراین باید بر روی آن کاری میکردم، من یک سری تمرینات در ارتباط با آمادهسازی خود بهعنوان بازیگر دارم اما هیچوفت سوارکای نکرده بودم و حالا باید یک سوارکار خوب میشدم.
بازیگر نقش سنجرخان ادامه داد: اولین اقدام من این بود که بدون ترس به سمت این کار بروم و سوارکار ماهری شوم، این کار را کردم و واقعاً به آنچه میخواستم رسیدم؛ من در تمام صحنههای مربوط به سوارکاری و تاخت و تاز، در کوه و در و دشت، همه را خود سوارکاری کردهام؛ مطلقاً تمایلی به اینکه کسی جایم بر اسب بنشیند نداشتم؛ حتی در تاختهای دست جمعی، در جنگها و میان انفجار توپها خودم بر روی اسب نشستم.
فرشید گویلی اظهار کرد: من تصمیم گرفته بودم نه در حد سنجرخان ولی در حد اینکه بتوانم در این پروژه, خود کارهای سوارکاری آن را انجام بدهم، سوارکاری یاد بگیرم و بدون واهمه و با شجاعتی به سان شجاعت سنجرخان سوار اسب شوم و بتازم. وی افزود: در بعد درونی نیز من براساس مستندهایی که درباره این کاراکتر خوانده بودم و صحبتهایی که از نوادههای سنجرخان شنیده بودم، تلاش کردم در تخیل خود درون او را ببینم، نگاه کنم و ببینم که سنجرخان چقدر آدم آرام و دل رحمی است، چقدر از اینکه در حق کسی ظلم شود بدش میآید وخشمگین میشود؛ نوعی خشم شریف، و در جایی دیگر خود، مقابل خشم کسی کوتاه میآید و با سعهصدر برخورد میکند، یا آنجاهایی که از ناحیه نیروهای اشغالگر تجاوزی اتفاق میافتد با تمام شجاعت و دلیری پیشمرگ میشود و در صف اول بر متجاوز می تازد.
این بازیگر بیان کرد: من سعی کردم این ویژگیها را بشناسم و در درون خود بسازم و در رویکردی ترکیبی، بعد جسمانی و درونی را با هم پیش ببرم تا بتوانم نقش را بهدرستی بازی کنم.گویلی در پاسخ به این سوال که استفاده نکردن از بدلکار ممکن نبود جان شما را به خطر بیاندازد گفت: چرا، در وجودم نوعی نگرانی داشتم اما وجه غالب وجود من جسارت و شجاعتی بود که آن را از سنجرخان وام گرفته بودم.
وی ادامه داد: من وقتی به اسب نزدیک میشدم سعی میکردم خودم نباشم و تصور میکردم این سنجرخان است که با آن هیبت بر روی اسب مینشیند؛ من این احساس را داشتم و فکر میکنم همان هم به اسب منتقل میشد.
بازیگر نقش سنجرخان با بیان اینکه چند اتفاق در تمرینات برای او افتاد که میتوانست منجر به مرگ وی شود اظهار کرد: زمانی که تمرین اسب سواری میرفتم، در جایی تاخت میرفتم، آنجا دکل بزرگ برق وجود داشت، یک روز ما برای تمرین اسبی را از استبل بیرون آوردیم و وقتی من بر اسب نشستم یکباره من را به سمت دیوار و درخت و موانعی دیگر از جمله دکل برق برد.
فرشید گویلی به نقل از مربی سوار کاری خود افزود: امروز این اسب دیوانه است، من نگران هستم که اتفاقی بیافتد، برویم یک اسب دیگر را بیاوریم.وی عنوان کرد: این اسب در ابتدا قرار بود اسب سنجرخان باشد، من آن روز به استادم گفتم اگر قرار است من از این اسب استفاده کنم باید با این دیوانه بازی او کنار بیایم، بنابراین قبول نکردم که اسب را عوض کنیم.این بازیگر بیان کرد: ما تمرین خود را شروع کردیم و این اسب کار خود را ادامه داد و به شکلهای مختلف میخواست من را به زمین بیاندازد، راستش من هم لج کرده بودم که این اسب چموش باید رام شود و کوتاه نمیآمدم.
فرشید گویلی افزود: بعد از فراز و نشیب زیاد اسب ظاهراً آرام و رام شد و نشان داد که از من حرف شنوی دارد. اما درست زمانی که اعتماد مرا جلب کرد، در یکی از تاخت ها به محض اینکه دقیقاً کنار دکل رسید نود درجه چرخید و داخل دکل رفت؛ اسب میدانست که خودش رد میشود و من به میلهها برخورد میکنم. من فقط یک یا الله گفتم و دستم را بلند کردم که میلهها بهصورتم برخورد نکند، همزمان میلهها را گرفتم و از اسب بلند شدم تا او برود، منتها پای چپ من در رکاب گیر کرد و محکم با پشت به زمین خوردم؛ خوشبختانه در همان لحظه پایم از رکاب درآمد که اگر این اتفاق نیفتاده بود من را میکشید و میبرد.
وی بیان کرد: من وقتی به زمین خوردم و البته زمین خوردن بدی بود، یک لحظه نگاه کردم و دیدم سرم با سی سانت فاصله از پایه بتنی دکل فرود آمده، واین یعنی اینکه با آن سرعتی که من از آن بالا پرت شدم اگر سرم به آن پایه برخورد میکرد، فاجعه به بار میآمد و قطع به یقین میتوانست حادثهای منجر به مرگ باشد.
وی تصریح کرد: بعد از این دو بار دیگر نیز اتفاقاتی از ناحیهی آن اسب برای من افتاد و درنهایت تصمیم گرفتند تغییری ایجاد کنند.
بازیگر نقش سنجرخان در پایان خاطرنشان کرد: تهیه کنندهی سریال آترو، همین اسبی که را که در کار میبینید از بین اسبهای زیادی که دیدند و تست کردند، پیدا و خریداری کردند که بسیار بینظیر بود. انگار قبلاً دستی از آسمان تعیین کرده بود که آترو اسب سنجرخان باشد، چون بینهایت اسب خوبی بود و من حتی یک بار هم با او به مشکل نخوردم.