گروه تئاتر هنرآنلاین، قوانینی که «نورا» از آن سخن می‌گوید تا بتواند از مردی که پانزده پیش زندگی شان به بن بست رسیده به شکل قانونی طلاق بگیرد در بستر مرد سالاری ای نهفته است که «نورای» نویسنده را برای طلاق نامه قانونی به مواجهه و التماس وا میدارد و اتفاقاتی را رقم می‌زند که نمایش را شکل می‌دهد؛ این که مردان استحقاق زندگی بهتری را دارند و قوانین به آنها اجازه می‌دهد تا هر زمان که دل‌شان خواست از زندگی قبلی بیرون آمده و قانون برای جدایی به آنها خرده نمی‌گیرد و زن برای همین خواسته باید بجنگد و تا اثبات نکند که زندگی‌اش درسیاهی مطلق فرو رفته است، امکان برون رفت از همان زندگی را ندارد.  «نورا» برای جدایی به دخترش متوسل می‌شود. او همچنان عاشق «هلمر» است اگر چه پانزده سال است که همسرش را ندیده باشد.

عروسک6

در این نمایش «نورا» نویسنده‌ای موفق است که بواسطه نوشتن ثروت خوبی به دست آورده و شهرت فراوانی نیز کسب کرده اما او تا مدت‌ها برای رسیدن به این رویا تلاش کرده روزهای سختی را گذرانده و باز دوام آورده است.

 او زندگی را از یک خوابگاه آغاز کرده و با خیاطی گذران زندگی کرده است.  نورا اکنون از پس تمام رنج‌ها به عنوان نویسنده‌ای فمنیست گرفتار حکم عجیب قاضی شده و در مخمصه مرد سالاری گیر افتاده است.

اگر بپذیریم در جهان پست مدرن ما با فرا روایت ها ر وبرو هستیم باید به این قضیه بپردازیم که خرده روایت داستان «نورا» از کلان روایتی به نام تفکر مردسالار سرچشمه می‌گیرد و آن را زیر سوال می‌برد. تفکری در دوران مدرن نیز از میان نرفته و اگر چه کوشش‌هایی برای برابری صورت پذیرفته اما تنش آن به دوران پسا مدرن نیز رسیده است.

عروسک2

 شاید اجبار قاضی به نوشتن متنی در روزنامه برای باز پس گیری عقاید «نورا» به جهت فشار بر همسر قاضی به سبب ماندن در زندگی از نوعی تفکر پسا استعماری سر چشمه گرفته تا بواسطه سلطه فرهنگی و رسانه ای قدرت مردانه و البته اجتماعی خویش را بر پیکر نورا فرود آورد. اما این همه آنچه که در نمایش میگذرد نیست.

شخصیت های نمایش دوگانه در اجرا ظاهر می‌شدند که علاوه بر مفهوم گسست بنظر می آید رویکردی کهن الگویی نیز داشته باشد و بیشتر به نظر می آید آنها با سایه خود سخن می گویند.

 سایه ای که در جهان پست مدرن دیگر وجه تاریک و ناخودآگاه ذهن نیست بلکه به روشنی با خودآگاهی همسو گردیده و هردو یک سخن می گویند و همسو می اندیشند شاید این همسویی سایه با خویشتن نیز ماحصل همین جهان پسا مدرن باشد.

عروسک3

 «نورا» در این نمایش به نظر می‌آید در ذات خود مده آ را پرورانیده و از فرزندانش عبور کرده، کوچیده و به واسطه جادوی نوشتن که خود در نگاه کهن الگویی امری دوی و جادوی است به شهرت رسیده و مورد اقبال جامعه قرار گرفته است.

بن مایه نمایش اما در ژرف ساخت خود به عشق می نگرد و دیدگاه‌های مختلفی از آن را به مخاطب عرضه می‌کند.

 «نورا» در بن بست عشق به تنهایی ایمان آورده و دخترش در اوج جوانی امید را در آن جستجو می کند.

دوست «نورا» اما به واسطه طبقه اجتماعی خود از عشق به نوعی دیگر یاد  می‌کند. او که به خاطر طبقه فرودست جامعه هرگز نتوانسته عشق مادرانه خود را نثار فرزندانش کند این عاطفه مادری را با فرزندان نورا تقسیم می‌کند.

 پنداری پسا استعماری نه در مهاجرت و نه در بیگاری شغلی که در تار و پود عمیق ترین لایه های عاطفی نیز تنیده شده است.

عروسک4

موسیقی انتهای نمایش نیز از همین تضادها و تعارض ها سخن می‌گوید.

ماهیگیری که از دستان بیابان شده خود با ماهیان سخن می‌گوید تنهایی عمیق انسان را به چالش می کشاند و کویر جانی که در میانه دریا به استقسا مبتلاست را در نظر جلوه گر می سازد.

نویسنده: فریال آذری

انتهای پیام