سرویس تئاتر هنرآنلاین: انتخاب نمایشنامههای خارجی ترجمه شده که نویسندگان آنها بر مابهازاءهای اجتماعی و سیاسی تأکید دارند و محتوایشان همزمان با شرایط اجتماعی و سیاسی کشوری که نمایش در آن اجرا میشود، همخوانی دارد، همواره برای کارگردان امتیازاتی به همراه میآورد و از اولویت هنری و اجتماعی برخوردارند.
اساساً هدف از اجرای یک تئاتر پیشرو هم همین است. در این رابطه باید یادآور شد که نمایشنامه "دشمن مردم" اثر هنریک ایبسن، یکی از شاخصترین نمونههای این نوع آثار است؛ این اثر در رابطه با نوع معضل و خطری که در هر دورهای جامعه را تهدید میکند اساساً خصوصیت تمثیلی هم دارد؛ به همین دلیل چنانچه خوب انجام شود، همواره دارای جذابیتهای خاص خود است؛ حتی میتوان در یک زمان معین به طور همزمان در ده سالن تهران توسط گروههای گوناگون به اجرا درآید و همزمان هر ده اجرا در رابطه با ویژگیهایشان با هم مقایسه و مورد ارزیابی قرار بگیرند؛ مهمتر این که جنبههای بازخوردی اجرای چنین اثر مهمی که با شرایط اجتماعی و سیاسی ایران مشابهت زیادی دارد، قابل تأمل است.
نمایشنامه "دشمن مردم" اثر هنریک ایبسن به کارگردانی سینا راستگو که هماکنون در تالار مولوی اجرا میشود، نشانگر رویکرد نسبتاً سلیقهای و ابتکاری آرتور میلر هم است، زیرا در آن تغییراتی محدود، اما تأویل دار انجام شده که در این رابطه میتوان به تلخیص و برجستهتر کردن دادهها و داشتههای سیاسی و اجتماعی اثر اشاره نمود. فلج نشان دادن پرسوناژ شهردار (برادر دکتر استوکمان) بر روی ویلچر هم که برآیند ذوق و ابتکار سینا راستگو است، از یک زاویه معین دیگر نوعی نگرش خاص به تحلیلیتر و تأویلیتر کردن متن و نمایش است؛ این ابتکارگراییها کمک کرده تناقضات و تفاوتهای ذهنی و شخصیتی این دو پرسوناژ برجستهتر و تناقضآمیزتر جلوه نماید و اجرا نهایتاً پارادوکسیکالتر باشد.
نمایش "دشمن مردم" نشان میدهد که همیشه حق با مردم و اکثریت جامعه نیست و چه بسا مردم در اثر نادانیهایشان گول خورده باشند و با حمایتهای بیدلیل و کورکورانه مبتنی بر احساسات از یک جریان حاکم و بسیار منحط و گمراه حمایت کنند و نهایتاً خود و ُکل جامعه را به سوی تباهی بکشانند؛ این نادانی آنها نهایتاً اقلیت فهیم، روشنفکر، انساندوست و معترض جامعه را منزوی و به حاشیه میراند و حتی....
در نمایش "دشمن مردم" به نویسندگی هنریک ایبسن، صحنه لوگومانند آغازین که در آن به مهلک بودن آب و دریایی آلوده اشاره میشود، اساساً اضافی است و پیشاپیش، موضوع مهم نمایش را لو داده و در نتیجه، از تعلیقزایی نمایش کاسته است. ضمناً ریتم اجرا نسبتاً ُکند است و البته طی روندی تدریجی، مخصوصاً در بخشهای پایانی، حالتی ُتند و تأثیرگذار پیدا میکند.
آنچه در وهله نخست نظر تماشاگران را به خود جلب میکند، طراحی مناسب صحنه است که توسط سید محمد موسوی انجام شده و صحنه را به خوبی بین دادهها و داشتههای موضوعی نمایش تقسیم کرده است و البته در همین رابطه، طراحی و کاربری نور هم که به عهده خود موسوی بوده، کمک کرده که این کار به شکل نسبتاً مطلوبی محقق شود؛ ترکیب طراحی صحنه و طراحی نور سبب شده پرسوناژها گاهی در قابهای مستطیل عمودی صحنه، کادربندی شوند و تشخّص دراماتیک و مضمون داری پیدا کنند.
در بازیگری بازیگران ضعف عمدهای وجود دارد که اساساً مربوط به انتخاب بازیگران است و با محتوای نمایشنامه "دشمن مردم" اثر هنریک ایبسن متفاوت است؛ مثلاً بازی کمیک و غیر جدی بازیگری که نقش خبرنگار را ایفا میکند به ُکلیت نمایش و حتی به ژانر آن آسیب زده است.
باید یادآور شد در نمایشنامه "دشمن مردم"هیچ نکته و داده کمیکی وجود ندارد و این اثر یکی از جدیترین آثار نمایشی است. منصور نصیری به علت جوان بودنش برای نقش دکتر استوکمان، نامناسب و بازی او بسیار ضعیف است و سبب شده که برخلاف اثر ایبسن، پرسوناژ دکتر استوکمان محوریت آنچنانی نداشته باشد؛ این نقش الزاماً باید طوری بازی شود که حتی وقتیدکتر استوکمان ساکت است، ابهت و وقاری حاکی از اعتمادبهنفس و ایمان به حقیقت و عقیده را به نمایش بگذارد. همسرش نیز زنی معمولی را نشان میدهد؛ در چهره و رفتار او تعارض و جدی بودنی که ناشی از حمایت از شوهرش باشد، مشهود نیست. در این اجرا محوریت به دو پرسوناژ منفی آشلاکسن و شهردار انتقال یافته است؛ علت آن هم انتخاب بازیگر مناسب، و بازی خوب محمدرضا ایمانیان و شهریار فرد است و البته میزانسنها هم به این ویژگی کمک کرده است. در عوض، میزانسنها و حتی ژستهایی که کارگردان برای پرسوناژ دکتر استوکمان انتخاب کرده، توفندگی، عصیان و عتاب او را چندان نشان نمیدهند. دکتر استوکمان فقط دو میزانسن مناسب دارد: میزانسن آخر و میزانسنی در وسط اجرا، که در آن مقابل برادرش مینشیند و حرفهایش را میزند، اما در همین میزانسن هم بازیگر مورد نظر برای لحظاتی پا روی پا میاندازد، طوری که انگار در یک میهمانی نشسته است. در ُکل، اکثر بازیگران بیانی ضعیف دارند و شیوه بیان در تئاتر را با شیوه حرف زدن معمولی اشتباه گرفتهاند.
کارگردانی سینا راستگو به رغم برخی کاستیها در مواردی هوشمندانه و بجاست: میزانسنها در جاهایی معمولی و در صحنههایی هم مناسب با محتواست.
نمایش در بخشهای پایانی که به رویارویی شدیدتر میانجامد و ضمناً دورویی روزنامهنگاران و نیز نادانی و دوگانگی مردم و مخالفت شدیدشان با دکتر استوکمان آشکارتر میشود، واقعاً تماشائی است؛ ضمناً بازی منصور نصیری هم در این بخش نسبتاً بهتر است و میزانسنی هم که سینا راستگو به عنوان کارگردان برای او در نظر گرفته، مناسبتر و دراماتیکتر است.
درام سیاسی اجتماعی "دشمن مردم" اثر هنریک ایبسن، به کارگردانی سینا راستگو تا حدی از لحاظ بازیگری، به نسبت قابل توجهی از نظر طراحی صحنه، کاربری نور، موسیقی و به طور نسبی از لحاظ کارگردانی و نیز در حد قابل توجه و شاخصی در رابطه با محتوای سیاسی و اجتماعی جذاب و قابل تأملش در ُکل نمایشی دیدنی است.