سرویس تئاتر هنرآنلاین: پرفورمنسها حد و حدود موضوعی و حتی تکنیکی معینی ندارند و هر بار "کارگردان – مجری"های این نوع اجراها به بهانه استفاده ظاهرا نمایشی از دادهها و داشتههای ابژکتیو و سوبژکتیو دنیای حقیقی و مجازی، موضوعی خاص، نامتعارف و عاری از محتوایی تأملزا و حتی غیر مرتبط با زندگی معنوی و غایتمندانه انسان، انتخاب میکنند که صرفا برای ارائه برخی جلوههای عمدهتا بصری یا شنیداری کارکرد دارد.
پرفورمنس ظاهرا آموزشی "یک" از کشور هلند به نویسندگی و کارگردانی "لیزا وربلن" که به عنوان یکی از نمایشهای چارت اجرایی جشنواره فجر انتخاب شده و در تالار قشقایی تئاتر شهر اجرا میشود، در رابطه با موارد پیش گفته قابل بررسی است.
در این اجرا یک "مجری – بازیگر" زن روی صحنه و پشت میکروفون صداهایی از خود درمیآورد و همزمان یک وسیله الکتریکی و الکترونیکی خاص که شبیه پرگار است و حرکت دورانی افقی دارد، با حرکتش علائمی را بر اساس صداهای ایجاد شده "مجری" به صورت علاماتی در نمودار تصویری ویدیوئی بالای صحنه منعکس میکند و چنین وانمود میشود که علامات ناشی از تولید صداهای مورد نظر است. البته گیتار الکتریکی قرمز رنگ و زیبایی هم در گوشه صحنه است تا بعدا از آن استفاده شود.
زن، تمرین و اجرای صداهای ناهنجار یک سیلابی و بعدا دو سیلابی را ادامه میدهد و در مقاطعی صدای یک مرد نادیده هم با همان لحن اضافه میشود. صداها بتدریج هنجار پیدا میکنند و هم عرض با آن، تصاویر هم به شکلهای قابل تشخیصی درمیآیند؛ این تصاویر در مواردی حتی به شکل تصاویر یک انسان با ژستها و حرکات معین در میآیند و مفهوم پیدا میکنند. "بازیگر – مجری" زن با این کار در حقیقت ساختار "ایماژی" موسیقی و چگونگی نائل شدن به درک این مرحله موضوع را نشان میدهد. ضمنا واژگان و عباراتی هم روی صفحه ویدیویی ظاهر میشود که تاکیدی بر مفهوم داشتن و ایماژی بودن صداهای موسیقایی و در نهایت خود موسیقی است؛ زن بعد از این مراحل، برای فهم محتوایی و نهایی کمپوزیسیون نوای موسیقیایی کامل شده مراحل فوق، شروع به نواختن گیتار برقی میکند و از صدای موسیقایی و آهنگدار او، تصویر ویدیوئی کاملا مفهومدار میشود و این پایان ترفندهای او برای نشان دادن و درک کامل شدن تدریجی ساختار ایماژیک یک قطعه موسیقی است.
پرفورمنس "یک" به نویسندگی و کارگردانی "لیز اوربلن" از کشور هلند، اساسا آموزشی نیست، اما چنین وانمود میشود که شناخت محتوایی و تکنیکی موسیقی درمیان است و البته این کار ظاهرا نوعی "تعریف محتوایی موسیقی" است. این اجرا از لحاظ بصری و نمایشی چیز قابل توجهی برای مخاطبان ندارد و یک پرفورمنس قراردادی و توجیهی شخصی غیرنمایشی محسوب میشود که بر آن است تا بلکه هرطور شده "گمانههایی ذهنی" در مورد ماهیت موسیقی و تأثیرات بصری آن ایجاد کند و البته چنین موضوعی ارتباطی به دنیای نمایش ندارد.