سرویس تئاتر هنرآنلاین: روحالله جعفری کارگردان، پژوهشگر و مدرس تئاتر با اشاره به چاپ تازهترین اثر خود به خبرنگار هنرآنلاین گفت: کتاب "فرهنگ، تئاتر و فراغت" شامل چهار فصل است که در سه فصل نخست خود به مقولاتی چون فرهنگ، اوقات فراغت، هنر و نمایش پرداخته و در فصل چهارم، ارتباط بین فرهنگ، تئاتر و اوقات فراغت را مورد بررسی قرار میدهد. این کتاب در پایان پیشنهادهایی برای استقبال از مخاطب عام و خاص از هنرهای نمایشی و گذراندن اوقات فراغت مردم ارائه داده است.
او ادامه داد: این کتاب برای علاقمندان به حوزههای هنرهای نمایشی، مدیریت و برنامهریزی امور فرهنگی و مدیریت اوقات فراغت و همچنین افرادی که قصد تحقیق و پژوهش در این حوزهها را دارند، میتواند مورد استفاده قرار گیرد. این کتاب با مقدمهای از سیدرضا صالحی امیری در 237 صفحه، تیراز 500 نسخه و بهای 24 هزار تومان از سوی انتشارات افراز منتشر و در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.
جعفری باتوجه به پژوهشهایی که در این کتاب و اثر پیشین خود داشته است، در پاسخ به این سئوال که آیا تئاتر در اوقات فراغت مردم شهر ما جایگاهی دارد یا نه؟ به هنرآنلاین توضیح داد: برای اینکه کالای فرهنگی به صورت مناسب ارائه شود و مخاطبان طیفهای مختلف (جدا از جنسیت) بتوانند از آن استفاده کنند، احتیاج به معرفی و تبلیغات مناسب برای بهره بردن از کالاهای فرهنگی دارد. ما در این حوزه بسیار فقیر هستیم و فقر زیربنایی محسوسی داریم. اگر در این زمینه فقر مرود اشاره برطرف نشود، تلاشهای تاثیرگذار در این حوزه، بازتاب قابل قبولی در جامعه نخواهد داشت.
او اظهار کرد: ما نیاز به زیرساختهای مناسب داریم تا کالاهای فرهنگی بتوانند جایی برای عرضه داشته باشند. در این حوزه، چه قبل و بعد از انقلاب، عزم جدی و راهگشا وجود نداشته است؛ هر از گاهی جرقههایی برای ساخت سالنهای چند منظوره و گالریها زده میشود که گهگاهی خبر آنها را میشنویم اما این جرقهها کافی نیست و نظاممند نیستند و نمیتوانند ایجاد جریان برای جذب مخاطب بکنند و گویا مهمتر از آن جایی برای بروز این جرقهها به صورت مستمر در اختیار نیست؛ لذا در سطحی وسیع با گسستی در حوزه زیرساخت روبهرو هستیم. بنابراین مخاطب نمیتواند با توجه به علاقهای که دارد از کالاهای فرهنگی استفاده کند و به مکانهای فرهنگی سر بزند.
این کارگردان تئاتر توضیح داد: پارامتر بعدی، ایجاد انگیزه و آموزش استفاده از کالاهای فرهنگی در جامعه است. متاسفانه این ضرورت از سوی مدیریت کلان فرهنگی در دورههای مختلف حس نشده و نقشه راهی برای آن تبیین نشده است. بنابراین در سیاستگذاری و اختصاص ردیف بودجه مناسب برای خلق آثار فرهنگی در حوزه کلان و تولید اندیشه و حمایت از هنرمندان و اعتماد کردن به آنها برای ارائه کار خلاقانه، دچار گسست بسیار هستیم. تا این مهم از سوی این دو ضلع مورد اشاره فراهم نشود و کار کارشناسی و گفتوگوی عقلانی بین آنها شکل نگیرد، ضلع سوم یعنی حضور مخاطب فعال را برای استفاده کردن از کالاهای فرهنگی در جامعه شاهد نخواهیم بود. در تمام این حوزهها، پژوهشگران و محققان به عنوان افرادی که متر و معیار مطالعات کاربردی را مشخص میکنند، میتوانند اطلاعات لازم را برای شناسایی نقاط ضعف و برطرف کردن آنها تهیه کنند و گامهای زیربنایی را برای رسیدن به جامعهای پویا و بانشاط بردارند.