سرویس تئاتر هنرآنلاین: اساس تئاتر بر نمایشنامه است. نمایشنامهنویسی سنت فرهنگی دیرینهای است که از یونانباستان تا اینک و اکنون ادامه داشته است. در متون نمایشی همواره رنجها و ترسها، شادیها و رؤیاها و امیال بشر مورد واکاوی و پرداخت محتوایی قرار داشته و به این واسطه متون نمایشی از انسان و درباره انسان سخن میگویند؛ متن نمایشی در اصل گامی برای شناختشناسی زندگی و انسان است.
در سه دهه اخیر ما با بحران درامنویسی فارسی روبهرو هستیم؛ به این معنا که نمایشنامه تولیدی ایرانی کم داشتهایم و بدتر اینکه نمایشنامه مهم و خاص ایرانی که دارای ویژگیهای فرهنگی و اجتماعی ایرانی باشد و سبک و شاخصه فردی نیز داشته باشد کمتر داریم. اگر اکبر رادی، بهرام بیضایی، عبدالحی شماسی و حمید امجد و چند نمایشنامهنویس دیگر را جدا کنیم، درامنویسانی که صاحب سبک و اهمیت نوشتاری باشند و همچنین بازتابدهنده هویت و زیست ایرانی باشند چندان نداشتهایم. این فقدان، یک آسیب اساسی است زیرا موجب رجوع پیاپی کارگردانها به متون خارجی است و در نتیجه اینکه بیشترین محصول اجرایی در کشور اجرای متون خارجی است! کشوری که ۱۰۰۰۰ سال تاریخ و هویت دارد در طی سه دهه، بیشترین میزان اجراهایش متون غربی و آثاری از ماتنی ویسنییک، امانوئل اشمیت، تنسی ویلیامز، مولیر، شکسپیر، و فلوریان زلر و غیره بوده! بیایید دستهجمعی کمی فکر کنیم، آیا به عنوان اهالی تئاتر، نباید پردازنده و متفکر مسایل اجتماعی و اقتصادی و فرهنگ و سنن و سیاسی وطن خودمان باشیم؟ آیا کارگردانی صرفاً یعنی اجرای سالی یک الی دو نمایش با متون خارجی؟! و آیا همین تمایل کارگردانها به متون خارجی موجب کمکاری و بیمیلی نمایشنامهنویس وطنی به تولید محتوا نیست؟
همانطور که در شعر و داستان ما، انسان ایرانی و هویت و زیست ایرانی حضور دارد و از همه مهمتر اینکه هویت فرهنگی و تفکر شناختگر ایرانی در شعر و داستان ما وجود دارد، در تئاتر نیز باید زندگی و فکر و دغدغه و شادی و رنج انسان ایرانیِ اینک و اکنونی وجود داشته باشد. اما در کمال تاسف شاهدیم که حدود ۹۰٪ تولیدات نمایشی ایران، اجرای آثاری از چند نویسنده غربی است که این سالها در ایران بدل به مُـدی فرهنگی شدهاند!
به گمان نویسنده این سطور، یکی از راههای برونرفت از بحران درامنویسی ایرانی، میتواند حمایتگری وزارت ارشاد باشد با برگزاری یک مسابقه سالانه با عنوان "نمایشنامهنویسی برتر ایرانی" و اهدای لوح و جایزه به پنج تا ده متن برتر که با هویت فرهنگی ایرانی بیشتر نزدیکاند و ارزش ساختاری و محتوایی خوبی دارند. این گامی خواهد بود برای تولید متن نمایشی ایرانی و انگیزه مضاعف برای نمایشنامهنویس ایرانی. همچنین انگیزهای برای کارگردانهای تئاتر که در طول سال متون تولیدشده خوب ایرانی را موضوع کارشان بگذارند.
به یاد داشته باشیم، تئاتر یک دستگاه مهم فرهنگی است که از خاصیت تعلیمی تا انتقادگری و فرهنگسازی و تفریحی را یکجا در خود دارد؛ متن ایرانی و تئاتر ایرانی، یک نیاز اساسی فرهنگی و یک ضرورت تاریخی است...
این یادداشت فقط به هدف ایجاد چند سؤال اساسی و ایجاد تأمل بر چند نکته مهم درباره وضعیت تئاتر امروز ایران بود. امید به توجه و دلسوزی فرهنگی...