سرویس تئاتر هنرآنلاین: کوشش برای خلق و ارائه اشکال بدیعی از نمایش عروسکی، همواره سبب تغییرات مهمی در این نوع نمایش شده است. این ابتکارات گاهی بسیار نامتعارف و شخصی از کار در میآید و در جاهایی به علت در نظر نگرفتن میزان آشنایی تماشاگران با این نوع نمایشها و نیز غفلت کارگردان از توجه به جزئیات، عملاً سبب میشود طراحی و کاربری عروسکها و عروسکنماها با مشکلاتی روبهرو شود؛ این به آن معناست که غرابت و ناقص بودن شکل ظاهری عروسک یا عروسکنماییهایی که به کمک استفاده از بخشی از بدن یا فقط دست و پا انجام میشود، ضمن کارکرد نسبی نمایشیشان مانع درک کامل مضمون و محتوای اجرا میشوند؛ چنین مقولهای عمیقاً طراحی اولیه و کامل عروسکها را ارجحتر و الزامیتر نشان میدهد، زیرا کارکرد و کاربرد آنها در رابطه با داستان و حوادث معین نمایش جزو ذهنیتهای اولیه شکلگیری این طراحی اولیه است.
نمایش "آب و دیگران" به نویسندگی و کارگردانی علیرضا ناصحی که هم اکنون در کارگاه نمایش تئاترشهر اجرا میشود، در ارتباط با موارد فوق مثالزدنی است. نویسنده که کارگردان نمایش هم است، سعی کرده رویکردی ابتکاری و بدیع به نمایش عروسکی داشته باشد: او ابزار و امکانات خاص و تازهای برای طراحی، ساخت و کاربرد عروسکها در نظر گرفته است؛ در این اجرا، ساز موسیقی (کمانچه) ضمن استفاده از آن برای نوازندگی، به شکل عروسک ساخته شده و حتی لباس، گیسو و چهرهپردازی هم برایش لحاظ شده است؛ ضمن آنکه سر و صورت این ساز حرکت هم میکند؛ این ترفند و ابتکار شخصی زیبا تا حدی بخشهایی از اجرا را به کارکرد فیلمهای انیمیشن شبیه کرده است. به قرینه عروسکهای دستکشی و به شکلی ابتکاری، "عروسک پاکشی" هم وارد اجرا شده است: عروسکگردان که همزمان بازیگر هم محسوب میشود، به پشت دراز میکشد؛ او که پاهایش را با پیراهنی پوشانده، مچ پای راست و کف آن را رو به تماشاگران و بالا نگه میدارد؛ تکهای پارچه و ضمائمی جنبی به شکل سر و صورت یک عروسک روی پنجه پای او کشیده شده است. این بازیگر گلدانی را که گیاهی در آن رسته، در دست دارد و بعدها نشان میدهد که گیاه نیاز به آب دارد و با آن سرسبزتر میشود. دو بازیگر دیگر از ساق پا و زانویشان به عنوان عروسک استفاده میکنند؛ در این موقعیت، زانو به مثابه چهره عروسک و ساق پا که به نوبت با پیراهن و فرنج نظامی پوشانده میشود، بدن عروسک محسوب میشوند؛ این اعضاء بدن که برای عروسکنمایی به کار گرفته شدهاند، یک موقعیت جدل آمیز معمولی و یک وضعیت جنگی را در ارتباط با تقابل دو بازیگر مورد نظر نشان میدهند: آنها در حقیقت بازیگران و عروسکگردانهایی هستند که به شکلی ابتکاری قسمتی از بدن خود را به عنوان عروسک به کار میگیرند. دستهای بازیگران هم در موارد قابل توجهی برای عروسکنمایی کاربری نمایشی دارند. سه تن از بازیدهندگان عروسکها، زن هستند و کارشان را با مهارت انجام میدهند؛ آنها به همراه بازیدهندگان مرد، غیر از بازی دادن ساز عروسک نمای کمانچه، به کمک دستهایشان و چشمهایی که روی ضمائم پارچهای روی نوک انگشتانشان کشیدهاند به عروسک پرنده نما و قورباغهها شکل میدهند.
در نمایش "آب و دیگران" به نویسندگی و کارگردانی علیرضا ناصحی از اصوات به جای دیالوگ استفاده شده و گاهی برای رساندن مضمون و درک موقعیت روی صحنه واژههایی محدود و تک جمله (بابا آب داد) بیان میشود. عدم کاربری دیالوگ به معنای دراماتیکاش سبب شده اجرا در جاهایی نامفهوم و درکناپذیر شود.
ساختار محتوایی و اجرایی نمایش، چندگانه است و داستانی هم در کار نیست؛ ضمن آنکه موقعیتهای کوتاه اجرا هم متناقض همدیگرند: مثلاً در صحنه بعد از جنگ بدون دلیل باران میبارد و شادی و طرب نشان داده میشود. در بطن اجرا نگرهای فانتزیک هم مشهود است؛ ضمناً بر اساس شعر "آب را گل نکنیم" سهراب سپهری، ترانهای عرفانی اجرا میشود که با فضای ناگهانی و نسبتاً کمیک ادامه نمایش، منافات دارد.
اجرا در کل نسبتاً موزیکال است و در پایان بدون دلیل ترانهای خارجی پخش میشود. افکت صدای قطرهها و باریدن باران و نیز تصویر خود قطرهها بر روی پارچه آبی رنگ تا اندازهای به نمایشی شدن اجرا کمک کرده است؛ با وجود این، همه تمهیدات و ترفندهای ابتکاری برای عروسکنمایی و اجرای عروسکی نمایش عمدهتاً اتوودیک به حساب میآیند. خود صحنهها نشان میدهند که به رغم نارسایی مضمون اجرا، تاکید زیادی روی شیوه اجرای نمایهسازیها شده و بیشکلی و بیساختاری متن به شکل متناقضی محتوا را اغلب نارسا و حاشیهای نشان داده است. ضمناً حرکات ریتمیک و موزون با همراهی موسیقی چاشنی برخی صحنهها شده است.
نمایش عروسکی "آب و دیگران" به نویسندگی و کارگردانی علیرضا ناصحی که در اصل اجرایی ابتکاری محسوب میشود، از نظر محتوا نارسا، اما از نظر طراحیهای نسبتاً ابتکاری و اتوودیک– با در نظر گرفتن ضعفهای اشاره شده – به طور همزمان کوششی بدیع در رابطه با یافتن شیوههای تازهتری برای اجرای نمایش عروسکی محسوب میشود. عروسکگردانها کارشان را در کل خوب انجام میدهند و ضعفهای پیش گفته اساساً به متن، محتوا و تا حدی به طراحی عروسکنماییها (غیر از طراحی زیبا و تاویلدار ساز کمانچه به عنوان عروسک)، مربوط میشود.