به گزارش هنرآنلاین به نقل از کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، فهیمه عابدینی، نویسنده و کارگردان نمایش عروسکی "سیمین و فرزان" کارشناس نمایش عروسکی است که از دوران دانشگاه تا به الآن، بیشتر به عنوان عروسکگردان فعالیت داشته است و سیمین و فرزان دومین تجربه او به عنوان کارگردان است که به اجرای عموم رسید، گفت: کار پیشینمان نمایش "سایه بر آب" بود که در فرهنگسرای ارسباران با تکنیک رومیزی یا تیبلتاپ (Table top) و بر اساس متنی از موریس مترلینگ اجرا کردیم.
این کارگردان و نمایشنامه نویس درباره نحوه رسیدن به ایدۀ سیمین و فرزان گفت: اولین جرقههای "سیمین و فرزان" برمیگردد به علاقه ما به موسیقی و آشنایی با اپرای "روسلان و لیودمیلا" ساخته میخاییل گلینکا که یکی از ویژگیهایش استفاده از موسیقی فولکلور روسیه قرن نوزده بود که در برخی جاها یادآور موسیقی ایرانی نیز هست و ویژگی دیگرش داستان جذاب عاشقانه و پر فراز و نشیبش بود و از این لحاظ برایم جالب بود چون به عنوان یک نمایشگر عروسکی، در پی داستانی پراتفاق بودم تا بتوانم با قابلیتهای نمایش عروسکی، کاری جذاب از سویه بصری، تجربه کنم. این شد که به دنبال متن اصلی رفتم: به منظومه "روسلان و لیودمیلا"، اثر پوشکین، به زبان انگلیسی، دست یافتم و در طول برگردان متن به فارسی، شباهتهایی با داستانها و افسانههای ایرانی دیدم و تصمیم گرفتم برای شیرینتر شدن روایت، داستان را در یک قالب ایرانی و با شخصیتهای ایرانی، بیان کنم. به این ترتیب پیش رفتم و در حال شکل گرفتن این متن، برخی از شخصیتها و عناصر متن روسی را حذف کردم و برخی چیزها را افزودم و در مرحله نهایی، برای بیشتر کردن نشانههای ایرانی، جا به جای متن از ردیف آوازی و تصنیفهای ایرانی، بهره بردم تا متن به نوعی به یک متنِ نمایش موزیکال نزدیک شد.
عابدینی دربارۀ فرآیند تولید نمایش عروسکی شان گفت: در مرحله بعد، یعنی طراحی عروسکها، خانمها مرضیه سرمشقی و رفعت هاشمی سیسخت، طراحی بر اساس تصویرسازیهای کتابهای چاپ سنگیِ دورهی قاجار را پیشنهاد دادند که یکی از علایق خودشان بود و من به سرعت جذب این ایده شدم و طراحیها بر این اساس، پیش رفت.
شانسی که ما در جریان تولید این نمایش داشتیم، شرکت در جشنواره عروسکیِ تهران-مبارک سال گذشته بود که طی دو مرحله، کارها بازبینی میشدند و داوران مرحلهی اول، خانمها شیوا مسعودی، مریم معینی و آقای نادر برهانی مرند، پیشنهادهایی دادند که با همفکری کل گروه، منجر به ترکیب کنونی دکور شد که باز یادآور همان تصویرسازیها و مینیاتور ایرانی هست و نوازندهها هم جزئی از این ترکیب هستند.
امید طاهر منتقد کانون ملی منتقدان در ابتدای سخنانش گفت: جهان امروز با هجوم عینیت، تخیل انسانها را نابود کرده است. هر چه جلوتر میرویم کمتر تخیل میکنیم و این یک امکان زیست فوقالعاده را از ما سلب کرده. نمایش عروسکی درست با تخیل مخاطب ارتباط برقرار میکند. ما را به دنیای تخیل باز میگرداند. یادآوری میکند که جهان تماماً آن چیزی نیست که عینیت و روزمرگی به ما تحمیل کرده است.
او افزود: قصه این نمایش از یکی از منظومههای پوشکین روسی گرفته شده و البته با تغییراتی ایرانی شده است. پوشکین شاعر و منظومه سرایی است که در سده نوزدهم میلادی می زیسته، به شرق گرایش داشته و حتی از سعدی تاثیر گرفته است.
رضا آشفته با انتقاد از لودگیهایی که در سینما، تلویزیون و حتی تئاتر بسیار شده که همه هم انگار فقط دنبال پول هستند و دلشان برای فرهنگ نمیسوزد، بودن نمایش های عروسکی مانند سیمین و فرزان را یک فرصت دوباره برای احیای تئاتر و فرهنگ و هنر اصیل، ریشه دار و با هویت ایرانی دانست که طبق استانداردها و مفاهیم درست و درمان دارد مخاطب را جذب می کند. اما به دلیل اینکه الان آن فضای لودگی و متاسفانه به نام کمدی غالب بر فضای فرهنگی شده است و نبودن تبلیغات کافی برای آثار فرهنگی الان فروش و مصرف آن کالاهای ضد فرهنگی با میلیاردها تومان سودآوری در اختیار مردم قرار می گیرد بی آنکه بدانیم اینها فضای عمومی جامعه را مسموم می کند و مصرفش به زیان همه خواهد بود.
این منتقد در ادامه یادآور شد که اقتباس در سیمین و فرزان مسیر درستی را طی کرده است و گفت: نمایش سیمین و فرزان هم به لحاظ اینکه به سراغ افسانهها و داستانهای کهن رفته حائز اهمیت هست و هم اینکه توانسته این افسانه را تبدیل به نمایشنامه ایرانی بکند و در آن تمام عناصر فرهنگی و نامها و نشانههای ایرانی را جایگزین کند. در دنیای امروز حس میشود که عشق دارد کمرنگ و شاید بیمعنا میشود یادآوری قصههای عاشقانه به همین دلیل یک ضرورت اجتماعی و نیاز مبرم عاطفی است.
امید طاهری کارگردان و نمایشنامه در ادامه افزود: نمایش سیمین و فرزان با برخورداری از تکنیک عروسکهای کاغذی دو بعدی و تلفیق آن با فضای پردهخوانی، رویکردی خلاقه و نوآورانه در شکل اجرایی دارد. تصویری که این نمایش برای ما ایجاد میکند، بیشباهت به مینیاتور نیست. حتی تا حدودی از شیوه پرسپکتیو مقامی نیز بهره برده است.
دکور نمایش بسیار کاربردی و خلاقه است و مجموعهای متنوع از مولفههای مختلف را برای روایت داستان در اختیار کارگردان قرار داده است. عناصر مختلف این نمایش، با هم ارتباطی هارمونیک دارند. در هم تنیده شدهاند و از موسیقی گرفته تا طراحی عروسکها، طراحی دکور، رفتار و گفتار بازیگردانها، همگی به شکلی ارگانیک از دل هم زاده شدهاند و در نهایت زیباشناسی بصری این نمایش را شکل دادهاند که به نظر خیلی هم تکینه است.
هنرهای سنتی نه فقط در ایران که در همه ی کشورهای رو به توسعه، دو خطر بزرگ را همیشه در کمین دارند. یا بهکلی فراموش و نابود میشوند و یا ممکن است موزهای بشوند. برخی از شیوههای نمایشی ما اکنون دیگر موزهای شده اند. نمایش سیمین و فرزان تلاشی است برای بهروزرسانی شیوههای نمایش سنتی ما در حیطه عروسکی.
رضا آشفته، پژوهشگر و مولف کتاب "سرگذشت نمایش در ایران" سیمین و فرزان را برخوردار از عناصر نمایشی در خور تامل دانست و گفت: در این نمایش تمام عناصر مرتبط به اجرا بر گرفته آن چیزهایی است که چه در سنت و قدیم باشد و چه مرتبط با روزگار نزدیکتر اما نوع مواجهه طوری است که نوآورانه و در نهایت امروزی به نظر میرسد چون چنین تکنیکها و ساختاری پیش از این به این شکل تجربه نشده است.
او در ادامه سیمین و فرزان را به صراحت یک اثر نمایشی پسامدرن تلقی کرد و گفت: بنابراین این هماهنگی و همسویی بین عناصر و مفاهیم مدرن و سنتی را در فضای پسامدرن جستجو کنیم و به گونهای دریابیم که در این فضا همه چیز در هم آمیخته شده که هم حسرت داشتههای سنتی را بدانیم و هم نسبت به وجوه مثبت عناصر و نشانههای مدرن احساس بالندگی کنیم. در این رویارویی سنت و مدرن آمیزش پسامدرن شکل گرفته است.
عابدینی، کارگردان درباره استفاده از موسیقی ایرانی گفت: موسیقیِ این نمایش بیشتر در خدمت فضاسازیست و در واقع در کار تنیده شده. ما قصد داشتیم به گونهای از موسیقی ایرانی بهره ببریم که شاید کمتر شنیده باشیم. پیشنهاد تصنیفها و فضاسازیها و همراهیهای آوازی که نوازندگان کار، آقای آرش لطفی و خانم مانا جوادی، اعمال کردند، در کار نشست، سویه ایرانیاش را تقویت کرد و بر هماهنگی گروه افزود.
رضا آشفته ضمن نام بردن از بهروز غریب پور که در اپراهای عروسکی به نحو مطلوبی از موسیقی سنتی ایرانی برای ایجاد اپرای ایرانی کوشیده است و همچنین با نام بردن از بیژن مفید که به درستی از موسیقی ایرانی برای خلق فضاهای ایرانی در دو نمایش شهر قصه و شاپرک خانم بهرهمند شده است، گفت: در این نمایش موسیقی رکن فضاسازی را دارد و از آنجا که قرار هست یک فضای ایرانی شکل بگیرد اگر کارگردان از ایرانی بودن موسیقی غفلت میکرد و به جای ساز تار و تنبک از گیتار و ویولن سل بهره میبرد و ملودیهایش هم غیر ایرانی میشد حتما در القای فضا یک نکته بارز را در جلب توجه مخاطبانش از دست می داد.
در جلسه مخاطبان هم ابراز خرسندی کردند که پای چنین نمایش زیبا و موثری نشستهاند و یک شهروند ابراز صد افسوس کرد نمایشهایی مانند سیمین و فرزان فقط در تهران اجرا میشود و چه بهتر امکان حضور این نمایشها در دیگر شهرهای ایران هم فراهم بشود. او از گروه دعوت کرد که حتما برای اجرا کردن به اصفهان هم بروند.
سینا ییلاق بیگی طراح صحنه هم درباره وجوه تکنیکی پسامدرن بودن نمایش توضیح داد و از بودن یک ابر اضافی در میانهها و بالای دکور هم اشکال گرفت که هنوز دلیل بودنش را نمیفهمد. خانم محسنی درباره تاریخچه تئاتر کاغذی که از اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدم در اروپا و انگلیس در برابر تئاترهای بسیار گران قیمت ویکتوریایی شکل گرفت، گفت: این نمایشهای نقاشی شده بر روی کاغذ را به اقشار ضعیفتر مردم میفروختند که بتوانند در خانه اجرایشان کنند و البته در ایران هم یک فرانسوی به نام ژان لکوک از دهه 80 را به ایران آورد و بسیاری در کارگاهایش این شیوه اجرایی را آموختند. بنفشه بدیعی هم از فعالان عرصه تئاتر عروسکی انتقاد کرد چرا نباید همواره تئاتر عروسکی در این مجموعه به اجرا درآید و گروههای عروسکی برای یافتن تالارهای در خور تامل باید با مدیران تالارها ساعتها وبسیار بیهوده بجنگند.
رضا آشفته ضمن قدردانی از علاقهمندان به تئاتر عروسکی که یک نشست گرم و منتقدانه را رقم زدند در جمعبندی گفت: عروسکیها در میان تئاتریها از همه نازنینترند و این خود باعث میشود خیلی راحت نتوانند حق و حقوقشان را بگیرند.