سرویس تئاتر هنرآنلاین: استفاده از گونههای متفاوت تئاتر عروسکی و معرفی ساختاری و ظرفیت موضوعی و نمایشی آن، طوری که جایگاه معین و شاخصی برای خود در بین تماشاگران و علاقمندان به تئاتر پیدا کند، اقدامی درخور و هوشمندانه است و البته چنانچه اجراکنندگان آن بر جنبههای حرکتی عروسکها تاکید بیشتری کنند و هر کدام از عروسکها را از کارکرد ابزاری صرف به در آورند و با ایجاد قابلیتهای حرکتی لازم به موجودیتشان جان ببخشند، عملاً سبب ارتقاء این گونه خاص از نمایش میشوند. نمایش عروسکی مقوایی "سیمین و فرزان" به نویسندگی اقتباسی و کارگردانی فهیمه عابدینی که هم اکنون در سالن قشقائی اجرا میشود، نوع خاصی از نمایش عروسکی به شمار میرود که اجرایش عملاً بررسی ساختاری و توجه به ظرفیت موضوعیاش را الزامی کرده است.
عروسکهای، نمایش عروسکی کاغذی از کاغذ نسبتاً ضخیم یا مقوا ساخته میشوند و مسطح و غیر حجمیاند: معمولاً طرح یا عکس به تناسب شکلی که دارد اول بریده میشود و سپس اندامها و اعضایی از شکل عکس یا نقاشی مورد نظر را جدا و دوباره با استفاده از مفاصل سوزنی یا میخی کوتاه که امکان حرکتدهی اعضاء بدن تصویر را فراهم نماید، به تصویر قبلی متصل میکنند: این نوع عروسکهای مسطح در تهیه فیلمهای کارتونی و انیمیشن نیز کاربری دارند. هرچه قابلیتهای حرکتی و حرکتدهی آنها بیشتر باشد، گیرایی و جذابیت نمایشیشان بر روی صحنه بیشتر است؛ برخی این عروسکها پایهدار هستند و جنس پایه آنها هم از مقواست.
در نمایش"سیمین و فرزان"، طراحی کاریکاتوری عروسکها با مضمون افسانهای و حکایتوار نمایش تناسبی آشکار دارد و با مهارت و ذهنیت هنرمندانه رفعت هاشمی سیسخت و مرضیه سرمشقی انجام شده است. در این اجرا دو عروسکگردان یا بازیدهنده (فهیمه عابدینی و صادق صادقیپور) خیلی هنرمندانه و با دقت عروسکهای مقوائی را حرکت میدهند و مضمون نمایش را که عبارت از اقتباسی از قصه روسی "روسلان و لود میلا" اثر "آلکساندر پوشکین" است، هماهنگ با حرکت دادن عروسکها، روایت میکنند و حتی در جاهایی هم، بازی همزمان به نمایش میگذارند؛ آنها به تناسب نقشپذیریهایشان و نیز به اقتضای روایت قصه و نوع پرسوناژها تغییر صدا هم میدهند (به عبارتی صداپیشگی هم میکنند). حکایت نمایش پر ماجرا است: یک عاشق که دو رقیب هم دارد برای رسیدن به معشوق، خطرات و ماجراهای زیادی را پشت سر میگذارد و عاقبت...
این اجرا به طور همزمان از کارکرد "قصه گویی" و "قصه نمایی" هم برخوردار است. در مقطعی که از تابلوی نقاشی شده عریض و مصوری استفاده میشود، کارکرد "پردهخوانی" هم پیدا میکند؛ کارگردان با ارائه سرفصلهای نوشتاری کوتاه در یک قاب کوچک عملاً بر جنبه روایی و حکایتگونگی محتوای نمایش تاکید داشته است. در صحنهای به گونهای بسیار هنرمندانه در بطن تصویر فوق، تصاویر سایهای با جلوه مضاعف و زیبایی به کار گرفته میشوند، طوری که اجرا عملاً به شکل "تصویر در تصویر" در میآید و تلفیقی از نمایش عروسکی سایهای هم میشود.
قابلیت حرکتی عروسکها در قسمتهای سر، دستها، کمر و در مواردی حتی چشمها و آروارهها قابل تامل و ابتکارآمیز است. طی پیشبرد حوادث، طراحی مکانها و ضمائم دیگر مثل قصر، کوه، درخت و غیره نیز که روی مقوا نقاشی و سپس بریده شدهاند، در قالب دکور در صحنههای مختلف به کار میروند؛ در این زمینه هیچ کوتاهی و سهلانگاری نشده تا تمامیت نمایههای تصویری و الزامی به رؤیت درآیند. تعداد عروسکها و داشتههای انضمامی صحنه بنا به ضروتهای حکایت، بسیار کثیر و زیاد هستند.
موسیقی زنده توسط دو نوازنده (مانا جوادی و آرش لطفی) بنا به الزامات برخی صحنهها کاربری اصولی پیدا کرده و البته ترانههایی کوتاه و ریتمیک هم تواًم با موسیقی اجرا میشود. طراحی و کاربری نور که توسط مسلم رضائی و میثم صادقی انجام شده، نیز بجا و نمایشی است، مخصوصاً در صحنهای که به جریان آب اشاره میشود، صحنه عینیتی نمایشی و زیبا دارد. طراحی صحنه که شامل قاببندیهای مناسبی برای اجرای این نوع خاص از نمایش عروسکی است، به شیوه هنرمندانه اجرا کمک زیادی کرده: طراحی این دکور توسط صادق صادقیپور و بابک جوانمرد انجام شده است.
در این اجرا فهیمه عابدینی علاوه بر نویسندگی اقتباسی، یکی از بازیدهندگان عروسکها هم است؛ او در مقام کارگردان هم ابتکارات و هوشمندیهای هنرمندانهای را به اثبات رسانده است و با استفاده از تصاویر کاریکاتوریکی و همزمان با رویکردی استقرایی، به کمک عروسکهای مقوائی، همه جزئیات و اجزاء قصه افسانهای نمایشش را وانمودهسازی کرده و نهایتاً اجرایی بسیار زیبا و دیدنی ارائه داده که عملاً معرفی، آموزش و شناساندن نمایش عروسکی کاغذی یا مقوائی هم است؛ این اجرا از ویژگیهای لازم برای ضبط و پخش تلویزیونی در برنامههای مربوط به قصهگویی نمایشی انیمیشنوار هم برخوردار است.