سرویس تئاتر هنرآنلاین: نمایشهای آئینی سنتی، پیوند گسستناپذیری با پس زمینه محلی، مذهبی و ملی مردم دارند و معمولاً در نوع خود بسیار زیبا و مفهومدار هستند و باید "حفظ شدنی" تلقی شوند. این آئینها نشانههای غنای فرهنگی یک کشور، قوم و ملیت خاص به شمار میروند و میتوان از طریق آنها شناخت بهتر و عمیقتری از این مردمان داشت.
نمایش "دعای آفتاب" به نویسندگی (اساساً طراحی) و کارگردانی محمدعلی صادق حسینی از شهرستان لاهیجان که به عنوان یکی از نمایشهای خیابانی سی و هفتمین جشنواره تئاتر فجر در محوطه تئاتر شهر اجرا شد، به رغم کوتاه بودنش دارای همه خصوصیات نمایشهای آئینی سنتی است. در این نمایش حادثهای رخ نمیدهد و فقط چگونگی اجرای دعای آفتاب و باران طلبی از خدا به نمایش در میآید. دیالوگی رد و بدل نمیشود و از موقعیتهای عینی و زنده دو یا چند سویه خبری نیست، اما به شیوه زیبایی آوازها و ترانههایی محلی خطه شمال کشور از بلندگو پخش میشوند: در اشعار این ترانهها بر زمین، آفتاب و مخصوصاً محصول و بارش باران تاکید شده است و چون دیالوگی وجود ندارد (اساساً نیاز به آن نیست) همین ترانهها مثل همه نمایشها و حتی فیلمهای موزیکال، کارکرد دیالوگ را دارند و به طور همزمان در اجرای این نوع نمایشهای خاص محوریت دارند.
اجرای این نمایش "آئینی و سنتی موزیکال و دعایی محلی" از ریتم و هماهنگی طراحی شده زیبا و دقیقی برخوردار است. همه بازیگران لباسهای محلی و زیبای خطه شمال به تن دارند و اغلب با حرکات موزون که حتی شبیه یک رقص محلی است، اجرا را پیش میبرند. نمایش شامل حرکات درجایی و دورانی است؛ بازیگران، حرکات مراحل کشت و کار را هماهنگ با ریتم شاد و جذاب ترانهها به طور جمعی انجام میدهند و همزمان حالت دعا کردن هم به طور ضمنی در حرکات آنها مشهود است: در ترانهها به نیابت آنان، به درگاه خدا دعا میشود که نعمتهای زمین افزون گردد و آب و مخصوصاً آفتاب همیشه به کشاورزی رونق بدهند. ویژگی محتوایی این ترانهها به حدی است که تماشاگران عدم کاربری دیالوگ در نمایش را حس نمیکنند و در اصل هیچ نیازی هم به آن نیست: ترانهها در اصل حالت و مضمون دعایی محتوا و عنوان نمایش را توجیهپذیر کردهاند.
نکته مهم دیگری که به طراحی، ساختار و شیوه اجرا مربوط میشود، آن است که ریتم و آوای ترانهها در اصل کارکردی نیابتی برای کارگردان نمایش دارند، چون دستورالعملی اجرایی برای چگونگی اجرای حرکات موزون بازیگران است و اجرا عملاً با ریتم آنها شکل میگیرد.
در صحنه، سازههایی از چوب و حصیر به شکل خورشید و نیز اداواتی که جنبه آئینی و سنتی دارند کاربری المانی و نشانهوار پیدا کردهاند. در آغاز نمایش هم زنان به شکل زیبائی با آتشگردانهایی دود سوختن اسپند را به نشانه دور کردن هرگونه چشم زخم، روی سر مردان میگردانند.
در نمایش خیابانی" دعای آفتاب" با طراحی و کارگردانی محمدعلی صادق حسینی مقوله بازیگری به دلیل آنکه داستانی در میان نیست و تقابلات یا تعاملات عینی و کامل دو یا چند سویهای انجام نمیشود؛ تنها حادثه محوری اجرا فقط کار و دعا کردن از طریق بلندگو و نمایههای حرکات بازیگران است؛ پرسوناژی شکل نمیگیرد و در نتیجه، موضوع بازیگری منتفی است، اما تلاش و دقت بازیگران برای همراهی با ریتم و اشعار ترانهها و اجرای حرکات موزون، زیبا و ماهرانه است.
آنچه اجرای کوتاه فوق را زیباتر جلوه داده، طراحی و شکلدهی صحنه و جایگیری بازیگران زن و مرد (بهطور یک در میان) و اجرای دقیق و کاملاً هماهنگ حرکات است. گرچه دادههای زیادی ارائه نمیشود، اما اجرا در چارچوب نمایشهای آئینی سنتی موزیکال قرار میگیرد و حداقل کارکرد نشانهواری برای شناختن بخشی محدود از فرهنگ یک ملیت ایرانی است. نمایش مورد نظر از لحاظ طراحی، کارگردانی و شکلدهی موقعیتها و حرکات بازیگران و نیز کاربرد موسیقی، لباس و ضمائم صحنه، اجرایی زیبا و پذیرفتنی است.