به گزارش هنرآنلاین، کلاس‌های آموزشی همایش برگزیدگان جشنواره تئاتر استانی با حضور آرنو لابل روژو  از فرانسه، جانی آلن  از استرالیا، ژان فرانسوا دوسین از فرانسه و صدرالدین زاهد طی چهار روز از تاریخ 21 تا 24 آذرماه 1397 در پلاتوهای یک و دو تئاتر شهر، تالار چارسو و همچنین کارگاه دکور تالار وحدت برپا شد و حدود 130 هنرمند منتخب از تمامی استان‌های ایران در این کلاس‌ها حضور داشتند. این همایش در نخستین روز از برگزاری، میزبان سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شد و در آخرین روز از برپایی آن با حضور نادر برهانی مرند دبیر سی و هفتمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر همراه شد که  این جلسه به جمع‌بندی دوره‌های آموزشی همایش برگزیدگان جشنواره تئاتر استانی  سپری شد.

ژان- فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) یکی از چهار استاد این کارگاه‌ها بود که او دارای سابقه تدریس در دانشگاه پاریس است. دوسین عضویت خانه علوم انسانی پاریس، مدیریت موسسه تحقیقاتی سنت‌های بازیگری با شراکت آرین منوشکین و بازیگری گروه "تئاتر خورشید" به سرپرستی آرین منوشکین را در کارنامه خود دارد.

لازم به ذکر است کارگاه ژان دوسین با استفاده از تکنیک‌های بازیگردانی به هنرجویان کمک کرد تا یک روایت شخصی از خود را به روی صحنه ببرند و از هنرجویان خواسته شده است تا با خود یک چمدان کوچک حاوی یک شی و یک عکس شخصی که برای هنرجو از اهمیت خاصی برخوردار است، یک دست لباس شیک و اعیانی، یک دست لباس فقیرانه، یک دست لباس تمرین و یک قصه به همراه داشته باشند.

در ادامه گزارشی تهیه شده است از برگزاری چهار جلسه کارگاه ژان- فرانسوا دوسین که می‌خوانیم:

 

چمدان‌های کوچک و پرسش‌های بزرگ

نخستین کلاس‌ آموزشی همایش برگزیدگان جشنواره تئاتر استانی فجر با حضور ژان- فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) در روز چهارشنبه بیست و یکم آبان در تالار چارسوی تئاترشهر برگزار شد.

فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) استاد اولین کارگاه آموزشی همایش برگزیدگان جشنواره تئاتر استانی فجر بود. او سابقه تدریس در دانشگاه پاریس هشت، عضویت خانه علوم انسانی پاریس، مدیریت موسسه تحقیقاتی سنت‌های بازیگری با شراکت آرین منوشکین و بازیگری گروه تئاتر خورشید به سرپرستی آرین منوشکین را در کارنامه خود دارد.

در این کارگاه ژان دوسین با استفاده از تکنیک‌های بازیگردانی به هنرجویان کمک کرد تا یک روایت شخصی از خود را به روی صحنه ببرند و از هنرجویان خواسته‌شد تا با خود یک چمدان کوچک حاوی یک شیء و یک عکس شخصی که برای هنرجو از اهمیت خاصی برخوردار است، یکدست لباس شیک و اعیانی، یکدست لباس فقیرانه، یکدست لباس تمرین و یک قصه به همراه داشته باشند.

 هنرپیشه خلاق

ژان-فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) در ابتدای این کارگاه به هنرپیشه خلاق اشاره کرد و افزود: ما به هنرپیشه خلاق اهمیت می‌دهیم یک هنرمند که نقشی را اجرا می‌کند مدنظر ما نیست. ما به هنرپیشه‌ای نیازمندیم که فکر می‌کند و با کارگردان همکاری می‌کند و کارگروهی انجام می‌دهد. هنرپیشه باید ابزار متفاوتی  داشته باشد و تک ابزاری نباشد فقط اجراکننده نباشد و خلاقیت داشته باشد و هنرمند چندقطبی باشد. سپس به همکاری خود با تئاتر پکن اشاره کرد و درباره خلاقیت هنرمندان چینی گفت: اپرای پکن مبتنی بر ژست، خواندن آواز و حرکات آکروباتیک است. چینی‌ها یک نگاه دقیق به ژست دارند. آن‌ها از دریچه شعر به آزادی می‌رسند اما ما اروپاییان از آزادی به شعر می‌رسیم.

 تئاتر بینا فرهنگی

 ژان-فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) که سابقه همکاری با آرین منوشکین و بازیگری در گروه تئاتر خورشید را در کارنامه هنری خود دارد درباره گرایشش به تئاتر بینا فرهنگی گفت: ایجاد پل ارتباطی میان هنرمندها بسیار مهم است. او در پاسخ به پرسش یکی از هنرجویان  که از او پرسیده بود آیا در  تئاتر بینا فرهنگی‌اش از گروتفسکی، بروک و آرین منوشکین پیروی می‌کند به این نکته اشاره کرد: در تئاتر من صحنه سیاه است بروک از صحنه سپید و خالی صحبت می‌کند  صحنه سپیدی که بدن خود را نشان می‌دهد و ارتباط زیادی میان تجربیات صحنه و بدن بر روی صفحه کاغذ وجود دارد. با توجه به این‌که می‌توان کارهای شخصی و گروهی انجام داد برای ساختن و خلق یک نمایشنامه دسته‌جمعی درنهایت ما هنرمندی هستیم که نمایشنامه‌نویس و بازیگر است. اما درنهایت این دو به هم نزدیک می‌شوند. و نکته دیگر آنکه من از استیل تئاتر (سبک و شیوه) صحبت نمی‌کنم من از روند یک گروه تئاتری صحبت می‌کنم. استیل با هنرمند در ارتباط است، ما هنرپیشه‌های فوق‌العاده‌ای داریم  ولی دنبال خلاقیت هنرمند هستیم.

 اشیاء

ژان- فرانسوا دوسین در ادامه گفتارش به اهمیت اشیاء اشاره کرد و گفت: هر چیزی که درروی صحنه موجود است. ابزار همکاری ماست فضا بستری برای ملاقات و کشف و دریافت هنرمند است بازیگر باید عکس‌العمل نشان دهد، درعین‌حال که پیش‌داوری را کنار بگذارد.

 دوسین به کلیدواژه ملاقات تأکید کرد و گفت: ملاقات یعنی ناپدیدشده و فراموش کردن. چند سال پیش از روش‌های متفاوتی استفاده می‌کردم که به نظرم زاینده است. اگر روی نیروهای پارادوکسیکال و متفاوت کار کنیم پایه و اساس زندگی من ملاقات نیروهای آنیما ( عنصر مادینه در مَرد) و آنیموس (عنصر نَرینه در زن) است، انرژی که همه ما داریم. یک هنرمند می‌تواند بگوید آری اما مقصودش نه باشد. باید این نکته را کشف کرد مثال لیوان خالی یا پر در اینجا مثال مناسبی است کدام نیمه لیوان را در نظر می‌گیریم یک تئاتر می‌تواند هم‌زمان زندگی یک سرنوشت باشد.

 چمدان‌های کوچک و پرسش‌های بزرگ

ژان- فرانسوا دوسین از هنرجویان خودخواسته بود با خود یک چمدان کوچک حاوی یک شیء نوستالژیک بیاورند. دوسین در آغاز این تمرین  چمدان‌های هنرجویان را بر روی صحنه قرارداد و از آن‌ها خواست تابه چمدان‌ها نزدیک شوند.

دوسین در ابتدای  این تمرین گفت: موضوع این تمرین ملاقات با یک شیء است. پس ‌از این ملاقات باید عمل و واکنشی انجام دهید. دو گروه تشکیل بدهید و همیار تمرین (پارتنر) خود را پیدا کنید. جنسیت این همیار مهم نیست همیار شما کسی است که درصحنه تمرین نمی‌کند او باید واکنش شما و گفتار شما را مکتوب کند.  شما باید به این چمدان‌ها نزدیک بشوید راه رفتنتان مکانیکی نباشد. تنها به قدم زدن فکر می‌کنید و با تمام شدن صدای موسیقی فیکس شوید سپس به چمدان‌ها نزدیک شوید.

دوسین در این تمرین می‌خواست واکنش هنرجویان در مواجه با چمدان خود یا دیگران را بررسی کند دوسین تأکید داشت حتی اگر به‌سوی چمدان خود می‌روید به‌گونه‌ای باشی‌ء مواجه شوید که این شی‌ء برای شما تازگی دارد و می‌خواهد در این مواجه به کشف تازه‌ای از آن برسید. دوسین برای روشن شدن اندیشه‌اش یک مثال فرانسوی را بیان کرد: فرانسوی‌ها می‌گویند: خیلی واقعی دروغ بگو. دوسین هدفش از این تمرین را این‌گونه بیان کرد: کار ما انجام دادن و دوباره انجام دادن است و کشف کردن بسیار مهم است. دوسین اندکی از شاگردانش آزرده‌خاطر شد و با کنایه گفت: یک مقدار کلک زدید. برای این کار مواجه صادقانه مهم بود و مهم احساس درست است، نه نمای. او به برخی از هنرجویان که تمرین را بهتر انجام داده بودند گفت: مواجه شما با شیء صادقانه بود اما نتوانستید بگویید آن شیء چیست و چه تأثیری بر روی شما می‌گذارد. عملی که خاطره را تداعی می‌کند باید نشان دهید من باید متوجه بشوم که شما می‌خواستید این خاطره را فراموش کنید یا این خاطر برای شما عزیز است.

ژان-  فرانسوا دوسین برای دومین روز کارگاه خود از هنرجویانش خواست تا موضوع اشیاء را گسترش دهند و یک مونولوگ بنویسند با این ایده که این شیء مهم و نوستالژیک یادگاری است از سوی فردی که ناپدیدشده است آن فرد می‌تواند عزیز باشد یا آزاردهنده. اما این شیء خاطرات او را بازگو می‌کند.

دومین

هرکس باید داستان خودش را تعریف کند

دومین کلاس‌ آموزشی همایش برگزیدگان جشنواره تئاتر استانی فجر با حضور ژان- فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) در روز پنج‌شنبه بیست و دوم آبان در تالار چارسوی تئاترشهر برگزار شد.

در این کارگاه ژان- فرانسوا دوسین مانند کارگاه روز گذشته‌اش از هنرجویان خواست تا یک واقعه، یک رویداد جهانی یا یک داستان شخصی و تخیلی اما بسیار مهم را به یاد آورند. دوسین اشاره کرد باید این واقعه و رویداد برای شما مهم باشد. برخی واقعه‌ها خوش‌آیند و برخی دیگر آزاردهنده است هرکس باید داستان خودش را تعریف کند و یک داستان جدید و جهانی خلق کند. او افزود هرکدام از شما با دیگری تفاوت دارد و بدون شک تجربه متفاوت و جذابی دارید ما در نهایت می‌خواهیم ارتباط این داستان‌های شخصی را برقرار کنیم.

ژان-فرانسوا دوسین که کارگاه‌هایش را با درس گفتار آغاز می‌کند  به این نکته اشاره کرد که برای بازیگر آگاهی نسبت به سه نکته بسیار مهم است؛ شخصیت هنرمند، شخصیت (پرسوناژ) و شخصیت نقشی که هنرمند بازی می‌کند.

هنرپیشه می‌تواند به این سه وجه داخل شود ولی نکته‌ای که بسیار مهم است اینکه هنرپیشه باید باشخصیت خودش کار کند و در این فضا که می‌تواند بزرگ یا کوچک باشد پیش برود. هنرپیشه حتی می‌تواند در خیابان هم‌بازی کند ولی لازمه این کار این است که بتواند در فضا و زمان متمرکز باشد. شخصیت هنرمند ماجراجویی می‌کند و کشف می‌کند.

 نقش‌ها اکسیون (عمل دراماتیک) هستند که یک هنرمند با در نظرگرفتن هدف انجام می‌دهد. بین هدف نقش (کاراکتر) و روشی که کاراکتر برای رسیدن آن انجام می‌دهد تفاوت وجود است.

هر کاراکتر هدفی دارد و از روش‌هایی استفاده می‌کند که به آن هدف می‌رسد. بسیاری از هنرپیشه‌ها تفاوت این نکته مهم را نمی‌دانند. مثال می‌زنم: به نظر شما هدف دون ژوان در نمایشنامه مو لیر چیست؟ من اغلب وقتی این پرسش را مطرح می‌کنم هنرپیشه‌ها پاسخ اشتباهی را می‌دهند. اغلب جواب می‌دهند هدف دون ژوان دلربایی از زنان است. این هنرپیشه‌ها دچار اشتباه می‌شوند و نمی‌تواند میان هدف دون ژوان و روشی که او برای رسیدن به این هدف انجام می‌دهد تفاوت قائل باشند.

هدف دون ژوان مثل شکارچی گردآوری زنان است ولی روشی که او برای رسیدن به این هدف پی‌گیری می‌کند دلربایی از زنان است.

دون ژوان دلربایی می‌کند و دلربایی روش دون ژوان برای رسیدن به هدفش است. اما دون ژوان همیشه دلربا نیست و گاهی برای رسیدن به هدفش رفتاری خشن دارد. دون ژوان تظاهر به دلربایی می‌کند ولی دون ژوان در مواجه با یک دختر دهاتی دلربایی نمی‌کند.

شخصیت پرسوناژ که در متن (نمایشنامه) وجود دارد ادبی است وقتی‌که هنرمند نمایشنامه را می‌خواند احساس قوی از متن به هنرپیشه سرایت می‌کند اما تماشاگر با دیدن نمایش احساس متفاوتی را تجربه می‌کند. مواجه هنرپیشه با نقش با مواجه تماشاگر با نقش متفاوت است. هیجان هنرپیشه در هنگام خواندن نمایشنامه با هیجان تماشاگر در هنگام دیدن اجرا تفاوت دارد. هیجان هنرپیشه بیانگر آن چیزی نیست که تماشاگر در مواجه با تماشای نمایش آن را تجربه می‌کند. برای روشن شدن مقصودم مثال می‌زنم: من نمایشی بازی می‌کردم که در این نمایش به موضوع استقلال هندوستان و جدایی هند از پاکستان می‌پرداخت. من در این نمایش دو نقش را ایفا می‌کردم نقش محمدعلی جناح و نقش یک روستایی فقیر هندی که این روستایی در مرز پاکستان هندوستان زندگی می‌کرد.

روستایی آرزو داشت با ماهاتما گاندی ملاقات کند و درباره مشکلاتش صحبت کند اما گاندی هر بار این ملاقات را به تأخیر می‌انداخت. گاندی بارها به روستایی می‌گفت یک روز می‌آیم اما درنهایت زمانی گاندی به دیدار روستایی می‌رود که مرد روستایی با جدا شدن کشورش زندگی، همسر و مزرعه‌اش را از دست‌داده بود. من وقتی نمایشنامه را خواندم منقلب شدم و در تمام تمرین‌ها نقش روستایی دردمندی را بازی کردم که قربانی بی‌عدالتی بود. من دچار اشتباه شده بودم و باید هیجان خود را نادیده می‌گرفتم و اکسیون (عمل دراماتیک) کاراکتر را اجرا می‌کردم. استادم این نکته را به من گوشزد کرد و گفت: فرد قربانی به‌جای نالیدن معترض است این کاراکتر به گاندی می‌گوید من به شما اعتماد کردم اما شما به من خیانت کردید.

ژان- فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) در ادامه درس گفتارش از هنرجویان خواست تا براساس تجربه‌های ذهنی واقعی یا تخیلی یک داستان شخصی را در قالب یک تک‌گویی کوتاه و در چند جمله بیان کنند. او مثال زد: 12 سپتامبر روز تولد تام است و این تجربه برای تام مهم است. سپس هنرجویان به جمله‌سازی پرداختند این جمله‌ها و تک‌گویی‌های درونی (مونولوگ) در نهایت به لحاظ موتیف (عناصر تکرارشونده) با یکدیگر پیوند خورد.

دوسین گفت ما از مجموع این داستان‌های شخصی می‌خواهیم به پرسوناژ (شخصیت)‌هایی که از الهام و تجربه‌های شخصی شما وام گرفته‌شده یا از تصورات شما به وجود آمده است برسیم اما به علت محدودیت زمان آنچه شما به وجود آورده‌اید را به اشتراک می‌گذاریم و آنچه درون شما وجود دارد و ارتباط آن با گذشته در فضای دیگر و این‌که آن واقعه گذشته شما را شاد یا ناشاد می‌کند حائز اهمیت است.

هنرجویان مانند روز گذشته با جامه‌دان‌ها (چمدان) و کوله‌بار شخصی خود به روی صحنه آمدند و با توجه به اشیاء کوله‌بار و با تمرکز به گذشته خود شروع به واگویه و بیان مونولوگ کردند.

استاد پس از تماشای تمرین هنرجویان خشنود بود و گفت: شما با هم ارتباط برقرار کردید همان‌گونه که به‌خوبی به خود توجه کرده بودید، خوب گوش کردید و یک دنیای غنی درست کردید. کشمکش میان شما خوب بود و باید بر روی ایده‌ها متمرکز باشید.    

سوم

انتقال نیروی نامریی

سومین کلاس‌ آموزشی همایش برگزیدگان جشنواره تئاتر استانی فجر با حضور ژان- فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) در روز جمعه بیست و سوم آبان در تالار چارسوی تئاتر شهر برگزار شد.

در این کارگاه ژان-فرانسوا دوسین که کارگاه‌هایش را با درس گفتار آغاز می‌کند، به این نکته اشاره کرد که میان بدن بازیگر و کلام بازیگر فاصله وجود دارد. بدن حرفی دیگر می زند و واژه نکته‌ای دیگر را بیان می‌کند و باید این دو یک کلام را بیان کنند.

دوسین که سابقه همکاری با اپرای پکن را درشناسنامه هنری خود دارد در ادامه گفتارش افزود: من امروز چند ماسک اندونزیایی آوردم که ظرفیت و توانمندی بسیار بالایی برای ایجاد توجه و تمرکز دارد. این ماسک برای توجه شما و افزایش مهارت شما تهیه شده است. چند تا پیشنهاد دارم که ازیک هدف پنهان پیروی می‌کند. البته بنابر هدفی که دارم فکر می‌کنم شما درعمل بهتر متوجه می‌شوید.

دوسین مانند هرروز پیش از تمرین‌های کارگاهی ازهنرجویانش می‌خواست که با او به تمرین دم و بازدم بپردازند اما امروز تمرین‌های  هرروزه  بدنی– تنفسی با مدیریت دوسین به شکلی خلاقانه‌ای با تمرین‌های نمایشی ترکیب شد.

در ابتدای تمرین‌ های بدنی فرانسوا دوسین  (Jean François Dusigne) از هنرجویانش خواست به شکل درونی و غریزی همدیگر را به سوی خود جذب کنند. دوسین اشاره کرد: شما می‌توانید از حیوانات تقلید کنید اما درنظر بگیرید حیوانات براساس پژوهش‌های نوین رفتاری متمدنانه دارند. دوسین افزود: انگار که می‌خواهید نیرویی را به دیگران انتقال دهید. نیروی نامریی یک نوع دعوت ویک نوع خواهش است.

هنرجویان به فرمان دوسین به صورت دایره‌وار به گرد هم حلقه زدند و یک هنرجو به عنوان تمرین‌دهنده اصلی درمرکز دایره قرار گرفت این هنرجویان دو به دو به صورت پارتنر )همیار) رودرروی هم قرار گرفتند. تمرین‌دهنده مرکزی با نوای جادویی ووو می‌کوشید و به سوی پارتنر خود می‌رود و با حرکات بدنی و زمزمه‌وار او را به سوی خود جذب کند.

هنرجویان دست‌های خود را بالا و پایین می‌بردند و پا می‌کوبیدند. این تمرین‌ها به صورت دم و بازدم همراه بود. هنرجویان یکی پس ازدیگری به عنوان تمرین‌دهنده در مرکز دایره قرار می‌گرفتند.

دوسین گفت: چیزی که مهم است ارتباط با زمین و آسمان است. حسی که جاذبه زمین انتقال می‌دهد و مقاومت در برابر جاذبه زمین، بسیار حایز اهمیت است. پس ازتمرین‌های بدنی دم و بازدم تمرین‌های نمایشی به فرمان دوسین و با پلی‌بک موسیقی آغاز شد.

ابتدای تمرین نمایشی به این صورت است که هنرجویان دریک موقعیت آشنا و واقعگرایانه برروی یک نیمکت با فرد غریبه‌ای آشنا می‌شوند. واکنش هنرجویان باید همراه باکشف باشد. دوسین به رفتارهای نمایشی و اغراق‌شده هنرجویان واکنش نشان می‌دهد. هنرجویان باید براساس این موقعیت رفتار منطقی داشته باشند. دوسین ازهنرجویان می‌خواهد تا روابط خود را به صورت پلکانی گسترش دهند .

دوسین گفت: بدون استفاده ازکلمات دو نفر به صورت غریزی در همدیگر احساس جاذبه یا دافعه به وجود آورند. دوسین تاکید داشت داستان باید صامت باشد و نباید نیازی به کلام داشته باشد و هنرجو نباید رفتاری داشته باشد که ما گمان کنیم می‌خواهد حرف بزند.  

در نخستین تمرین هنرجوی دختر و پسر نقش دو فرد ناآشنا و بیگانه باهم را ایفا کردند که پسر می‌کوشید از طریق یک شیء بطری آب معدنی دختر را جذب کند و دختر می‌کوشید پسر را دفع کند.

دوسین گفت: موقعیت روشن بود، پیشنهاد می‌کنم این ملاقات و آشنایی را با دو ماسک اندونزیایی اجراکنید.

دوسین درباره ویژگی این ماسک‌ها گفت: ماسک بسیار حساس است و کمترین تغییر چهره و لرزش در ماسک دیده می‌شود. حساسیت ارتباط شما با ماسک بیشتر نمایان می‌شود. دختر و پسر و هر یک نقابی مطابق با جنسیت خود برچهره می‌زنند. دوسین از آنها می‌خواهد بدون آنکه بایستند همان تمرین را اجرا کنند. دوسین به هنرجویان گوشزد می‌کند به دنبال نوآوری باشند و سعی کنند هر بار یک چیز جدیدی را به وجود آورند.

دوسین افزود: به آرامی حرکت کنید، یک نقطه را پیدا کنید، متوقف شوید و سپس دیگری باید کاری را انجام دهد و به او فرصت ابراز وجود دهید.

دوسین که درکارگاه‌های خود به هنرجویانش یادآور شده بود چینی‌ها یک نگاه دقیق به ژست دارند، در هنگام این تمرین به هنرجویانش تاکید کرد  با ژست و بدنت نشان بده چه احساسی داری، سپس دوسین  از هردو هنرجو می‌خواهد این تجربه جدید را با او در میان بگذارند.

هنرجویان گفتند: بدون ماسک آزادی عمل بیشتری داشتیم؛ آب خوردیم و نفس عمیق کشیدیم. ماسک دیده‌مان را محدود کرد. حس ما نسبت به زمانی که ماسک بر چهره داشتیم محدود شد. من دوست داشتم خود را ببینم، جزئیات چهره‌ام را نداشتم و سعی کردم با بدنم رفتارکنم. استاد دوسین در ادامه افزود: بازیگر زمانی که محدود می‌شود سعی می‌کند از ابزار دیگر استفاده کند. شما در این تمرین حرکاتتان ریزتر و تفکیک شده بود و چیزی که مهم است این بود که ما شاهد نقاشی بدن بودیم. ما با ماسک رفتار بدنی و ظرافات بیشتری راکشف می‌کنیم. این مکث‌ها که با ماسک زدن به وجود می‌آید مانند نمایشنامه های بکت می‌ماند و تماشاگر را به اندیشیدن فرا می‌خواند.

در ادامه این کارگاه دوسین به مبحث فضا درتئاتر اشاره کرد وافزود: هنرمند زمانی که به صحنه می‌آید در فضای بی‌نهایت گم می‌شود. ما می‌خواهیم فضارا خلق کنیم شما باید خودتان را در این فضا پرتاب کنید. فضا در نمایشنامه و نمایش می‌تواند بیانگر عمل باشد. نیروهای دینامیک افراد را به هم نزدیک می‌کند. فضا یک حرکتی را در این موقعیت ایجاد می‌کند. فضا بخشی از موقعیت دراماتیک است، به عنوان مثال دو پرسوناژ که نمی‌توانند همدیگر را تحمل کنند در یک فضای محصور باهم مواجه می‌شوند؛ به‌عکس دوپرسوناژی که می‌خواهند همدیگر را ببینند ازهم جدامانده‌اند. برای فردا اقتباسی ازنمایشنامه هارولد پینتر را درنظر گرفتم برای این که شما بتوانید در رابطه های متفاوت همان متن، باتوجه به فضا روابط اشخاص بازی را بررسی کنید.

چهارم

ایجاد تعادل و عدم تعادل توسط بازیگر

چهارمین ‌ و واپسین کارگاه آموزشی همایش برگزیدگان جشنواره تئاتر استانی فجر با حضور ژان- فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) در روز شنبه بیست و چهارم آذر در تالار چارسوی تئاترشهر برگزار شد. این کارگاه سرانجام با هم‌یاری جانی آلن و دکتر امید هاشمی در کارگاه دکور بنیاد فرهنگی هنری رودکی به پایان رسید.

ژان-فرانسوا دوسین (Jean François Dusigne) استاد این کارگاه بود که سابقه تدریس در دانشگاه پاریس هشت، عضویت خانه علوم انسانی پاریس، مدیریت موسسه تحقیقاتی سنت‌های بازیگری با مشارکت آرین منوشکین و بازیگری در گروه تئاتر خورشید به سرپرستی آرین منوشکین را در کارنامه خود دارد.

ژان-فرانسوا دوسین با ترسیم یک دایره بزرگ در مرکز و یک دایره کوچک درون دایره بزرگ کلاس را آغاز کرد.

فرانسوا دوسین به هنرجویانش گفت: باید تصور کنید این‌یک بشقاب است وسط آن میله‌ای است که پیچ و مهره دارد و شما می‌توانید درون بشقاب بروید .موضوع این درس تعادل وعدم تعادل است. بازیگر باید آگاهانه تعادل و عدم تعادل را در فضا ایجاد کند.

هنرجویان با شنیدن آوای ساکسیفون پشت خط دایره بزرگ گچی ایستادند. دوسین برای راهنمایی شاگردانش گفت: این‌یک صفحه متحرک است، مثل بشقاب پنیر فرانسوی اگر پایتان را روی آن بگذارید بشقاب وارونه می‌شود.

تمرین آغاز می‌شود یک هنرجو درون‌ مرکز؛ دایره کوچک می‌ایستد و عدم تعادل را ایجاد می‌کند دیگری وانمود می‌کند که بشقاب وارونه شده و می‌کوشد تا تعادل را ایجاد کند. هنرجویان دیگر با احتیاط وارد دایره می‌شوند و وانمود می‌کنند که بشقاب وارونه شده و تعادل آن‌ها برهم‌ خورده است آن‌ها به‌دشواری تعادل خود را  بازمی‌یابند. 

فرانسوا دوسین به هنرجویانش اشاره کرد و گفت: کوشش کنید موقعیت‌ها را لمس کنید و آن‌ها را تجربه کنید .سپس افزود: رابطه میان دو نفر را به وجود آورید. موقعیت مربوط به انسان‌ها را خلق کنید. دوسین گفت: زندگی فضایی است که این تعادل و عدم تعادل در آن اهمیت دارد. بدون آنکه معذب باشید، آزادانه رفتار کنید.

دوسین به دایره اشاره کرد و گفت: این دایره است که شمارا صدا می‌زند و به شما می‌گوید چگونه رفتار کنید. شنیدن این صدا باعث می‌شود شما همیار (پارتنر) خود را پیدا کنید. دایره کوچک مرکز تعادل است. هنرجویان دوسین می‌کوشیدند با جست‌وخیز خود را به دایره نزدیک کنند و تعادل را به وجود آورند.

فرانسوا دوسین به هنرجویانش یادآوری کرد و گفت: در جست‌وجوی داستان باشید و آن را روایت کنید من عدم تعادل را ایجاد می‌کنم و دیگری تعادل را ایجاد می‌کند و داستان به وجود می‌آید. فراموش نکنید که شما وجود دارید و تمرکز مهم است. دم و بازدم اهمیت دارد. به عمل و عکس‌العمل توجه کنید.

دوسین با اشاره به مبحث تعادل و عدم تعادل در بازیگری گفت: اگر بازیگری در مرکز صحنه قرار می‌گیرد باید بازیگر دیگر جای دیگری باشد و او را تحریک کند.

سپس افزود: دو نفر هستند که مسئله‌ای میان این دو وجود دارد و در این دایره جابه‌جا می‌شوند نفر سوم می‌آید و آن دو نفر چه نکته‌ای را باید به او بگویند؟ بین این سه نفر احتمالاً مشکلی پیش می‌آید. نفر سوم می‌گوید من دوست دارم بازی کنم آن‌ دو نفر نسبت به او چه واکنشی انجام می‌دهند؟ دوسین سپس به این نکته اشاره می‌کند هنگامی‌که نفر اول و دوم و سوم می‌کوشند از این عدم تعادل به تعادل برسند داستان گسترش می‌یابد .

دوسین به شاگردانش گفت: ابتدا فضا وجود دارد آن را باید کشف کنید، داستان بشری از مشکلات او بر سر قلمرو پیش می‌آید. سپس افزود: در اینجا یک فضا وجود دارد عدم تعادل و تعادل وجود دارد و ما چیزی را می‌توانیم کشف کنیم با موضوعی که درباره انسان باشد. ما با شناخت تفاوت فرهنگی میان انسان‌ها می‌توانیم داستان بگوییم .

دوسین به تئاتر ژاپن اشاره کرد و گفت: در"تئاتر نو" ژاپن این چهارراه افکار وجود دارد درصحنه تئاتر نو یک انسان یک روح را می‌بیند شاید اینجا صحنه یک مبارزه بوده یا شاید جنگجویی مرده باشد. در تئاتر نو ژاپن صحنه مکان ملاقات با موجودات نامریی است. فرانسوا دوسین با بیان این درس گفتار می‌خواست تا به شاگردانش تلنگری بزند و بگوید دایره‌ای که من ترسیم کرده‌ام یک صحنه است.

دوسین شوخ‌طبعانه گفت: شما شاعر و بازیگر هستید، بچه‌محصل نیستید. فراموش نکنید هرکدام از ما حامل داستانی هستیم. استاد دوسین که می‌دید اگر تمام شاگردانش را در کارگروهی سهیم بداند بیهوده است و شاگردانش دچار سرگیجه و کج‌فهمی می‌شوند تصمیم گرفت تمرین را با هنرجویان انگشت‌شماری ادامه بدهد و از دیگر شاگردانش خواست مشاهده‌گر باشند سپس بر تعداد هنرجویان اجراگر افزود.

استاد دوسین بارها به شاگردانش تأکید می‌کرد: به تعادل توجه کنید. ما از تعادل به عدم تعادل  می‌رسیم و این عدم تعادل ما را به تعادل دعوت می‌کند. برای دوسین تأثیر روابط انسانی مهم بود او از شاگردانش می‌خواست به همدیگر توجه کنند و باهم ملاقات کنند.

دوسین سرانجام پی برد شاگردانش به تمرین‌های گروهی عادت ندارند. دوسین افزود: اگر شما بیاموزید چگونه تعادل و عدم‌تعادل را درصحنه به وجود بیاورید کارگردان نیازی ندارند مانند عروسک‌گردان به شما بگوید کجا بروید .شما خودتان به این مکاشفه می‌رسید که باید کجا بروید. بازیگران باید به‌جایی برسند که بتوانند این روابط غنی را به وجود بیاورند. وقتی‌که بازیگران به آن درجه هوشیاری برسند که نه‌تنها پیش روی خود بلکه پشت سرخود را هم ببینند و همدیگر را به‌سوی خود جذب کنند، می‌دانند که چگونه باید فضای خالی را پر کنند. برخی منتقدان به کارگردان‌ها می‌گویند کورئوگرافی (choreography)  نمایش شما درخشان است بی‌خبر از آنکه بخش وسیعی از این کورئوگرافی دستاورد بازیگران خلاقی است که می‌توانند آگاهانه تعادل وعدم تعادل را درصحنه به وجود بیاورند.

فرانسوا دوسین در ادامه این کارگاه به هنرجویانش آموخت یکی از راه ایجاد تعادل توجه به نقطه‌های فرضی یا نقطه‌های واقعی است. شناخت نقطه‌های واقعی بسیار ساده‌تر است. شما نقطه واقعی را در فضا در نظر می‌گیرید. این نقطه واقعی می‌تواند پارتنر (همیار) یا بازیگری درصحنه باشد. به این نقطه واقعی  نزدیک یا دور می‌شوید و نسبت به آن واکنش نشان می‌دهید. نقطه فرضی نیز همین کارکرد را دارد. پیش از حرکت ابتدا نقاط فرضی یا واقعی را در نظر بگیرید. این نقاط به شما کمک می‌کند تا پشت سرخود را هم ببینید. فرانسوا دوسین برای تبیین اندیشه‌اش به نمایشنامه مکبث اشاره‌ کرد، در این نمایش درصحنه‌ای مکبث در کابوس‌هایش روح بانکو را می‌بیند. این روح همان نقطه فرضی است.

استاد دوسین از هنرجویانش خواست تا با در نظرگرفتن نقطه‌ای واقعی یا فرضی ابتدا به‌صورت فردی سپس به‌صورت گروهی تمرینی را انجام دهند. اما هر بار تمرکز گروه برهم می‌خورد استاد تأکید می‌کرد هدف را گم نکنید.

فرانسوا دوسین برای گسترش ایده‌اش هنرجویانش را به کارگاه همکارش استاد جانی آلن  دعوت کرد. در این کارگاه جانی آلن  (johhny Alexander Harison Allen) هنرمند، نویسنده، معمار و مخترع استرالیایی و همکارش امید هاشمی دکترای پرفورمنس آرت با همیاری هنرآموزان و با استفاده از ترکیب مواد بازیافتی و مواد طبیعی بومی چیدمانی با محوریت هندسه ایرانی و اسلیمی پدید آورده بودند.

 فرانسوا دوسین از چیدمان موجود در کارگاه و فضایی که پدید آمده بود استفاده کرد تا مبحث تعادل وعدم تعادل در فضا را به هنرجویانش بیاموزد.

فرانسوا دوسین از هنرجویانش خواست تا با توجه به سازه‌ها و چیدمان موجود در این فضا گروه‌بندی شوند. دوسین افزود: به یاد بیاورید که از روز نخست این کارگاه از شما خواستم جامه‌دانی با خود به همراه بیاورید و اشیاء نوستالژیک خود را در این چمدان‌ها بگذارید به شما یادآور شدم که این اشیاء خاطره‌ای را از فردی گم‌شده با خود به همراه دارد که می‌تواند آن فرد گم‌شده آزاردهنده یا برای شما عزیز و گرامی باشد اکنون در این لابیرنت جستجو کنید و بابیان مونولوگ یا دیالوگ ایده فرد گم‌شده را اجرا کنید. در این لحظه دختر و پسری از هنرجویان دوسین از سازه‌ای بالا رفتند و این اتود (تمرین کارگاهی) را اجرا کردند.

دختر: همین‌جا بود که از آب رد شدیم.

پسر: کدوم شب؟

دختر: زمستون بود.

پسر: من یادم نمی‌آد.

هنرجویان دیگر نیز به‌صورت پرفورمنس، مونولوگ  یا دیالوگ کوشید این تمرین کارگاهی را اجرا کنند. کارگاه چهار روزه فرانسوا دوسین با هم‌یاری جانی آلن و دکتر امید هاشمی در کارگاه دکور بنیاد فرهنگی هنری رودکی به پایان رسید.