سرویس تئاتر هنرآنلاین: نمایش "علیمردان خان" به کارگردانی حامد رحیمینصر خردادماه در پردیس تئاتر شهرزاد با بازی ناصر ممدوح، محمد رضا هدایتی، اردشیر منظم، شوکت حجت، حامد رحیمی نصر، نادر علیمردانی، تیما پور رحمانی، منصور عربی، درسا حکیم الهی و سمیرا ذوالفقار روی صحنه آمد. با توجه به استقبال صورت گرفته از این اثر نمایشی که روایتی از شکلگیری یک نوار قصه نوستالژیک است، قرار است این نمایش 14 و 15 تیر ماه ساعت 18:30 در این تالار نمایشی اجرا شود.
حامد رحیمینصر در گفتوگو با هنرآنلاین در خصوص تنوع فرم و محتوا در آثارش، گفت: بدون تردید تمام تلاشم این است که بیان و گویشی در روایت ماجرا داشته باشم که بهترین و کاملترین شیوه برای انتقال احساس و درونیاتم باشد. در فرآیند کارگردانی تئاتر از مسیر ساده اما دقیق و مهندسی شدهای پیروی میکنم. بعضا نمایشنامه و داستان مرا در دنیای خود فرو میبرد و وسوسه ویژهای پس از خواندن متن در وجودم شکل میگیرد و انتخاب متن برایم نخستین گام است. به بیان دیگر متن مرا انتخاب میکند نه اینکه من به دنبال متن گشته و آن را انتخاب کنم. سپس رویا و تصویر ذهنیام، ساختار، بیان و حتی محتوا و اساسا چارچوب متن را دگرگون میکند یا بهتر اینکه متن از زاویه دید من تصویر میشود و به عبارت دیگر متن را مصادره به مطلوب میکنم.
او در ادامه افزود: سپس این تصویر ذهنی به دقت مکتوب شده و براساس تکنیک کارگردانی تئاتر مهندسی میشود، قواعد هندسی در ترسیم و طراحی عینی تصویر ذهن نقش تعیینکنندهای دارد. سعی میکنم برای لحظه لحظه مخاطب برنامهریزی ویژهای داشته باشم. آنگاه بهترینها به تصورات ذهنیم، عوامل نمایش را شکل داده و در فرآیندی گروهی و تمریناتی دقیق و منظم، ذهنیاتم را عینیت میبخشم که بیتردید مهمترین و حساسترین مقوله در پروسه آفرینش هنری است. با این توضیحات میتوانم سوال شما را به درستی پاسخ دهم. گوناگونی فرم، محتوا و یا ژانر در آثار نمایشی من برخواسته از متن است. گاهی بیان طنز، گاهی استعاره، گاهی تیز و تلخ!
این کارگردان که پیش از این اثر، "بیگانه خوران" گروتسکی را به صحنه آورده است درباره اجرای نمایش "علیمردان خان" خاطرنشان کرد: "بیگانه خوران" و "علیمردان خان" دو دنیای متفاوت دارند اما در هر دو، جهان پرتکاپوی من مستتر است. نمایش "علیمردان خان" را با فکاههای سوار بر مرکب موسیقی روی صحنه میبرم تا احساس نوستالوژیک مخاطب را تلنگری بزنم. روزگاران گذشته را یادآور شوم و به مخاطب امروز هشدار میدهم که پلشتیهای جهان امروز، جنگ، تباهی، فساد آشوب و... را رها کرده و در جهان بدون ماشین، دنیای حقیقی و نه مجاز، اندک زمانی بیدغدغه دمی بیاساید.
رحیمینصر همچنین افزود: چندی پیش وارد 40 سالگی شدم. به اعتقاد برخی 40 سالگی مرز پختگی و تکامل بشر است. با خود گفتم دیگر وقت آن است تا این راه 40 ساله را نگاهی دوباره کنم. از میان احساسات ریز و درشت افسوس و هیجان، رضایت و غم، شادی، لذت غصه و... نوستالوژی کودکی پررنگتر از بقیه بود. احساس خوشایندی که هم درس است و هم افسوس، هم عشق است و هم پندآموز؛ تجربهایست گرانبها به سالها به دست میآید. این خود به اندازهای بزرگ بود که وسوسه اشتراکگذاری با مخاطب را در دلم زنده کند. پس اتفاق کلید خورد: 6 سالگی و نوار قصه بیاد ماندنی "علیمردان خان" که شبهای عنفوان کودکیام را به صبح رسانده. از آن دوران خیلی چیزها به باد نسیان و فراموشی رفته و هرچه باقی مانده تنها رویا و تصویر است، اما لخت لخت قصه "علیمردان خان" همچنان با من است و گاهی نیز بیدلیل و بیدعوت به ذهنم متبادر و به لب جاری میشود.
او درباره تفاوتهای "اجرای علیمردان خان" به نسبت نسخه اصلی آن، عنوان کرد: "علیمردان خان" قصهای بود که از هر حیث پتانسیل اجرای مجدد را داشت. قصهای بیهیچ ممیزی و خط قرمز که از گذشته برخاسته و کودک دیروز را خطاب قرار میدهد، توجه کودک امروز را به خود جلب میکند و من نیز به گونهای آن را روایتگر میشوم که خانواده با دیدن آن لحظات خوبی را تجربه کند. علیرضا اکبریان با استادی تمام قصه ایرج میرزا را پرداخت کرده که به حقیقت فرآیند دراماتورژی آن کمترین زحمت را برایم داشته و وفادار به نسخه اصلی قصه بازگو میشود. البته گاهی اشیاء، اسامی و المانهای متن امروزی شدهاند. مثلاً در متن غذاهایی چون اشکنه یا کله جوش به پیتزا و... تبدیل شده است. تغییر بنیادین در پایانبندی اتفاق افتاده؛ درست جایی که علیمردان متنبه میشود و تصمیم میگیرد سقراط یا بقراط شود. این پایان اکنون کلیشه و تکراری به نظر میرسید، پس درست در همان فضای فولکلر و بازسازی ترانههای آن دوران سرنوشت جدیدی برای علیمردان خان سر به راه شده رقم زدم، که پیشبینی میکنم که مخاطب نیز با این پایان ارتباط بهتری برقرار کند.
حامد رحیمینصر با اشاره به اینکه شاید لحظاتی از نمایش به پسامدرنیسم پهلو بزند اما این هدف من نبوده، یادآور شد: اتمسفر طهران قدیم، روایتی فولکلریک و موزیکال از فرهنگ توده و عامه برای مخاطب امروز باید ما به ازای روزمره داشته باشد وگرنه این فاصله بیم آن را دارد که باورپذیری مخاطب را تهدید کند. پس اگر المانهای دنیای امروز در قصه علیمردان خان دیده میشود به جهت ارتباط بهتر و سریعتر مخاطب امروز بویژه نسل جدید جامعه است و همواره از مکتبی کردن نمایش گریزانم. به بیان دیگر علیمردانخان نسخه حامد رحیمینصر روایت شکلگیری یک نوار قصه نوستالوژیک است و نه هیچ چیز دیگر. شاید در پایانبندی متأثر از تئاتر پداگوژیک هم باشد این برخاسته از منطق کار است و سعی کردم فرم از محتوا جدا نباشد.
کارگردان نمایش "بیگانه خوران" ضمن بیان اینکه ناصر ممدوح 40 سال پیش نقش عباسقلی خان را خوانده است و اکنون همین نقش را در "علیمردان خان" بازی میکند، اظهار داشت: نسخه صوتی علیرضا اکبریان که توسط بهترینهای صداپیشگی خلق شده به اندازهای جذاب است که حتی فکر دست زدن به آن هم ترسناک است. به شدت علاقمند بودم این متن را به اجرا درآورم اما نه به عنوان نسخه قلابی یا اثری فیک. تمام تلاشم این بوده تا بتوانم محصولی اصلی به مخاطب عرضه کنم. بنابراین در اجرای این نمایش برای نخستین بار در ایران از تکنیکی استفاده کردم که مخاطب فضای متفاوتی را تجربه کند. میزانسن که از اصول پایه و غیرقابل انکار در تئاتر است را تعمداً حذف کرده و فضایی مینیمال، بی هیچ عنصر بصری باسمهای در مقابل دیدهگان تماشاچی آراژمان کردم. این درحالی است که پرفورمنس و اجرا به قوت خود باقی مانده و کار به نمایشنامهخوانی یا تئاتر رادیویی تبدیل نشود.
او در ادامه یادآور شد: پس لازم بود بازیگرانی انتخاب کنم تا با صدای خود نقشآفرین شوند. این چیدمان هر هراس و تردیدی را به هیجان و فرصت تبدیل کرد. گروه نقشخوانان این نمایش فرآیند جان بخشیدن صداپیشگان به نقش را تمام و کمال به مخاطب منتقل خواهند کرد. در این نمایش تماشاگر نقشآفرینی را در نهاد بازیگران احساس کرده در اتمسفر صحنه زندگی میکند و سرانجام میزانسن و تابلوهای نمایشی در ذهن مخاطب شکل بسته و جاودانه میشود.