سرویس تئاتر هنرآنلاین: بیست سالی میشود که تماشای تئاتر و فکر کردن به آن از مهمترین دغدغههای فرهنگی و اولویتهایم در زندگی است. تئاتر برای من بسیار جدی است. به عنوان یک تماشاگر حرفهای به ویژه در چند سال اخیر به طور متوسط هفتهای یک یا دو نمایش تماشا کردهام. هرچند کیفیت عمومی رو به زوال تئاتر در این سالها و یا همراه شدن با برخی از تماشاگرانی که آداب تئاتر دیدن در سالنها را رعایت نمیکنند، از تجربههای تلخ مزمن من بوده، لیکن در این مدت اخیر با پدیده آزاردهنده و خطرناکی مواجه هستیم که به طور هولناکی افزایش افسارگسیختهای پیدا کرده است و تجاوز آشکار به حقوق ابتدایی هر مخاطبی در فضای فرهنگی و هنری، آن هم از سوی تولیدکنندگانش قلمداد میشود. حضور مستمر، بیبرنامه و آزاردهنده عکاسان تقریبا در هر مقطعی از دوره یک اجرای روی صحنه آسیبزننده است؛ حضوری که اکثرا با وقاحت و بیمهارتی، تمرکز و توجه من و هر مخاطب جدی این روزهای تئاتر را در حین اجرای نمایش مخدوش میکند و بعضا زمان و هزینه صرفشده برای تئاتر را تباه کرده و به لحاظ مالی و روحی برای مخاطبان زیانبار است.
موارد مختلفی مانند سالن و گنجایش آن، تعداد تماشاگران حاضر در سالن، شکل و نحوه اجرا و حجم صوتی نمایش، میزان حساسیتپذیری مخاطب، جایگاه عکاس و فاصله با مخاطبان و... میزان آسیبرسانی حضور مزاحم عکاس یا عکاسان بر تماشاگران را متغیر میسازد اما این روند مزاحم رو به فزونی برای هر مخاطبی که به طور جدی تئاتر یا اشکالی از هنرهای اجرایی را پیگیری میکند، قابل لمس و حساسیتزا است.
به تماشاگران شلیک نکنید
چندین ماه پیش برای تماشای نمایشی به تالار سنگلج رفته بودم. اجرای یکی مانده به آخر نمایش بود و عکاسی در ردیف پشتی ما، با صدای شاتر بلند و مداومش تمام حواس و تمرکز من و همراهانم را گرفت و باعث شد هیچ بهرهای از نمایش نبریم. اعتراضهای ما به آن فرد مبنی بر "عکاسی نکردن" یا "با صدای کم عکس گرفتن" به جایی نرسید. بر حسب تصادف، همان شب آقای کارگردان تئاتری که پژوهشی هم در باب ترویج فرهنگ تئاتر نگاشته است، در سالن بودند و مرا شماتت کردند که نباید به عکاس اعتراض کنم! چراکه این هنر، مظلوم است و باید صدای تبلیغ تئاتر با هر وسیلهای به گوش مخاطبان برسد. حالا در دو اجراهای آخر نمایش، این عکسها چگونه باید به مخاطب وسیع برسد و اثر کند، جای سوال داشت. فرصت نشد از آقای پژوهشگر، بپرسم آیا واقعا اجازه دارید به بهای تجاوز به حقوق تماشاگران تئاتر برای هنر تئاتر، تظلمخواهی کنید؟ آیا منصفانه است که به بهای هدر دادن زمان و هزینههایی که من و مخاطبان دیگر برای تماشای تئاتر (مخدوش شده توسط عکاس مزاحم) پرداخت کردهایم، پروژه بازاریابی و جذب مخاطبان (مشتری) مورد تایید شما پیگیری شود؟
آزار دیدن ازعکاسان مزاحم در تماشاخانههای مختلف، تجربهای است که تقریبا من و هر مخاطب پیگیر تئاتر در هنگام دیدن نمایش، نصیبمان میشود. گاهی در پاسخ اعتراضم به حضور مزاحم عکاس در سالن، کارگردان نمایش برای جبران احتمالی و دلجویی دعوتم میکند یک شب دیگر مهمان گروه باشم. اما این روند اصولی نیست و تجربه ناکام تئاتر دیدن را جبران نمیکند. این پدیده شوم، به سالنهای اجرای کنسرت موسیقی (کلاسیک) هم تسری یافته است. شهریور ۹۶ برای لذت بردن از اجرای زنده کنسرتی از آثار باخ، به تالار رودکی رفتم که با پدیده حیرتانگیزی مواجه شدم. جمعیت انبوهی از عکاسان در دو طرف پایین صحنه، با شروع کنسرت همراه با اجرای تمامی قطعات اجراشده، به عکاسی با صدای مزاحم و حتی فلش مشغول بودند. نوازندگان و آوازهخوانان تغییرات چندانی بر صحنه نداشتند. صدای شاترها و حرکتهای عکاسان تمام فاصلههای سکوت بین قطعات و زیبایی موسیقی باخ را نابود کرد.
ظاهرا این گروه موسیقی توسط بنیادی خصوصی پایهگذاری شده و در یک برنامه پرمخاطب تلویزیونی هم قول فعالیتهای خیرخواهانه داده بودند. اما آیا انگیزههای عام المنفعه، دلیل موجهی برای حضور این همه عکاس با این میزان از آزاررسانی روحی و تخریب در یک کنسرت موسیقی کلاسیک بود؟ بخشی از حضار و بنده که جزو دوستان، آشنایان و خانوادههای جمعیت انبوه نوازندگان و گروه کر روی صحنه نبودیم، به طور مستقیم به رهبر ارکستر اعتراض کردیم و او هم با عجزی تعجبآور، نسبت به این وضعیت ابراز گلایهای کرد اما نتیجه این شد که در بخش دوم کنسرت عکاسان باعزمی راسختر و مزاحمت بیشتری به عکاسی ادامه دادند و واقعا تجربه وحشتناکی برای ما مخاطبان برجای گذاشتند.
اما اخیرا در سالن قشقایی مجموعه تئاترشهر اتفاقاتی را شاهد بودم که مطمئن شدم حضور متجاوزانه و آسیبرسان عکاسان به روندی کاملا پشتیبانیشده، پذیرفته شده و سیستماتیک تبدیل شده است و ایبسا تغییر این وضعیت تجاوزکارانه بسیار سخت است. یکی از بازیگران و کارگردان پیشکسوت تئاتر برای تماشای نمایش آمدهبودند و عکاسی هم در کنار ایشان در ردیف اول نشسته بود. چند دقیقه از شروع نمایش گذشت که اعتراض آقای بازیگر نسبت به صدای مزاحم شاتر دوربین بلند شد اما جناب عکاس تنها با جابهجا شدن روی یک صندلی و بیتوجه به اعتراض برخی دیگر از تماشاگران، با اراده پولادین تا آخرین ثانیه اجرا به کارش ادامه داد. در انتها نه کارگردان و نه اعضای گروه، هیچ کدام نه تنها برای عذرخواهی از تماشاگران، روی صحنه حاضر نشدند، بلکه برای آرام کردن بازیگر باسابقه کشور که بعد از پایان اجرا همچنان با صدای بلند به عکاس میتازید، اقدامی نکردند!
این اراده گستاخانه و زشت بعضی از عکاسان برای تعرض به حقوق تماشاگران از کجا ناشی میشود؟ اگر یک عکاس به شکایت تماشاگران توجهی نکند و حتی به اعتراض یک پیشکسوت در مقام استاد تئاتر، وقعی نگذارد، در شرایط مغشوش و بحرانی در عرصه تبلیغات تئاتر قرار داریم.
آیا نباید به صداقت تئاترهایی با مضامینی چون آزادی یا عدالتخواهی و یا اعتراض اجتماعی شک کرد چون تولیدکنندگانش حقوق ابتدایی تماشاگراناش را ضایع میکنند؟ آیا این تئاتر، ذاتا دروغگو و ریاکار نیست؟
با توجه به خصوصیسازی تئاتر و افزایش چشمگیر تعداد تماشاخانهها و پلاتوهای اجرا و به تبع آن افزایش نمایشهایی که روی صحنه میروند، احتمالا هر شب در هر سالنی مخاطبانی با تعدادی از عکاسان اکثرا غیرماهر مواجه میشوند که ابتداییترین اصول فنی، اخلاقی و فرهنگی در زمینه عکاسی تئاتر را رعایت نمیکنند. نیروهای عمدتا غیرمتبحری که برای تبلیغات و معرفی تئاتر به هر شکلی و به پشتیبانی تهیهکنندگان، کارگردانان و روابط عمومی و حتی بازیگران یک نمایش، در سالنها حضور دارند. اصول و مقرراتی وجود ندارد به جز روابط شخصی و تلاش برای تحقق قانون بازگشت سرمایه و البته جاهطلبیهای فردی یا کاذب..
همه این اتفاقات، سمپتوم یا نشانه دردهای عمیق سیستم بازاری و کالایی شدن تئاتر است که در بستر صنعت فرهنگی مبتنی بر سرمایه شکل میگیرد.
تئاتر- کالا و تجاریسازی
سیاست واگذاری تئاتر یا به عبارت دیگر خصوصیسازی تئاتر که به شکل دستوری از طرف دولت به طور جدی از اویل دهه ۹۰ اجرایی شده، در واقع وظایف حمایتی و مالی دولت را در قبال تئاتر به حداقل رسانده اما نظارت و کنترل بر تولید و اجرا همچنان پابرجا است. در گذشته نه چندان دور، مرکز هنرهای نمایشی برای تولید نمایشها، بودجهای تخصیص میداد و علیرغم انتقادهایی که به نحوه و شرایط توزیع آن میشد اما در تکوین و رشد تئاتر تجربی و پیشرو و پشتیبانی از تولید فکر مولف نقش حیاتی داشت. بسیاری از کارشناسان و هنرمندان تئاتر معتقدند خصوصیسازی و قطع بودجهی دولت، در درازمدت، تئاتر فکور و کارگردانان مولف را منقرض میسازد.
در گذشته حتی مقرر بود عکاسهای تئاتر بابت دریافت دستمزد به طور مستقیم با مرکز هنرهای نمایشی قرارداد ببندد. در حال حاضر هیچ برنامه مدون و ساختاری برای ساماندهی کلیت تئاتر و ذیل آن عکاسی تئاتر وجود ندارد. اصل عرضه و تقاضا، قانون طلایی است و ساحت تئاتر به این اصل واسپاری شده است. انجمن عکاسان تئاتر، تشکلی است که اساسا فعالیت ملموس و موثری در زمینه بهبود و مدیریت وضعیت کنونی عکاسی تئاتر نداشته است.
عکاسی تئاتر؛ هنر یا هنرخبری؟
تا چند دهه گذشته، به عکاسی تئاتر کامل پرداخته نشده بود. اما به مرور فهم زیباییشناختی در عکاسی تئاتر کاملتر شد. عکاسی تئاتر هنر ثابت نگه داشتن خاطره موقتی یک هنر اصیل غیردائمی است و بیانگر ثبت تاثرات و کنترل خاطرههای زنده تئاتر.. رولان بارت، نویسنده و فیلسوف فرانسوی، معتقد است عکاسی بیش از هر چیز و به طور بنیادین به تئاتر نزدیک است. او در کتاب اتاق روشن (اندیشههایی درباره عکاسی)، معتقد است، پیوند عکاسی با هنر نه از طریق نقاشی که با تئاتر است. او عکاسی را گونهای از تئاتر بدوی میداند، نوعی پرده جاندار. میرایی، جانمایه مشترک عکاسی و تئاتر است. یک نمایش با حضور بازیگران روی صحنه و در مقابل تماشاگران شکل میگیرد و با پایان هر نمایش حیات اثر در شکل فیزیکی پایان مییابد. ثبت یک عکس هم نتیجه دوباره پیوند خوردن مرگ با جریان ممتد زمان است. در واقع عکاس برای ثبت یک لحظه به زمان شلیک میکند و حکم مرگ یک لحظه را در جریان ممتد زمان صادر مینماید.
عکاسی تئاتر، شکلی از عکاسی هنری و ثبت لحظات خلاقانه و هنرمندانه از اجرای تئاتر است و به نوعی مجموعهای از عکس خبری، هنری و آتلیهای تلقی میشود. عکاسی تئاتر هنری میانرشتهای است که از دو خاستگاه نمایش و عکاسی بهره میبرد و رابطه متقابل این دو در نوع خود قابل تامل است.
به عبارتی دیگر، عکاسی تئاتر با دو هدف اصلی انجام میشود: بازتاب خبری تئاتری که در حال اجرا است و عکاسی هنری تئاتر، که برداشت عکاس هنرمند از تئاتر است و البته آرشیو و نگهداری.
گفته میشود در مدیریت تئاتر ایران از گذشته آنچه اهمیت بیشتری داشته، عکس خبری از تئاتر بوده است. عکاسی خبری تئاتر شکل عمومی نمایش، مشخصات ظاهری، بازیگران، دکور و طراحی صحنه و... بازتاب میدهد. معمولا اجراهای ویژه مطبوعات و عکاسان نمایشها به منظور اطلاعرسانی و انعکاس خبری نمایشها از طریق عکس و خبر است.
فارغ از اینکه اجرای ویژه عکاسان و خبرنگاران برای نمایشی برگزار شود یا نه؛ تماشاگران یک نمایش در طول مدت اجرای آن، بدون شک حضور عکاسان را تجربه میکنند. عکاسان مطبوعاتی و رسانهای، عکاس خود گروه نمایش و یا عکاسانی آزاد که به واسطه رابطه، آشنایی و دوستی و سفارش اعضا گروه نمایش در طول اجراهای عمومی حاضر میشوند.
رویکرد تبلیغاتی و تجاری محض در عکاسی تئاتر، منجر به شیوع شیوههای غیرهنری عکاسی در تئاتر و باب شدن عکاسی مدلینگ و پرتره شده است. در چنین شرایطی عکسهای تئاتر معمولا فاقد روح و تصنعی است و توانایی انتقال جانمایه اثر نمایشی را به تماشاگرش ندارد. از هزاران عکس گرفته شده، آثاری اصولی با روح و زیباییشناسی اصیل کمتری خلق میشود.
آیا حاصل این دوران یورش عکاسان به تماشاخانهها، باعث رشد عکاسی تئاتر، پیشنهاد تکنیکهای نوین در عکاسیتئاتر، خلق عکسهای برجسته و یا معرفی تعداد قابل توجهی هنرمندان برجسته عکاسی در این عرصه شده است؟ آیا مخاطبان پیگیر تئاتر، با نگاه به عکسهای تئاتری که قبلا تماشا کردهاند، نگاه جدید و زاویهای تازه از اثری که دیدهاند، کشف خواهند کرد؟ با توجه به تجربه شخصی، باید بگویم به ندرت با چنین عکسها و رویههایی مواجه هستم.
رضا موسوی، یکی از حرفهایهای عکاسی تئاتر معتقد است در دنیا، عکاسی تئاتر طرفداران کمی دارد و خیلی کم انجام میشود ولی در ایران اشتیاق به عکاسی تئاتر بسیار زیاد است. تجربه شخصیاش را نقل میکند که در یک جشنواره موسیقی و تئاتر اروپایی فقط یک عکاس حضور داشته است در حالیکه در نمونههای وطنی ممکن است دهها عکاس در خط مقدم حاضر و آماده عکاسی باشند!
اما فارغ از تعصبات حرفهای آقای عکاس عزیز، به نظر میرسد حضور تعداد کم عکاسان در سالنهای تئاتر و موسیقی اروپا در مقایسه با هجوم گاه هولناک و بیبرنامه عکاسان در هر برنامه هنری در داخل کشور، نه از سر کم اشتیاقی آنان به مقوله عکاسیتئاتر، که شاید به دلیل نهادینه شدن احترام مدنی به حقوق شهروندی تماشاگران برای بهرهمندی بیمزاحمت از برنامهها باشد.
دیدن تئاتر مهمتر از عکس گرفتن از آن است
ظاهرا در ایران نگاه جدی به لزوم آموزش اصولی عکاسی در تئاتر از اواخر دهه هشتاد به وجود آمده و برخی عکاسان حرفهای تئاتر که تعدادشان زیاد نیست اقدام به برگزاری دوره های آموزشی محدود کردند. این مهم اما بایستی به صورت ساختاری و مستمر از مجرای تشکلهایی مانند انجمن عکاسان خانه تئاتر ایران و.. پیگیری شود که به دلیل فقدان فعالیتهای منسجم و کارآمد شاهد اتفاق موثری در این زمینه نیستیم.
پیشکسوتان حرفهای عرصه عکاسی تئاتر همگی به اصول و پرنسیبهای مشترکی اعتقاد دارند. نکته کلیدی در عکاسی تئاتر این است که عکاس طوری عکس بگیرد که هرگز حضورش حس نشود و مزاحم سکوت و کار بازیگران و عوامل اجرایی و تماشاگران نباشد. عکاس باید به تئاتر مسلط باشد. تئاتر را بشناسد. میزانسنهای درست و لحظات کلیدی تئاتر را درک کند و اساسا اهل مطالعه و صاحب دیدگاه در تئاتر باشد. اگر عکاسی، تئاتر را خوب بشناسد، میداند دیدن تئاتر مهمتر از عکس گرفتن از آن است و خودبهخود سکوت را رعایت میکند. عکاس باید از دوربین کم صدا استفاده کند. تعداد عکسهای کمتری از اجرا بگیرد. درست این است که عکاس یکبار بدون دوربین نمایش را ببیند و بعد فکر کند از چه زاویهای میتواند عکس خوب بگیرد. همه این موارد از اصول لازم برای عکاسی در تئاتر است که میبایست در کنار سایر اصول تکنیکی، مهارت و سرعت عمل بالا در عکاسی رعایت شود.
در شرایط کنونی، حضور افرادی با دوربین عکاسی با کمترین مهارت در عکاسی تئاتر، معضل آسیبرسانی است که حقوق تماشاگران را حین تماشای یک نمایش تضییع میکنند و متاسفانه در اکثر موارد این تعدی با خواست و برنامهریزی تولیدکنندگان نمایش به منظور تبلیغات و حتی نیتشخصی صورت میگیرد.
برخی از عکاسانی که در سیستم بازاریابی و تبلیغات تئاتر کالایی شده سهیماند گاه حتی بلد نیستند صدای بیپ دوربین را خاموش کنند. برخی از کارگردانان از عکاسان میخواهد هر شب از اجرایشان عکاسی کنند. عکاسانی هستند که به دلایل مختلف از جمله یادگیری و تجربهاندوزی و رزومه کاری و.. حتی حاضر به عکاسی بدون دریافت دستمزد میشوند. در چنین شرایط عرصه برای فعالیت عکاسان حرفهای تئاتر تنگتر شده و به تدریج این عرصه را ترک میکنند.
تبلیغ تئاتر به مثابه سس سالاد و ربگوجه فرنگی و…؟
پشتیبانی مالی و تخصیص بودجههای سالانه به تئاتر در واقع از وظایف ماهیتی هر دولت قلمداد میشود، که در سالهای اخیر به نام خوداتکایی تئاتر، لغو شده و این امر باعث رقابت سخت و در اکثر موارد غیرسازنده و حتی غیرفرهنگی برای جذب مخاطبان حداکثری به تئاتر و فروش بلیط و بازگشت سرمایه و کسب درآمد است. تئاتر سودآور و تجارتی که در بسیاری موارد بیمایه (البته گاه با رنگ و لعابهای سطحی مضامین سیاسی و اجتماعی و..) به جریان غالب تئاتری در کشور بدل شده است. هنرمندان اصیل نیز گاهی از سر اجبار تحت انقیاد مقتضیات بازار به سلیقه بازار باج میدهند. مناسباتی در تئاتر شکل گرفته است که ذاتی این وادی نیست. کالایی شدن تئاتر اندیشمند در تعارض با شکل و ماهیت آن است، این رویکرد نهاد فرهنگی تئاتر را به میانمایگی میکشاند و خنثی و بیکارکردش میکند.
فارغ از بررسی شکل و محتوی ارائه شده نمایشها در عصر سیطره بازار رقابتی کالایی، درحال حاضر شیوه جلب و جذب مخاطبان برای تئاتر دیدن، فریبکارانه و سوداگرانه است. تبلیغات در بازار کالا و خدمات از عناصر حیاتی برای جامعه سرمایهداری تلقی میشود چرا که مصرفکنندگان را به خرید و مصرف هرچه بیشتر ترغیب میکند. در حال حاضر شکلهای مختلف نمایش از آزاد و گلریزی تا آوانگارد و تجربی متوسل به شیوههای یکسان تبلیغات تجاری برای معرفی آثارشان شدهاند. در چنین شرایطی تبلیغ محتوی اصیل یک اثر هنری اصیل جای خود را به تبلیغات سطحی و بازاری داده که صرفا بر هیجانهای آنی و احساسات سطحی مخاطبان تکیه میکند. استفاده کاملا ابزاری و فریبکارانه از چهرهها و سلبریتیها شیوع یافته است و در اینجا است که کارکرد سوداگری عکاسانه هم معنا مییابد. تبلیغاتی که در پی کشاندن مخاطبان انبوه بدون مطالعه بر جامعه هدف مورد نظر انجام میشود. آیا تئاتر اندیشهورز، سس گوجهفرنگی یا آژانس مسافرتی است؟ این شکل و رویه از تبلیغات در دراز مدت باعث تحکیم نهادتئاتر میشود؟ اندیشه و ویژگیهایی مانند دگرگونکنندگی، آگاهیبخشی در تئاتر خصوصیشدهی دولتی رو به احتضار است.
مخاطبان اغوا میشوند
در تئاتر خصوصی شده، عمدتا برانگیختن میل عمومی تماشاگران و تحریک و ترغیب آنان بابت خرید بلیط، در اولویت است. تهیهکنندگان و افرادی که اساسا ممکن است ربطی به هنر و فرهنگ نداشته باشند، وارد گود شدهاند تا مقتضیات بازار را در این وادی پیادهسازی کنند. آنها در جلد نماینده توده بی قواره و گنگی از مردم، از هیچ تلاشی برای واگذاری اصول و مرام هنری و فرهنگی هنرمند به سلیقه سطحی و پسند بازار، فروگذار نمیکنند. از طرفی به نقل از محمد رضایی راد، کارگردان اندیشمند تئاتر، تماشاگران، تودهای هستند که دارند به وسیله تبلیغات اینستاگرامی و فضای مجازی تخدیر میشوند. قربانیان بمبارانی که از طریق تبلیغات دروغین و به هر شکلی برای حضور در سالنها اغوا میشوند. پروژه روابط عمومی یا به عبارتی درستتر، تبلیغات تئاتر مهمتر از اصل تئاتر شده است. در چنین شرایطی به اصطلاح رقابتی است که عقلانیت، سلیقه و شعور هنری فکور رنگ میبازد.
رضا سرور، استاد دانشگاه نیز معتقد است: تهیهکنندگان عنانگسیخته عمل میکنند، دلال هستند. رسانهها هم به کمک تهیهکنندگان تئاتر میآیند. نیروهای این تهیهکنندگان صفحات تئاتر روزنامهها را به کنترل خودشان در آوردهاند و روابط مختلفی بر آنها حاکم است.
قاب آخر
#بدون_صدای_شاتر_ و_نور_دوربین_عکاسان_مزاحم_تئاتر_ ببینیم.
به طور معمول قبل از شروع هر نمایشی، مخاطبان به حفظ سکوت، خاموش کردن گوشی تلفن همراه دعوت شده و البته از عکسبرداری و فیلمبرداری حین اجرا منع میشوند. سال گذشته هنگام اجرای نمایشی، نور روشن موبایل تماشاگری، تمرکز بازیگری روی صحنه را برهم ریخت و باعث واکنش تند اعتراضی بازیگر به تماشاگر خاطی شد. بعد از آن اتفاق، کارزار اینستاگرامی راه افتاد با هشتگ #با _گوشی_ خاموش_تئاتر_ ببینیم. بسیاری از اهالی تئاتر و البته مخاطبان حرفهای از آن استقبال کردند. البته اینکه چه تعداد از مخاطبانی که با دوربین روشن عکاسان مزاحم به سالنهای نمایش کشیده میشوند، با گوشیهای خاموش تئاتر میبینند، مشخص نیستند.
حضور بیمدیریت، سلیقهای و غیرحرفه ای عکاسان در سالنهای نمایش، نیاز به چارهجویی فوری دارد. با خودم فکر میکردم اگر تماشاگران تئاتر هم به شیوههای ایذایی، با عکاسان مزاحم برخورد کنند یا اساسا اجرا را به دلیل این تجاوز به حقوقشان متوقف نمایند، شاید چارهای سریع و عملی برای رفع این معضل اندیشیده شود. اما هر حرکت تخریبی و مزاحم در ساحت تئاتر، غیرفرهنگی و غیرمدنی است و در مغایرت با نفس اندیشهورز و دموکراتیک تئاتر قرار میگیرد و نیز تجاوز مضاعف به حقوق سایر تماشاگران است.
راهحلهای عملی و قابلاجرا برای رفع معضل حضور عکاسان مزاحم در اجراهای مختلف یک نمایش و جلوگیری از آسیب به مخاطبان وجود دارد.. هماهنگی و برنامهریزی برای حضور حداکثری عکاسان در اجراهای ویژه عکاسان و مطبوعات و یا اطلاعرسانی از تاریخهای حضور عکاسان در یک اجرا برای پیشآگاهی تماشاگران و حق انتخاب آنان برای حضور یا عدم حضور در سالن.
روش اصولی دیگر هم این است که گروههای نمایشی، عکسهای گرفته شده از نمایششان را با حقوق محفوظ در سایت و صفحههای اینترنتی خود برای استفاده در دسترس قرار دهند.
معضل عکاسان مزاحم و تبلیغات کالاواره در تئاتر، معلول ایدئولوژی ویرانگر کالاییسازی هنر و هنرنمایش است. چنین رویکردی اندیشه، خلاقیت، جسارت را در تئاتر نابود میکند و ویژگی انقلابی بودنش را از آن میستاند.
پیگیری هنرمندان و تولیدکنندگان هنرهای نمایشی برای ایجاد تشکلهای مستقل و قدرتمند، و افزایش مطالبهگری از دولت برای تغییر سیاستهای تحمیلی نادرست و تخصیص بودجههای مالی حمایتی بدون دخالت و اعمال سلیقههای تبعیضآمیز، پیششرط حل ریشهای بخشی عمدهای از معضلات کنونی تئاتر در کشور است.
باشد که به حقوق شهروندی یکدیگر احترام بگذاریم.
منابع:
۱. گفتوگو با رضا معطریان، مسعود پاکدل، سیامک زمردیمطلق در گزارشی از عکاسی تئاتر، نیلوفر رستمی، ایرانتئاتر، بهمن ۱۳۸۵
۲. گفتوگو با رضا موسوی: عکاسی تئاتر خبری یا هنری؟، سمیرا سلطانی، مرکز آموزش و پژوهش روزنامه همشهری، بهمن ۱۳۸۹
۳. چوب حراج بر بدن نحیف تئاتر، نگاهی به تبلیغات تئاتر امروز ایران، شیرین میرزانژاد، انتشارات گروه تئاتر اگزیت، خرداد ۱۳۹۶
۴. پول، منطق بازار سو دیگر شاطین، گفتوگوی جمعی پیرامون ماهیت و دگرگونیهای مخاطب در تئاتر امروز ایران با حضور محمد رضاییراد، رضا سرور، امیررضا کوهستانی و امین عظیمی، مجله سینما و ادبیات، شماره ۶۳، شهریور ۱۳۹۶
۵. گفتوگو با رضا موسوی: تیتر کارم؛ علاقمندی به تئاتر است، سایت شخصی رضا موسوی و www.akkaasee.com آبان ۱۳۸۸
۶. مشکلات عکاسان تئاتر در ایران چیست؟، گفتوگو با علی حدادی (عکاس)، ایسنا، تیرماه ۱۳۹۲
۷. عکس، تئاتر و عکاسی تئاتر، دنیل سالناو، ترجمه فاطمه ملکی زندی
۸. نور بر صحنه میتابد، رییس هیات مدیره انجمن عکاسان خانه تئاتر، ابراهیم سیسان، www.theaterforum.ir اردیبهشت ۱۳۹۷
۹. روشهای ارائه و فروش عکس تئاتر چیست؟، علیرضا کیا، ایسنا، تیر ۱۳۹۱
۱۰. وظیفه عکاس تئاتر ثبت بهترین لحظات یک نمایش است، گفتوگو با رییس انجمن عکاسان خانه تئاتر، خبرگزاری آنا، اردیبهشت ۱۳۹۵
۱۱. The Chicago School of Media Theory, advertising, Jennifer Hulbert, www.lucian.uchicago.edu
۱۲. رولان بارت، اتاق روشن؛ اندیشههایی دربارهی عکاسی، ترجمه نیلوفرمعترف، نشرچشمه ۱۳۸۰
۱۳. بررسی شباهتهای بنیادین میان دو رسانه تئاتر و عکاسی، مهدی میرمحمدی، ایران تئاتر، خرداد ۱۳۸۵
۱۴. مصاحبه با مریم جعفری، عکاس گروه تئاتر اگزیت
اردشیر شیرخدایی منتقد گروه تئاتر اگزیت June 16, 2018