سرویس تئاتر هنرآنلاین: نمایش "برخوانی شکرشکن از تلخکامیهای آکل" نوشته و کار مهدی فرهادیپور از 9 اسفندماه در پلاتو اجرا مجموعه تئاترشهر روی صحنه است. در این اثر نمایشی که ساعت 18 اجرا میشود ساناز روشنی و دنیا مستعلمی به عنوان بازیگر حضور دارند. فرهادیپور فارغالتحصیل ادبیات نمایشی در مقطع کارشناسی ارشد است و به تدریس بازیگری، نویسندگی و کارگردانی در هنرکدههای سینمایی و تئاتر مشغول است. او به گفته خودش سال 93 "والس مرده شوران" نوشته کورش نریمانی را روی صحنه آورده است.
فرهادیپور در گفتوگو با هنرآنلاین درباره ایده نگارش نمایشنامه "برخوانی شکرشکن از تلخکامیهای آکل" گفت: نخستین بار ایده طرح را مجید رحمتی در سال 90 مطرح کرد که داستان داش آکل از زبان طوطی نقل میشد. ایده برایم بسیار جذاب بود. بدون تردید شروع به کار کردم و به مدت سه ماه در کتابخانه ملی مشغول پژوهش پیرامون فرهنگ اجتماعی شیراز و جهان داستان "داش آکل" صادق هدایت شدم تا به طرح روایت داستان رسیدم.
او ضمن اشاره به اینکه نگارش متن دو سال به طول انجامید، خاطرنشان کرد: پس از اتمام طومار، در دو دوره جشنواره آیینی و سنتی، با نام "مجلس نقل لوطی شیراز، داش آکل" متقاضی حضور در جشنواره شدم که در هر دو دوره طومار در مرحله بازخوانی متن مردود شد. این کمتوجهی به متن باعث نشد که طومار را اصلاح کنم چرا که قدم در راهی درست گذاشته بودم و متنی را خلق کرده بودم بر اساس طومارنویسی و شیوه داستانگویی ایرانی با استفاده از شگردهای روایی اپیزودیک، توی در توی، گریز داستانی و تغییر زاویه دید با رویکردی جدید. این پافشاری به منظور اجرا در تئاترشهر، پس از چهار سال صبر، تلاش و پافشاری بسیار برایم ارزشمند بود.
فرهادیپور با بیان اینکه داش آکل مهمترین داستان کوتاه معاصر به شمار میرود، یادآور شد: تمامی صاحبنظران و تئوریسنهای ادبی در کتب خود این داستان را به عنوان نمونه به تحلیل و تفسیر آوردهاند. چاپ داستان در کتب علوم انسانی و ساخته شدن فیلمی به همین عنوان توسط مسعود کیمیایی، داستان داش آکل را در کوی و برزن مشهور ساخت، بهگونهای که اکنون مردم یا فیلمش را دیدهاند یا داستان را خواندهاند و یا اینکه میدانند داش آکل کیست.
این کارگردان همچنین در ادامه افزود: اخلاقی در داش آکل حاکم است که انگیزش بازگفتش را بهوجود آورده است، آنهم حفظ امانتداری است. آکل پس از مرگ صمد قوام، امانتدار خانه و زندگی او میشود. در دنیا هیچ موضوعی به اندازه عشق وسوسهگر نیست که این موضوع را به خوبی در قصههای کهن به خصوص شیخ صنعان میبینیم. آکل دچار عشق به مرجان دختر صمد قوام میشود و باید این شعله عشق را در خود نگه دارد و او را از درون بسوزاند تا رسوای شهر و مردم نشود، چرا که او لوطیست. او باید امانتدار باشد نه خیانتکار. اگر نگاهی به اجتماع امروز بیندازیم، میبینیم که چه خیانت در امانتهایی شده است؛ از عشقهای مثلثی که بنیان خانوادهها را سست کرده تا اختلاسهای نجومی، همه به سبب نبود اخلاق امانتداریست.
فرهادیپور با تاکید بر اینکه آکل یک لوطیست، عنوان کرد: لوطیگری در فرهنگ اجتماعی ما بسیار نقش مهمی دارد که دارای رفتار، گفتار و کردار مشخص خود است و با فتوت و جوانمردی و پهلوانی پیوند دارد و قدمتش به درازنای تاریخ است و در دورههای مختلف حاکمیت به عنوان یاریرسان مردم در برابر نیروی ستمگر حاکمه با شجاعت و دلیری ایستادهاند. شاید بتوان گفت داش آکل آخرین لوطیست که در داستان هدایت با هوشمندی آورده شده است.
او در ادامه صحبتهایش اضافه کرد: بازگفت اندیشه لوطیگری مهمترین محور روایت کارگردانی و متن این اثر است. آکل به نظرم ترکیبیست از آ و کل که آ به معنای آقاست و کل به معنای تمام و کامل و در ترکیب میشود آقای کامل.
این مدرس تئاتر درباره شیوه اجرایی نمایش اظهار داشت: این اثر براساس شیوه روایتگری است که خود در حدود سیزده شاخه است و این اجرا در شاخه روایتگری تلفیقیست که تمامی عناصر شاخههای روایتگری دیگر را در خود دارد، بهگونهای که این نوع روایتگری را تبدیل به هنری کامل کرده و از تمامی عناصر سازنده نمایش بهرهمند است. در این نوع، اتکا بر بازیگر یا برخوان است که خانم روشنی به کمک مجید رحمتی توانسته با به کارگیری ابزار بازیساز، بدن، بیان و خلاقیت به خوبی از عهده برخوانی برآید.
او با اشاره به اینکه اجرا تنها نقل واقعه نیست بلکه در خود شیوهای نشانهگرایانه در پی موضوعی دارد که در زیر متن رخ میدهد، اذعان داشت: موضوع زن معاصر است که بیشتر مایلم دریافت تماشاگران از این موضوع را بدانم تا که در موردش حرف بزنم و قطعا تماشاگری این روایت زیر متن را درک خواهد کرد که به دانش نشانهشناسی آگاهی داشته باشد.
فرهادیپور درباره فضا و طراحی صحنه نمایش، تصریح کرد: طراحی صحنه در خدمت زیرمتن روایت است. طوطی که روایتگر قصه است در قفس است و آن چیزی که از قفس میبینیم، کف آن است با کندهای درخت و سطل آب. مرجانی که در خانه به صحبتهای طوطی گوش میدهد، مشغول زدن طرح نقش یک قالی است که این خود یک خرده روایت فرهنگیست از جامعه زن ایرانی که قالیباف بودهاند و زمانی بختشان باز میشد که قالی خود را تمام میکردند. مرجان نیز بر اساس این خرده فرهنگ، نقش قالی را تا آمدن خواستگار تمام میکند.
کارگردان نمایش "برخوانی شکرشکن از تلخکامیهای آکل" همچنین گفت: دار قالی مرجان که تابلویی از جنس گونیست و در خود هفت وصله لوطی را جای داده است و با دادن هر کدام از این وصلهها به طوطی ماجرای داش آکل نقل میشود. کف قفس نیز از جنس گونیست تا بین دار قالی مرجان و قفس برخوان ارتباطی برقرار شود.
او درخصوص طراحی لباس این اثر یادآور شد: در طراحی لباس نیز با آگاهی به سمت لباسهای دوره قاجاریه پیش نرفتیم چرا که بعد زمان مهم نبود و این مهم است که واقعه نزدیک به زمان اکنون باشد. طراحی و رنگ لباس طوطی با صحنه در برابر لباس مرجان که به لحاظ طرح و رنگ کاملا مجزاست، همگن است و این اتفاقی خلاقانه از سمت خانم روشنی است چرا که مرجان در عقب صحنه است و دیالوگی ندارد. این تاکید طرح و رنگ موجب میشود که در کنار دیالوگهای طولانی طوطی و حرکات صحنهایش به خوبی دیده شود.
دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: بازیگردان: مجید رحمتی، دستیار کارگردان و برنامهریز: اشکان زیبائیان، منشی صحنه: محیا عباسزاده، موسیقی: وحید ثابتقدم، گرافیک: داود کاوند و عکاس: مونا صدر.
علاقمندان میتوانند بلیت این نمایش را از سایت تیوال تهیه کنند.