سرویس تئاتر هنرآنلاین: طراحی لباس یکی از مهمترین ارکان برای اجرای یک نمایش حرفهای است. اولین چیزی که مخاطب با آن مواجه میشود، ظاهر بازیگر است. لباس به عنوان یک رسانه در همان نگاه اول اطلاعات کلیدی درباره موقعیت، هویت، وضعیت اقتصادی، طبقه اجتماعی، فرهنگی و... شخصیت نمایشی به مخاطب منتقل میکند.
طراحی لباس و جایگاه کنونی آن در تئاتر معاصر موضوعی است که به سراغ آن رفتهایم و در سلسه نشستهایی به این موضوع در عرصه هنرهای نمایشی میپردازیم.
در دومین نشست با مقدی شامیریان یکی از فعالان این عرصه به گفتوگو نشستیم. طراحی لباسهای نمایشهای "شب دشنههای بلند" به کارگردانی علی شمس، "ما تا ابد در قطب میمانیم" به کارگردانی رحیم نوروزی، "فاستوس 2016" به کارگردانی فرشاد منظوفینیا، "هام" به کارگردانی عباس عبدالهزاده، موسیقی نمایش "زن - مرد" به کارگردانی کامران رسولزاده و علی شمس، "مطرب" به کارگردانی بهزاد فراهانی از جمله کارهای اوست که خودش بیشتر دوستشان دارد.
ارزیابی شما از جایگاه طراحی لباس در کشور چیست و فکر میکنید چه تفاوتهایی میان طراحی مد با طراحی لباس تئاتر وجود دارد؟
خوشبختانه در این سالها بهای بیشتری به طراحی لباس داده میشود. نگاه و توجهی که امروز به طراحی مانتو، شال، کیف و کفش وجود دارد، در گذشته وجود نداشت و امروز طراحان لباس در شرایط بهتری دست به طراحی میزنند و کارشان را به راحتی در فضای مجازی هم به نمایش میگذارند. 10 سال پیش در جشنوارههای تئاتری، طراحی لباس داوری نمیشد اما خوشبختانه در سالهای اخیر این اتفاق میافتد؛ هرچند طراح لباس فعلا از جشنواره تئاتر فقط لوح تقدیر میگیرد و تندیس برای طراحان لباس در نظر گرفته نمیشود. البته امیدوارم به طراح لباس هم تندیس بدهند چون این یک تبعیض است که بازیگرها تندیس میگیرند و طراحها لوح تقدیر. تغییرات مثبتی که در جایگاه طراحی مد و لباس ایجاد شده، در حوزه طراحی لباس تئاتر هم به وجود آمده است. من حدود 10 سال است که به صورت مداوم در حوزه طراحی لباس تئاتر فعالیت دارم و در این سالها تغییرات حیطه فعالیت خودم را دیدهام. زمانی کارگردانها یک نفر را به عنوان طراح صحنه و لباس نمایششان انتخاب میکردند، در حالیکه این دو تخصصهای مجزا از یکدیگر هستند و سخت میشود یک نفر بتواند هم در طراحی لباس و هم در طراحی صحنه ایدهآل عمل کند. دنیای این دو متفاوت است و خوشبختانه الان به این موضوع توجه بیشتری میشود. البته همچنان محدودیتها در زمینه طراحی لباس وجود دارد که این محدودیتها باید به مرور جا بیفتد و از بین برود.
در 5- 6 سال اخیر رونقی در حوزه پوشاک به وجود آمده که نمود آن را میشود در برگزاری جشنوارهها و نمایشگاهها و گشوده شدن مزونهای خصوصی دید. به نظرتان این اتفاقات در طراحی لباس تئاتر هم تأثیرگذار بوده است؟
درست است که طی چند سال اخیر جشنواره مد و لباس فجر برگزار میشود اما تمرکز این جشنواره روی مقوله مُد است و آدمهایی که در آن شرکت و فعالیت میکنند، طراحان لباس حوزه تئاتر نیستند. من به ندرت دیدهام که طراحان لباس تئاتر در این جشنواره شرکت کنند، چون طراحی لباس تئاتر با طراحی مد و لباس فرق دارد و هر کدام یک جریان مستقل از مد هستند.
جایگاه طراحان لباس تئاتر در مواجهه با کارگردانها چطور است و طراحان لباس چقدر به این اقتدار رسیدهاند که بتوانند ایدههای حرفهای خودشان را در کار اجرایی کنند؟
هر کارگردان و هر طراحی اخلاق خاص خودش را دارد و این دو باید در تعامل با هم به یک توافقی برسند که به نفع تئاتر باشد. بعضی کارگردانها اصرار دارند ضمن توجه به طرح یک طراح، ایدههای خودشان را هم در آن طرح بگنجانند. اگر اینطور باشد و به دیدگاه طراح هم توجه شود، مشکلی پیش نمیآید اما طبیعتاً اگر یک کارگردان چشمش را روی تفکرات طراح ببندد، شرایط تداوم آن همکاری سخت میشود. بعضی از کارگردانها هم با آنچه که طراح لباس بگوید، موافق هستند چون به آن طراح ایمان دارند و میتوانند روی فکر و ایده طراح حساب کنند. شرایط متفاوتی در همکاری میان طراحها و کارگردانان وجود دارد اما به نظرم هر طراحی باید با سیاست کاری و درایت ایده اصلی خود را عملی کند و به منصه ظهور و بروز برساند.
در زمینه طراحی لباس تئاتر مفهوم خلاقیت چقدر اهمیت دارد و طراحان ما تا چه اندازه به دنبال کشف و شهود هستند؟
خلاقیت صد درصد مهم است و به شخصه توجه ویژهای به آن دارم. یک طراح، خالق یک لباس است و خالق هم همانطور که از اسمش پیداست، یک چیزی را باید برای اولین بار به وجود آورد. متأسفانه من در طرح لباسهای امروز تئاتر خلاقیت کمتری میبینم که دلیلش میتواند به بیحوصلگی، میزان دانش و کمبود زمان یا عوامل دیگر مرتبط باشد. یک بخشی از کار طراحی مربوط به آموزشی است که طراح دیده و بخش دیگرش هم به انگیزه و نیت طراح بر میگردد. در واقع این عوامل قطعا در کیفیت کار موثر است.
در حوزه آکادمیک و دانشگاهی چقدر به دانش، دانشجویان طراحی لباس اهمیت داده میشود و در سر فصلهای دانشگاهی تا چه اندازه به جایگاه واقعی طراحی لباس تئاتر پرداخته شده است؟
حوزه آکادمیک در دانش طراحان مؤثر است. دانشجویان طراحی لباس میتوانند در دانشگاهها، مراحل دوخت، الگوسازی و طراحی را بگذرانند و بعد خلاقیت را به دانستههای خود اضافه کنند. در واقع دانشجویان حوزه طراحی ابتدا باید مراحل اولیه آن را یاد بگیرند و بعد به مرحله خلاقیت برسند. میزان خلاقیت هم به استعداد خود فرد بستگی دارد. البته متأسفانه در فصلهای دانشگاهی طراحی لباس، کمتر به طراحی لباس تئاتر پرداخته میشود و تعداد واحدهای آن خیلی کم است. طراحی لباس تئاتر موضوع گستردهای است و مطالب بسیار زیادی دارد که همه این مطالب را نمیشود در دو درس خلاصه کرد. لازم است که در رشته طراحی لباس واحدهای درسی بیشتری برای طراحی لباس تئاتر گذاشته شود.
به نظرتان این پتانسیل وجود دارد که طراحی لباس تئاتر به یک گرایش تخصصی برای رشته طراحی لباس تبدیل شود؟
این پتانسیل وجود دارد اما متاسفانه استادان متخصص این حوزه انگشت شمار هستند. در رشته طراحی لباس، بهای کمتری به طراحی لباس تئاتر داده میشود و در دانشگاهها نهایتاً در 6 تا 8 واحد درسی به این موضوع میپردازند. دانشجویان طراحی صحنه حتی از دانشجویان طراحی لباس هم محدودتر هستند چون متاسفانه واحدهای مربوط به دوخت لباس و الگوسازی را در دانشگاه نمیگذرانند اما امتیازی که آنها نسبت به دانشجویان طراحی لباس دارند این است که مسیر ارتباطشان با کارگردانها و بازیگران تئاتر هموارتر است. دانشجویان رشته طراحی صحنه به خاطر اینکه در همان دانشگاه، دانشجویان رشته کارگردانی و بازیگری هم حضور دارند، با آنها ارتباط میگیرند و یک گروه تئاتر دانشجویی تشکیل میدهند اما دانشجویان حوزه لباس چون در دانشگاههای مجزایی هستند و در آن دانشگاهها رشتههای کارگردانی و بازیگری تدریس نمیشود، خیلی سختتر میتوانند وارد گروههای تئاتری شوند. در واقع در اینجا یک شکاف میان حوزه آکادمیک طراحی لباس با حوزه کار عملی به وجود میآید که باعث میشود بسیاری از دانشجویان مستعد طراحی لباس جذب تئاتر نشوند. دانشجویان حوزه طراحی لباس مگر اینکه دستیاری طراحان لباس تئاتر را انجام بدهند که بتوانند وارد حوزه نمایش شوند. این اتفاق برای خود من هم افتاده است. من هم در دانشگاه در رشته طراحی لباس تحصیل کردم و دانشگاه ما هیچ ارتباطی با سینما و تئاتر نداشت، به همین خاطر من کارم را با دستیاری دکتر ادنا زینلیان شروع کردم و از این طریق وارد تئاتر شدم.
طراحی لباس تئاتر چه ویژگیها و تفاوتهایی نسبت به سایر طراحیهای لباس دارد؟
طراحی لباس تئاتر متفاوت از طراحی آن لباسی است که قرار است در اجتماع استفاده شود. این دو با هم ارتباطی ندارند چون اساس مُد، زیبایی و زیبا به نظر رسیدن است اما لباس تئاتر به مبحث شخصیتپردازی مربوط میشود. طراح لباس تئاتر باید یک محقق و جامعهشناس باشد. این طراح وقتی وارد اجتماع میشود، باید حواسش را به همه چیز جمع کند و همه چیز را خیلی ریزبینانه و تخصصی ببیند. در اجتماع شخصیتهای مختلفی وجود دارد که طراح لباس برای موفق شدن در کارش، ملزم است به همه آنها نگاه کند چون سر لوحه کار طراح لباس پرداخت به شخصیت آدمها است. یک طراح لباس تئاتر باید به نوع پوشش، شمایل، نشستن و حرف زدن مردم نگاه کند اما طراح مد نیازی به توجه به شخصیت آدمها ندارد. من در این حوزه هم کارهایی انجام دادهام اما علاقه بسیار زیادم به مقوله لباس تئاتر، غالب شد و عاشقانه مشغول طراحی لباس تئاتر هستم.
مهمترین مسائل و دغدغههایی که طراحان لباس با آن دست و پنجه نرم میکنند چه مسائلی است؟
چند مشکل اساسی در حوزه طراحی لباس تئاتر وجود دارد. اولین مشکل به نداشتن محلی برای اجرایی کردن طرحها بر میگردد. قبلاً کارگاه دوخت تالار وحدت وجود داشت و کارگردانها و طراحها در آنجا حضور پیدا میکردند و بازیگرها در حضور آنها لباسشان را پرو میکردند و ایرادهای لباسها در همان جا با حضور عوامل نمایش گرفته میشد اما متأسفانه فعالیت این کارگاه متوقف شد. در واقع پروسه تولید لباسها پراکنده شده است. دغدغه دیگر این حوزه مربوط به بخش داوری لباس است. گروه داوران در جشنوارهها همه بخشهای یک تئاتر اعم از طراحی، بازیگری و کارگردانی را داوری میکنند که به نظرم لازم است هر بخشی داوران جداگانه خودش را داشته باشد یا حداقل یک طراح لباس و یک طراح صحنه متخصص هم در میان داوران جشنوارههای تئاتری وجود داشته باشد و نظر تخصصی آنها هم در داوریها لحاظ شود. مشکل دیگر متوجه گروههایی است که هزینه ناچیزی برای تهیه و تولید لباسها در نظر میگیرند. علاوهبر این مشکلات، شما یک جاهایی میبینید که اسم طراح لباس یا عواملی مثل طراح صحنه، موسیقی، نور و گریم روی پوستر نمایش درج نمیشود که این به معنای ارج نگذاشتن به عوامل آن کار میشود.
طراحهای لباس تئاتر چقدر از حقوقشان را به لحاظ صنفی مطالبه کردهاند؟
تا جایی که من خبر دارم، طراحان خیلی پیگیر این قضایا نبودهاند. شاید هم چند بار پیگیر شدهاند و پاسخی دریافت نکردهاند. اما بعضی مسائل باید بر اساس آگاهی از استانداردهای جهانی پیش برود نه اینکه با شکایت کار به جایی برسد.
پروسه و روندی که برای طراحی لباس یک تئاتر طی میکنید چگونه است؟
شروع کار من با مطالعه متن است. قبل از حضور در تمرینهای تئاتر و دیدن بازیگرها، متن را مطالعه میکنم و گاهی اوقات از خواندن مکرر متن، دیالوگهای آن را حفظ میشوم! بعد از خواندن متن، بازیگرها را میبینم و با رفتن سر تمرینات، در فضای کار قرار میگیرم. در ادامه این پروسه، میزانسنهای نمایش را میبینم و آناتومی بازیگرها را بررسی میکنم. بررسی آناتومی بازیگرها وظیفه طراح است و یک طراح باید طرحش را بر اساس آناتومی بازیگر به اجرا برساند. شاید بازیگر یک ایراد اندامی دارد که این ایراد یک موقع به طرح طراح کمک میکند و یک موقع هم میتواند مخرب باشد. طراح باید این موارد را بررسی کند تا بهترین طرح ممکن را برای لباس بازیگران ارائه بدهد. طرح لباس یک طراح ابتدا به صورت اتود معرفی میشود و بعد مرحله پارچه و تهیه متریالهای آن شروع میشود. در نهایت هم طرح اصلی وارد دوخت میشود و بعد از پرو کردن و گرفتن ایرادات، لباسها برای اجرا به دست بازیگرها میرسد. در طول این پروسه، تحقیق و مطالعه خیلی مهم است و این پروسه باید در تعامل میان طراح و کارگردان انجام شود. خود بازیگران هم میتوانند به بهتر طی شدن این روند کمک کنند.
ویژگیهای فردی یک طراح لباس مثل جنسیت و زادگاه و اطلاع داشتن از فرهنگ، مذهب و قومیتهای مختلف جامعه چقدر در کارتان تأثیرگذار است؟
ویژگیهای فردی تا یک حدی مؤثر است. برای مثال نگاهی که یک زن به جامعه دارد، با نگاه یک مرد برای شخصیتپردازی متفاوت است و این تفاوت در سبک کاری آنها نمود پیدا میکند. دقت در جزئیات هم میان دو جنسیت زن و مرد متفاوت است، کما اینکه در مقوله دوخت و الگوسازی، خانمها جلوتر هستند و من کمتر مردی را دیدهام که در این زمینه کاملاً حرفهای و عالی عمل کند. البته یک سری از علایق شخصی زنانه یا مردانه را نباید در کار حرفهای لحاظ کرد. مثلاً من به عنوان یک خانم ممکن است رنگهای مورد علاقهام متفاوت از رنگهای مورد علاقه یک آقا باشد اما در مقوله طراحی لباس تئاتر باید یک نگاه حرفهای داشت و تفاوتهای جنسیتی را در چنین مواردی دخالت نداد. فرهنگ هم مطمئناً در کار طراحی لباس تأثیرگذار است. من یک طراح لباس ارمنی هستم و چشمهایم از کودکی یک جامعه و فضای دیگر را دیده و سلایق خاص آن جامعه را رصد کرده است. شاید من چیزهایی را از کودکی دیده و لمس کرده باشم که طراحان دیگر به گونه دیگری آن ر ا را دیده و لمس کرده باشند و این موارد خواه ناخواه در کار من و آنها موثر است. جاهایی ممکن بوده که در چیدمان رنگها، طرحها و پارچهها سلیقه ارمنی من وارد شده باشد؛ گروهایی که بامن همکاری کردهاند یقین دارند که مسئولیتپذیر هستم و کارم را دقیق و به موقع انجام میدهم و این خصیصه را وامدار فرهنگ ارمنی خودم هستم.
در صحبتهایتان اشاره کردید که چند بار هم در حوزه طراحی مد و لباس فعالیت کردهاید. همکاریتان در این حوزه با چه برندهایی بوده و تاکنون پیش آمده که تجربههای تئاتری خودتان را در حوزه مد به کار بگیرد؟
در حوزه مد و لباس با برند "هاترا" و برند "تنپوش" همکاری کردهام. مستقیماً پیش نیامده که تجربههای تئاتریام را به حوزه مد و لباس ببرم اما مطمئناً این تجربیات در کارم در حوزه مد تأثیرگذار بوده است. تجربیاتی که روی صحنه انجام دادهام و فکر کردهام در جامعه جواب میدهد را در حوزه مد به کار گرفتهام. طراحی لباس مد با طراحی لباس تئاتر خیلی فرق دارند اما میشود از تجربیات یکی از این حوزهها در حوزهای دیگر هم استفاده کرد. این دیگر به هوش و استعداد طراح لباس بر میگردد که چقدر بتواند این تجربیات را در حوزههای مختلف به کار بگیرد.
طراحی لباسهای مفهومی میتواند به کمک طراحی لباس تئاتر بیاید و در حوزه اجتماع هم مد سازی کند. خیلی وقتها دانشجویان طراحیهای مفهومی انجام میدهند و طراحان مختلف هم از آن طرحها برای تئاتر و حوزه مد الهام میگیرند. تاکنون پیش آمده که یک لباس مفهومی وارد تئاتر یا اجتماع شده باشد؟
بله طراحی لباس تئاتر و طراحی مفهومی، ارتباط تنگاتنگی با هم دارند زیرا لباسهای مفهومی هم مثل لباسهای تئاتری حامل پیام و فکر هستند و زیبایی مقوله ثانویهای است. در حوزه اجتماع و مد شاید سختتر بتوان این ارتباط را برقرار کرد باز هم به دلیل میل به زیبایی و زیباتر به نظر رسیدن در مقوله لباس مد.
کار کدام یک از طراحان لباس حوزه تئاتر را بیشتر میپسندید؟
کارهای دکتر ادنا زینلیان، استاد اول و آخرم را خیلی دوست دارم. دانش و دقت ایشان را در هیچ طراح دیگری ندیدهام؛ همچنین کارهای پریدخت عابدیننژاد، گلناز گلشن و نگار نعمتی را هم خیلی میپسندم.
از میان طراحیهایی که خودتان انجام دادهاید، کار خاصی مد نظرتان هست که روی آن دست بگذارید و آن را تجربه موفقتری برای خودتان قلمداد کنید؟
من همه کارهای خودم را عاشقانه دوست دارم با ذره ذره و تکه تکه لباسها حالم خوب میشود اما شاید بعضی کارها و شخصیتها بیشتر در من نفوذ کرده باشند. لباسهای تئاتر "شب دشنههای بلند" به کارگردانی علی شمس، "نمایش ما تا ابد در قطب میمانیم " به کارگردانی رحیم نوروزی، نمایش "فاستوس 2016" به کارگردانی فرشاد منظوفینیا، نمایش "هام" به کارگردانی عباس عبدالهزاده، موسیقی نمایش "زن - مرد" به کارگردانی کامران رسولزاده و علی شمس، نمایش "مطرب" به کارگردانی بهزاد فراهانی و همه کارهایی که تا امروز و اکنون انجام دادهام را دوست دارم.
هیچوقت پیش نیامده از اینکه رشته طراحی لباس را خواندهاید و در حوزه طراحی لباس تئاتر کار کردهاید پشیمان و خسته شوید؟
هیچوقت از کارم خسته نشدهام و حتی وقتیهایی که سختیهای زیادی سر راهم بوده هرگز نخواستم که یک لحظه از این حوزه دور باشم طراحی لباس برای من کیف و حظ عجیبی دارد؛ شاید همه حرفها و درونم را لابه لای پارچهها، بخیهها، کوکها و رنگهای لباسهایم پنهان میکنم و شاید هم عیان.