سرویس تئاتر هنرآنلاین: طراحی لباس یکی از مهم‌ترین ارکان برای اجرای یک نمایش حرفه‌ای است. اولین چیزی که مخاطب با آن مواجه می‌شود، ظاهر بازیگر است. لباس به عنوان یک رسانه در همان نگاه اول اطلاعات کلیدی درباره موقعیت، هویت، وضعیت اقتصادی، طبقه اجتماعی، فرهنگی و... شخصیت نمایشی به مخاطب منتقل می‌کند.

طراحی لباس و جایگاه کنونی آن در تئاتر معاصر موضوعی است که به سراغ آن رفته‌ایم و در سلسه نشست‌هایی به این موضوع در عرصه هنرهای نمایشی می‌پردازیم.

در اولین نشست با لادن سید کنعانی یکی از فعالان این عرصه به گفت‌وگو نشستیم. سیدکنعانی که یکی از اعضای گروه تئاتر پوشه است در کارنامه خود در زمینه طراحی لباس آثاری چون، ‌"زمین مقدس" ایوب آقاخانی، ‌"حیاط خلوت" چیستا یثربی، ‌"تمام صبح‌های زمین" حسین مسافرآستانه، ‌"پاییز" نادر برهانی‌مرند، ‌"رویاهای خلیج فارس" امیر دژاکام، ‌"در فنجان قهوه" حسین عاطفی، ‌"هاملت با سالاد فصل" هادی مرزبان، "منظومه ملکوت" شهریار رشید‌علیپور، "نویسنده مرده است"آرش عباسی و.... را دارد.

 

چطور شد که به طراحی لباس علاقمندشدید و تصمیم گرفتید طراح لباس تئاتر شوید؟

من دانش‌آموخته مقطع کارشناسی رشته تحصیلی طراحی صنعتی در دانشگاه آزاد هستم. از کودکی خیلی دوست داشتم وارد حوزه تئاتر شوم و فکر می‌کردم بازیگر خوبی خواهم شد. بزرگ‌تر که شدم، دیدم از بازی کردن خجالت می‌کشم اما همچنان دوست داشتم به یک نحوی وارد حوزه تئاتر یا سینما شوم. بنابراین به اجبار تصمیم گرفتم طراحی صنعتی بخوانم. طراحی صنعتی رشته فوق‌العاده خوبی بود و من هم دوستش داشتم اما متأسفانه زمانی که فارغ‌التحصیل شدم، کسی نمی‌دانست طراحی صنعتی چه رشته‌ای است. چند سال بعد به واسطه یکی از دوستانم به آقای شاه‌ابراهیمی معرفی شدم و با ایشان شروع به کار کردم. اولین نمایشی که در آن به عنوان دستیار طراح لباس حضور داشتم، نمایشی از آقای رضا ژیان بود اما قبل از آن برای تئاترهای دانشجویی طراحی صحنه و لباس انجام داده بودم. سال 77 در یک نمایشی که آقای ایوب آقاخانی با نام "مرگ در می‌زند" در فرهنگسرای ابن سینا روی صحنه برد، با ایشان همکاری کردم و از آقای شاه ابراهیمی چیزهای زیادی به خصوص در زمینه طراحی صحنه یاد گرفتم. الان وضعیت طراحی لباس در ایران به نسبت سال‌های دهه 70 خیلی بهتر شده و طراحان زیادی در این حوزه‌ کار می‌کنند اما در آن سال‌ها این‌طور نبود. در آن سال‌ها لباس‌ها عادی و بی‌رنگ بود اما خوشبختانه الان افراد زیادی هستند که طراحی‌های خوبی در زمینه لباس دارند. من عاشق طراحی در حیطه تئاتر هستم. در سینما و تلویزیون هم کار کرده‌ام ولی طراحی در مدیوم تئاتر را بیشتر دوست دارم. طراحی حوزه مورد علاقه من است و حاضر نیستم کارگردان یا بازیگر شوم.

به عنوان کسی که در زمینه طراحی لباس کار تجربی کرده و موفق هم بوده فکر می‌کنید در دانشگاه‌ها چقدر به رشته طراحی لباس توجه می‌شود و سر فصل دروس و نوع آموزش دانشگاه‌ها در زمینه طراحی لباس چقدر اصولی و کارآمد است؟

از سر فصل دروس در دانشگاه‌ها خبر ندارم، اما این را می‌دانم که به هنرجوها بیشتر دوخت یاد می‌دهند. الان دانشجوها انواع پارچه را می‌شناسند اما چون خیلی روی طراحی کار نکرده‌اند در این زمینه ایراد دارند. در خارج از کشور دانشجویان رشته طراحی لباس بعد از دو سال تحصیل می‌توانند گرایش خود را انتخاب کنند و وارد تحصیل در گرایش‌های مختلف طراحی لباس فشن، طراحی لباس تئاتر و... شوند. اما در ایران این‌طور نیست و برای طراحی لباس گرایش‌های مختلفی وجود ندارد. خیلی از طراحان لباس جوانی که من می‌شناسم که بعد از فارغ‌التحصیلی کارشان را با دستیاری در تئاتر شروع می‌کنند و زیر نظر یک طراح کار کردن را یاد می‌گیرند، چون در دانشگاه آن چیزی که باید، یاد نمی‌گیرند. یک سری از فارغ‌التحصیلان این رشته هم، طراحی مزون برای آقایان و خانم‌ها را دوست دارند و وارد حوزه طراحی لباس تئاتر یا سینما نمی‌شوند. متأسفانه روشی که دانشگاه‌ها دارند در زمینه طراحی لباس پیش می‌برند روش خوبی نیست. البته من از وضعیت دانشگاه‌ها طی یکی- دو سال اخیر خبری ندارم اما فکر نمی‌کنم در این مدت هم اتفاق خاصی افتاده باشد.

لادن سیدکنعانی

با توجه به این‌که شما هم در تئاتر و هم در سینما طراحی لباس انجام داده‌اید، فکر می‌کنید طراحی لباس چقدر پتانسیل این را دارد که گرایش‌های مختلفی از آن در دانشگاه‌ها تدریس شود؟

به نظرم طراحی لباس این پتانسیل را دارد که در دانشگاه‌ها یک گرایش جداگانه برای تئاتر و یک گرایش هم برای سینما و تلویزیون داشته باشد. طراحی لباس سینما و تلویزیون خیلی بهم نزدیک هستند ولی بحث طراحی لباس در تئاتر متفاوت‌ است چون در تئاتر ژانرهای مختلف رئال، غیر رئال، تاریخی و... کار می‌شود و هر کدام طراحی مختص به خود را می‌طلبد. دانشجویان طراحی لباس خیلی کتاب نمی‌خوانند. من در دانشگاه در رشته طراحی صنعتی تحصیل کردم اما کتاب‌های زیادی در مورد طراحی لباس در تئاتر و به طور کلی درباره تئاتر خواندم. متن‌های تئاتر به شدت مستلزم این است که طراحان راجع به خیلی چیزها اطلاع داشته باشند و فقط به دانسته‌های خود در زمینه طراحی بسنده نکنند. به همین خاطر معتقدم طراحی لباس در تئاتر باید به عنوان یک گرایش جداگانه در دانشگاه‌ها تدریس شود.

طراحان لباس در تئاتر به این اقتدار رسیده‌اند که نظر تخصصی خودشان را ارائه بدهند و کارگردان‌ها هم با این موضوع کنار بیایند یا این‌که تحت‌تأثیر نظر کارگردان دست به طراحی می‌زنند؟

خیلی از طراح‌ها توانسته‌اند به این اقتدار برسند اما طبیعتاً بعضی‌ها هم فقط گوش به فرمان کارگردان‌ها هستند. گاهی هم ممکن است یک کارگردان طرحی را از طراح بخواهد که طراح متوجه منظور کارگردان نشود. یک‌بار سر یکی از آثار آقای امیر دژاکام این اتفاق برای خود من افتاد. قرار بود یک لباس برای یک شخصیت شبیه به شیطان طراحی کنم که هر چه طرح می‌زدم، آقای دژاکام آن را نمی‌پذیرفت. طرح‌هایی که در تصور خودم بود را می‌کشیدم و ایشان رد می‌کرد تا این‌که در نهایت یک طرح مورد قبول ایشان واقع شد ولی هیچ‌وقت متوجه نشدم که چرا طرح‌های قبلی رد شدند و طرح نهایی پذیرفته شد. شاید ایشان نمی‌توانست منظورش را درست به من انتقال بدهد.

طراحی کردن خود شما چقدر مبتنی بر متن است و چقدر بر اساس سلیقه کارگردان؟

90 درصد طراحی‌های من سلیقه شخصی خودم است. من هم متن را می‌خوانم و هم در تمرین‌ها حضور پیدا می‌کنم و بعد طرح خودم را ارائه می‌دهم چون معتقدم که تنها خواندن متن برای طراحی لباس کفایت نمی‌کند. وقتی یک طراح در فضای تمرینات حضور پیدا می‌کند، ایده‌های بهتری در ذهنش شکل می‌گیرد. من بعد از خواندن متن با کارگردان صحبت می‌کنم و نظرات اولیه خودم را می‌گویم و نظرات کارگردان را هم می‌شنوم. معمولاً طرحی که ارائه می‌کنم مورد قبول کارگردان واقع می‌شود و مشکلی از این بابت پیش نمی‌آید. البته در حین تولید یک بحث‌هایی سر جزئیات طرح وجود دارد اما معمولاً با کارگردان‌ها رابطه خوبی داشته و به مشکلی برخورد نکرده‌ام.

طراحی لباس در تئاتر یک روند مشخص دارد یا هر طراح بنا بر سلیقه خودش این روند را به شکل‌های مختلفی طی می‌کند تا در نهایت لباس طراحی شده تن بازیگران برود؟

شاید کسی سلیقه و روش خاص خودش را داشته باشد؛ اما معمولاً طراحی این‌طور است که طراح ابتدا متن را می‌خواند و سپس بر اساس متن و همینطور تمرین‌ها، یک طرح اولیه می‌کشد و به کارگردان نشان می‌دهد و اگر طرح مورد پذیرش قرار گرفت، در مورد جزئیات آن صحبت می‌شود. من این پروسه را برای طراحی لباس در پیش می‌گیرم. ممکن است متن نمایشنامه یک متن تاریخی باشد. در این صورت به عنوان طراح لباس به جستجوی تاریخ می‌روم تا ببینم لباس مردمان ایران و جهان در آن برهه از تاریخ چطور بوده. طراح‌ها امروز به جایی رسیده‌اند که تأثیرگذار باشند و بتوانند ایده‌های خودشان را بر اساس متن پیشنهاد کنند. من هم در کارم صرفاً مجری نبوده‌ام و برای دو کار آقای آقاخانی این کار را انجام‌ داده‌ام. یکی از متن‌هایی که آقای آقاخانی اجرا کرد، یک متن رئال بود اما من به واسطه نوع اجرا، یک طراحی لباس کاملاً فانتزی برای آن انجام دادم که همه دوستش داشتند و نظر مرا قبول کردند. معمولاً کارگردان‌ها ایده‌های مرا می‌پذیرند و بازیگرها هم خیلی مشکل خاصی با لباس‌هایی که طراحی کرده‌ام، ندارند. نظر بازیگرها هم مهم است و من در اکثر اوقات دیدگاه آن‌ها را هم در نظر می‌گیرم. وقتی طرح موردپسند همه قرار بگیرد، وارد مرحله دوخت و آماده‌سازی می‌شود و در پایان به دست بازیگرها می‌رسد و بازیگرها با آن لباس روی صحنه می‌روند.

طراحی لباس در تئاتر ایران دوره طلایی یا شاخصی داشته که به آن اشاره کنید یا خیر؟

بین سال‌های 74 تا 86 یک دوره خیلی طلایی در کل تئاتر ایران وجود داشت که در آن دوره همه چیز اعم از کارگردانی، نمایشنامه‌نویسی، طراحی لباس، طراحی صحنه، طراحی موسیقی و... عالی بود. الان تئاتر ما از آن شرایط ایده‌آل خودش فاصله گرفته. تعداد سالن‌های تئاتر زیاد شده و همه در این سالن‌ها مشغول به کار هستند. تعداد هنرجویان تئاتر هم بالا رفته و غربال کردن این‌ها سخت است. در این سال‌ها نمایشی وجود نداشته که ما را یاد آن دوران طلایی بیندازد. در آن سال‌ها روی طراحی موسیقی، صحنه و لباس تمرکز زیادی می‌شد و همه کارها بنا بر امکاناتی که داشتند، از طراح‌های کار بلد استفاده می‌کردند. از یک جایی به بعد کارگاه لباس و بعد از آن کارگاه دکور تئاتر شهر را جمع کردند و این اتفاقات تأثیر سوء خودش را روی طراحی لباس و صحنه گذاشت. من وقتی طرحم را به کارگاه لباس تئاتر شهر می‌بردم، خیالم راحت بود که آدم‌های آن‌جا تئاتر را می‌شناسند و کارشان را بلد هستند اما الان وقتی یک طرحی را پیش دوزنده‌ها می‌برم، باید وقت زیادی بگذارم تا توضیح بدهم که این لباس را برای تئاتر می‌خواهم و باید چطور دوخته شود. جمع شدن کارگاه لباس تئاترشهر خیلی به طراحی لباس در تئاتر لطمه زد. تالار وحدت هم یک خیاط‌خانه بزرگ داشت که آن‌ جا را هم جمع کردند.

لادن سیدکنعانی

طی سال‌های اخیر در تئاتر کشور دیده شده که خیلی از کارگردان‌ها دست به طراحی‌های مختلف از جمله لباس، صحنه، نور و... می‌زنند و تخصص‌های مختلف را با هم انجام می‌دهند. فکر می‌کنید این کارگردان‌ها واقعاً تخصص انجام این طراحی‌ها را دارند یا مشکلات مالی باعث بروز چنین اتفاقاتی در تئاتر می‌شود؟

ممکن است یک کارگردان بتواند طراحی‌ هم انجام بدهد اما عموماً این اتفاقات به خاطر مشکلات مالی می‌افتد. الان اسم بعضی از کارگردان‌ها روی پوسترهای تئاتر هم به عنوان کارگردان می‌آید و هم طراح. این کار را برای این انجام می‌دهند که به طراح‌ها پول ندهند. بعضاً چاره‌ای هم ندارند چون اکثر نمایش‌ها در سالن‌های خصوصی برگزار می‌شود و گروه‌ها با پشتوانه خودشان یک کار را روی صحنه می‌برند. خیلی‌ها سعی می‌کنند از هزینه کردن برای طراحی لباس بزنند اما واقعاً طراحی لباس قابل حذف کردن نیست. می‌خواهند طراحی لباس را بی‌اهمیت کنند اما خود تئاتری‌ها از جمله کارگردان‌ها مطلع هستند که طراحی لباس چیز بی‌اهمیتی نیست. خود کارگردان‌ها دوست دارند کارشان بودجه بیشتری داشته باشد تا به شکل ویژه‌تری به طراحی لباس بپردازند چون طراحی لباس خیلی به شکل‌گیری شخصیت روی صحنه کمک می‌کند و چیزی نیست که بشود آن را حذف کرد.

5-6 سال است که طراحی لباس در ایران صاحب جشنواره شده و رشته‌ دانشگاهی آن نیز به صورت تخصصی‌تر تدریس می‌شود. همچنین در خارج از دانشگاه‌ها هم یک سری کارگاه‌های طراحی لباس برگزار می‌شود که همه این‌ها نشان‌دهنده افزایش اهمیت‌ طراحی لباس در کشور است. آیا این اهمیتی که به طراحی لباس داده می‌شود در تئاتر کشور هم وجود دارد یا طراحی لباس در تئاتر همسو با بخش‌های دیگر نیست؟

من حدوداً 18 ماه در ایران نبوده‌ام و در این مدت تئاتر ندیده‌ام، بنابراین نمی‌توانم در این مورد نظرم را به طور دقیق بگویم. فقط شاهد این بوده‌ام که خیلی از طراحان لباس تئاتر چون در مدیوم تئاتر درآمد خاصی به دست نمی‌آورند، بیشتر انرژی‌شان را روی طراحی لباس در جاهای دیگر گذاشته‌اند. آن‌ها با طراحی لباس در مزون‌ها می‌توانند صاحب درآمد بیشتری نسبت به طراحی لباس در تئاتر شوند. البته یک عده از طراحان تئاتر همچنان در این مدیوم باقی مانده‌اند و برخی دیگر هم همچون من در سینما و تلویزیون نیز طراحی لباس انجام می‌دهند. در سینما و تلویزیون هم شرایط همین است. من بعد از بازگشتم از خارج از کشور، طراحی لباس دو کار کوتاه را در عرصه تصویر انجام دادم که هر دوی آن‌ها بودجه‌ای برای خرید لباس نداشتند. به نظرم تهیه‌کننده‌ها باید دقت کنند که لباس خیلی چیز مهمی است و یک طراحی لباس خوب می‌تواند به شخصیت فیلم کمک بیشتری کند.

طراحان هیچ‌وقت با همدیگر این هم‌سویی و اتحاد را داشته‌اند که سعی کنند مطالبات خودشان را بیان کنند تا یک تیپ قرارداد متناسب با تخصص خود داشته باشند؟

یک زمانی برای همه صنوف اعم از کارگردان‌ها، بازیگران و طراحان یک قرارداد تیپ گذاشتند که بعد از مدتی همه را حذف کردند و الان هیچ‌کس به آن اهمیتی نمی‌دهد. تئاتر شهر و مرکز هنرهای نمایشی مؤظف بودند که به این قراردادهای تیپ عمل کنند اما یک سری از تئاترها نفروختند و آن‌ها هم آن را حذف کردند. الان این کار را که انجام نمی‌دهند هیچ، حتی برای سالن هم اجاره می‌گیرند. من چندی پیش در جمع طراحان گفتم که چرا یک نفر از سینما به واسطه دوستانی که در تئاتر دارد به تئاتر می‌آید و یک طراحی انجام می‌دهد و جایزه هم می‌گیرد؟ به نظرم این اصلاً درست نیست چون طراحان تئاتر تجربه و تخصص این کار را دارند و بهتر است خود آن‌ها کارهای حوزه خودشان را انجام بدهند؛ نه کسی که تجربه این کار را ندارد و نمی‌داند طراحی در تئاتر یعنی چه. این اتفاق‌ها در تئاتر خیلی زیاد می‌افتد و به واسطه این اتفاقات خیلی از همکاران ما بیکار می‌شوند. امیدوارم فکری به حال این اوضاع بشود.

به نظرتان طراحی که از سینما وارد تئاتر می‌شود و در طراحی تئاتر موفق به گرفتن جایزه می‌شود، طراح توانمندی است یا این به ضعف داوری بر می‌گردد؟

آن طرحی که برنده جایزه شد، برگرفته از یک کمیک بوک قدیمی و بسیار شناخته شده بود که این طراح هیچ تغییری در آن لباس‌ها ایجاد نکرده بود و همان لباس‌های شخصیت‌های کتاب را تن بازیگرهای این نمایش کرده بود. این اتفاق‌های عجیب و غریب در همه جا می‌افتد. من معتقدم که اصولاً جشنواره‌های سینما و تئاتر فجر منصفانه نیستند. حتی جایزه اسکار هم همینطور است و در آن سیاست‌های مختلفی وجود دارد تا یک اثری که جایزه برده را خوب جلوه بدهند. من در گذشته سر داوری جشنواره تئاتر فجر به عینه دیدم که کاری بیشترین رأی را آورده بود اما دوست داشتند جایزه را به یک کار مشخص دیگر بدهند. به نظرم این اتفاق اگر میان اهالی یک حوزه هم بیفتد خوب نیست، چه برسد به این‌که یک نفر از حوزه سینما وارد تئاتر شود و به این شکل جایزه بگیرد. به هر حال جایزه بردن اتفاق مهمی است چون شخصی که جایزه را می‌برد، توجه همه را به خودش جلب می‌کند و خیلی‌ها بدون این‌که فکر کنند طرح آن شخص یک کپی بوده و آن طراح کار پیچیده‌ای انجام نداده، او را به کار دعوت می‌کنند و شرایط را برای طراح‌های خوب تئاتر سخت می‌کنند.

لادن سیدکنعانی

با توجه به سابقه زیادی که در حیطه طراحی لباس در تئاتر دارید، فکر می‌کنید عمده مشکلات طراحان لباس در مدیوم تئاتر چیست؟

معتقدم که نبودن کارگاه‌های طراحی در تئاتر شهر و تالار وحدت بیشترین تأثیر سوء را روی کار طراحان گذاشته است. مشکل دیگر این است که هر کسی از هر حوزه‌ای وارد تئاتر می‌شود و در این مدیوم کار می‌کند، در حالی که خیلی از اعضای صنف تئاتر هنوز کاری انجام نداده‌اند. من قبل از این‌که به خارج از کشور بروم، تنها طراح صحنه زن تئاتر بودم. اخیراً دیده‌ام که خانم‌های دیگر هم در تئاتر کار طراحی صحنه انجام می‌دهند و این خوشایند است اما امیدوارم این همه مشکل سر راه طراح‌های خانم نباشد و همه بتوانند نتیجه زحمت‌شان را بگیرند. در مورد جشنواره تئاتر فجر هم من سیستم قبلی آن را بیشتر دوست داشتم. طی سال‌های اخیر همیشه در جشنواره تئاتر فجر حضور داشته‌ام اما کار من در بخش مسابقه نبوده. امیدوارم شرایط بهتر از قبل شود مخصوصا از لحاظ مالی.

طراحی لباس تئاتر در ایران چقدر با طراحی لباس تئاتر در کشورهای دیگر دارد و طراحان ایرانی چقدر برای ارائه ایده‌های طراحی دست‌شان باز است؟

مسلماً تفاوت‌های زیادی بین طراحی لباس تئاتر در ایران و در خارج از کشور وجود دارد. دست طراحان ایرانی بسته‌تر از خارجی‌‌ها است و آن‌ها هر طور که می‌خواهند ایده‌پردازی می‌کنند و ایده‌های‌شان را به نتیجه می‌رسانند اما طراح لباس ایرانی یک نوع خود سانسوری در کارش وجود دارد. ضمناً یک لباسی که بازیگر‌ خارجی تئاتر روی صحنه به تن می‌کند را می‌تواند در اجتماع هم بپوشد اما در ایران این‌طور نیست. به همین خاطر است که طراحی‌های طراحان خارجی می‌تواند تأثیر بگذارد و یک موجی را با خود همراه کند. در دهه 70 میلادی که سبک‌های راک و متال اوج گرفت، مردم به تأثیر از پوشش موزیسین‌های این سبک‌ها، لباس‌های مختص آن‌ها را می‌پوشیدند اما در ایران خیلی جای تأثیر گرفتن از چنین موج‌هایی وجود ندارد.

هر ساله در آبان ماه یک جشنواره لباس برگزار می‌شود که طراحان مختلفی در آن جشنواره طرح‌های خود را در معرض نمایش قرار می‌دهند. طرح‌های آن جشنواره را چطور ارزیابی می‌کنید و به نظرتان طرح‌هایی که ارائه می‌شود پتانسیل این را دارد که در قالب یک جشنواره این‌چنینی برگزار شود؟

نبود بودجه و امکانات در این رویدادها و تفکراتی که بر سر طراحان غالب می‌کنند باعث می‌شود طرح‌های ضعیفی به این جشنواره‌ها ارائه شود. الان که فضای طراحی به سمت کپی هم حرکت کرده و خیلی‌ها دست به کپی می‌زنند. البته خود من هم از طرح لباس‌ها، فضایی را الهام گرفته‌ام اما کپی نکرده‌ام. طراحان نمی‌توانند از لباس‌های خارجی در ایران استفاده کنند و در نتیجه مجبور می‌شوند خلاقیت خودشان را نشان بدهند که این اتفاق خوبی است.

دست طراحان برای الهام گرفتن از طراحی‌های دیگر چقدر باز است و آیا وقتی یک طراح از طرح شخصی دیگر الهام می‌گیرد، منبع الهامش را ذکر می‌کند؟

دست طراحان برای الهام باز است اما هیچکس منبع الهامش را ذکر نمی‌کند. من تا به حال خیلی برای طراحی لباس به سراغ الهام گرفتن از طرح‌های دیگر نرفته‌ام اما اگر یک جایی مثل استفاده از لباس فضایی گیر کنم، حتماً می‌روم تا ببینم چه طرح‌هایی وجود دارد که بتوانم از آن‌ها الهام بگیرم. نمی‌خواهم از دنیا عقب باشم. در ایران فیلم فضایی وجود ندارد، پس یک طراح لباس مجبور است که به سراغ نمونه‌های خارجی آن برود تا بتواند الهام بگیرد. در کارگردانی و طراحی صحنه کپی‌های زیادی اتفاق می‌افتد ولی هیچ‌وقت کسی به کپی بودنش اشاره نمی‌کند و حتی اگر از یک کاری الهام بگیرد هم منبع الهام را ذکر نمی‌کند. در ایران هیچ‌وقت حق کپی رایت معنا نداشته و ندارد. اخیراً در حوزه نویسندگی یک مقدار سخت‌گیری شده اما در حوزه‌های دیگر نه. در تئاترها وقتی از یک موسیقی ایرانی استفاده می‌شود، عوامل تئاتر از صاحب اثر اجازه می‌گیرند اما این اتفاق در مورد موسیقی‌های خارجی به هیچ وجه نمی‌افتد. من تاکنون نشنیده‌ام که کسی از آهنگسازان خارجی برای استفاده از آثارشان اجازه بگیرد. وقتی یک کارگردان این کار را انجام نمی‌دهد، معلوم است که طراح‌ها هم توجهی به کپی رایت نمی‌کنند.

لادن سیدکنعانی

شما طراحی‌های مختلفی در حوزه لباس در تئاتر انجام داده‌اید. از این بین کدام یک بیشتر قابل توجه بوده و خودتان را راضی کرده است؟

من عضو گروه تئاتر آقای ایوب آقاخانی هستم و تاکنون بیشترین همکاری را با ایشان انجام داده‌ام. از بین کارهایی که با آقای آقاخانی انجام داده‌ام یک سری از نمایش‌ها را خیلی دوست دارم. نمی‌توانم بگویم کارهایی که با آقای دژاکام یا آقای مرزبان انجام داده‌ام بد بوده. اتفاقاً طراحی لباس آن نمایش‌ها سنگین‌تر بوده اما کاری نبوده که در انتها بگویم این چقدر کار خوبی درآمده است. در واقع آن لذتی که در کارهای کوچک‌تر برده‌ام را در آن نمایش‌ها نبرده‌ام. طراحی صحنه نمایش "آقای ف" به کارگردانی آقای آرش عباسی را خیلی دوست دارم. آن نمایش یک کاراکتر بیشتر نداشت و بقیه صدا بودند. یک کار هم برای آقای حسین مسافر آستانه انجام دادم که لباس‌هایش را خیلی دوست داشتم و همچنان هم نگهداری می‌شوند. اصولاً تئاتر را خیلی دوست دارم و نمی‌توانم بگویم بعضی از تجربه‌هایم بد بوده است. یک سری کارها هم قرار بوده انجام بدهم که خواسته‌های عجیب کارگردان‌ها باعث شده آن همکاری‌ها اتفاق نیفتد. کارگردان‌ها بعضی وقت‌ها چیزهایی می‌خواهند که امکان ندارد اتفاق بیفتد و حتی اگر طراح آن لباس‌ها را طراحی کند هم در بازبینی به آن لباس‌ها مجوز داده نمی‌شود. در خارج از کشور دست طراح برای طراحی خیلی باز است اما در ایران نمی‌شود هر ایده‌ای را اجرایی کرد و محدودیت‌ها را باید پذیرفت. بعضی از محدودیت‌ها هم سلیقه‌ای است و هر طراحی سلیقه خودش را هم دخالت می‌دهد اما بیشتر محدودیت‌ها به محدودیت‌هایی بر می‌گردد که گروه ارزشیابی اعمال می‌کنند.

این محدودیت‌ها باعث نمی‌شود طراحان لباس خلاق‌تر عمل کنند؟

بله همینطور است. به نظرم طراحان ایرانی خیلی خلاق‌تر از طراحان سایر کشورهای دنیا هستند. نویسنده‌های ایرانی هم همین وضعیت را دارند چون محدودیت‌ها باعث می‌شود خلاق‌تر عمل کنند. به نظرم محدودیت در طراحی با تمام بدی‌هایی که دارد، این خوبی را هم دارد که می‌تواند ذهن طراح را برای ارائه کارهای متفاوت خلاق‌تر کند.      

در سال‌های اخیر طراحی لباس تئاتر خاصی را دیده‌اید که نظرتان را جلب کرده باشد؟

من نمایش‌های زیادی را در این مدت ندیده‌ام. پارسال یک نمایش از آقای علی پویان دیدم که طراحی خوبی نداشت. حدسم این است که بعضی از طراحی‌ها خوب باشد اما من تئاترهای زیادی را ندیده‌ام که بتوانم در موردشان چیزی بگویم. مثلاً فکر نمی‌کنم طراحی لباس تئاتر آقای معجونی بد باشد.

برای کسانی که می‌خواهند وارد حوزه طراحی لباس تئاتر بشوند چه پیشنهادی دارید؟

پیشنهادم این است که حتماً نمایشنامه بخوانند. من از اساتید بزرگ شنیده‌ام که هنرجوهای تئاتر نمایشنامه نمی‌خوانند و این برایم خیلی عجیب است. هر کسی که می‌خواهد در تئاتر کار کند باید نمایشنامه بخواند. اگر امکانش وجود داشته باشد می‌تواند فیلم- تئاترهای خوب را هم ببینند. فیلم- تئاتر رسانه جالبی نیست اما به هر حال می‌تواند تأثیر خودش را روی هنرجوهای تئاتر بگذارد.

طراحی لباس متن‌های ایرانی راحت‌تر است یا متن‌های خارجی؟

برای من فرقی ندارد و شاید تنها مسأله‌ای که وجود دارد، بحث "روسری" است که آن هم یک جوری حل می‌شود. لباس متن‌های خارجی خیلی عادی است و به غیر از متون تاریخی، لازم نیست اتفاق عجیبی در لباس‌ها به وجود آورد. لباس‌های ایرانی هم شیوه‌های خاص خودش را دارد و خیلی کم پیش می‌آید که لازم باشد لباس‌های بومی و محلی طراحی کرد. کلاً متن خارجی یا داخلی برای طراحی لباس خیلی فرقی ندارد.

در پوشش اقوام ایرانی تنوع زیادی وجود دارد. شناخت این پوشش‌های متنوع کار طراح را سخت نمی‌کند؟

بله مطمئناً کار ما را سخت می‌کند چون در این زمینه هم کتاب زیادی وجود ندارد و هم اطلاعات موجود در اینترنت اندک است. در سایت‌های خارجی می‌توان در مورد لباس‌های خارجی اطلاعات خوبی به دست آورد ولی در مورد لباس‌های اقوام ایرانی این اتفاق به سادگی نمی‌افتد و باید جستجوهای مختلفی انجام داد. من برای یک کار جنوبی از لباس یکی از شخصیت‌های فیلمی که در ذهنم بود الهام گرفتم. در حوزه پژوهش ضعیف عمل شده و منابع زیادی برای لباس وجود ندارد. شاید تعداد کتاب‌هایی که در مورد لباس وجود دارد، کمتر از تعداد انگشتان دو دست باشد. اینترنت هم دیتاهای خوبی در مورد لباس وجود ندارد و همه این‌ها کار طراح را سخت می‌کند.

لادن سیدکنعانی

از میان طراحان لباس در تئاتر کار کدام یک را بیشتر می‌پسندید و به نظرتان استانداردتر است؟

طراحی‌های خانم ادنا زینلیان را خیلی دوست دارم اما سلیقه رنگی‌شان چندان باب میل من نیست. خانم پریدخت عابدین‌نژاد هم خیلی خوب کار می‌کند. همچنین کارهای آقای همایون غنی‌زاده را هم خیلی دوست دارم. به نظرم ایشان به شدت آدم خلاقی است. آقای غنی‌زاده هم یک طراح صحنه خوب است و هم یک طراح لباس خوب. با این‌که آقای غنی‌زاده کارگردان است اما من ایشان را در لیست طراح‌ها می‌گذارم چون ذهن غریبی دارد و عالی است.

در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟

فعلاً سر هیچ کاری نیستم و آخرین تئاتری که در آن طراحی کردم، تئاتر "کسوف" آقای ایوب آقاخانی بود و به کار بعدی ایشان نرسیدم. از زمانی که به ایران برگشته‌ام، همین یک کار را در تئاتر انجام داده‌ام.

و حرف‌های پایانی؟

 در 8 سال حضور دولت آقای احمدی‌نژاد وضعیت تئاتر آنقدر سخت شده بود که همه احساس می‌کردند می‌خواهند تئاتر را جمع کنند! امیدوارم الان تئاتر به سمت بهتری برود و مسئولین بودجه در اختیار تئاتر بگذارند تا کارهای بهتری در این مدیوم ساخته شود. قطعاً کارگردان‌های خوبی در کشورمان وجود دارد که می‌توانند نمایش‌های خوبی روی صحنه ببرند؛ این‌ها فقط نیازمند حمایت بیشتر مسئولین هستند.

 

گزارش تصویری نمایش‌هایی که با طراحی لادن سیدکنعانی روی صحنه رفته است.