سرویس تئاتر هنرآنلاین: نگره و برداشت ظاهراً امروزی خاصی در رابطه با تعریف متناقضی از نمایش و نادیده گرفتن نقشهای تاریخی و اجتماعی دیرین آن وجود دارد که بر اساس آن صرفاً به سرگرمی و لذت بردن از برخی دادههای بصری و متناقض و نیز به پارادوکسیکال شدن احساس و تفکر انسان امروز اهمیت داده میشود.
این موضوع سبب شده که در پرفورمنسهای نسبتاً نمایشی که همواره بیشتر تجسمیاند نویسنده و کارگردان دائماً دنبال نامتعارفگرایی باشند و به کارکرد اجتماعی و سیاسی نمایش اهمیت زیادی داده نشود و نهایتاً مثل همه مظاهر جامعه سرمایهداری به شکل یک کالای ظاهراً فرهنگی سرگرمکننده ارائه شود. در نتیجه، جستوجو برای تجربههای بسیار شخصی اما کم محتوا بر درک عمیق از نمایش و به همان نسبت بر شناخت حسی، عاطفی و حتی بر لذت و سرگرمی واقعی نمایشهای تئاتری ترجیح داده شود. به همین دلیل، بسیاری از هنرمندان و کارگردانان و حتی نویسندگان تئاتر به چنین ژانری روی آوردهاند که بهترین نمونههای آنها هم اساساً به سالن و صحنه تئاتر ربط چندانی ندارند.
پرفورمنس صرفاً اجرایی "شگ" به کارگردانی لوسی ایندنز از کشور سوئیس که بهعنوان یکی از اجراهای سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر انتخاب و در سالن چهارسو به اجرا درمیآید، اجرایی ترکیبی از برخی حرکات نمایشی کوریوگرافیک و صحنههایی نمایهای است. در این صحنهها گاهی از ماسک هم استفاده میشود و البته اغلب صحنههای اجرایی بدون ماسک و نیز صحنههایی که در آن از ماسک استفاده شده، عاری از مضمونی مهم و محوریاند. این صحنهها صرفاً بصری و نمایهایاند و بخشی از آن اساساً رقص "رپ" است و هیچ موقعیت و حتی حادثهای مهم در این پرفورمنس کوریوگرافیک نیمه موزیکال وجود ندارد. ترجمه دیالوگهایی هم که در صفحه بالانوشتهای صحنه نشان داده میشوند، عملاً به هیچ ذهنیات محتوایی و درک بنمایه موضوعی مهمی کمک نمیکند. بخشی از اجرا هم به معرفی خود بازیگران از زبان خودشان، اختصاص دارد که عملاً بدون هیچ علت مهم و مرتبطی به پرفورمنس بسیار بیمحتوا و غیرنمایشی (به معنای تئاتری آن) موردنظر ربط داده شده است. استفاده از دیالوگ در این اجرا بسیار محدود است. ضمناً بخش قابل توجهی از این پرفورمنس، به وانمودهسازیهای خاصی اختصاص یافته که فقط برای خود "بازیگر– مجریان" اجرا معنا دارد و در آنها عمدتاً بر ابتکارهای ساده اما شخصی تأکید شده است.
یکی از ضعفهای این اجرا اصرار "بازیگر- مجریان" برای کش دادن اجراست. گویی خودشان هم فهمیدهاند که چیز زیادی برای ارائه ندارند. گاهی در حالت ایستاده و دراز کشیده، اشکال و آدمهای معینی را به کمک پوشانه پشمی و پتوها به تجسم درمیآورند که از جذابیت اجرایی و نمایشی برخوردار نیستند. یکی از زنان با قرار دادن پوشانه پوستی و پشمی به دور گردن و چهار دست و پا راه رفتن و ژست گرفتن عملاً شکل یک "بوفالو" را که برای خودشان احتمالاً نشانهای بومی یا خاص تلقی میشود به تجسم درمیآورد. در صحنهای هم یکی از "بازیگر- مجریان" با همان پوشانه مثل کسی که پالتو پوست پوشیده به شیوه مانکنها در صحنه راه میرود و خود و لباسش را نمایش میدهد. این مثال و نیز موارد پیشگفته، نشان میدهند که پرفورمنس نسبتاً موزیکال "شگ" در کل پرفورمنسی اتوودیک است.
حین رقصها و حرکات کوریوگرافیک ترانههایی با ریتم تند و ضربی هم پخش میشود. روی حرکات و ذهنیات فردی تا حدی تأکید شده است؛ یکی از "بازیگر- مجریان" زن میگوید: هیچ قانونی وجود ندارد. من بهشت را اینگونه تصور میکنم."
در این پرفورمنس صحنه بسیار محرک، کنشزا و تأثیرگذاری وجود دارد. یکی از زنان بعد از انجام یک رقص "رپ" نسبتاً طولانی، جلو میکروفونی که از سقف آویزان است، میایستد و صدای نفسهای تندش میزان خستگی و همزمان میزان نیروی محسوس زندگی را در او به بیانی زیبا و نمایشی نشان میدهد؛ صحنه فوق از لحاظ انتقال حس زنده بودن و درکشدنیتر کردن مفهوم زندگی، بسیار تأثیرگذار است.
پرفورمنس کوریوگرافیک و نسبتاً موزیکال و اتوودیک "شگ" از دادههای دراماتیکی حداقلی برخوردار است و بهجز صحنهای که به آن اشاره شد، جذابیتها و گیراییهای بصری و نمایشی تأثیرگذار و تأویلداری ندارد.