سرویس تئاتر هنرآنلاین: یکی از ویژگیهای نمایشهای خیابانی آن است که امکان تنوع موضوعی و انتخاب موقعیتها و پرسوناژهای خاص در آن زیاد است و این قابلیت را دارد که به اندازه زندگی متنوع باشد.
در نمایش "یک سوءتفاهم کوچک" به نویسندگی و کارگردانی امیر رجبپور که از رودسر به عنوان یکی از نمایشهای چارت اجرایی سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر انتخاب و در محوطه باز تئاتر شهر اجرا شد، یک موضوع ساده بر مبنای سخنان رئیس جمهور ایران و داشتههای سایت او، در قالب نمایشی کمیک و تا حدی موزیکال مورد تاًکید نسبی قرار گرفته است.
موضوع عبارت از منشور حقوق شهروندی رئیس جمهور است مبتنی بر این که "همه شهروندان از حق ازدواج برخوردارند." این موضوع، دستمایه و ذهنمایه اجرای نمایش خیابانی شده و پرسوناز مرد هم ادعا میکند که بر اساس همین منشور ازدواج کرده و در حال حاضر دارای یک کودک پسر و یک "کبابی" است: در صحنه منقلهای کبابپزی گردانده میشوند و حتی کباب واقعی به برخی از تماشاگران تعارف میشود. بعد از مطرح شدن مقوله پیشنهادی رئیس جمهور، نمایش "یک سوءتفاهم کوچک" به تدریج به انتقادهای کمیک، گزنده و کنایی سیاسی و اجتماعی میپردازد و تناقضات منشور رئیس جمهور و گفتههای رایج دیگر او با واقعیتهای موجود، بنمایه محتوایی نمایش میشود و البته اشارات به تناقضات کمیک سیاسی و اجتماعی واقعا تماشاگران را میخنداند. در پایان نمایش به راًی دادن و حتی پیشنهاد رشوه پنجاه هزار تومانی به راًیدهندگان اشاره میشود و موضوع یارانه، سهام عدالت و بیکاری جوانان تحصیل کرده به عنوان چاشنی نمایشی و محتوایی مناسبی برای اجرا کاربری پیدا میکند؛ این موارد ظاهرا بهانههای اجرایی نمایش خیابانی مورد نظر شدهاند و گرچه در آغاز به همه چیز به طور مستقیم یا تلویحی و کنایی اشارههای انتقادآمیز میشود و موضوع اعتراض و زندانی شدنها هم جزو آن است، اما در پایان همه در راًی دادن شرکت میکنند و عملا تمام گفتههای انتقادآمیز کمیک و تناقضات پیش گفته، بیاعتبار میشوند و صرفاً برای "مصرف نمایشی" (به قرینه اصطلاح "مصرف داخلی" که از زبان برخی از سیاستمداران شنیده میشود )، مورد استفاده قرار میگیرند.
در این نمایش خیابانی، گاهی دیالوگهای نمایشی تاویلداری گفته میشود: "شب میخوابند و صبح پا میشوند و قانون وضع میکنند"، " گفت خونه اجاره کنید، در مورد کرایه خونه نگفت چه کار کنیم"، "ما خیلی عاشقانه از هم جدا میشویم و طلاق میگیریم" ... و یکی از بازیگران هنگام گفتن دیالوگ "قانون همیشه همه را با یک چشم نگاه میکند"، کف دستش را روی یک چشمش میگذارد و یک چشمی دیالوگ فوق را بیان میکند، که عملاً حرکت نمایشی زیبا و تاویلداری به شمار میرود.
در این اجرای خیابانی، از "تماشاگر– بازیگر"ها هم استفاده شده است و برخی تا اندازهای در نمایش شرکت داده میشوند. اجرا به طور نسبی حالتی موزیکال دارد. حرکات و حالات بازیگران خیلی با "اغراق" درآمیخته است و این به نمایش آسیب جدی زده و آن را "کودک پسند" کرده است. این امکان هم وجود دارد که کارگردان عمداً و برای تبدیل نمایش به "هجویه" این کار را کرده باشد که البته چنین هجویهای هم شکل نگرفته است، چون هیچ انتقاد ضمنی در بر ندارد و ذهن تماشاگر را هم به انتقاد از این رفتارها وادار نمیکند و عملاً گاهی آنها را فقط میخنداند.
در جاهایی محدود و خاص بازیگر مرد واقعاً خوب بازی میکند و بازیاش زیبا و دیدنی است. میزانسنها و طراحیها متناسب با موضوع نمایشاند و این نمایش خیابانی تا آخر اجرا همه تماشاگران حاضر در محوطه را به خود جذب و جلب مینماید و آنها را هم به تناوب میخنداند؛ با وجود این، نمایش خیابانی "یک سوءتفاهم کوچک" به لحاظ محتوایی، چون در پایان همه حرفهای انتقادی خود را نقض میکند، از نظر شیوه پردازش موضوع و چگونگی نتیجهگیری از آن، در موضوع و ساختار دارای تناقض و دوگانگی است و عملاً ثابت میکند که همه چیز نه برای تحلیل و ارزیابی، بلکه برای "مصرف نمایشی" و صرفاً به منظور خوشامد و خنداندن تماشاگران کارکرد و کاربری پیدا کرده است.