سرویس تئاتر هنرآنلاین: استفاده از متون نمایشی خارجی ترجمه شده معتبر و ساختارمند که به موضوعات مهم و عمیق خانوادگی، اجتماعی و یا به روابط عاطفی خاص و قابل تحلیل بپردازد، یکی از تاثیرگذارترین شیوههای ترویج زیباییشناسی موضوعی و ساختاری نمایش است؛ در حقیقت، بخش مهمی از پشتوانه ارزشی تئاتر به شمار میرود. مهمترین و تعیینکنندهترین عامل و فاکتوری که سبب میشود تماشاگران در سالن تئاتر خود را نسبت به نمایش و حوادث و موضوعات آن نزدیک احساس کنند و با اجرا همراهی عاطفی داشته باشند، ارتباط تنگاتنگ موضوع با زندگی یا جامعه آنها است که بدون محقق شدن آن، نمایش و کلاً تئاتر به مدیومی الکن تبدیل میشود.
نمایش "بللا فیگورا" به نویسندگی یاسمینا رضا و کارگردانی سروش طاهری که به عنوان یکی از نمایشهای چارت اجرایی جشنواره تئاتر فجر در سالن "شانو" اجرا میشود، نمونه قابل ذکری برای بررسی موضوع فوقالذکر است.
نمایش بر اساس یک "تصادف" پیش میرود و از بطن این تصادف یک موقعیت و آشنایی که بنا به یک عامل تصادفی دیگر به "یک آشنایی قبلی و نزدیک" ربط پیدا میکند، شکل میگیرد و در نتیجه، قرار میشود این آدمها جملگی بر اساس "تصادف سوم" که جشن تولد مادر یکی از پرسوناژها است، با هم بمانند و ظاهراً شاد و خوش باشند؛ آنها از اینکه مادر پرسوناژ مورد نظر در تصادف با ماشین چنین دوستانی آسیب ندیده و میتوانند جشن تولدش را همگی بدون شکایت و گلایهای با هم جشن بگیرند خوشحالند، اما این شادی زیاد ادامه نمییابد و به تدریج تناقضات شخصیتی و پارادوکسهای زندگی تک تک آنان آشکار میشود؛ نهایتاً کارشان به مجادله و سرزنش همدیگر میکشد؛ این در شرایطی است که روابط نامناسب و غیراخلاقی عاشقانه آنها نیز برای تماشاگران آشکار میشود و حتی درجاهایی با دادهها و نمایههای کمیک محدودی هم همراه میشود؛ این دادههای نسبتاً کمیک میتواند صرفاً مربوط به شیوه بازی بازیگران باشد که به سهم خود عملاً به عینیتر شدن پوچی، بیهودگی و انعکاس دادن سطحی بودن ذهنیات، رفتار و تعلقات ظاهراً عاطفی پرسوناژها کمک کرده است. البته در جمعبندی نهایی، دادههای متناقض نمایش به شکل تاًویلداری زندگی بیمعنا، تهی و از توازن و هنجار خارج شده پرسوناژها را دفورمه و نسبتاً مضحک و مخصوصاً پرسش برانگیز جلوه میدهند که از خصوصیات ضمنی و تحلیلی، تئاتر ابزورد انتزاعی و مدرن است که البته در این نمایش با شاکله، ساختار و ترکیبی غیرانتزاعی ارائه شده است.
پرسوناژهای این نمایش گرچه با هماند، اما بنا به علتهایی تنها هستند و زندگی آنها با بیهودگی و شکستهای عاطفی سپری شده و میشود. ضمناً همه پرسوناژها به گونهای ترحم برانگیزند و ترحم و دلسوزی تماشاگران را – همانند آنچه با تماشای تراژدیها به مخاطبان عارض میشود– نسبت به خود برمیانگیزند؛ این "تنهایان باهم"، برای آنکه از خود و تنهاییشان دور شوند، به هم نزدیک میشوند و کنار هم قرار میگیرند، اما باز همچنان تنهایند. آنها وابستگیهای عمیقی به هم ندارند و برای جابجایی تفننی روابط بیثبات و دورهایشان هم آمادگی زیادی دارند؛ ضمن آنکه اساساً عشقهایشان جبری و برحسب موقعیتهای تنگنایی و فردی خاصشان شکل گرفته و هر کدام با آن کنار آمدهاند. موقعیت و وضعیت آنان مقدار زیادی "بیهودگی و بیفایدگی" وارد زندگی آنان کرده و خودشان را هم عملاً به بیهودگی کشانده است.
نکتهای را در رابطه با متن باید یادآور شد: استفاده زیاد از عنصر "تصادف" (سه بار)، نوعی ضعف برای متن یاسمینا رضا محسوب میشود، چون در روند اجرا تاحدی از باورپذیر شدن موضوع و موقعیتها کاسته است.
در ارتباط با اجرا باید گفت نمایش "بللا فیگورا" به کارگردانی سروش طاهری از لحاظ طراحی صحنه، یک ایراد اساسی دارد: از یک طراحی برای دو مکان متفاوت استفاده شده و همین اشتباه سبب تناقضات محتوایی و اجرایی شده است. اغلب میزانسنها با نوع طراحی مکان شکلدهی شدهاند؛ با وجود این، واقعگرایی اجرا در موقعیت و صحنه آغازین نادیده گرفته شده است: دو بازیگر اصلی رو به تماشاگران نقشهایشان را با بازی در حالت نشسته ایفا میکنند؛ این میزانسن خطابی روبه تماشاگر، در نمایشهای دارای سبک و سیاق "فاصلهگذارانه" (سبک برشتی) کارکرد و کاربرد دارد. در نمایشی مثل "بللا فیگورا" چنین میزانسنی، مناسبتی با موضوع و ساختار نمایش ندارد و از واقعگرایی موضوع کاسته و موقعیت را تاحدی غیرقابل باور کرده است، زیرا این نمایش نه روایی است، نه روایی حماسی.
در رابطه با ویژگیهای نمایش "بللا فیگورا"، باید به بازیهای خوب بازیگران اشاره کرد. همه بازیگران با درک نسبی و قابل قبولی از نقششان روی صحنه ظاهر میشوند، اما به تناسب نوع خاص نقشها باید به بازی بسیار خوب و زیبای سوسن مقصودلو و مانلی حسینپور اشاره کرد که عملاً "درونیتر" است.
کاربری موسیقی غیر یکسان نمایش نیز به تناسب تناقضات و چندگانگی برخی از آدمها و موقعیتها مناسب و بجاست. استفاده از نور موضعی و رها هم به نمایشیترشدن اجرا کمک کرده است. سروش طاهری در هدایت بازیگران موفق عمل کرده، ضمن آن که طراحی لباسها هم با نوع پرسوناژها و مضمون نمایش جور در آمده است.
درام ابزورد نسبتاً واقعگرایانه و غیرانتزاعی "بللا فیگورا" به نویسندگی یاسمینا رضا و کارگردانی سروش طاهری، در کل اجرایی دیدنی است.