سرویس تئاتر هنرآنلاین: گاهی برخی اجراها شاکله و ساختار مستقل و تعریف شدهای ندارند و به ژانرها و نمایشهای دیگر شباهت دارند؛ علتش هم آن است که همه عناصر ساختاری آن نمایشها را ندارند و تا حدی ناقصاند؛ مثلا اجرا در چارچوب نمایش سنتی اجرا میشود و در کل شبیه نمایشهای تخت حوضی است، اما پرسوناژ سیاه حذف شده است. معمولا برای جذابیت این نمایشها نیاز به تلاشها و چالشهای بیشتری است تا فقدان پرسوناژ سیاه به نحوی جبران شود و البته این نکته را نباید فراموش کرد حضور پرسوناژ سیاه در نمایش تخت حوضی بسیار محوری و اساسی است و همین نکته کار را برای گروههایی که این نوع نمایشها را اجرا میکنند، دشوارتر میکند؛ اما اگر موفق شوند تماشاگر را بخندانند و یا مابهازاءهای درون نمایشی و برون نمایشی (به کمک بداههگویی و بداهه نمایی)جذابی ارائه دهند، اجرا قابل تأمل خواهد شد.
نمایش "مضحکه غریب" به نویسندگی محمدباقر نباتیمقدم و کارگردانی حمید عزتی و محمد باقر نباتی مقدم که به عنوان یکی از نمایشهای چارت اجرایی جشنواره آئینی و سنتی در پلاتوی تئاتر شهر اجرا شد، دارای چنین مشخصهای است.
اجرا از همان ابتدا بدون دلیل با زنپوش شدن سه پرسوناژ مرد شروع میشود و با اجرای موسیقی و حرکات موزون هم ادامه پیدا میکند. این بخش مقدماتی و اولیه که برای معرفی قسمت "طربخانه" دربار است تا اندازهای به اجرا آسیب زده، زیرا با توجه به زمانبندی کل نمایش نسبتأ طولانی است.
موضوع اصلی نمایش با آوردن نمایشنامه "هملت" از طرف شاه توسط یک بازیگر و اظهار این نکته که شاه خواسته است نمایش غمگنانه "هملت" توسط اهل طربخانه به شادنامهای کمدی تبدیل شود، آغاز میگردد؛ سپس اهل طربخانه که سه نفرشان زنپوش شدهاند با همراهی زنی که نمایشنامه را آورده، دستور شاه را عملا به اجرا میگذارند. در اجرای فوق بازیگر زن، مردپوش میشود و نقش هملت را بازی میکند. آنها با آنکه بخشهایی از متن را به طور سلیقهای تغییر میدهند و همه تلاششان را میکنند تا با اجرای نمایش مورد نظر، شاه را خوشحال نمایند، اما چنین اعلام میشود که شاه از اجرای نمایش آنها خشنود نبوده است. بازیگران هم در رابطه با این وضعیت توضیح بسیار زیبایی میدهند که مقداری نقد ضمنی هم به همراه دارد: آنها اظهار میکنند که نمایشنامه "هملت" هرگز به کمدی تبدیل نمیشود و این امر غیرممکن است. شاه که از ناتوانی آنها ناراحت شده، غیابا دستور کشتن سرپرست اهل طربخانه را با نوشاندن "قهوه قجری" زهرآگین به او، میدهد.
موضوع محوری و اساسی فوقالذکر در ژانر "تراژدی" قرار میگیرد، اما چون در ترکیب کلی اجرا صحنههای دیگری هم وجود دارد که نسبتا کمیکاند، نهایتا نمایش به "کمدی تراژدی" تبدیل میشود و البته به طور متناقضی "موزیکال" هم است.
نمایش با همراهی موسیقی زنده اجرا میشود و در آن آهنگهای ریتمیک و حرکات موزون کاربری پیدا کرده و در اجرا اغلب از زبان فارسی با تهلهجه ترکی استفاده شده است. دیالوگها و بازی بازیگران تماشاگران را چندان نمیخنداند و علت آن این است که علتهایی موجه برای بیان کردن اغلب دیالوگها و حرکات اضافی و گاه کودکانه آنها وجود ندارد. بخش مربوط به اجرای نمایش "هملت" که همزمان کل نمایش را به صورت "نمایش در نمایش" در آورده است، اساسا به شکل هجویه به اجرا در میآید، اما وجوه کمیک آن کم و حتی اجرای آن تا اندازهای ناخوشایند است.
نمایش، صرفنظر از بخش مقدماتی اجرا، از چارچوب موضوع اصلی اجرای نمایش "هملت" فراتر نمیرود و از این لحاظ جمع و جور و نسبتا منسجم است. با وجود این، هدف حداقلی نویسنده که خنداندن نسبی تماشاگران در بخش آغازین نمایش است، محقق نمیشود، اما از مضمون مربوط به اجرای نمایش "هملت"، خیلی خوب و زیبا نتیجهگیری شده است. در هجویه اجرایی "هملت"، بخش توالت رفتن روح پدر هملت به تصور این که خنده دار است، زیاد کش داده شده است. جالب این که در این نمایش خود هملت به مادرش قهوه قجری زهرآلود میدهد.
نمایش "مضحکه غریب" به نویسندگی محمد باقرنباتی مقدم و کارگردانی مشترک او و حمید عزتی تماما بر "وانمودهسازی" متکی است. بازی بازیگران تفاوتهایی با هم دارد و در کل فقط یکی از بازیگران مرد و بازیگر زن به طور نسبی خوب بازی میکنند. افراط و زیادهروی در حرکات و حالات، زیاد به چشم میخورد. کارگردانی نمایش جاهایی ضعیف و در جاهایی هم خوب است. این نمایش از لحاظ شکلدهی به ژانر "کمدی تراژدی موزیکال" قابل تأمل است و به دلیل نقد ضمنی و کوتاه نمایشنامه "هملت" و نتیجه نهایی نمایش که شکلگیری ژانر مورد نظر را ممکن و باورپذیر کرده، اجرایی نسبتأ دیدنی است.