به گزارش هنرآنلاین به نقل از ستاد خبری هیجدهمین جشنواره نمایش های آیینی و سنتی ، این مدرس و پژوهشگر تئاتر که روز پنجشنبه 9 شهریور ماه در دومین روز سمینار نمایش های آیینی و سنتی سخن می گفت، با بیان این مطلب ادامه داد: اعجاز ایرانیان این بود که قساوت و خشونت دین اعراب را با لطافت ایرانی فرهنگ خود جایگزین کردند.
او اضافه کرد: بزرگترین خدمت ایرانیان به دین اعراب این بود که عرفان و دین را با یکدیگر آمیخته کردند و به دین لطافت و مهربانی بخشیدند.
صالح پور در ادامه از تعزیه به عنوان هنری نمادین یاد کرد و با تشریح نمادهای تمثیلی در این گونه نمایشی افزود: تعزیه در ساحت پنداره و فانتزی قابل توجیه است هرچند نگاه دینی آن هم سر جای خودش هست . با این نگاه، شیر که دو بار در مجلس ظهر عاشورا ظاهر می شود، نمادی ایرانی است . زمین و خاک و آب در تعزیه وجوه اسطوره ای دارند . کل واقعه کربلا در این سه نماد خاص خلاصه می شود. همچنانکه ابن زیاد، ابن سعد و شمر هر یک مابه ازای یکی از سرهای ضحاک هستند. ضحاک ـ مار سه سرـ در اساطیر ایرانی که ریشه تازی دارد، ظلم و ستم را بر ایرانیان روا می دارد.
صالح پور خاطرنشان کرد: اولیا و اشقیا در تعزیه به ترتیب خصلتهای امشاسپندان و دیوهای اهریمنی را بیان می کنند. همین ترکیب و فرم در شاهنامه وجود دارد . مثلا افراسیاب به عنوان نماد خشکی در برابر سیاوش به عنوان نماد باروری قرار می گیرد.
به گفته او، حضرت عباس در تعزیه نماد سرباز مهری و برادری و نجابت است و حضرت علی پدر خاک است و حضرت زهرا بانوی آبهاست. و اینها برگرفته از آیین میتراییسم است .
در ادامه مقالات « تعزیه: ذوب شدگی نشانه های قراردادی در نشانه های متعالی» توسط علی عباسی و «داستان های شیعه و متون تعزیه» توسط حسین اسماعیلی ارایه شد.
نوبت صبح دومین روز سمینار با مقاله آموزش نمایش های سنتی توسط لاله تقیان به پایان رسید.
این پژوهشگردر آغاز مقاله خود یادآوری کرد که در دوره گذشته آموزش نمایش های سنتی به صورت سینه به سینه بوده است اما امروزه این امر کافی نیست و الزامات دیگری نیاز است. زیرا بقای این هنرها گذشته از روش سینه به سینه، نیازمند روش های تازه و پایه های علمی است . یعنی هنرمندان این رشته امروزه باید باسواد هم باشند.
تقیان در ادامه نمونه هایی از آموزش نمایش های سنتی در چین و ژاپن را توضیح داد و گفت در این کشورها مدارس ویِژه ای و نیز سالن های خاصی برای آموزش و اجرای نمایش های سنتی وجود دارد. ضمن اینکه در کشوری مانند چین آموزش این هنرها را از سنین کودکی آغاز می کنند و اجرای نمایش های سنتی، مایه مباهاتشان است و به کمک این هنرها حتی به اقتصاد آن کشور کمک می کند چراکه گروه های حرفه ای آن در جهان شناخته می شوند و با گروه های حرفه ای دیگر کشورها ارتباط برقرار و درآمدزایی می کنند.
این پژوهشگر با ابراز تاسف از بی توجهی به نمایش های آیینی و سنتی در ایران ادامه داد: همان اندک کسانی هم که به این هنرها توجه دارند، در انجام کارهایشان با مشکلات گوناگونی رو به رو هستند. همچنانکه هنوز نتوانسته ایم فهرستی از این نمایش ها را آماده کنیم که همین موضوع شرط حضور ما برای ورود به حوزه نمایش های سنتی در آسیاست.
تقیان در ادامه از بی نتیجه ماندن دانشنامه تعزیه در ایران نیز انتقاد و اضافه کرد: هیچ نهادی در کشور ما حاضر نشد از تدوین این دانشنامه پشتیبانی کند در حالیکه چند سالی است که آن را آماده کرده ایم.
او همچنین تاکید کرد توجه به نمایش های سنتی زمانی تاثیرگذار است که مردم آن را دیده باشند بویژه در زمانی که انواع وسایل ارتباطی وجود دارد، این هنرها نیازمند توجه بیشتری هستند. اما در مدارس کشور ما هیچ فرصتی برای آشنایی کودکان با نمایش های سنتی وجود ندارد و اگر کودکانی به این نمایش ها علاقه مند باشند، به واسطه خانواده هایشان است و نه مدرسه.
تقیان در ادامه از کم توجهی به آموزش نمایش های سنتی در دانشکده های هنری هم اظهار تاسف کرد و افزود: امروزه در دانشکده های هنری ما واحدهای مختصری برای آشنایی دانشجویان با این شیوه های نمایشی طراحی شده که کافی نیست . یا باید گراشی ویژه آموزش این نمایش ها ایجاد و یا دانشکده ای ویژه تدریس این رشته ها تاسیس شود.
این پژوهشگر با بیان اینکه در زمینه نمایش های سنتی سرمایه گذاری لازم را نکرده ایم، ادامه داد: سازمان میراث فرهنگی به عنوان اصلی ترین متولی این موضوع توجه لازم را ندارد و وزرات ارشاد نیز به اندازه کافی از این نمایش ها حمایت نمی کند به طوری که امروزه نمی دانیم دقیقا چند نسخه تعزیه داریم در حالیکه تعزیه تنها گونه نمایش ایرانی است که در سازمان یونسکو ثبت شده است و کشور ما باید در حفظ و انتقال آن به نسل های بعدی بکوشد ولی دولت به این موضوع بی توجه است.
تقیان در بخش پایانی سخنان خود گفت: این روزها حتی شاهنامه خوانی هم کمرنگ شده است و بسیاری از هنرمندان نمایش های آیینی و سنتی را از دست داده ایم. خیمه شب بازی با وجود اینکه رشته خاصی در دانشگاه های ماست، توسعه نیافته است و دانشجویان ما به دیگر شاخه های عروسکی توجه بیشتری دارند درحالیکه خیمه شب بازی ما در جهان یکتاست. از سوی دیگر بخش پژوهش با وجود اهمیتی بسیاری که دارد، کارهای جدی در این زمینه بسیار اندک است و با این وضعیت به جایی نخواهیم رسید.