سرویس موسیقی هنرآنلاین: آرمین قیطاسی آهنگساز و نوازنده میهمان خبرگزاری هنر ایران (هنرآنلاین) بود. این نوازنده در این میهمانی کارنامه هنری خود را از کودکی ورق زد و درباره مشکلات موسیقی و شکلگیری گروه آرسنوا سخن گفت. در ادامه گفت و گوی این نوازنده از نظرتان میگذرد.
به عنوان سوال اول، چطور به سمت حوزه موسیقی گرایش پیدا کردید؟
پدرم صدای خیلی خوبی دارد و اصلا آموزش ندیده است. یادم میآید که او همیشه برای ما میخواند و این موضوع سبب شده بود که من و برادرم به سمت موسیقی گرایش پیدا کنیم. زمانی که من 10 ساله بودم برادر بزرگم پیانو میزد و در آن زمان من دبستان میرفتم و اصلا قرار نبود موسیقی کار کنیم. وقتی معلم برادرم از خانه ما میرفت، برادرم همان قطعاتی را که آموخته بود را به من هم یاد میداد. به پیشنهاد خیلی از نزدیکان که همیشه میگفتند من استعداد دارم به هنرستان موسیقی رفتم. در هنرستان ساز فلوت را انتخاب کردم و در همان سالها تصمیم گرفتم تا برادر کوچکم را هم به سمت موسیقی بیاورم در نتیجه به تشویق من او هم به هنرستان موسیقی آمد و الان در کشورمان جایگاه بسیار خوبی دارد و یکی از بهترین نوازندگان "ابوا" است. در هنرستان موسیقی استاد محمد علی لقا ساز فلوت را برای من انتخاب کرد و من انتخابهای دیگری هم داشتم ولی او گفت که بهترین گزینه برای من ساز فلوت است. در دوران هنرستان فلوت را نزد او آموزش دیدم و از حضور اساتید دیگری از کشورهای فرانسه، سوئیس و... بهره مند شدم.
شما چند سالی با اهالی موسیقی پاپ همکاری کردید چرا این همکاریها ادامه پیدا نکرد؟
باید بگویم متاسفانه با اهالی موسیقی پاپ همکاری کردم. من از طرف خودم میگویم اهالی پاپ با هنرمندی که تحصیلات عالیه در زمینه موسیقی دارد اصلا روابط خوبی ندارند و دستمزدها خوب نیست. یعنی اینکه اصلا احترامی به کسی که سالها در حوزه موسیقی کار کرده است قائل نمیشوند در حالی که شاید اگر ما در دانشگاه پزشکی میخواندیم الان یک متخصص مغز و اعصاب بودیم و جایگاه خوبی داشتیم ولی متاسفانه در حوزه موسیقی این طور نیست و ارزشی برای موسیقیدانها قائل نیستند. اهالی موسیقی برای آموختن موسیقی مشقتها و سختیهای زیادی تحمل میکنند در نتیجه دیگران هیچگاه نمیتوانند متوجه این رنج و عذابها شوند. در هر صورت نوع برخوردها خوب نبود و همه به یک نوع دیده میشدند. همچنین در موسیقی پاپ حقکشی بسیار وجود دارد البته همه خوانندگان مدنظر من نیست ولی این گونه مسائل زیاد دیده میشود به همین دلیل خیلی زیاد با اهالی موسیقی پاپ همکاری نمیکنم. من نمیتوانم به طور دائم با این عزیزان کار کنم و سعی میکنم وقتم را برای یک کار مفید و پربارتر بگذارم.
درباره شکلگیری گروه آرسنوا صحبت کنید.
زمانی که متوجه شدم نمیتوانم با خوانندگان پاپ همکاری کنم تصمیم گرفتم گروهی تشکیل دهم. هدف اصلی من موسیقیهای درجه یک دنیا است و سعی کردم همیشه این قطعات را گوش کنم. بعد از جدا شدن از گروههای پاپ تصمیم گرفتم گروهی تشکیل دهم که خاص باشد تا قطعات استاندارد دنیا را با این گروه اجرا کنیم. ما اصلا از سوی دولت و بخشهای خصوصی حمایت نشدیم در حالی که ما چندین بار در جشنواره موسیقی فجر مقام آوردیم ولی اصلا حمایت نشدیم. من نمیخواستم با گروه آرسنوا قطعات پاپ الان را اجرا کنم زیرا موسیقی پاپ ما تاریخ مصرف دارد و به همین دلیل پیشرفت نمیکند. گروه آرسنوا را به معنای "هنر نو" تشکیل دادم و خواستم هنرمان هم نو باشد. البته این هنر در کشورهای دیگر نو نیست ولی در کشور ما نو است و اصلا پیشینهای ندارد. این کار سخت بود زیرا موسیقیهایی که اجرا میشد سخت بود ولی نوازندگان آرسنوا به خوبی از عهده این کار برآمدند. کارها سخت بود ولی خدا رو شکر چون کار ما جدید و نو بود مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و باید بگویم مخاطبان از ما خیلی حمایت کردند در نتیجه تصمیم گرفتیم بیشتر به این گروه بپردازیم. افتخار میکنم بعد از انقلاب اولین گروهی هستیم که با اینکه موسیقی ما جدید و نو بود ولی سالن برگزاری کنسرت از حضور مخاطبان پر شده است. همچنین گروههایی که موسیقی بیکلام اجرا میکنند فقط بخشی از سالن پر میشود ولی در کنسرتهای گروه آرسنوا سالن پر میشود و این افتخار بزرگی برای من و همه اعضای گروه است.
شما در صحبتهایتان گفتید موسیقی پاپ تاریخ مصرف دارد، کمی در این باره صحبت کنید.
موسیقی پاپ ما درگیر تکرار مکررات شده است و درگیر مکررات زمانی به وجود میآید که افراد از همدیگر تقلید کنند و از دست هم کپیبرداری کنند. یعنی اینکه یک قطعه مورد توجه مردم قرار میگیرد و همه سعی میکنند از روی همان قطعه تقلید کنند. همچنین گروههای پاپ یک سری قالبهای تکراری را دوباره اجرا میکنند و این کار را بدون اینکه تحصیلات آکادمیک داشته باشند انجام میدهند. موسیقی پاپ امروزه فقط یک ریتم دارد و همه از یک فضای تکراری استفاده میکنند. متاسفانه بیزینس محوری در موسیقی پاپ بیداد میکند و همه دنبال پول هستند و اصلا به دنبال هنر نیستند. یعنی اینکه خواننده پاپ حاضر است 20 سانس کنسرت برگزار کند و فقط پول بگیرد و اصلا به فکر کیفیت نیست. البته بعضی از خوانندگان و آهنگسازان به این شیوه کار نمیکنند بلکه به خوبی کار خود را انجام میدهند.
چرا گروههای موسیقی در ایران بعد از چندین سال فعالیت از هم پاشیده میشوند؟
به دنبال یک گروه خوب باید اتفاقات خوب موسیقایی رخ دهد. به عنوان مثال گروه آرسنوا همیشه به دنبال کارهای جدید و نو است و گروههایی که میخواهند ماندگار شوند باید به دنبال ایدههای جدید باشند تا مخاطبان جذب شوند. همچنین مدیریت خوب حرف اول را میزند و شاید یکی از دلایلی که سبب شده است گروه آرسنوا از هم پاشیده نشود این است که من هیچگاه از مدیریت بیزینسی استفاده نکردم. یعنی اینکه من افرادی را که اصلا سر رشتهای از هنر ندارد را وارد این گروه نکردم زیرا تداوم ارکستر آرسنوا برایم مهمتر از همه چیز است. همچنین همیشه از مدیریتی استفاده کردم که به موسیقی اهمیت میدهد زیرا کسی که موسیقیدان است با مشکلات نوازندگان آشنا است و میتواند هنرمندان را درک کند. تبلیغات بسیار مهم است و یک گروه باید از سوی دولت و بخشهای خصوصی حمایت شود ولی یک گروه نباید مدیرانی داشته باشد که فقط به دنبال پول هستند. گروه آرسنوا نه از سوی دولت و نه از طرف بخش خصوصی حمایت نمیشود در نتیجه به همین دلیل پروسه کنسرتهای این گروه طولانیتر میشود ولی همیشه به دنبال این هستیم که در هر کنسرت حرفهای جدیدی برای مخاطبان داشته باشیم.
هدفتان از تشکیل گروه آرسنوا چه بوده است؟
هدف اصلی ما از تشکیل این گروه این بود که سطح کیفی و شنیداری مخاطبان را ارتقا دهیم و همه ما میدانیم که مخاطبان هم از تکرار مکررات خسته هستند و به این دلیل که موسیقیهای ما تاریخ مصرف دارد. همچنین میخواستم فرهنگ شنیداری مخاطبان را بالا ببرم و کاری کنم که اجرای نوازندگان از نظر کیفیتی ارتقا پیدا کند. چرا موسیقی ما باید عقبتر از کشورهای دیگر باشد؟ در نتیجه فکر کردم شاید نتوانیم به سرعت نسبت به کشورهای دیگر بالا رویم اما میتوانیم هم سطح آنها پیش رویم در نتیجه فکر میکنم این افکار را تا حدودی توانستیم در گروه آرسنوا عملی کنیم.
چرا موسیقی لاتین و جز را انتخاب کردید؟
موسیقی جز و لاتین یکی از پر تحرکترین و پر استقامتترین موسیقی بعد از موسیقی کلاسیک در دنیا است و ما میخواستیم این نوع موسیقی را به گوش مخاطبان برسانیم.
درباره مشکلات موسیقی صحبت کنید.
به نظر من اتفاقاتی که افتاده است تقصیر دولتها نیست. من با افتخار میگویم که بعد از انقلاب اولین گروهی هستیم که در خردادماه سال گذشته در شبکه یک و سه سیما با فاصله دو متری از سازهای پاپ غربی گروه ما از تلویزیون نشان داده شد و این به نظر من جالب است. در دولت قبلی سازهای گروه ما نشان داده شد در نتیجه مشکل از دولتها نیست بلکه مشکل از خود مجموعه موسیقی و هنرمندان است. یک سری از مسئولین موسیقی که بالا دست نوازندگان هستند مشکلات موسیقی را بزرگ تر میکنند. متاسفانه از ماست که بر ماست. مشکلات از سمت اهالی موسیقی است. ما تیر ماه سال گذشته کنسرت داشتیم و در خردادماه از ما فیلم گرفتند و در اخبار فرهنگی نشان دادند که به نوعی تبلیغ کار ما بود در نتیجه نمیتوانیم تمام مشکلات را از طرف دولتهای مختلف بدانیم. من از جامعه نوازندگان دور نیستم زیرا قبل از اینکه رهبر ارکستر باشم نوازنده بودم در نتیجه مشکلات را میدانم. همچنین بهتر است بگوییم اهالی موسیقی با هم یکی نیستند.
کمی درباره مشکلات نوازندگان صحبت کنید.
متاسفانه در کشور ما همه چیز افزایش پیدا میکند ولی تنها چیزی که افزایش پیدا نمیکند دستمزد نوازندگان است. ما هیچ چیزمان با بقیه فرقی نمیکند ولی همیشه از نظر دستمزدها پایینتر هستیم البته خیلی از هنرمندان هم تلاش نمیکنند تا این مشکلات برطرف شود به عنوان مثال نوازنده یک خواننده پاپ اصلا اعتراض نمیکند و همیشه با همان دستمزد کار میکند در نتیجه مشکلات نوازندگان از خود همین افراد است. نوازندگان میترسند در نتیجه با همان دستمزد کار میکنند و اصلا حرفی نمیزنند. مشکل بعدی نبود ساز است. کسانی که حرفهای کار میکنند باید از کشورهای دیگر ساز تهیه کنند. به عنوان مثال اگر نوازندهای بخواهد یک ساز حرفهای بخرد قیمت آن ساز با یک ماشین مطابقت دارد. متاسفانه تمامی سازهایی که به ایران وارد میشود چینی است و اصلا به درد نوازندگان نمیخورد. من از مسئولین میخواهم یک هیئتی بر این موضوع نظارت کند تا نوازندگان بیشتر از این در تهیه ساز دچار مشکل نشوند. سازها باید کیفیت داشته باشند اما امروزه سازها بیکیفیت هستند همچنین خدمات پس از فروش سازها بسیار ضعیف است.
به نظر شما موسیقی لاتین و جز در ایران چه جایگاهی دارد؟
ما برای اولین بار کنسرت موسیقی جز و لاتین را اجرا کردیم و براساس مشاهدات میگویم که جایگاه بسیار خوبی دارد زیرا همه مخاطبان از برگزاری این کنسرتها استقبال میکنند. موسیقی لاتین پرتحرک است در نتیجه مردم هم دوست دارند. مخاطبان با این آثار ارتباط برقرار میکنند. از اولین کنسرت ما همیشه سالن پر شده است. گروه آرسنوا موسیقیهای نوستالژیک را هم اجرا میکند به همین دلیل آرسنوا جای خود را در میان مخاطبان پیدا کرده است. گروه آرسنوا در هر کنسرت قطعات مختلف اجرا میکند به عنوان مثال در کنسرتهای آینده 25 قطعه جدید اجرا میکنیم که بخشی از این قطعات توسط مخاطبان انتخاب شده است.
از کارهای جدیدتان بگویید.
بعد از مدتها سکوت تصمیم گرفتم فعالیت خود را بیشتر کنم و من یک آلبوم پاپ - کلاسیک به خوانندگی مهدی محمدی در دست انتشار دارم که او یکی از اساتید آواز در ایران است و واقعا خواننده است. آلبوم دیگری در زمینه پاپ در دست تولید دارم و یک آلبوم دیگر با صدای کاوه کیا رستمی در دست انتشار دارم. همچنین آلبوم مستقلی در زمینه موسیقی جز و لاتین داریم که ساز پرکاشن سولیست است و موسیقیهای مختلف جهان در این آلبوم وجود دارد. قطعات ساختههای خودمان است و این اتفاق برای اولین بار در ایران رخ میدهد.
چرا وضعیت سرمایهگذاری در زمینه هنر آشفته است؟
متاسفانه امروزه بسیاری از سرمایهگذاران به سمت موسیقی پاپ میروند و فقط از تعداد محدودی از گروههای سنتی که کارشان را به خوبی انجام میدهند حمایت میکنند. امروزه فقط از ارکسترهای پاپ حمایت میشود و گروه های سنتی و کلاسیک خودشان به تنهایی و بدون حمایت فعالیت میکنند.
گرایش نسل جدید به موسیقی لاتین و جز چطور است؟
خدا رو شکر جوانان این نوع موسیقی را دوست دارند زیرا این نوع موسیقی باعث هیاهو و تکاپو همه میشود در نتیجه جوانان به سمت این نوع موسیقی گرایش پیدا کردهاند.
ساز فلوت در ایران در چه جایگاهی قرار دارد؟
در دنیا و در ارکسترهای مطرح دنیا اولین نوازنده از لحاظ کاری و مادی نفر اول ویولنها است و دومین نوازنده فلوتیست است. این افراد از نظر دستمزدها با بقیه فرق میکنند. ولی یادم میآید در ارکسترها که نوازنده فلوت یک بودم دستمزدم با نوازنده تار 5 یکی بود. اگر عشق نوازندگان به موسیقی نباشد موسیقی از بین میرود زیرا نوازندگان با عشق کار میکنند و اگر روزی عشق به موسیقی نباشد بسیاری از هنرمندان این عرصه را ترک میکنند. متاسفانه نه تنها ساز فلوت بلکه به هیچ ساز دیگر در ایران توجهی نمیشود.
ساز فلوت توانسته نقش ارکسترال خود را ارتقا دهد؟
بله چون این ساز در ارکستر جز چهار ساز اول است و همیشه این ساز دیده میشود. همچنین ساز فلوت ساز اصلی یک ارکستر است. در کشورهای عربی از جمله قطر ارکستری تشکیل شده است که نوازندههایی را از همه جای دنیا جذب میکند و این کار را برای ارتقا ویترین فرهنگی کشورش انجام میدهد. شنیدم که کمترین دستمزد نوازنده در این ارکستر ماهانه پنج هزار یورو است و ما هم باید کاری کنیم تا برای فرهنگ کشورمان هر کاری انجام دهیم.
شما آموزش هم میدهید، کمی درباره آموزش ساز فلوت صحبت کنید.
در ایران ما دچار کمبود و فقر اساتید و رپرتوارهای موسیقی هستیم که این رپرتوارها محدود هستند و فقط در کتابخانهها یافت میشود. رپرتوارها از طریق اساتید به هنرجویان منتقل میشود. در ایران فقر استاد در زمینه ساز کلاسیک وجود دارد. به غیر از بعضی از آموزشگاههای موسیقی ایران من خودم هیچ کدام از این آموزشگاهها را قبول ندارم. در این آموزشگاهها فقط پول مهم است و اصلا به هنرجو آموزش نمیدهند. هنرستانهای موسیقی شاید بتوانند نوازندگان خوبی با جامعه معرفی کنند که تعداد این نوازندگان هم کمتر از انگشتان دست است. زمان ما فکر میکنم سه نوازنده بودیم که از هنرستان با موفقیت بیرون آمدیم و بقیه به سمت شغلهای بیزینسی رفتند که به نظر من از ما موفقتر هستند.
یکی از برنامههای گروه آرسنوا استعدادیابی و پرورش این استعدادها است، کمی درباره این هدف صحبت کنید.
متاسفانه خروجی نوازندگان هر سال کمتر میشود به همین دلیل کودکانی را که دارای استعداد هستند را پیدا میکنیم و در کنسرتهای گروه آرسنوا از حضور این کودکان و نوجوانان با استعداد استفاده میکنیم. این جریان علاوه بر اینکه خیلی خوب است از لحاظ اینکه کودکان را هم به سمت موسیقی گرایش میدهد بسیار با اهمیت است. ما میخواهیم حسی به وجود آوریم که کودکان تشویق شوند و به خوبی کار کنند.