به گزارش هنرآنلاین، اجرای این مراسم که در بدرقه سومین سالگرد درگذشت استاد محمدرضا شجریان و با همکاری مشترک خانهی هنرمندان ایران و خانه موسیقی برگزار میشد، بر عهده عباس سجادی بود.
قطبالدین صادقی: شجریان موسیقی را از فضای مجلسی به سمت امری فرهنگی و اجتماعی برد
قطبالدین صادقی در این مراسم گفت: فرهنگ ایران به جز ادبیات کلاسیک، ۴ پرچم حیرتانگیز دارد. موسیقی، نمایش، فرش و معماری از جمله این موارد است. شجریان یکی از مفاخر موسیقی است. شوپنهاور میگوید که در هنرها همه میکوشند تا به موسیقی برسند. مصداق این سخن شوپنهاور برای من، ربنای شجریان است؛ این موضوع صرف نظر از این بوده که شما شیعه، سنی و یا پیرو هر دیگری باشید. زیرا این نوا در دل و جان شما مینشیند.
او افزود: شجریان با تبحری که بر فرهنگ عمومی و مذهبی تا ادبیات ما داشت؛ هنرمندی یگانه شد. ادراکش بر فرهنگ، موسیقی و اشعاری که میخواند، ادراک بزرگی بود. آقای شجریان هنرمندی یگانه بود که ویژگیهای مهمی داشت. اولین ویژگی او ادراک است. ادراک او از فرهنگ و اشعاری که میخواند بسیار ریشهدار بود و همین موضوع یکی از عوامل تاثیرگذار بودن اوست. دومین مورد تسلط فنی اوست که او را جلوتر از بقیه برده بود. سومین مورد احساس است که آن را در ملودیها و تحریرهایش به نمایش میگذاشت. زیرا او سرد و گرم زندگی را تجربه کرده بود. آقای شجریان دارای این سه ویژگی بسیار ویژه و والا بود که توانست به چنین جایگاهی دست پیدا کند.
این کارگردان تئاتر در ادامه بیان کرد: با این همه آنچه از او تصویری نمادین ساخت؛ تنها معطوف به این تکنیکها نبود؛ بلکه تشخص اوست که او را چون لطفی و علیزاده و … از دیگران متمایز کرد. آنها با کارهای خود به موسیقی بعد اجتماعی دادند و با شور و خروشی که داشتند موجی ایجاد کردند که موسیقی را از فضای مجلسی به سمت امری فرهنگی و اجتماعی برد. این مسئله بسیار با اهمیت است و فکر میکنم آقای شجریان اولین کسی بود که این کار را انجام داد.
صادقی در ادامه صحبتهایش بیان کرد: او در طول فعالیت خود، سه بار آگاهانه نه گفت؛ یک بار پیش از انقلاب؛ یکبار بعد از انقلاب که عدهای میخواستند با موسیقی تبلیغات ایدئولوژیک برای حزبها انجام دهند و بار سوم زمانی بود که دیگر نگذاشت آثارش را از تلویزیون پخش شود. من همان زمان شانهی او را بوسیدم. تفکر و اندیشه نظاممند و موضعگیریهای به موقع او، برای فرهنگ و هنر ما تشخصی را ایجاد کرد. افتخار نداشتم با زندهیاد شجریان همکاری کنم اما در برنامههای مختلف او را میدیدم؛ او رژیم فرهنگی متمایزی داشت. در مراسمی از او پرسیدم چرا همکاری با لطفی را مجددا آغاز کرده است و او گفت: هنوز لطفی از بقیه موزیسینتر است. و بعد خواست که برای ادامه بحث به بالکن برویم؛ وقتی علت را جویا شدم؛ گفت چند نفر در حال سیگار کشیدن بودند. او اینطور مراقب بود و من برای این موضوع شهادت میدهم.
او افزود: در مراسم دیگری سفیر فرانسه شروع به ستایش گفتن از آقای شجریان کرد و من قرار بود صحبتهای او را ترجمه کنم. واقعا برای ترجمه کلماتی که سفیر از ستایش او میگفت کم آوردم و در پاسخ شجریان از حیث فروتنی که داشت، نیز کلمه کم آوردم که آن را برای سفیر فرانسه ترجمه کنم. او مایه فخر این سرزمین است؛ او اصالت فرهنگی، توانایی فنی حیرتانگیز و مقام اجتماعی داشت که به خاطر موضعگیریهای به موقعاش ایجاد شد. علاوه بر این موارد دارای جایگاه مهم هنری بود و توانست در دو دوره طوفانی به موسیقی جایگاه ویژهای ببخشد. به روح او درود میفرستم.
شکرخواه: شجریان موسیقی را از سطح حس وارد حوزه هنر کرد
یونس شکرخواه استاد دانشگاه و روزنامهنگار که دوستی نزدیکی با زندهیاد شجریان داشته است، نیز در این مراسم گفت: نباید در اینجا از موسیقی بگویم؛ زیرا حضورم در این مکان و امکانی که اکنون به من سپرده شده است، به خاطر سه دهه دوستی با محمدرضا شجریان است. باید بگویم یکی از بزرگترین اتفاقاتی که توسط شجریان برای موسیقی ایران ایجاد شد، کشیدگی دامن موسیقی از پدیدهای سمعی به شرایط و ابعاد دیگری بود. شاید بتوان گفت که این اتفاق در یک تاریکی مطلق صورت گرفت.
او افزود: در واقع شجریان موضوع موسیقی را از سطح حس وارد حوزه هنر کرد. کاش دوستانی که به حوزه فلسفه آشنا هستند، از این زاویه به این موضوع نگاه میکردند. شجریان دائم تاکید میکرد که موضوع موسیقی فقط مهارت نیست؛ بلکه رخداد حقیقت بوده که پدیدهای درونی شده است. او برای موسیقی ایرانی شرایطی ایجاد کرد که تاکید جدیدی روی معنا بر فرم داشت. زندهیاد شجریان انسانی کاملا چند بعدی بود که نگاهش به موسیقی و خط را کاملا درک میکرد. او به تحریر به مثابه کشیدگی خط در خوشنویسی نگاه میکرد. البته نه هرجایی که اغتشاش معنایی پیدا کند.
این روزنامهنگار با تاکید بر مهارتهای شجریان در هنرهای دیگری چون خوشنویسی به ارتباط خوانش موسیقایی او با هنر خوشنویسی و دیگر هنرها اشاره کرد و ادامه داد: زندهیاد شجریان همواره رعایت مخاطب را میکرد. او خود را با جامعهاش بیارتباط نمیدانست و به قدری روی این موضوع حساسیت داشت که مثال زدنی بود. در حقیقت پیش درآمدی که به مخاطب داشت، او را به جایی رساند که میبایست با آنها در ارتباط باشد. زندهیاد شجریان خویشتن داری فراوانی داشت و همین موضوع موجب شده بود که گاهی متن به حاشیه کشیده شود.
شکرخواه در پایان گفت: او فرامتن را به خوبی درک میکرد؛ همین مسئله هم سبب میشد تا شجریان موقعیت را به مقصد تبدیل کند. او فهمید راه دشواری در پیش دارد؛ از همین رو باید متن با فرامتن و حاشیه گره میخورد. به هر ترتیب در نهایت توانست از یک مطرب، استاد موسیقی بسازد؛ استاد محمدرضاشجریان.
غلامحسین امیرخانی: دنیا مشتاق فرهنگ و هنر ماست اما ما تنها سکوت میکنیم
غلامحسین امیرخانی خوشنویس و رئیس شورای عالی خانه هنرمندان ایران نیز در بخش دیگری از این مراسم گفت: بعد از سخنرانیهای درخشانی که در این مراسم صورت گرفت، بیش از پیش متوجه شدم که ما در همه عرصهها، صاحب گنجهایی هستیم که اگر فرصت مناسب به آنها داده شود، در رفیعترین قلههای هنری جهان میایستند. همانطور که حافظ و سعدی هم همچنان از چنین جایگاهی در جهان برخوردارند.
او افزود: خودم را مستحق صحبت کردن از موسیقی نمیدانم؛ تنها نکتهای که در این لحظه میتوانم درباره شجریان بگویم، این است که قدر خودمان را بیشتر بدانیم. این قدرشناسی در مقاطع مخالف قابل بهرهبرداری است. در واقع ما باید در برنامههای فرهنگی خودمان، بهگونهای منتظر بهانهای تاریخی نباشیم؛ زیرا تاریخ فرهنگ و هنر سرزمین ما به قدری درخشان است که میتوان هر روز آن را به یک مناسبت اختصاص داد. با این پیشنهاد می توانیم در هر ۳۶۵ روز سال یک نشست فرهنگی داشته باشیم. البته شاید امکانات اجازه چنین کارهایی را ندهند اما میتوان بهگونهای برنامهریزی کرد که این آرزو تا حد ممکن برآورده شود.
این استاد خوشنویس در بخش دیگری از صحبت های خود عنوان کرد: دنیا مشتاق فرهنگ و هنر ماست اما ما در مواقع زیادی در سکوت زندگی میکنیم. قطعا میدانم امکانات کمی داریم اما امکانات، همین وجود شما مخاطبان و استادان است؛ شما میتوانید برنامههای متعددی را در همین مکان برگزار کنید. برنامههایی که میتواند در برگیرنده جذابیتهای فراوانی باشد. ما خودمان هم کوتاهی کردیم، کما اینکه اگر در هر ماه بتوانیم با یک نام بزرگ یا یک هنر جهانی، برنامهای را برگزار کنیم، باز هم انباری فرهنگ و هنر ما خالی نمیشود. این نیاز بهگونهای است که هرچه قدر جرعههای گوارای فرهنگ و هنر را بنوشیم، تشنهتر میشویم.
امیرخانی همچنین درباره ویژگیهای هنری زندهیاد شجریان در عرصههای مختلف هنر به ویژه هنر خوشنویسی توضیح داد: ما خوشنویسان با شعر نفس میکشیم. ما در دنیا یگانه هستیم. اما مدتی است سکوت کردهایم. پس باید کاری کنیم که هنر ما و امثال شجریان بیشتر از هر زمان دیگری به دنیا معرفی شوند. این راه و رسم قدرشناسی از فرهنگ و هنر ایران زمین است.
این هنرمند در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: (سالها پیش) این توفیق را داشتیم که همراه با خانواده به اتفاق محمدرضا شجریان به طالقان برویم. در چنین وضعیتی، ناگهان اتومبیل یکی از اقوام ما خراب شد. ما نمیدانستیم چه کاری انجام دهیم اما زندهیاد شجریان آمد و اتومبیل را تعمیر کرد.
این اتفاق که یک استاد موسیقی توانسته چنین کاری را انجام دهد، برایم بسیار جالب توجه بود. او یکی از هنرمندانی بود که همیشه و در هر لحظه موقعیتهای خود را میسنجید و در ترازو قرار میداد تا بتواند خود را جستوجو کند.
پخش تعدادی کلیپ از اجراها و مصاحبههای زندهیاد محمدرضا شجریان، اجرای یک قطعه آوازی با هنرمندی علی جهاندار از شاگردان ارشد زندهیاد شجریان، اجرای موسیقی توسط مجتبی عسگری و سامان صادقیان و پخش مستندی کوتاه که به صحبتهای تعدادی از هنرمندان پیشکسوت موسیقی ایرانی پیرامون روند درمان مرحوم محمدرضا شجریان در ماه های پایانی عمر میپرداخت، از دیگر بخشهای مختلف برنامههایی بود که در این مراسم انجام شد.
همچنین در بخش دیگری از مراسم، از سردیس زندهیاد محمدرضا شجریان اثر مریم نجفی رونمایی شد.
محمد مهدی عسگرپور، دکتر یونس شکرخواه، منوچهر شاهسواری، سید غلامرضا موسوی، مجتبی میرطهماسب، حجت قاسمزاده اصل، علیرضا حسینی، غلامحسین امیرخانی، زیدالله طلوعی، محسن کرامتی، شهرام گیلآبادی، بابک چمنآرا، جلیل اکبریصحت، داود گنجهای، داریوش پیرنیاکان، فاضل جشمیدی، علیرضا میرعلی نقی، مسعود فروتن، کوروش سلیمانی، آرش امینی، مهناز رونقی و تعدادی دیگری از هنرمندان از جمله مهمانانی بودند که در این مراسم حضور داشتند.