سرویس موسیقی هنرآنلاین: کامران رسولزاده ترانهسرا، آهنگساز و خواننده موسیقی پاپ که در سالهای اخیر کمکار بوده است، درباره فعالیتهای تازه خود به خبرنگار هنرآنلاین، گفت: این روزها روی ویرایش نهایی آخرین مجموعه شعرم کار میکنم. علاوه بر این یک سری کار تولیدی هم در حوزه موسیقی انجام میدهم.
او درباره دوری از صحنه در سالهای اخیر توضیح داد: احساس میکنم ذائقه مردم تابع مؤلفههای متعدد و پیچیدهای است که گاهی ما نمیتوانیم روی تغییر ذائقه آنها تأثیرگذار باشیم. بنابراین گاهی سکوت مثل یک تأمل دوباره است که چطور میشود فضای بهتری را به مردم پیشنهاد داد. در کل این فضا تأثیر منفی خودش را روی من هم گذاشته است، اما مشغول تولید آثار جدید هم هستم.
رسولزاده ادامه داد: متولیان و مسئولین هم گویى این موضوع دغدغه اصلىشان نیست و شاید به همین خاطر موسیقی دست یک جریانهایی افتاده که بهراحتی دارند ذائقه مردم را با سلیقه خودشان شکل میدهند. پشت بسیاری از آثار مطالعهای وجود ندارد و مسئله را جدی نمیگیرند. همه اینها باعث میشود که من خودم شخصاً دچار انزوا شوم. اما به هر حال تا جایی که میتوانم کارم را هم انجام میدهم. هرچند که در این هیاهو ممکن است آثارم شنیده نشوند.
خواننده آلبومهای "بیسرانجام"، "واژههای بیقرار" و "دستای نامحرم" با اشاره به این که باید به خواست مخاطبان احترام گذاشت، ادامه داد: به هر حال مردم میتوانند آنچه دوست دارند را پیدا کرده و گوش کنند. وقتی مردم این فضاها را دوست دارند یعنی یک اتفاق عمیقتر و جدیتری است و باید با عزم جدى همه بخشهای اجتماعى و فرهنگى کشور، اصلاح شود. من به فلسفه هنر برای مردم بهموازات هنر برای هنر اعتقاد دارم به همین دلیل اعتقاد دارم مردم هم باید در انتخاب موسیقیهایی که گوش میدهند آگاهانهتر برخورد کنند.
او درباره تغییرات موسیقایی در این سالها توضیح داد: متأسفانه الآن برخی از موسیقیها را نمیشود با خانواده گوش کرد، در حالی که موسیقی یک رکن بزرگ فرهنگی است و موسیقى خوب همواره نیاز خانوادهها در جهت ارتقاء سطح آرامش روانى و اندیشه اعضاى خانوادههاست. به هر حال خاستگاه یک اثر موسیقیایی خوب مبتنی بر کلام، ترانه است. چرا که آن متن ابتدا روی آهنگساز، تنظیمکننده و خواننده تأثیر میگذارد و بعد مردم. متنها بهضرورت سطحیتر شدن همهچیز، دچار افت شدهاند. به نظرم فضای مجازی باعث میشود که رابطه ما با خودمان کمرنگتر شود. آنقدر روابط متعدد با جهان بیرون خودمان ایجاد میکنیم که فرصت گفتوگو و تفکر شخصی نداریم. وقتی فرصت تعمق و تفکر نیست، جامعه کمکم از حرفهای عمیق خوشش نمیآید. این جریان فضای مجازی منجر به یکجور سطحینگری و سطحیخواهی میشود.
رسولزاده با تأکید بر این که ترانهها تابع ملودی شدهاند و نه محتواى اخلاقى و سازنده، گفت: خسارت بزرگی به بخش ترانه وارد شده است. ترانه فلسفی نوشتن به مذاق جریانهایی که گفتم خوش نمیآید. حتی گاهى آن جریان تصمیم میگیرد یک چه محتوایى بنویسید. در کل الآن معضل ما فقط این نیست که چرا برخی واژهها در ترانه به کار برده میشوند، بلکه معضل اصلی این است که اخلاق طور دیگری دارد تعریف میشود و این برای نسل آینده نویدبخش اتفاقات خوبی نیست. نسلهای آینده باید بدانند ادبیات کهن و معاصر ما چگونه بوده و جای این بیاخلاقیها در هیچ فرهنگی نیست.
او در پایان درباره برنامههای خود برای پساکرونا گفت: من به هنر تلفیقی علاقه زیادی دارم. فکر میکنم برای اینکه هنر یک رسانه قویتر شود باید از چند روش برای ارائه استفاده کرد. من نیز دارم همین کار را انجام میدهم. هم کار موزیکال در ذهنم است و هم نمایش. هم به مونولوگ فکر میکنم و هم به اجرای کنسرت به شکلهای خاص و نرمال. منظورم از کنسرت به شکل خاص، تلفیقی از شعر و موسیقی است. یعنی به جای اینکه مخاطب را به هیجان وا داریم، آنها را به آرامش دعوت کنیم. حالا ممکن است این نوع کنسرت مخاطبان کمتری داشته باشد ولی در کل بد نخواهد بود و من آن را تجربه خواهم کرد.