سرویس موسیقی هنرآنلاین: ترانهسرا و خواننده کلاسیک است و معرفی او با این جملات کار راحتی نیست، چراکه جامعه موسیقی او را با عنوان خبرنگار و روزنامهنگار حوزه موسیقی میشناسد، اما کمتر کسی میداند که او خواننده کلاسیک است و موسیقی را از گروه کر فرهنگسرای بهمن در حضور موزیسینهایی همچون مهدی قاسمی، امید یوسفی و بعدتر نزد استاد محمد نوری دنبال کرد.
همچنین کمتر کسی میداند که او چهار آلبوم موسیقی منتشر شده و مجاز دارد که در آنها در جایگاه خواننده حضور پررنگی داشته است. این آلبومها که وی بهعنوان بک وکال و کُریست در آنها خوانده، در همکاری با امید جهان (پسر جنوبی)، هومن ادهمی در "نوید عاشقی"، مهدی رفعتی با آلبومهای "خاطره تا خیال" و "همیشه جاویدان" تحت نظارت مستقیم استاد انوشیروان روحانی بوده است.
همچنین بازی او در فیلم کوتاه "شبی بر فراز..." و تلهفیلم "24 ساعت خوابوبیداری" به کارگردانی نصرتالله قاضی مقدم و بهعنوان یکی از نقشهای اصلی بارها از شبکههای مختلف پخش شده است.
تحصیلات آکادمیک رضایی در حوزه زبان و ادبیات فارسی بوده و دارای کارشناسی ارشد این رشته است. از او تاکنون ترانههایی با صدای محسن چاوشی، روزبه نعمت الهی، مهرداد شهسوارزاده، مهدی ماندگار و... شنیدهایم که حتی خیلیها نمیدانند که اینها سروده اوست. با او گفتوگو داشتهایم که میخوانید:
باوجود عمده فعالیتهایی که داشتهاید، کمتر دیده شده که آثار خود را خبری کنید و به آنها بپردازید. چرا؟
چون شغل من ترانهسرایی نیست، خوانندگی نیست! من یک خبرنگارم و همیشه نیز خبرنگار باقی خواهم ماند. این که ترانه مینویسم یک روند کاملاً شخصی و خصوصی است چون بر این عقیدهام که ترانه و شعر باید از درون نشات بگیرد و این که ما بنشینیم و برای کسب درآمد هر جمله پشت سرهم مکتوب را به خورد مردم بدهیم، کار چندان پسندیدهای نیست.
ولی ترانه "تبر" که محسن چاوشی خواند، یکی از ترانههای جنجالبرانگیز بود که حواشی بسیاری با خود به همراه داشت؟
بله متأسفانه همان زمان دراینباره صحبت کردم. ترانه "تبر" را دوست داشتم محسن چاوشی اجرا کند، اما در شرایط مناسبی اجرا نشد. طبق قراری که با ایشان داشتیم قرار بود این اثر به شکل مجاز منتشر شود، اما یکباره متوجه شدم در همخوانی با خوانندهای دیگر به نام امید عامری این ترانه منتشر شد. بعدتر تغییراتی در آن لحاظ شد و این اثر بهصورت رسمی و مکتوب با لحاظ کردن تغییرات، به روزبه نعمتاللهی واگذار شد که نام آن اشتباهاً "تیر" و در آلبوم "داروگ" این خواننده منتشر شد. از آن بدتر همان زمان خیلی از هواداران چاوشی روی سرم هوار شدند و کلی بدوبیراه گفتند که چرا این ترانه را با وجود واگذاری به ایشان به نعمتاللهی دادهام. این در حالی است که اینطور نبود و ترانه به نعمتاللهی واگذار شده بود.
خودتان با کدام نسخه این ترانه ارتباط برقرار کردید؟
چون این ترانه تم غمناکی داشت، چاوشی بهخوبی توانست آن را اجرا کند. اجرای ایشان با محتوای کلام دمخوری و همنشینی خوبی داشت. ورژن متعلق به آقای نعمتاللهی بهرغم دارا بودن ترانه غمگین، ریتمی شاد دارد که اصلاً همخوانی ندارد.
این روزها ترانههای سخیف رشد قارچ گونه دارند. فکر میکنید برای موسیقی چنین روندی مخرب نیست؟
هر نوشته مکتوب شدهای ترانه نیست. روزانه با هرکسی حرف بزنید، طرف خودش را شاعر میداند. متأسفانه قطعات موسیقی بسیاری میشنویم که از کلام خوبی برخوردار نیستند و همینطور کلمات پشت سرهم ردیف شدهاند و نویسنده نام آن را ترانه و نام خود را ترانهسرا میگذارد. حتی به خود اجازه مطالعه دو جلد کتاب در این زمینه را نمیدهند. حتی دمدستیترین کتاب در زمینه عروض و قافیه که را یکبار هم مطالعه نکردهاند. صرف دارا بودن وزن دمدستی و قافیه، از یک نوشته ترانه نمیسازد. همانطور که من خودم را یک ترانهسرا نمیدانم و به قولی پا توی کفش دوستانم نمیکنم.
ولی به نظر میرسد میتوانستید در این زمینه حرفهای بسیاری برای گفتن داشته باشید؟
خوب شاید شرایطش پیش نیامده باشد. یکی از این شرایط دغدغههای من است. دغدغه من نوشتن در حوزه موسیقی است. ترانههای بسیاری دارم که اتفاقاً یکی از آنها را مجدداً روزبه نعمتاللهی ساخته و اجرا کرده است اما هنوز به بازار نیامده است. یا همکاریهای دیگری با دوستان آهنگسازم همچون علی موثقی، داریوش تقیپور و ... اما باز هم خودم را ترانهسرا نمیدانم. ترانهسرا کسی است که از این راه امرار معاش کند و من از این مقوله فرسنگها فاصله دارم.
همکاری با انوشیروان روحانی در دو آلبوم به چه صورت بود؟
من مستقیم با مرحوم مهدی رفعتی همکاری میکردم. در این دو آلبوم بهعنوان خواننده کر، حضور داشتم. قطعات اجرا میشد و به سمع و نظر استاد روحانی میرسید و وقتی ایشان تأیید میکردند، در آلبوم گنجانده میشد. این شانس را داشتم که مهر تأییدشان به اجرایم بخورد و هر دو آلبوم منتشر شود.
چرا دیگر ادامه ندادید؟
ادامه دادم. حدود 70 کنسرت با گروههای فرهنگسرای بهمن به رهبری مهدی قاسمی، گروه زیتون به رهبری امید یوسفی و گروه کوبان به رهبری ونداد مساحزاده برگزار کردیم که من جزء کوچکی از آنها بودم اما هرگز برایم آنقدر جدی نبود که بخواهم خودم را در این زمینه مطرح کنم یا موضوع را رسانهای کنم. البته خبر کل گروه رسانهای میشد ولی اینکه به شخص خودم پرداخته شود، خیر.
از همکاریهای جدیدتان چه خبر؟ گویا در جایگاه خواننده شاهد کنسرتی با حضور شما باشیم؟
طی صحبتهایی که با مجید فلاحپور شده، قرار است فعلاً بهعنوان یکی از دو خواننده سولو در یک گره مختص بانوان حضور داشته باشم. در صورت رسیدن به توافق، اخبار آن بهزودی و به شکل سراسری اعلام میشود.