سرویس موسیقی هنرآنلاین: شغل رضا فانید خوانندگی نیست و تا پیش از این بیشتر به عنوان آهنگساز، مدرس سلفژ، هارمونی و آواز پاپ، کلاسیک شهرت داشت. با این حال، او بهتازگی در مقام خواننده اولین آلبومش با عنوان "به نام آب" را روانه بازار کرد؛ آلبومی که به گفته خودش در فضای آلترناتیو راک تولید شده است.
این آلبوم که اوایل ماه تیر رونمایی شد، شامل هفت قطعه است که بر مبنای اشعاری از دو مجموعه شعر "کتاب آب" و "همچنان تا نمیدانم چه وقت" به قلم هیوا مسیح شاعر ساخته شده است. فانید بهجز خوانندگی، آهنگساز قطعات هم بوده است.
این آهنگساز و خواننده جوان با حضور در هنرآنلاین از "به نام آب" و چشماندازی که برای ادامه کار خود متصور است، صحبت کرد.
آقای فانید، علاقهمندی شما به موسیقی به چه زمانی برمیگردد و چگونه این هنر را بهطور حرفهای پیش گرفتید؟
من حدوداً از 16 سالگی موسیقی را با ساز گیتار شروع کردم و سریعاً عضو یک گروه کُر شدم. این ماجرا ادامه پیدا کرد و در دو گروه کُر که بودم بهشدت به آهنگسازی علاقهمند شدم و تصمیم گرفتم آهنگسازی را دنبال کنم. به همین خاطر سراغ یادگیری مبانی آهنگسازی رفتم. هارمونی، کنترپوان و فرم را نزد آقای تنگیز کار کردم. این روند چند سال طول کشید و همزمان دانشجوی ساز هم بودم. در دانشگاه شروع به جمعآوری گروه و ارکستر کردم چون به این کار علاقه زیادی داشتم. وقتی این قضیه کمی جدیتر شد، یک گروهی بانام ارکستر "ایستگاه" تشکیل دادیم و موسیقی فیلم اجرا میکردیم. من رهبر گروه و تنظیمکننده قطعات بودم ولی پس از مدتی از گروه جدا شدم و مشغول ساخت قطعات آوازی شدم. چند قطعه ساختم و مدام دنبال تکست یا کلامی بودم که بتوانم با آن خروجی بهتر و بیشتری داشته باشم تا اینکه به آثار آقای هیوا مسیح رسیدم.
آشنایی شما با آقای مسیح چگونه شکل گرفت؟
من روی یکی از شعرهای ایشان یک قطعه ساختم و ایشان را به یکی از کنسرتهایم دعوت کردم. آقای مسیح آمدند و ظاهراً کار ما را پسندیدند. پس از یک وقفه هفت هشتماهه تصمیم گرفتم بهصورت جدیتر روی آثار ایشان کار کنم. به همین خاطر یک قطعه با نام "سرزمینم را" ساختم و برای آقای مسیح ارسال کردم تا اگر اجازه بدهند این قطعه را بهصورت تکآهنگ منتشر کنم. استرس زیادی داشتم که آیا ایشان قبول میکند یا نه. آقای مسیح گفت یک قرار بگذاریم و در آن قرار گفتند بیا این قطعه را تبدیل به یک آلبوم کنیم. داستان اصلی آلبوم "به نام آب" از این مرحله شروع شد. من آن شب بسیار خوشحال شده بودم چون اصلاً فکر نمیکردم ایشان قرار است چنین پیشنهادی به من بدهند. حدود دو سال طول کشید تا این آلبوم تولید شد و یک سال هم طول کشید تا به مرحله انتشار برسد.
سبک آلبوم "به نام آب" راک است ولی یک رنگبندی هم در آن وجود دارد؟
صرفاً نمیتوانیم بگوییم که آلبوم "به نام آب" راک است. فضای کلی آلبوم آلترناتیو راک است، اما تنظیمها قطعه به قطعه از هم جداست. به همین جهت ممکن است اگر یک نفر تنظیم آلبوم را گوش کند بگوید این راک نیست ولی بستر کلی آلبوم به خاطر نوع ملودیها و کاراکتر هارمونیها ما را به سمت آلترناتیو راک میکشاند. همیشه دوست دارم رنگآمیزی در آثارم زیاد باشد و هرچقدر رنگ بیشتری بشنوم و یا ببینیم برایم جذابتر است.
به نظر شما این رنگآمیزی باعث چنددستگی کارتان نمیشود؟
در وهله اول شنونده وقتی تنظیمها را تکبهتک میشنود میگوید اینها به هم ربط ندارند و شاید اصلاً راک شنیده نشود. مثلاً در قطعه "راز جهان" شاید اصلاً راک شنیده نشود ولی اتمسفری که داخل کل آثار وجود دارد و نوع کلام انتخاب شده، آن یکپارچگی را دنبال میکند. من اشعار را از دو کتاب آقای مسیح انتخاب کردم که به لحاظ کاراکتر کلام نزدیکی بسیار زیادی به هم دارند. درواقع ادبیات داخل این دو کتاب شدیداً به هم شبیه هستند. حتی خود کلام و نوع خوانش آن کلام هم باعث میشود که آن یکپارچگی دیده و شنیده شود.
احساس میکنم آهنگهای شما کمی به آثار آرش پاکزاد نزدیک است. نظر خودتان چیست؟
نمیدانم. شاید آثاری که آرش پاکزاد ساخته است را نشنیده باشم. من بیشتر آثاری را شنیدهام که آرش پاکزاد میکس و مسترینگ کرده است. ما به هر حال در دورهای زندگی میکنیم که احتمال شباهت بین آثار وجود دارد و این شباهت جهانی است. قطعاً یک سری المانها وجود دارد که بسیاری از آدمهایی که این نوع موسیقی را دوست دارند از آن المانها استفاده میکنند. فکر میکنم احتمال اینکه چنین اتفاقی بیفتد بسیار بالاست ولی من آثار ایشان را نشنیدهام.
آهنگسازی، تنظیم و خوانندگی آلبوم "به نام آب" را خودتان برعهده داشتید. چرا نخواستید خوانندگی آلبومتان را خواننده دیگری انجام بدهد؟ آیا وسواس باعث شد این کار را انجام ندهید؟
هدف و گرایش من آهنگسازی بود. در برههای رهبری ارکستر را دوست داشتم و رهبری میکردم ولی پس از مدتی از آن شاخه جدا شدم و آهنگسازی را ادامه دادم. اصلاً موضوع وسواس در آهنگسازی نیست ولی شاید در خوانش آلبوم وسواس داشتم. خواندن این آلبوم و مخصوصاً بعضی قطعات آن مثل قطعه "به نام آب" طوری است که شما باید ریز ساختار آن قطعه را بدانید و بعد بخوانید. تنها کسی که ریز ماجرا را میدانست خودم بود. شما جدای از اینکه باید ریز ماجرا را به لحاظ فنی بدانید، باید به لحاظ حسی هم بدانید. یعنی باید یک نفر میآمد که به لحاظ حسی به من نزدیک میبود و به لحاظ فنی هم کامل میدانست که چه اتفاقی افتاده است. به نظرم چنین آدمی پیدا نمیشد. من مطمئن هستم که اگر کسی دیگری میخواست این آلبوم را بخواند مشکل ایجاد میشد و به همین خاطر تصمیم گرفتم خودم بخوانم.
علاقه شما به خوانندگی به خاطر فضای خوانندگی بود یا میخواستید فقط تجربه کنید؟
گاهی فضای تحریک به خوانندگی است که آهنگسازان را به سمت خواندن میکشاند و گاهی خواندن برای یک آهنگساز در حد یک تجربه است و شاید پس از آن تجربه دیگر خوانندگی را ادامه ندهد. من خوانندگی را خیلی دوست داشتم. به نظر من خوانندگی حتی از بازیگری که به نظر جذاب میرسد هم وسوسهانگیزتر است. شما هر کسی را که ببینید در خلوت خودش میخواند. بنابراین این ماجرا را همه دارند ولی مرحله بعدی این است که این آواز چقدر خوب اجرا شود. من از بچگی میخواندم و خوانندگی را دوست داشتم ولی واقعیت این است که اصلاً فکر نمیکردم صدایم طوری باشد که حتی مورد تأیید اطرافیانم قرار بگیرد. چند بار امتحان کردم و صدایم را برای چند استاد گذاشتم و دیدم انگار بد هم نیست. بعد با خودم گفتم حالا که صدایم بد نیست پس بخوانم. من به خواندن علاقه داشتم ولی نگران بازخوردهای اجرایم بودم. دوست داشتم صدایم به تأیید استادانم برسد تا کمی از این ماجرا مطمئنتر شوم. مثلاً من معلمی با نام آقای رضا نسیمی داشتم که فارغالتحصیل رهبری کُر از ارمنستان بودند. رابطه ما بهعنوان استاد و شاگردی رابطه بسیار خوبی بود. در مورد صدایم ابتدا از ایشان پرسیدم و ایشان یک سری نقاط قوت گفتند که برایم جذاب بود و درعینحال یک سری ایرادات هم از صدایم گرفتند. پس از ایشان با چند معلم آواز صحبت کردم و آنها هم صدای من را شنیدند. وقتی فهمیدم صدایم کسی را اذیت نمیکند و توی ذوق نمیزند تمرینات آواز خواندن را هم شروع کردم.
شما مدرس آواز پاپ کلاسیک هستید. چطور شد که به فکر انتشار آلبوم در سبک آلترناتیو راک افتادید؟
من اول از همه آهنگساز هستم و در وهله دوم مجبور هستم در کنار آهنگسازی یک سری کارها هم انجام بدهم تا بتوانم راه را برای خودم چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ اعتباری هموارتر کنم. بنابراین ابتدا آهنگساز هستم و بعد مدرس سلفژ، هارمونی و آواز. من سبک مورد علاقهام در آهنگسازی همیشه سبک جدی و موسیقی فیلم بوده است. من موسیقی فیلم هم ساختهام و این کار را دوست دارم. برای یکی دو فیلم موسیقی کار کردهام و در دو سه تئاتر موزیکال هم حضور داشتهام. اول از همه علاقه من به آهنگسازی فیلم و موسیقی بیکلام بود ولی کمکم به موسیقی آوازی هم علاقهمند شدم. در موسیقی آوازی آن ژانری که همیشه من را تحت تأثیر قرار میداد آلترناتیو راک بود. موسیقی آلترناتیو راک نسبت به موسیقی پاپ محدودیتهای کمتری دارد و آرتیستهای این نوع موسیقی خلاقیتهای بیشتری را به معرض نمایش میگذارند چون احتمالاً از اینکه آیا موسیقیشان در وسعت کلان شنیده میشود یا نه نمیترسند. از آنجایی که محدودیت کمتری دارند، خلاقیت بیشتری مورد استفاده قرار میگیرد. من به این ژانر از موسیقی علاقهمند شدم و به آلبوم "به نام آب" رسیدم.
چرا نام آلبومتان را "به نام آب" گذاشتید؟
آلبوم "به نام آب" از دو کتاب "کتاب آب" و "همچنان نمیدانم تا چه وقت" آقای مسیح ساخته شده است. در کتاب "کتاب آب" یک قطعه با نام "به نام آب" هست که شعر آن بسیار عجیب است. شما هر بار که این شعر را میخوانید با یک مفهوم و رنگآمیزی جدید آشنا میشوید. حداقل برای من اینطور بوده است. زمانی که داشتم این آلبوم را میساختم حال و هوای استودیو بسیار عجیب بود. کسانی که آهنگسازی میکنند منظور من را میفهمند. گاهی موزیک شما میگیرد و جلو نمیرود ولی این آلبوم اصلاً اینطور نبود و از ابتدا تا انتها انگار شعر و ملودی با هم داشتند تولید میشدند. روزهایی که این آلبوم را میساختم برای من روزهای روحانی و جذابی بود و به همین خاطر تصمیم گرفتم نام آلبوم را "به نام آب" بگذارم.
آلبوم "به نام آب" فضایی رمزآلود و مبهم دارد. خودتان خواستید که در خوانش و موسیقی این آلبوم چنین فضایی را خلق کنید؟
اول از همه من الآن هر موسیقی که بسازم به حال درونم مربوط میشود. یادم است که همیشه از دوپهلو صحبت کردن خوشم میآمد و هر نوشته یا اثری که میدیدم کمی مبهم و متناقض است دوست داشتم. احتمالاً آن ماجرا باعث شده موسیقیهایی که میسازم هم این شکلی باشد که این خیلی خوب است. من در این آلبوم سعی کردم با کلام جلو بروم. شعرهای آقای مسیح همینطوری روی کتاب بینظیر است و هیچی نمیخواهد. من از این بابت ترس داشتم که شعر را خراب نکنم. در حال حاضر مثلاً شعرهای بزرگ را برمیدارند و با آنها یک کارهای عجیبوغریبی میکنند که شما از شنیدن آن شعرها یکجوری میشوید. یعنی موسیقیها اینقدر شعر را خراب کردهاند. از این موضوع میترسیدم که خدایی نکرده من هم این کار را انجام ندهم و به همین جهت هدفم این بود تا کلمه به کلمه را درست دربیاورم. آقای مسیح روز رونمایی آلبوم راجع به وزنی که داخل شعر سپید است صحبتهای زیادی کرد. من در موسیقیها دارم با وزن خود کلمه جلو میروم چون شعر سپید وزن عروضی ندارد و من مجبور هستم کلمه را ببینم. حالا برداشتی که من از آن مفهوم دارم شخصی است و آن برداشت را وارد موسیقی میکنم. احتمالاً جاهایی را که دوست دارم بولدتر میکنم. ماجرای اصلی مبهم بودن آثار بود. وقتی شما کلمه به کلمه جلو میروید دوست دارید کلمهها مفهوم بزرگتری داشته باشند و این مسئله باعث میشود که در بعضی جاها رمزآلود و مبهم باشد. مثلاً میگویید این کلمهای که در این کاراکتر ملودی آمد میخواست چه چیزی را به من بگوید؟ و بعد مجبور میشوید اثر را دوباره گوش کنید. من مدتها دوباره شعر آقای مسیح را میخواندم. بعضی از آثار بسیار مفهومی هستند و شما بهعنوان شنونده حتماً باید برای آن زمان بگذارید. من در مورد آلبوم "به نام آب" میگویم اگر قرار باشد این آلبوم را یکبار گوش کنیم احتمالاً میگوییم به درد نخواهد خورد. امیدوارم که این آلبوم شنیده شود. برای این ماجرا شاید بهتر باشد که مخاطب چند بار آن را گوش بدهد.
برنامهتان برای آینده چیست؟
آلبوم بعدی را بسیار زود شروع میکنم. آلبوم بعدی من شکل همین آلبوم است و قرار است دوباره با آقای مسیح کار کنم. ماجرای کنسرت داستان طولانیتری دارد و هنوز نمیدانم چه زمانی کنسرت برگزار خواهم کرد. اگر بتوانم یک تهیهکننده پیدا کنم حتماً کنسرت هم خواهم گذاشت ولی اگر پیدا نکنم آلبوم بعدیام را پیش میگیرم.
فکر نمیکنید اگر بخواهید با آقای مسیح کار کنید ممکن است به ورطه تکرار بیفتید؟
خطری که ما را تهدید میکند این است که آلبوم بعدی هم مثل همین آلبوم شود. حس شخصی من این است که این نوع کاراکتر موسیقی و شعر حالا حالاها جا دارد که حتی تکرار شود، اما برای اینکه از این اتفاق جلوگیری کنیم حتماً باید یک فکر دیگری کنیم و در تمام زمینهها تغییر داشته باشیم تا کار را جذابتر کنیم. حتی شاید خود کاراکتر کلام را عوض کنیم. آقای مسیح کتابهایی دارند که کاراکتر کلامشان باهم متفاوت است و شاید ما به سراغ آنها برویم. اما آلبوم بعدی قطعاً با همین مجموعه تولید میشود و من بهعنوان آهنگساز، تنظیمکننده و خواننده و آقای مسیح بهعنوان شاعر در آلبوم حضور دارند.
در حال حاضر شرایط انتشار آلبوم بسیار سخت است و معمولاً خوانندهها ترجیح میدهند آثارشان را بهصورت تکآهنگ منتشر کنند. در این شرایط چه انگیزهای باعث شد که شما تصمیم بگیرید آلبوم منتشر کنید؟
آلبوم "به نام آب" اولین محصول رسمی و بزرگی بود که من ارائه دادم و قطعاً نمیخواستم ساده از روی آن بگذرم چون برایم خیلی مهم و عزیز بود. به همین خاطر مجبور شدم خودم برای آن هزینه کنم، هرچند کار خیلی سختی بود. البته ما از طرف برادر همسرم که گرافیست آلبوم هم بودند حمایت میشدیم، اما بههرحال کار سختی بود چون ما تهیهکننده نداشتیم. حتی ناشری هم نبود که قبول کند انتشار آلبوم را بر عهده بگیرد. بههرحال "به نام آب" برای من مهم بود و زحمت زیادی برایش کشیده بودم. دو سال و نیم برای این مجموعه زحمت کشیدم و برایش اشک ریختم و خندیدم و طبیعتاً وقتی همچین آلبومی قرار باشد پخش اینترنتی شود، آدم اذیت میشود. من الآن حداقل میگویم کاری که میخواستم را انجام دادم. به نظر من برای اولین آلبوم انتخاب درستی بود.
برنامهای برای انتشار تکآهنگ ندارید؟
تکآهنگ هم منتشر میکنم همانطور که قبلاً هم منتشر میکردم اما هدف اصلی دوباره آلبوم است. حتماً دوباره ریسک انتشار آلبوم را میپذیرم. اینطور کارها چون خودش بزرگ است آدم دوست دارد پخش و انتشارش هم خوب باشد و صرفاً به صورت مجازی و اینترنتی پخش نشود.
در پایان اگر صحبتی باقی مانده است بفرمایید.
در پایان میخواهم از برخی همکاران که در تولید آلبوم "به نام آب" کمکم کردند تشکر کنم. نوازندههای آلبوم زحمت بسیاری کشیدند. آرش شعیب و محمد فرمانیان بهعنوان هنرمندانی که میکس و مسترینگ قطعات آلبوم را برعهده داشتند نیز زحمت زیادی کشیدند و برای بهتر شدن کار وسواس زیادی به خرج دادند، اما من در کل آلبوم یک مشاور داشتم که اگر سواد، حس و علم ایشان نبود، آلبوم "به نام آب" این شکلی نمیشد. ایشان خانم عادله لطفی همسر من هستند. خانم لطفی واقعاً مشاور واقعی من هستند. من اگر آلبوم را برای ادیت و ویرایش پیش هر استاد یا آهنگسازی میبردم، به نظرم جذاب نمیشد چون این دوباره به همان صحبتم برمیگردد که حتماً باید حس و حالم یکی باشد. به همین خاطر خانم لطفی من را از هر نظر ساپورت کردند، به ویژه در بحث فنی ماجرا. ایشان فوق لیسانس آهنگسازی دارند و خیلی هم کارشان درست است. از خانم لطفی و بقیه عزیزانی که من را در تولید آلبوم "به نام آب" کمک و همراهی کردند تشکر میکنم.