سرویس موسیقی هنرآنلاین: با اینکه سن زیادی ندارد اما سابقه و تجربه کاریاش بهقدری خوب است که تا چندی دیگر باید او را استاد صدا زد. امین غفاری نوازنده ویولن که با همکاری در ارکستر سمفونیک قدرت خود را به نمایش گذاشت و با برگزاری کنسرتهای مستقل به اوج رسید.
او چندی پیش در تالار وحدت با همراهی یک ارکستر فیلارمونیک از آذربایجان کنسرت خود را برگزار کرد و استقبال از این اجرا بهقدری بود که غفاری را وادار کرد برای محرم و صفر به فکر تمدید آن باشد.
آقای غفاری، لطفاً در ابتدا از آخرین کنسرتتان و همکاری با گروه باکویی بگوئید.
پس از اجرای چند کنسرت و ضبط اثر در استودیو، ارکستر فیلارمونیک باکو از من دعوت به همکاری کردند. فیلمهای این گروه ارکستر را دیدم و قرار شد بهاتفاق هم در تهران و هم باکو کنسرتی را برگزار کنیم. پروسه بلندمدتی هم به لحاظ هزینه و اخذ مجوز از وزارت ارشاد برای مذاکره طی شد که البته گروه فیلارمونیک باکو هم سیوچند نفره بودند و در نهایت نیمی از کنسرت با اجرای این گروه و نیم دیگر با اجرای من همراه شد. بسیار خوشحالم که اجرای خوبی داشتیم و بازخورد رسانهها هم بسیار عالی بود. در پی اجرای این کنسرت، اساتیدم همچون آقایان رحیمیان، شهداد روحانی و لطفی به بنده لطف داشتند و در همین فرصت از این عزیزان تشکر میکنم.
آشنایی شما با این گروه موسیقی خارجی، ماحصل چه اتفاقاتی است؟
فیلمهای آثار من در شبکههای اجتماعی متعدد منتشر شده است و همین فضای مجازی، زمینه آشنایی من با این گروه را فراهم کرد. البته اوج گرفتن کنسرتهای من در سال گذشته به میزبانی تالار وحدت و برج آزادی و البته جشنواره فجر هم مزید بر علت بود. در همان بحبوحه بود که پیشنهاد همکاری به من داده شد. نقش سوشیال مدیا و رسانه را در تحقق این امر بسیار مؤثر میدانم. کنسرتی که ما با گروه فیلارمونیک باکو داشتیم با تجربههای قبلی من تفاوتهایی داشت. کنسرتهایم تا پیش از این وجهه پاپ کلاسیک پررنگی داشت و نورپردازیها در اجرای تالار وحدت بهخوبی گواه این موضوع است، اما در این تجربه تلاش کردم فضای کاریام بیشتر به سمت کلاسیک متمایل شود و این ظرفیت وجود داشت که بیشتر به سمت اجرای قطعات کلاسیک روم و در نهایت قطعاتی همچون روندو کاپریچیو و مونتی اجرا شد. بنا دارم پس از ماه محرم و سفر تور کنسرتی خودم را با تکیه بر موسیقی فیلم و کلاسیک در شهرهای مختلف کشور دنبال کنم. البته امیدوارم در سالهای آتی با شکلگیری یک گروه کنسرت، موفق به اجرا در سالنهایی همچون برج میلاد شوم.
آیا تغییر سبک نوازندگی ویولن از پاپ کلاسیک به کلاسیک در همکاری با گروه ارکستر فیلارمونیک باکو برایتان ریسک در کار حرفهای محسوب نمیشد؟
تحصیلات من در هنرستان موسیقی و دانشگاه تهران معطوف به موسیقی کلاسیک بود و اتفاقاً اجرای پاپ کلاسیک سال گذشته ریسک محسوب میشود. البته من ویولن را با ویولن ایرانی آغاز کردم، اما با سایر تجربیاتم چه در ایران و چه در خارج از کشور در زمینه موسیقی کلاسیک پیش رفتم. در حقیقت برایم سخت بود که بخواهم با درام یا گیتار بیس روی صحنه بیایم. تا قبل از کنسرت سال گذشته از این موضوع هراس داشتم چون آن تجربه یا صفر بود یا یک. یا همه از دیدن و شنیدن آن لذت میبردند یا نگاه کاملاً نقادانه به آن وارد میساختند که البته خوشبختانه انتظار غیرقابلتصوری هم از سوی اساتید موسیقی و هم اصحاب رسانه از اجرایم شد. البته در پاسخ به این پرسش باید بگویم که تمام ستارههای جهان در عرصه موسیقی بر این زمینه متفقالقول هستند که در کار موسیقی چندان نباید بر یک سبک متعصب بود. یعنی افراد و گروههایی مانند ارکستر فیلارمونیک برلین که خیلی جدی در این حوزه کار میکنند، به شکل ناگهانی در یک تجربه موسیقی کارتون "تام و جری" را اجرا میکنند یا موسیقی فیلمهایی با سازهای همچون گیتار و درام به منصه ظهور میرسانند. رویه من این است که با سبکهای مختلف کار کنم. در آینده قصد انتشار ویدئو کلیپی در مدح سرزمینمان ایران را دارم که بنا دارم به دور از سبک پیور کلاسیک، از موسیقی کشور بهخوبی بهره گیرم. ریسک کنسرت امسال به جهت مسائل صرف هزینه بود. زمانی باید ارز خریداری میکردیم که کشورمان در شرایط مساعدی به لحاظ اقتصادی به سر نمیبرد، اما خوشبختانه مشکل خاصی در این زمینه پیش نیامد.
آیا در اجراهای خود مشکل اسپانسر هم دارید؟
بله. همه گروهها و حتی سلبریتیهای عرصه موسیقی هم در حد و اندازه خود، مشکل جذب اسپانسر دارند. البته تاکنون شرکتهای بزرگ در زمینه حمایتهای مادی و معنوی با من همراه شدند. بهطور مثال وقتی یک مجموعه بلیت کنسرت من را برای کارمندان خود خریداری میکنند این حرکت نشان از حمایتی معنوی برای من دارد و برای یک هنرمند بیکلام همین نوع حمایت هم بسیار ارزشمند است، اما اسپانسری به شکل ثابت تاکنون نداشتهام و چه کنسرتها و چه ویدئو کلیپهایم با تکیه بر هزینههای شخصی به نتیجه رسیده است. امیدوارم شرایط بهگونهای پیش رود که اسپانسرها برای همراهی با گروههای عرصه موسیقی از خود رغبت نشان دهند و زنجیر ارتباطی میان مجری و حامی اثر برقرار شود.
به نظر میرسد نقش شما در زمان اجرای کنسرت در قیاس با سایر همراهانتان بر روی استیج پررنگتر است. آیا این خواست خودتان بوده یا به رپرتوار اجرا بازمیگردد؟
برای تمام موضوعات در این جهان الگویی وجود دارد. بهطور مثال وقتی شما میگویید نوازنده ویولن، ناخودآگاه نام 10 نوازنده چیرهدست و متبحر این عرصه به ذهنتان خطور میکند و در مرحله بعد دوست دارید که شبیه به یکی از آنها بنوازید و از جایی به بعد راه خودتان را پیدا خواهید کرد. در تمام کنسرتهای جهان چه خوانندهمحور و چه نوازندهمحور، وقتی نام یک سولیست بر روی کار وجود دارد، طبیعی است که نگاه مخاطب بیشتر بر روی آن فرد است. این امری طبیعی است البته تغییرات در قطعات کنسرت ممکن است جهت توجه را به سمتی دیگر سوق دهد. استارهای بزرگ ویولن در جهان وقتی بهاتفاق گروه روی صحنه میآیند، تمام نگاهها و دوربینها به سمت آنهاست. گروه من هم اعضای مشخصی ندارند، اما تلاش کردم در تمام بخشها بهترینها را به گروهم دعوتم کنم و از این لحاظ خدا را شاکرم.
به برپایی تور کنسرت پس از ماههای محرم و صفر اشاره کردید. قصد برپایی کنسرت در چه شهرهایی را دارید؟
پیش از این در شهرهای اصفهان و بجنورد اجراهایی داشتهایم و برای پس از این ماهها، قصد برپای کنسرت در شهرکرد، شیراز و اهواز را داریم. مجدد در اصفهان هم اجرا خواهیم داشت. البته با توجه به ترافیک اجراهای کنسرت با پایان ماههای محرم و صفر به ویژه کنسرتهای پاپ، باید از هماکنون برنامهریزی لازم را داشته باشیم.
علت جدا شدن شما از ارکستر سمفونیک چه بود؟
جدایی در کار نیست بلکه به دلیل مشغله فراوان کمی فاصله گرفتم اما همکاریهای همچنان پابرجاست. از زمانی که آقای روحانی مدیر هنری ارکستر سمفونیک شدند، پس از آشنایی با من و در نخستین همکاری، کنسرتو ویولن خاچاطوریان را اجرا کردم که تجربه و رزومه بسیار خوبی برایم بود. پس از آن درگیر گذراندن دورههایی در خارج از کشور و کنسرتهای خودم شدم. در سفر اخیرم به جمهوری چک و همکاری با یک گروه ارکستر، شرایط بهقدری آسان و بدون فکر اضافه و حاشیهای مانند اینکه نور، صدا و سالن به چه سرانجامی رسید، برایم سپری شد که بههیچوجه قابل قیاس با تجربههای داخل ایران نبود. ایکاش مراکزی همچون بنیاد رودکی یا سازمانهای متولی در این زمینه اگر میبینند هنرمندی از کشور قصد اجرای کنسرت دارد او را بیش از پیش مورد حمایت قرار دهند. در مجموع به دلیل مشغلههایی که داشتم نتوانستم بهعنوان سولیست ارکستر سمفونیک را همراهی کنم البته مذاکراتی برای همراهی با اجراهای این گروه پس از ماه محرم و صفر داشتهام.
بهعنوان یک مدرس در آموزشگاه شخصی خود، نقش آموزش را در عرصه موسیقی چگونه ارزیابی میکنید؟
اهمیت و جایگاه آموزش در حیطه موسیقی انکارناپذیر است و طی سفرهای خارجی، یکی از مهمترین وجوه تمایز و تفاوت میان موسیقی ایران و جهان را در همین امر آموزش دیدم. ما در ایران سیستم آموزشی مناسب نداریم و ترتیب درستی در زمان تدریس مباحث از سوی بسیاری از مدرسان رعایت نمیشود. یک سیستم بینالمللی به نام "واگنر IME"در جهان وجود دارد و اکثر نوازندگان بزرگ دنیا از سنین کودکی با این سیستم آشنا میشوند. سعی داشتم این سیستم را وارد ایران کنم و حداقل نوازندگان ویولن از این منطق در مسیر آموزش بهره گیرند.
شما در هنرستان و دانشگاه موسیقی خواندهاید و به شکل آکادمیک ویولن را فرا گرفتهاید. به نظر شما آموزشگاهها در مسیر تدریس پیشرو و اثرگذارترند یا دانشگاهها؟
سیستم آموزشگاهها متفاوت است و همین مسئله سطح کیفی کار آنها را متغیر میسازد. در دانشگاهها هم اگر دانشجو درصدد کسب دانش و مهارت باشد خوراک لازم هم بهواسطه منابع و هم اساتید متخصص وجود دارد. همهچیز به خودِ فرد بستگی دارد و اگر به میزان لازم تلاش کند آنچه را که باید درخواهد یافت. دانشگاههای ما باید از ظرفیتهای اجرایی کشور استفاده کنند؛ هرچند یکی از رسالتهای دانشگاه آکادمیک بار آوردن دانشجو و هنرجویان است، اما به هر حال یک موزیسین پس از آموزش باید تواناییهای لازم برای اجرا در صحنه را هم داشته باشد. دانشگاههای برند ایران قدرت خوبی در تمام این زمینهها دارند.
چه شد که به سراغ ساز ویولن رفتید؟
من موسیقی را با سنتور آغاز کردم و از 7 سالگی این ساز را مینواختم. ویولن را از همان دوران بسیار دوست داشتم و کمکم با ورود به یک گروه، از سرپرست آن مجموعه خواستم که ساز ویولن را هم به من آموزش دهد و کمکم بهعنوان نوازنده ویولن آن گروه مشغول به فعالیت شدم. من به دلیل شغل پدرم یعنی کشتیرانی از حدود 3 تا 8 سالگی در بندرعباس زندگی کردم و در همان دوران با ویولن آشنا شدم. سپس به تهران آمدیم و من ضمن مشورت با خانم قنبری مهر، برای تحصیل در زمینه موسیقی وارد هنرستان موسیقی شدم.
به چه سازهایی تسلط دارید؟
ویولن ساز اصلی من است و سنتور هم بهعنوان یک ساز مهم در موسیقی ایرانی مینوازم.
بسیاری از نوازندگان علاقه بسیاری به کسب تجربه در زمینه خوانندگی دارند. آیا شما تمایلی به این کار دارید؟
در حال حاضر خیر. البته گاهی به ذهنم خطور میکند که چنین کاری را انجام دهم، اما راهی که انتخاب کردم چنین گزینهای در آن نمیگنجد. یکی از هدفهای من مطرح کردن موسیقی بدون کلام در میان مردم است و ورود من به عرصه خوانندگی با این هدف تناقض دارد. موسیقی بیکلام در تمام دنیا پرطرفدار است، اما این تعداد در ایران به یک صدم هم نمیرسد. البته در تمام جهان موسیقی با کلام طرفداران بیشتری دارد.
ویولن از سازهایی است که متأسفانه برای نوازندگان مشکلات و عارضههای جسمی بسیاری به دنبال دارد. آیا این مسئله برای شما تاکنون پیش آمده است؟
این معضل در تمام عرصهها مطرح است بهطور مثال در میان تنیسبازان بیماری با عنوان "سندروم تنیسبازان" وجود دارد که وقتی شما مدت زیادی به این ورزش مشغول باشید دچار این مشکل خواهید شد. بیشترین عارضه برای تمام سازها مشکلات ناشی از اشتباهات نوازنده در زمان نشستن یا نحوه قرارگیری شانههاست. نوازنده اگر درست و اصولی ساز بزند و نکات را رعایت کند کمتر دچار عارضه میشود. البته ورزش هم بسیار مؤثر است، بدن انسان را قوی میکند و به عقیده من یک نوازنده باید در کنار کار موسیقیایی خود به ورزش هم اهمیت دهد.
انتخاب رپرتوآرهای شما در زمان اجرای کنسرت شخصی است یا در این زمینه با افرادی مشورت میکنید؟
با دوستانم مشورت هم میکنم، اما بیشتر از تجربههای خارجی ایده میگیرم. شما با مشاهده آثار خارجی، جرئت انجام برخی تجربههای جدید را پیدا میکنید. البته نظرات خودم هم در کنسرتها وارد بود، اما بیشتر بر مبنای ایده گرفتن از تجربیات خارجی رپرتوارها را نهایی میکردم.
نواختن موسیقی سریال "بازی تاج و تخت" ایده خودتان بود یا به پیشنهاد فرد دیگری این کار را در کنسرت خود انجام دادید؟
به عقیده من نوازنده باید موقعیتسنج باشد. من این سریال را ندیدهام اما بارها و بارها موسیقی این اثر را شنیدهام و همیشه به این فکر کردم که چطور ممکن است موسیقی یک اثر تا این اندازه شنیده شود و مورد توجه و استقبال قرار گیرد. البته دیده بودم که در کنسرتهای خارجی هم این موسیقی نواخته شود. البته نوازنده این موسیقی هم ایرانی آلمانی است و همین مسئله من را برای نواختن آن اثر ترغیب کرد.
و سخن پایانی...
ابتدا از حمایت رسانه شما برای همراهی در راستای برداشتن قدمهای نخست در مسیر کار حرفهایام بسیار سپاسگزارم. در ادامه دلم میخواهد اشارهای به تجربه اجرای کنسرت در جمهوری چک داشته باشم. یکی از اساتیدم آقای ایگور پتروشوسکی. در خارج از کشور که همواره به من لطف داشتهاند و تا جای ممکن با کنسرتهایم همراهی میکردند، من را به یک مدیر در اروپا معرفی کردند و من هم طی سفری به وین ملاقاتی با ایشان داشتم. این مدیر من را به یک فستیوالی معروف در جهان به نام "کروم لوو میوزیک فستیوال" معرفی کردند و من هم به دعوت آن فستیوال با یکی از ارکسترها به نام "ارکستر مجلسی سوکل" همراه شدم و سولو نواختم. به دلیل کیفیت بالای رویداد، باورم نمیشد که قرار است با این ارکستر سولو بنوازم. خوشحالم که به نمایندگی از ایران و در حد و اندازه خود برای کشورم حرکتی انجام دادم و امیدوارم این تجربیات بینالمللی همچنان ادامه داشته باشد.