سرویس موسیقی هنرآنلاین: موسیقی بانوان و فعالان این عرصه همیشه جزو مظلومترینهای این هنر بودهاند. در این میان، گروه نوشه به سرپرستی نیوشا بریمانی با وجود سختیهای فراوان همچنان به حیات خود ادامه میدهد.
بریمانی از 10 سالگی به یادگیری کمانچه مشغول شد و زیر نظر اساتیدی همچون کامکار و فرج پوری تعلیم دید. او به عنوان نوازنده در آلبومهای دیگران نقشی پررنگ داشته است. گروه نوشه قرار است 12 مرداد روی صحنه برود. به همین بهانه با بریمانی گفتوگو کردهایم.
خانم بریمانی در مورد اجرای جدید گروه نوشه بگویید.
ما 12 مرداد کنسرتی را در تالار وحدت برگزار میکنیم که حدود 90 نوازنده خانم در آن حضور دارند. خوشبختانه این کنسرت هم مانند کنسرتهای قبلیمان با استقبال بینظیری از طرف خانمها روبرو شده است. ما در این کنسرت دوباره آثار قدیمی را بازخوانی میکنیم ولی سعی داریم از کنسرت بعدی که دیماه امسال برگزار میشود، قطعات جدید را اجرا کنیم. همانطور که مطلع هستید، هیچ خواننده خانم نمیتواند قطعه جدیدی تولید کند و به گوش مخاطبان برساند. بنابراین مجبوریم از همکاران خودمان اجازه بگیریم که بعضی آثارشان را اجرا کنیم. تا به حال توانستهام اجازه اجرای آثار گروه دارکوب را از آقای همایون نصیری و اجازه اجرای چند قطعه را از علی زندوکیلی بگیرم. این اتفاق برای من باعث خوشحالی است. واقعاً این دو نفر تنها کسانی بودند که در این شرایط حامی موسیقی بانوان شدند. آنها پیشنهاد من را بدون هیچ چون و چرا پذیرفتند. جدیداً دفتر موسیقی اعلام کرد دیگر نمیتوان آثار قدیمی را بازسازی کرد. شخصاً به خود بنده اعلام شد که نمیتوانیم آهنگهای قدیمی را بازخوانی کنیم. بعد گفتند میتوانید بازخوانی کنید ولی باید اجازه آثار را بگیرید. البته همچنان اجازه بازخوانی آثار بسیاری از هنرمندان را نمیدهند. مثلاً ما اگر بخواهیم قطعهای از استاد انوشیروان روحانی را بازخوانی کنیم، این اجازه را نداریم که اسمی از ایشان بیاورم. الآن شرایط به گونهای شده که میگویند باید قطعات جدید بسازید. ما از خدایمان است که قطعه جدید بسازیم ولی وقتی شنونده نمیتواند با شعر و صدای ما ارتباط بگیرد، چطور راضی میشود که بلیت کنسرت ما را بخرد؟ بلیتهای کنسرت هم نسبت به شرایط بد اقتصادی، قیمت خیلی بالایی دارند.
خیلی خوشحالیم که مردم در این شرایط هم ما را حمایت میکنند و به کنسرتمان میآیند. ما به جز موسیقی و اجرای کنسرت کار دیگری نداریم. اخیراً بعضی از همکارانمان به خاطر شرایط بد اقتصادی کنسرتشان را لغو کردند، اما من نگاه دیگری به این مسئله دارم. موسیقی شغل ما است، چرا باید رهایش کنیم؟ مگر یک پزشک در شرایط بد اقتصادی، مریض خودش را رها میکند؟ من اگر این کار را تعطیل کنم عملاً 90 نفر نوازنده و به اضافه گریمورها و خبرنگاران هم بیکار میشوند. همه این افراد برای شاخه کاریشان زحمت کشیدند و دوست ندارند همچین اتفاقی بیفتد. ما در کارمان جدیت داریم و به عنوان "فان" به آن نگاه نمیکنیم. تا جایی که در توانمان باشد، حضور خواهیم داشت و امیدواریم مردم هم ما را بپذیرند و دوست داشته باشند. ما میخواهیم به مخاطبانمان آرامش و شادی بدهیم و امیدوارم این اتفاق بیفتد.
اشاره کردید که یک کنسرت هم در دی ماه خواهید داشت. آن کنسرت هم ویژه بانوان است؟
بله. ما سعی میکنیم گروه نوشه را به جایی برسانیم که هر دو ماه یکبار یک کنسرت ویژه بانوان برگزار کنیم. پس از خانم سیمین غانم، گروه نوشه بیشترین اجرای بانوان را دارد و ما از این بابت خدا را شکر میکنیم. میخواستیم دو ماه بعد از کنسرت مردادماه هم اجرا داشته باشیم ولی به دلیل تقارن با ماه محرم و صفر تصمیم گرفتیم این کنسرت را به دیماه موکول کنیم.
همکاری گروه نوشه با احسان کرمی چطور شکل گرفت؟ چقدر از این همکاری راضی هستید؟
ما یک گروه هستیم که اجراهایمان به دو شکل برگزار میشود؛ بعضی اجراها برای تماشاگران خانم و آقا برگزار میشود و بعضی از اجراها فقط ویژه بانوان است. ما قبلاً گروهی با آقای نیما رئیسی داشتیم که پس از دو اجرا فهمیدیم با هم تفاهم کاری نداریم. ذهنیتهای ما نسبت به پیشرفت و کار جور در نمیآمد و در نهایت تصمیم به قطع همکاری گرفتیم. امیدوارم آقای رئیسی همیشه موفق باشند. بعد از ایشان ما به دنبال خوانندهای بودیم که هم چهره باشد و هم خواننده خوبی باشد. با آقای کرمی آشنا شدم و همان ابتدا برایشان پیغامی فرستادم که یک قرار کاری بگذاریم. در همان قرار اول به توافق رسیدیم و شروع به همکاری کردیم. آقای کرمی واقعاً خواننده توانمندی هستند. ما در کار و تمرین با آقای کرمی هیچ مشکلی نداشتیم چون ایشان انسان خیلی باهوشی است. موزیسینهای ما ابتدا نسبت به گروه دافعه داشتند ولی وقتی آقای کرمی آمد، دیدند که چقدر همه چیز خوب است. آقای کرمی مجری توانمندی هم هستند و به خوبی میتوانند از پس اجرای روی صحنه بر بیایند. حدود دو سال است که همکاری خودمان را آغاز کردهایم و تا 6-5 سال دیگر هم قرارداد داریم. تا زمانی که با هم خوشحال باشیم، همکاریمان را ادامه میدهیم. ما دوست داریم که آقای کرمی همچنان در کنار ما حضور داشته باشند.
قرار بود آلبوم گروه نوشه با صدای احسان کرمی منتشر شود. تکلیف آن آلبوم چه شد؟
آلبوم ما با آقای کرمی هشت ماه است که آماده شده و مجوزهایش هم صادر شده است ولی دوست داریم این آلبوم همزمان با کنسرتمان منتشر شود. ما فعلاً به دنبال سالن اجرا هستیم. متأسفانه در سالنها یک مافیایی وجود دارد که باعث شده به ما فرصت اجرا در برج میلاد و سالن میلاد نمایشگاه نرسد. ما مجوز اجرای کنسرت هم داریم و فقط به دنبال زمان اجرای آن هستیم. به احتمال خیلی زیاد اجرای این کنسرت هم به بعد از ماه محرم و صفر موکول میشود چون ما ترجیح میدهیم کنسرتهایمان با هم اتفاق بیفتد.
با وجود مشکلاتی که برای فعالیت بانوان در زمینه موسیقی وجود دارد، چه چیزی شما را وادار میکند که این مسیر را ادامه بدهید؟
زحمتهایی که تا الآن کشیدهام! من ۳۴ سالم است ولی از ۱۱ سالگی وارد هنرستان موسیقی شدم. شاید شش سال اولش هدفمند نبود و نمیدانستم قرار است به کجا برسم ولی از ۱۶ سالگی کم کم وارد بازار کار شدم و آرزو داشتم روی صحنه بروم و بنوازم. خدا را شکر میکنم که الآن توانستهام حداقل ۹۰ خانم را دور هم جمع کنم و یک گروه تشکیل بدهم. کار کردن با خانمها و دور هم جمع کردنشان خیلی کار سختی است. خیلی خوشحالم از اینکه با کسانی همکاری میکنم که همه حرفهای هستند. ما حدود ۱۲ یا ۱۳ سال است که با هم کار میکنیم و من فکر میکنم تنها گروه موسیقی باشیم که اعضایش تغییری نکرده است. به همین خاطر از همه بچههایی که کنار ما حضور دارند، تشکر میکنم. ما در گروهمان نوازندههای کاربلدی مثل خانم مینو قاسمپور را داریم که تجربه خیلی بیشتری از من دارند. حضور چنین افراد با تجربهای در گروه باعث افتخار من است. دوست ندارم شعار بدهم ولی همیشه کار کردن در بدترین شرایط، کار را برایم جذابتر میکند. سعی میکنم قانون را رد نکنم ولی اگر چیز بیمنطقی گفته شود، قطعاً کنار نخواهم آمد.
در این مدت هیچوقت به فکر مهاجرت نیفتادید؟
من 10 سال پیش مهاجرت کردم ولی خیلی زود برگشتم چون دیدم آنجا نمیتوانم پیشرفت کنم. نهایت پیشرفتی که میتوانستم بکنم این بود که در خانه فرهنگ و هنر ایرانی تدریس کنم و یا چند اجرا برگزار کنم. در ایران بیشتر میتوانم فعال باشم. وقتی اینجا فعال باشم، میتوانم با هنرمندان خارج از کشور هم همکاری کنم. الآن هفت سال است که دارم با یک گروه اروپایی کار میکنم و به ایتالیا میروم و میآیم. میتوانستم کلاً بروم آنجا کار کنم ولی من ایران را دوست دارم و سعی میکنم شرایطش را بپذیرم. الآن خیلی خوشحالم که یک گروه 90 نفره دارم که هر دو ماه یکبار میتواند اجرایی برای 700 خانم در تالار وحدت داشته باشد. شما در خیلی از گروههای مختلط هم نمیبینید که سالن 700 نفره را پر کنند. خوشحالم که الآن حمایت مخاطبان را با خودمان داریم. کاری که ما انجام میدهیم، 100 صد درصد سخت است ولی همکاریای که با ما میشود، شاید 20 درصد باشد. اصلاً همکاری نمیکنند. من همیشه گفتهام همینکه برای گروههایی مثل گروه ما هیچ سدی نگذارند، باید خوشحال باشیم. غیر از شورای موسیقی که همکاری خوبی با ما دارد، همکاری خاص دیگری با ما نمیشود.
جمع کردن نوازندههای برجسته خانم در کنار هم کار سختی نیست؟
من با خانم مینو قاسمپور 16 سال است که ارتباط خانوادگی دارم. ایشان مثل مادر دوم من است. در مورد عسل ملکزاده هم همینطور. اولین همکاری من با عسل ملکزاده اینطوری شکل گرفت که به گروه "آوای مهربانی" معرفیاش کردم چون من تقریباً 9 سال با "آوای مهربانی" کار میکردم. بعد با هم در یک گروهی که برای همسر سابق خانم شهرام ناظری بود، کار کردیم و در اروپا تور کنسرت برگزار کردیم. بعد از آن خانم ملکزاده در همه گروههایی که من رهبر ارکسترش بودم، حضور داشت. بسیار خانم با اخلاقی است و مسلماً اخلاق است که شما را در گروهها نگه میدارد. نوازنده خوب خیلی زیاد است ولی بعضی از آنها به لحاظ اخلاقی نمیتوانند کار گروهی را بپذیرند و با گروه همکاری کنند. در گروه من هم یک نفر همچین مشکلی داشت که آن آدم حذف شد. بقیه کماکان هستند و در این 10-12 سال هیچ مشکلی پیش نیامده است.
اجرای قبلیتان با خانم بهاره منصوری بود که بعد این همکاری قطع شد. علتش چه بود؟
ما سه اجرا با هم داشتیم ولی بعد تفاهم کاری نداشتیم. ایشان بسیار خواننده توانایی هستند ولی تصمیم گرفتیم که دیگر با هم کار نکنیم.
یکی از اجراهایتان در فرهنگسرای نیاوران مصادف با درگذشت آقای ناصر فرهودی شد. با توجه به اینکه همسر ایشان (مینو قاسمپور) عضو گروه شما است و خود ایشان هم خیلی حمایت معنوی از گروه شما داشتند، تصور بر این بود که آن اجرا لغو میشود ولی شما اجرا را لغو نکردید و در یک شرایط خاصی روی صحنه رفتید. در مورد آن اجرا توضیح بدهید.
تصمیم جمعی بود که آن کنسرت برگزار شود. یک اتفاق بدی افتاده بود ولی ما داشتیم با کسی کار میکردیم که ایشان هیچ گناهی در این قضیه نداشت. آن شخص سرمایهاش را گذاشته بود که این کنسرت روی صحنه برود. من این موضوع را به دید کار دیدم. خانم منصوری خیلی لطف کردند و گفتند اجرا را کنسل کنیم ولی من گفتم بهتر است برویم اجرا کنیم. ما از خانم قاسمپور اجازه گرفتیم و آن اجرا را روی صحنه بردیم. مسلماً حال بچهها خوب نبود. آقای فرهودی برای من عزیز دل بودند و تمام کارهای من با مشورت ایشان انجام میشد. میتوانم بگویم به قدری به آقای فرهودی اعتماد داشتم که بدون مشورت با ایشان اصلاً آب هم نمیخوردم. به هر حال ما به آن کنسرت به شکل کار نگاه کردیم و دیدیم از لحاظ حرفهای نمیشود 260 بلیت را کنسل کرد. شاید آن خواننده نتواند آن بلیتها را در یک زمان دیگری بفروشد و ضرر خیلی بدی بدهد. به همین خاطر ما تصمیم گرفتیم آن اجرا را داشته باشیم.
شما در حوزهای کار میکنید که در آن رقابت زیاد است و حتی گاهی این رقابت نا سالم است و ما میبینیم که بعضیها دوست ندارند موفقیت همکارانشان را ببینید. با این شرایط چطور کنار آمدهاید؟ تا کنون به این برخوردهاید که در قبال شما کارشکنی صورت بگیرد؟
بله. در دفتر موسیقی به من میگویند که شما شاکی خصوصی دارید. میپرسم شاکی خصوصی کیست؟ میگویند همکارانتان! همیشه هم جوابشان به ما این است که شما هم از آنها شکایت کنید. من اصولاً این را دوست ندارم. به این اعتقاد دارم که وقتی شما شاکی زیاد پیدا میکنید، پس مطمئناً دارید راهتان را درست میروید. من امیدوارم همه کار کنند و موفق باشند. تا به حال با کسی دشمنی نداشتم و ندارم. اگر کسی هم از من ناراحت است، ترجیح میدهم که بیاید به خودم بگوید. اگر من اشتباه کرده باشم، صد درصد عذرخواهی میکنم.
در ابتدای گفتوگو اشاره کردید که فقط آقای همایون نصیری و آقای علی زندوکیلی با شما همکاری کردند و اجازه اجرای آثارشان را به شما دادند. بقیه موزیسینها چرا همکاری نکردند؟
من هنوز با کسی دیگر صحبتی در این زمینه نکردهام. با همایون نصیری شروع کردم چون میدانستم که حامی ما است و میداند که ما با چه مشکلاتی مواجه هستیم. اینکه گفتند دیگر آثار قدیمی را اجرا نکنید، احساس من این بود که دارند کم کم میگویند اصلاً کار نکنید. این حرف توجیه دیگری برای من نداشت. سوال من این است که آیا آثاری بهتر از همان آثار قدیمی آمده است؟ بهترین خوانندههای ما همچنان دارند همان آثار را اجرا میکنند. مردم آقای سالار عقیلی را بیشتر با همان قطعات دوستشان دارند. مگر میشود آن قطعات را از مردم گرفت؟ حالا چرا اجازه اجرای آن قطعات را در کنسرت بانوان نمیدهند ولی در کنسرتهای مختلط میدهند؟ بعضی قطعات آهنگسازهای قدیمی را قبلاً خوانندههایی اجرا کردهاند که حالا در ایران زندگی نمیکنند. چه اشکالی دارد که این آثار بازخوانی شود؟ آثار عاشقانه هستند و قرار نیست هیچ حرف سیاسیای زده شود. متأسفانه دیگر اجازه آثار پاپ قدیمی در کنسرتهای بانوان را نمیدهند. میگویند باید با کسب اجازه باشد که ما خودمان هم هیچوقت دوست نداریم اثر هیچ هنرمندی را بدون اجازه اجرا کنیم ولی پیدا کردن آن هنرمندان یک پروسهای است که ممکن است ما را شش ماه عقب بیندازد. من میگویم شما لیستی از نشانی هنرمندان به ما بدهید تا ما برای کسب اجازه به آنها مراجعه کنیم ولی این اتفاق نمیافتد.
یکی دیگر از مشکلات کنسرتهای بانوان، ساعت برگزاری کنسرتها است. به خصوص خوانندههای کنسرتهای بانوان اعتراض دارند که اجرا در ساعت 2 یا 3 بعد از ظهر کار مشکلی است. نظر شما در این مورد چیست؟
من مشکلی با این قضیه ندارم و فکر میکنم خیلی هم زمان خوبی است. سر ظهر یک تایم مرده است که خانمها میتوانند بچههایشان را خانه بگذارند و بیایند. من مشکلی با این قضیه ندارم ولی مثلاً میبینیم که تالار وحدت تایم خیلی محدودی به ما میدهد و ما باید سالن را خیلی زود تحویل بدهیم. کاش همانطور که تالار وحدت برای کنسرتهایی که ساعت 9 شب برگزار میشود تا ساعت 12 در اختیار گروهها است، برای اجرای 2 بعد از ظهر هم سالن را تا 5 در اختیار ما بگذارند.
شما چطور وارد موسیقی شدید؟
در خانواده ما کسی رشته تحصیلیاش هنر نبود و فقط پسر خالههای مادرم که برادران درهباغی هستند، مشوق من بودند. من را فرستادند که امتحان ورودی هنرستان را بدهم. مادرم و بقیه فکر میکردند که من رد میشوم ولی خدا را شکر قبول شدم. از 11 سالگی وارد هنرستان موسیقی شدم و موسیقی کم کم از اول و دوم دبیرستان برایم جدی شد. اوایل سازم را دوست نداشتم و میخواستم عوض کنم. آنقدر ساز سختی بود که اصلاً ارتباط نمیگرفتم ولی معلمم آقای سعید فرجپوری باعث شدند که من بمانم و علاقه پیدا کنم. بعد هم وارد دانشگاه عالی موسیقی شدم و رشته تحصیلیام کاملاً شد موسیقی. من تجربه اجراییام خیلی بالا بوده و این باعث شده که بتوانم یک کمی اخلاق حرفهای را یاد بگیرم. همیشه گفتهام که مدیون استاد اردشیر کامکار هستم که واقعاً درس اخلاق به من دادند.
چه شد که تصمیم گرفتید گروه نوشه را تأسیس کنید؟
اولین بار که رهبر ارکستر شدم، 18-19 سالم بود. از گروه "پریشاد" شروع کردم و بعد وارد گروه آوای مهربانی شدم. در گروههای مختلف دیگری هم حضور داشتم تا اینکه رسید به گروه خنیاگران مهر به آهنگسازی آقای بهزاد عبدی. من سرپرست ارکستر خنیاگران مهر هستم که این باعث افتخار من است. همیشه آرزویم بود که در رشته تحصیلیام که موسیقی سنتی بوده است، کار کنم که این اتفاق در گروه خنیاگران مهر افتاد. از 6-7 سال پیش دیگر دوست داشتم که گروه خودم را داشته باشم. از صفر شروع کردم و کم کم جلو آمدم تا اینکه نامزد خودم، آقای پرهام صوفی به عنوان تهیهکننده آمدند پشت قضیه. من آلبوم "نیوش" را تهیه کردم که خیلی آلبوم پرخرجی بود. 85 میلیون تومان سر آن آلبوم هزینه کردم. خیلی خوشحالم چون از دید خودم بهترین شناسنامه را برای خودم تهیه کردم.
تا به حال پیش آمده که به بعضی از هنرمندان خانم داخلی یا خارجی حسادت کنید و دوست داشته باشید کار آنها را اجرا کنید یا بخواهید شبیه آنها باشید؟
نه واقعاً. ما کسی را نداریم که کپیکاری کند و موفق باشد. اما آدم صد درصد ایده میگیرد. ممکن است شما یک اجرای موفقی ببینید و از آن ایده بگیرید. این طبیعی است.
اخیراً خیلی مد شده که خانمهای بازیگر وارد حوزه موسیقی شدهاند. معمولاً صدای خیلی خوبی هم ندارند و فقط به خاطر عشق و علاقهای که دارند برای بانوان کنسرت میگذارند. این به کار شما لطمه نمیزند؟
واقعیت این است که من اینطوری به قضیه نگاه نمیکنم و حتی به نظرم خوب است که مردم همه را ببینند و بعد خودشان انتخاب کنند. کما اینکه الآن موسیقی پاپ ما هم غنی نیست و ما فقط چند خواننده خوب داریم. ما آقای حامی، آقای نیما مسیحا، آقای مانی رهنما و آقای بابک جهانبخش را داریم که موسیقیشان غنی است. الآن موسیقیهایی وارد میشوند که تاریخ مصرف دارند و یک سال بعد هیچ اثری از آنها نمیماند. بنابراین من فکر میکنم در حوزه موسیقی بانوان هم باید صداهای مختلفی بیاید تا خانمها خودشان انتخاب کنند که چه کسی بماند و چه کسی برود. به شخصه از میان خانمهای بازیگر، صدای خانم مرجانه گلچین را خیلی دوست دارم. تنها دو نفر از خانمهای بازیگر که آواز میخوانند، تحصیلات موسیقی را گذراندهاند که یکی خانم مرجانه گلچین است و دیگری خانم شهره سلطانی. واقعاً خوب هستند.
معمولاً خانمهایی که در حوزه موسیقی بانوان کار میکنند به تماشای کنسرتهای همکارانشان نمیروند. دلیلش به همان حسادت برمیگردد؟
البته من دارم این کار را انجام میدهم. من خودم حداقل کسانی که با آنها کار کردهام را به کنسرتهایم دعوت میکنم. مثلاً در 2-3 کنسرت از خانم پریچهر خلوتی و خانم سهیلا پورگرامی دعوت کردم که تشریف بیاورند. هنرمندانی که حداقل یکبار با آنها همکاری کردهام را به کنسرتهای گروه دعوت میکنم چون برایم ارزشمند هستند. درکشان میکنم که دوره آنها چقدر سختتر بوده است. خیلی شرایط بدی را گذراندهاند تا توجه بیشتری بهشان شود. کماکان دارند کار میکنند و کنسرتهایشان برگزار میشود. امیدوارم به همین شکل ادامه بدهند.
بهزاد عبدی یکی از آهنگسازهای برجسته کشور است. به نظر خودتان چه چیزی باعث میشود که همچین هنرمندی با شما همکاری کند؟
همکاری با آقای عبدی باعث افتخار است. نظر لطف ایشان بوده که من را به عنوان سرپرست ارکستر خنیاگران مهر انتخاب کردهاند. گروه خنیاگران مهر را خیلی دوست دارم. واقعاً گروهی است که چیزی کم از گروه آقایان ندارد. این را در اجراهایی که داشته هم ثابت کرده است. ما خیلی خوشحال میشدیم که در گروه خنیاگران مهر که یک گروه نوازندهمحور است، خواننده مهمان هم داشته باشیم که به همین خاطر اجراهایی با آقای محمد معتمدی و آقای وحید تاج داشتیم. کم سعادت بودیم که نتوانستیم در خدمت آقای سالار عقیلی و آقای علیرضا قربانی باشیم. باز هم میگویم که همکاری با آقای عبدی برای من باعث افتخار است. ایشان مثل استاد من هستند و من هر جلسه از ایشان درس میگیرم.
در حال حاضر ما شاهد این هستیم که نوازندهها بار اصلی گروه را به دوش میکشند ولی در نهایت این خواننده است که دیده میشود. شما چقدر به خوانندهمحور بودن گروهها اعتقاد دارید؟
من خودم یک نوازنده هستم و قطعاً دوست ندارم اینطوری باشد ولی این اتفاق در همه جای دنیا میافتد و ما میبینیم که نوازندهها خیلی کمتر مطرح میشوند. در کنسرت هم خواننده بیشتر بولد میشود و ما هم نمیتوانیم جلوی خوانندهسالاری را بگیریم. من خوشحالم که گروه نوشه ثابت است چون این نشان میدهد که ما همیشه هستیم و این خوانندهها هستند که تغییر میکنند.
در تمام این سالها هیچوقت نخواستید خوانندگی را هم تجربه کنید؟
واقعیت این است که خیلی دوست ندارم این کار را انجام بدهم چون از چند شاخه بودن بدم میآید و دوست دارم در همین یک شاخه باقی بمانم. گرچه معمولاً یک حس قابل درکی بین آهنگسازان وجود دارد که دوست دارند آهنگهایشان را خودشان بخوانند ولی من جلوی این حس را میگیرم. من حتی اگر خواننده هم بودم، خیلی فیدبک خوبی از مخاطبینم نمیگرفتم. ما آهنگسازان بسیار خوبی داریم که توانایی خواندن هم دارند ولی آن جوابی که باید از مخاطب بگیرند را نمیگیرند.
شما به عنوان یک نوازنده خانم فعالیت میکنید و این کمی کار شما را سختتر میکند. آیا تا به حال کسی از بین مردم یا مسئولین وزارت ارشاد باعث آزارتان شده است؟ منظورم کسی است که بخواهد شما را از کاری که انجام میدهید دلسرد کند.
صد درصد افرادی بودهاند که بخواهند این کار را انجام بدهند ولی به نظرم این مشکلات ممکن است برای هر شغلی پیش بیاید. همانطورکه اول مصاحبه اشاره کردم، این مشکلات نه تنها مانع فعالیتم نمیشوند بلکه کار را برایم جذابتر هم میکند چون من کمی لجباز هستم و اگر بگویند کاری را انجام نده، از قصد آن کار را انجام میدهم. به همین خاطر خیلی از این صحبتها ناراحت نمیشوم. من به کارم خیلی اعتقاد دارم و همیشه میگویم زندگی خودت را کن تا خدا برایت خوب بیاورد. معمولاً هم به کسی کاری ندارم و میگویم اگر کسی بخواهد برای من سنگ بیندازد، قطعاً برای خودش هم اتفاق خوبی نخواهد افتاد. کماکان هم شاهد این اتفاق هستیم و میبینیم برای آنها اتفاق ویژهای رخ نمیدهد ولی کسانی که راه خودشان را میروند، خیلی موفقتر ظاهر میشوند.
در کنسرت مردادماه از قطعات جدید هم استفاده میکنید؟
بله. ما دیگر اجرای قدیمی نخواهیم داشت و فقط قطعات فولکمان قدیمی خواهند بود. با اجازهای که از آقای علی زندوکیلی و گروه دارکوب به سرپرستی آقای همایون نصیری گرفتهایم، میخواهیم در کنسرت جدیدمان از قطعات آنها استفاده کنیم. من فکر میکنم شنیدن این قطعات با صدای یک خانم و تنظیم یک ارکستر متفاوت میتواند برای مخاطبین خیلی اتفاق جذابی باشد.
خودتان قصد ساختن قطعهای جدید را ندارید؟
ما برای گروه مختلطمان میخواهیم قطعه جدید بسازیم و ممکن است این اتفاق برای گروه بانوان هم بیفتد.
اگر شما بخواهید قطعه جدیدی بسازید و فقط در کنسرتها اجرا کنید، قطعاً زمان زیادی طول میکشد که شنیده شود و سر زبانها بیفتد. به ریسک این کار فکر کردهاید؟
قطعاً ریسکش بالا است ولی ما میخواهیم از هر قطعه دو نسخه بسازیم که با صدای آقایان هم شنیده شود. هزینهای که ما برای کنسرتهایمان میکنیم کم نیست. نمیگویم اندازه هزینه برگزاری یک کنسرت در سالن میلاد نمایشگاه است ولی واقعاً خود عوامل تالار وحدت هم میگویند که شما سعی میکنید به شعور شنونده احترام بگذارید. برای ما خیلی مهم است که یک پکیج هنری ارزشمندتر از آنچه که مخاطبان هزینه میکنند را به آنها تحویل بدهیم. دوست داریم طوری از آنها میزبانی کنیم که بعداً بروند بگویند ما به همچین کنسرتی رفتی.
شما به عنوان رهبر ارکستر گروه نوشه فعالیت دارید ولی فقط یک رهبر نیستید و علاوه بر رهبری باید به فکر اسپانسر و آفیشها هم باشید. به نوعی از صفر تا صد بار این کنسرت به دوش شما است. این کارتان را سختتر نمیکند؟
همینطور است. همه صفر تا صد کار با خودم است چون هیچکس به اندازه خودم دلش برای این کار نمیسوزد. البته یک شرکت فرهنگی هنری با نام "فروغ فلق" هم با ما همکاری میکند و ما هم از این بابت خوشحالیم. من گاهاً در پروسه کار دلسرد میشدم ولی آقای پرهام صوفی میآمدند به من دلداری میدادند و میگفتند به حرف دیگران توجه نکنم و کار خودم را انجام بدهم.
در کنسرتهای گذشته گروه نوشه مهمانان شاخص حضور پیدا کردند. این ارتباطها چطور شکل گرفت؟
همسر دکتر ظریف خیلی به ما لطف داشتند و با حضورشان به نوعی از موسیقی بانوان حمایت کردند. من با همسر آقای جهانگیری ارتباطی ندارم و فکر میکنم ایشان از طرف خانم منصوری دعوت شده بودند. خود من خوشبختانه ارتباط خیلی خوبی با بازیگران از جمله همسر آقای شهاب حسینی دارم. ایشان دوست بسیار گل بنده هستند و من هر چقدر از شخصیت خوبشان بگویم کم است. همچنین از خانمها مرجانه گلچین و شهره سلطانی تشکر میکنم. خیلی خوشحال میشوم وقتی میبینم این عزیزان با اینکه همکار ما نیستند ولی از ما حمایت میکنند. متاسفانه همکاران ما حاضر نیستند یک پوستر از کنسرت ما را بگذارند و تبلیغ کنند. این اتفاقات کمی نگران کننده است، اما برای من دیگر عادی شده است. ما خیلی خوشحال میشویم اگر بازار همه همکارانمان رونق پیدا کند. من صرفا کارم موسیقی است و درآمدی جز موسیقی ندارم. با افتخار هم میگویم که ماشینم را برای تولید آلبوم قبلیام فروختم چون میخواستم هر طور که شده این اتفاق صورت بگیرد ولی بعدا یک جاهایی دلآرزده شدم. مثلاً صداوسیما بدون اجازه کارهایم را پخش میکند و حتی اسم من را در تیتراژ پایانی نمیآورد. ما یکبار از آنها شکایت کردیم که دادگاه حق را به ما داد و ما خسارت گرفتیم ولی باز دارند از همان اثر در یک برنامه دیگر استفاده میکنند. ما به زودی دوباره از آنها شکایت خواهیم کرد. وقتی آنها برای ما احترام قائل نیستند و اجازه نمیگیرند، ما چرا نباید شکایت کنیم؟
و اما صبحتهای پایانی؟
ما میخواهیم این برنامه را بگذاریم که هر ماه یک کنسرت داشتیم و از متولدین آن ماه بخواهیم دوستانشان را زیر یک پست تگ کنند که بعد ما به پنج نفر از آنها بلیت کنسرتمان را هدیه بدهیم. یک عکس از کارت ملیشان میبینیم و بعد بلیت را برای آنها میفرستیم. در پایان از همه همکارانم تشکر میکنم که همیشه در کنار من بودند و هستند. مطمئناً من بدون وجود آنها هیچی نبودم. "نوشه" یک گروه است و یک فردیت نیست. ما همه با هم توانستهایم به اینجا برسیم.