سرویس موسیقی هنرآنلاین: در یکی از شبهای گرم تهران، ارکستر سمفونیک تهران به دیدار مخاطبان موسیقی کلاسیک رفت. تالار وحدت مانند همیشه میزبانی این اجرا را عهدهدار بود.
نور سالن کم شد و نوازندگان ارکستر سمفونیک تهران روی صحنهای که از پیش آماده شده بود آمدند. حاضران نیز با تشویقشان از ورود آنها استقبال نماندند. لحظاتی بعد شهرداد روحانی بهعنوان رهبر ارکستر سمفونیک تهران به ارکستر پیوست.
حاضران پیوسته او را مورد تشویق قرار دادند. ارکستر سازهایش را کوک کرد و آماده شد تا قطعاتی از سرگئی راخمانینوف و میترا کوته را به اجرا در بیاورد.
سکوت در سالن حاکم بود تا زمانی که آرشهها بالا رفتند و نخستین قطعه طنینانداز شد.
"وکالیز" اولین قطعهای بود که ارکستر برای اجرا این شب در نظر داشت. این قطعه که ساخته آهنگساز و پیانیستی روسی بود بهخوبی توجهها را معطوف خود کرد. صدای ویولنها بهخوبی با دیگر سازها همراه د و مسیر شکلگیری وکالیز را تکمیل میکرد.
در این قطعه از راخمانینوف هم لهجه منحصربهفرد او نمایان بود، همچنین تأثیرات الهامپذیری از چایکوفسکی و کورساکف در آن دیده میشد. سازها یکبهیک به یکدیگر میپیوستند و صدای خود را به گوش میرساندند.
حضار در انتهای قطعه نخست، ارکستر را مورد لطف و تشویق خود قرار دادند و آنها نیز با دیدن رضایت مخاطبانشان با اشتیاق بیشتری به ادامه برنامه پرداختند.
دومین قطعه هم از این هنرمند روس، سرگئی راخمانینوف انتخاب شده بود.
دستان شهرداد روحانی بالا رفت و ارکستر آماده نواختن کنسرت پیانو شماره 2 شد. این قطعه که یکی از محبوبترین قطعات راخمانینوف است بهآرامی طنینانداز شد.
هر کدام از سازها پیوسته نتهای مقابلشان را به موسیقی تبدیل میکردند و آمیزهای زیبا از نوای سازهای کلاسیک پدیدار شد.
در این قطعه میترا کوته به هنرنمایی پرداخت و بهعنوان سولیست پیانو ارکستر را در به گوش رساندن این قطعه کمک کرد. حرکت دستان کوته بر روی کلاویهها طنین زیبای پیانو را با صدای حرکت آرشه ویولننوازان درآمیخت. در نهایت این قطعه فرازوفرودهای خود را طی کرد و به پایان رسید.
قطعه پایانی که برای اجرای این شب در نظر گرفته شده بود اثری از دورژاک بود.
سمفونی شماره 9 این آهنگساز که نام "دنیای نو" نیز به آن میدهند. سازهای زهی در کنار دیگر سازها قرار گرفتند و همصدا شدند تا این قطعه شاد را اجرا کنند.
دقایقی از شروع آن نگذشته بود که حال و هوای تالار وحدت تغییر کرد و در موومان دوم توبا با دیگر سازها همصدا شد.
بهخوبی رنگ بومی آمریکایی اثر را میشد در عین ماهیت اسلاوی آن احساس کرد. هر یک از نوازندگان در میانه بهنوبت توانستند هنر خود را با نواختن سازهایشان نشان دهند و در موومان چهارم صداى سنج نیز در میان نواها شنیده میشد.
موومان چهارم با قدرت و پرشور به اجرا درآمد و پایانی پرخروش و در اوج شادمانی را رقم زد. مخاطبان موسیقی کلاسیک که از شنیدن چنین آثار برگزیدهای به وجد آمده بودند از جاى خود برخاستند و ارکستر را ایستاده و ممتد مورد تشویق قرار دادند.