سرویس موسیقی هنرآنلاین: سومین فستیوال بینالمللی موسیقی معاصر تهران از اول تا هفتم اردیبهشت برگزار شد و توانست ثمرات خوبی در مبحث موسیقی کلاسیک به یادگار بگذارد، به همین دلیل با نوید گوهری دبیر فستیوال و احسان تارخ مدیر اجرایی گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
سومین دوره فستیوال موسیقی معاصر تهران به تازگی به پایان رسید. از برگزاری فستیوال و بازخوردهای مخاطبان راضی بودید؟
احسان تارخ: بله. خوشبختانه فستیوال به خوبی برگزار شد و تمامی اجراها، سمینارها، اجراهای محیطی، ورکشاپهای دانشگاهی و مستر کلاسهایی که ما برنامهریزی کرده بودیم، بدون هیچ کنسلی و طبق برنامه پیش رفت. خداراشکر که به همه چیز رسیدیم و همه اتفاقات فستیوال به بهترین نحو انجام شد.
میدانیم که خیلی روی استفاده از واژه فستیوال به جای جشنواره تأکید دارید. دلیلش چیست؟ چه تفاوتی بین فستیوال و جشنواره وجود دارد؟
نوید گوهری: جشنواره معادل فارسی فستیوال است اما به لحاظ مفهومی یک فرق اساسی دارند. فستیوال یک رویداد و جریانی است که چه آنهایی که خودشان مشارکتکننده هستند و چه مخاطبین را تحت تأثیر قرار میدهد، مضاف بر اینکه اینکه گفتمان فرهنگی و روابط انسانی هم در دل آن شکل میگیرد. ما اعتقاد داریم فستیوال یک رویداد یکپارچه است. یعنی شما نمیتوانید بگویید فلان اجرا یک اجرایی از یک فسیتوال است. معمولاً برنامه جشنوارههایی که در کشور ما برگزار میشود، جدا از هم است و مقطعی برگزار میشود. شاید تنها جشنوارهای که روحیه یکپارچگی دارد و به فستیوال نزدیکتر است، جشنواره فیلم فجر است وگرنه در بقیه جشنوارهها خبری از روحیه یکپارچگی، گفتمان و با هم بودن نیست. بنابراین ما اگر روی واژه فستیوال تأکید داریم به خاطر اصرار برای استفاده از یک واژه غربی نیست بلکه دلمان میخواهد مفهوم فستیوال در کشورمان جا بیفتد.
علیرغم اینکه سه دوره از فستیوال موسیقی معاصر تهران برگزار شده ولی به نظر میآید این فستیوال همچنان مهجور باقی مانده و آنطوری که باید دیده نشده است. فکر میکنید دلیلش چیست؟
احسان تارخ: فستیوال موسیقی معاصر تهران یک فستیوال مستقل، خصوصی و نوپا است و حدود 4 و نیم سال طول کشیده تا ایده آن به تأیید و اجرا برسد. کارهای اداری چنین فستیوالی که قرار است به شکل بینالمللی برگزار شود، فوقالعاده زیاد و زمانبر است و طبیعتاً در این بین جابجایی مدیران هم روند اجرایی را کمی کند میکند. با این حال جای شکرش باقی است که طی این سه دوره تمام مدیران و مسئولین در روند صدور مجوز و هماهنگی سالنها با ما همراه بودند و همه این فستیوال را یک اتفاق استاندارد و لازم برای موسیقی جدی این مملکت میدانستند و حمایتش کردند.
نوید گوهری: به نظرم در پاسخ به سؤال شما باید به چند نکته توجه کرد. یک بخش قضیه این است که فستیوال موسیقی معاصر تهران به صورت خصوصی و مستقل برگزار میشود و هنوز نتوانسته منابع مالیاش را به آن شکلی که باید تأمین کند که این باعث شده در بخش تبلیغات و اطلاعرسانی خیلی قوی عمل نکند. البته ما از کمکهایی که دولت میکند هم استفاده میکنیم چون در غیر این صورت نمیتوانیم سرپا بایستیم ولی به طور کلی، سیاستگذاری، انتخاب گروهها، برنامهریزیها و تأمین منابع مالی فستیوال موسیقی معاصر تهران به شکل مستقل انجام میشود و این کار را برای برگزارکنندگان فستیوال سخت میکند. اما جدا از این مسئله، من فکر میکنم دستاندرکاران فرهنگی، رسانهها و حامیان مالی هنوز خیلی اهمیت این فستیوال را درک نکردهاند و بعضیها همچنان در جریان نیستند که دارد چه اتفاق مهمی رخ میدهد. فستیوال موسیقی معاصر تهران بعد از جشنواره موسیقی فجردومین رویداد در حوزه موسیقی است که به شکل بینالمللی برگزار میشود. ما هر دوره بین 27 تا 34 اجرا در طول هفته داریم و در همین دوره اخیر بالغ بر 133 هنرمند در فستیوال موسیقی معاصر تهران حضور داشتند. هر دوره 5-6 کشور و بیش از 15 آرتیست خارجی درگیر این فستیوال میشوند و علیرغم مشکلاتی که وجود دارد، هرگز اجازه ندادهایم هیچ برنامهای لغو شود. این به مدیریت و برنامهریزی دقیق فستیوال برمیگردد که سعی کرده یک شرایط حرفهای را ایجاد کند. فستیوال موسیقی معاصر تهران از دید هنرمندان ایرانی و خارجی و همینطور از نگاه مخاطبانش یک فستیوال حرفهای است که با استاندارد بالایی برگزار میشود. بنابراین اتفاق بزرگی دارد میافتد و باید توجهبیشتری به آن شود. البته ما قبول داریم که در سه دوره اخیر در بحث تبلیغات رسانهای خیلی قوی عمل نکردهایم که این به همان بحث بودجهای و تمرکز ما به برنامههای اجرایی برمیگردد ولی با این حال توقع داریم توجهها به همچین فستیوال مهمی بیشتر باشد.
نحوه دعوت هنرمندان به فستیوال چطور است؟ شما هنرمندان خاصی را مشخص میکنید و برایشان دعوتنامه میفرستید یا خود آنها درخواست میکنند در فستیوال حضور داشته باشند؟
احسان تارخ: ما از هیچ گروه، نوازنده و آهنگسازی دعوت نمیکنیم بلکه شرایط فستیوال را اعلام میکنیم و خود آنها اگر تمایل داشته باشند میتوانند به وبسایت فستیوال ایمیل بزنند و برای حضور در فستیوال اعلام آمادگی کنند، اما بخش بینالمللی فستیوال توسط موسسه موسیقی نوین اسپکترو بررسی میشود و آنها لیست آرتیستها، آنسامبلها، کوارتتها، ارکسترها و نوازندههایی که مایل هستند در فستیوال حضور داشته باشند را به ما انتقال میدهند و بعد بحث کارشناسی آنها شروع میشود. ما آبانماه سال قبل برای دوره سوم فستیوال فراخوان دادیم و تا بهمنماه فرصت تعیین کردیم که آرتیستها برای حضورشان در فستیوال درخواست بدهند. بهمنماه آرتیستها را کارشناسی و بررسی کردیم و بعد پرونده آنها به وزارت فرهنگ و ارشاد انتقال پیدا کرد و مجوز اجرایشان صادر شد. زمانی که حضور آرتیستها در فستیوال قطعی شد، برای آرتیستهای خارجی دعوتنامه فرستادیم و معاونت هنری وزارت ارشاد هم ویزای آنها را صادر کرد تا اینکه نهایتاً چند روز قبل از فستیوال وارد تهران شدند و در فستیوال حضور پیدا کردند. آرتیستهای داخلی هم که در داخل کشور حضور داشتند و از برنامهها اطلاع پیدا کردند.
تاکنون پیش آمده که آرتیستهای خارجی برای حضور در ایران دچار مشکل شوند و به هر دلیلی نتوانند به تهران بیایند؟
احسان تارخ: ما هیچگونه معذوریتی از این قضیه نداشتهایم. فقط در دوره دوم یک گروه از فرانسه و آلمان داشتیم که اجرایشان در فستیوال موسیقی معاصر تهران با اجرای دیگری که داشتند تداخل پیدا کرد و نتوانستند بیایند. یکبار هم یک پیانیست فرانسوی باردار بود و پزشک برایش قدغن کرده بود که به سفر خارجی برود. در هر صورت آرتیستهایی که نتوانستند به ایران بیایند هم مشکلی برای فستیوال ایجاد نکردند چون حضورشان را به موقع کنسل کردند و ما دچار مشکل نشدیم.
فستیوال موسیقی معاصر تهران چه هدفی را دنبال میکند؟
احسان تارخ: هدف اصلی این فستیوال از ابتدا معرفی آهنگسازان جوان ایرانی در سطح بینالمللی بود. بر همین اساس ما تصمیم گرفتیم آرتیستهایی که از خارج کشور به ایران میآیند هم حتماً اثری از آهنگسازان ایرانی را اجرا کنند. در هر سه دوره این اتفاق افتاد و خوشبختانه در دوره سوم رنگ و بوی بیشتری پیدا کرد و آثار بیشتری از آهنگسازان ایرانی توسط آرتیستهای خارجی اجرا شد. حتی یک گروه بود که فقط آثار 4 آهنگساز ایرانی را نواخت. من فکر میکنم تمایل خودشان هم بر همین است. بنابراین هدف اصلی ما معرفی آثار آهنگسازان ایرانی است ولی نه به طور مستقیم. یعنی ما با آهنگسازها هیچ تعاملی نمیکنیم بلکه خود آرتیستها باید با آهنگسازها تعامل کنند و اجازه اجرای آثارشان را بگیرند.
نوید گوهری: اشتباهی که بعضی وقتها در جشنوارههای داخلی رخ میدهد این است که جشنوارهها شبیه یک نمایشگاه و ویترین میشوند و فقط یک چیزی را معرفی میکنند، در حالیکه فستیوالها در سراسر دنیا خطدهی هم میکنند. یعنی سعی میکنند یک خط مشخص هنری یا یک جریان هنری را راه بیندازند. فستیوال موسیقی معاصر تهران هم از ابتدا سعی کرد این جریان را داشته باشد. در ایران برخلاف موسیقی کلاسیک (موسیقی قرن 15 تا 20)، هرگز جریانی وجود نداشته که به موسیقی معاصر بپردازد. البته رویدادها و آنسامبلهایی وجود داشته که روی موسیقی معاصر کار کردهاند و یا در جشنوارههای خصوصی موسیقی معاصر را اجرا کردهاند ولی فستیوال موسیقی معاصر تهران اولین رویدادی است که موسیقی معاصر را دارد به شکل یک جریان جدی دنبال میکند. آنچه که امروز از نظر جریان فکری موسیقی معاصر اهمیت دارد این است که تمام متریالهای فرهنگی و بومی شما در این موسیقی گنجانده شود. شاید برای دنیا جالب باشد که یک موزیسین ایرانی اثر موتسارت را در ایران چطور مینوازد ولی در همین حد برایش کافی است، در حالیکه وقتی یک آهنگساز ایرانی خودش یک اثر استاندارد را در حوزه موسیقی جدی مینویسد، تمامی منتقدین، آهنگسازها، نوازندهها و جامعه دانشگاهی برایشان مهم است که ببینند این آهنگساز از چه متریالهای فرهنگی استفاده کرده است. بنابراین فستیوال موسیقی معاصر که یک بخشی از هدفش ارائه آثار آهنگسازهای ایرانی است، دارد سعی میکند در این زمینه جریانساز باشد و از طرفی میخواهد مخاطب را به یک خط فکری و مدل مشخصی از موسیقی معاصر وصل کند. در حال حاضر این مورد دوم هنوز برای ما اتفاق نیفتاده است؛ یعنی ما هنوز خط فکری مشخصی را در آثار موسیقی معاصر و یا حداقل در پذیرفتن آثار رعایت نکردهایم و همه درها را باز گذشتهایم که آرتیستها بیایند و هر نوع اثر معاصری را اجرا کنند. البته ما این خط را تعیین کردهایم که آرتیستها حتماً باید آثار آهنگسازهای ایرانی را اجرا کنند. همانطور که آقای تارخ گفتند، در سه دوره اخیر هر هنرمندی به فستیوال موسیقی معاصر تهران آمده، اثری از آهنگسازهای ایرانی را هم اجرا کرده است ولی باز هم شرایط اینطور نیست که ما از آهنگسازها قطعه خاصی را بپذیریم. یعنی اینطور نیست که فلان آهنگساز بگوید فلان قطعه من باید اجرا شود و ما هم حتماً آن قطعه را به یک آرتیست بدهیم تا اجرا کند. ما سعی میکنیم پای خودمان را کنار بکشیم و آنسامبلها و آهنگسازها را با هم روبرو کنیم تا با هم ارتباط برقرار کنند. این یکی از رسالتهای ما در فستیوال موسیقی معاصر تهران است.
تا به حال در این زمینه موفقیتهایی داشتهاید؟ منظورم این است که آرتیستهای خارجی به آهنگسازهای ایرانی لینک شوند و بعد از فستیوال هم با هم کار کنند.
نوید گوهری: بله. مثلاً در دوره اول فستیوال آقای فرزین طهرانیان با یک هنرمندی از گرجستان آشنا شد و به واسطه این آشنایی بعد از فستیوال موسیقی معاصر تهران به همراه گروهش به جشنواره جز قفقاز رفت و در آنجا اجرا کرد. یا در دوره دوم هم یک اثری از آقای علی بلیغی توسط خانم پونه زارعی اجرا شد که یک نوازنده فنلاندی از کار این دو نفر خوشش آمد و قرارشان بر این شد که خانم زارعی و آقای بلیغی در سال 2018 در فستیوال فنلاند اجرا کنند. در دوره سوم هم چند گروه با همدیگر وارد تعامل شدند و برای برنامههای مشترک برنامهریزی کردند.
اشاره کردید که فستیوال موسیقی معاصر تهران یک سری کمکهای دولتی هم دریافت میکند. آیا در زمینه مالی هم به شما کمک میشود؟
احسان تارخ: یک سری کمکها صورت گرفته ولی نقدی نبوده است. سالنهای بنیاد رودکی و موزه هنرهای معاصر در اختیار ما قرار داده شد و این کمک بزرگی برای ما بود. در دوره اول خانه هنرمندان هم در کنار این مجموعه حضور داشت ولی در دورههای دوم و سوم اجراهای ما در بنیاد رودکی و موزه هنرهای معاصر انجام شد. ما طوری برنامهریزی کردیم که مشکلی برای برنامههای روتین مجموعه رودکی و موزه هنرهای معاصر تهران به وجود نیاوریم و به همین خاطر اجراهایمان را به این دو محل بردیم وگرنه دلیل منفی برای ادامه نیافتن همکاری ما با خانه هنرمندان وجود نداشت. بنیاد رودکی در دوره دوم سال تشریفاتش را در اختیار ما قرار داد که ما در آنجا همان کاری که در دوره اول در خانه هنرمندان انجام داده بودیم را انجام دادیم. امسال هم کارگاه دکور تالار حافظ به مجموعه فستیوال موسیقی معاصر تهران اضافه شد و ما توانستیم جدول اجراهایمان را بر اساس سالنهایی که در اختیارمان قرار گرفته بود پر کنیم. بنابراین بده بستان مالی اتفاق نیفتاد ولی وجود سالنها خیلی به ما کمک کرد.
شاید برای خیلیها سؤال باشد که آیا فستیوال موسیقی معاصر تهران برای برگزارکنندهها عایده مالی هم دارد یا خیر؟
احسان تارخ: فروش بلیتی که ما در این دوره داشتهایم و عددی که درآمدزایی شده است، عددی نیست که منطقی باشد، حتی به نسبت یک کنسرت معمولی. ما از همان دوره اول نگاهمان بر این بود که به تمامی شرکتکنندهها آیدی کارت بدهیم تا به وسیله آن به صورت رایگان از تمامی اتفاقات فستیوال استفاده کنند. در دوره دوم به یک سری از خبرنگارها و دانشجوهای موسیقی هم این آفر را دادیم و در این دوره هم چنین اتفاقی رخ داد، اما تخفیفهای ویژهتری را دادیم. ما در سایت تیوال پکیجهای تعداد بلیتی تعریف کردیم و قیمت بلیتها را پایینتر از میزان عرف سال در نظر گرفتیم. یعنی اگر بلیت اجراهای روتین 50-60 هزار تومان است، مخاطبان با خریداری کردن آن پکیجها میتوانستند بلیت یک کنسرت را با پرداخت 20-30 هزار تومان داشته باشند. ما این کارها را انجام دادیم که استقبال بیشتری از فستیوال شود و دانشجوها و موزیسینها راحتتر بتوانند به دیدن اجراها بیایند ولی متأسفانه از لحاظ مالی به ما فشار وارد میشود. من میگویم کاش به یک شکلی بتوانیم اسپانسر بگیریم تا هزینههای فستیوال را کاور کند. حتی میتواند اجراها را برای تمامی کسانی که در عرصه موسیقی فعالیت میکنند رایگان کنند تا بتوانند از اجراها بهره بیشتری ببرند. ما بخش آموزشی دومین و سومین دوره فستیوال را برای دانشجوها رایگان کردیم، اما استقبالی که شد از تمامی بخشهای دیگر فستیوال پایینتر بود. حتی روزهای کلاسها و ورکشاپها را هماهنگ کردیم که دانشجوها راحتتر بیایند و بروند ولی متأسفانه این اتفاق نیفتاد.
ممکن است این به خاطر ضعف اطلاعرسانی باشد چون هیچ تضمینی نیست که دانشجوها از این اتفاق با خبر بوده باشند.
احسان تارخ: ما ضعف بخش تبلیغات و اطلاعرسانی را تا حدی قبول داریم ولی در این بین اتفاقاتی هم میافتد که دست ما نیست. مثلاً هم امسال و هم پارسال فستیوال موسیقی معاصر قبل از جشنواره موسیقی نواحی برگزار شد و طبیعتاً اخبار این دو رویداد روی هم تأثیر میگذارد. ما تا به امروز به خاطر آرتیستهای بینالمللی نتوانستهایم یک روز دیگری را برای برگزاری فستیوال در نظر بگیریم. ما در طول سال سه جشنواره مهم داریم که شروعش با جشنواره موسیقی نواحی است، بعد در شهریور ماه جشنواره موسیقی جوان برگزار میشود و بعد هم جشنواره موسیقی فجر. یکی دو سال است که بین جشنواره جوان با فجر یک جشنوارهای به نام جشنواره موسیقی کلاسیک ایرانی برگزار میشود و بعد از جشنواره موسیقی فجر هم آقای علیرضا مشایخی و دوستانشان جشنواره موسیقی کلاسیک تا معاصر را برگزار میکنند. به همین دلیل ما نمیتوانیم فستیوال موسیقی معاصر را در فصل دیگری برگزار کنیم چون نزدیک به یکی از این جشنوارهها میشود. در نتیجه ما فعلاً ناچاریم فستیوال را در اردیبهشت برگزار کنیم و این طبیعتاً تبعاتی را هم با خود به همراه دارد. به خصوص امسال که فردوردین ماه مصادف با جابجایی مدیران شد و اخذ مجوز و صدور ویزای هنرمندان شرکتکننده در فستیوال به طور مستقیم به آنها ربط داشت. در نتیجه در کار ما تأخیر افتاد و ما از 21 فروردین مجوز تبلیغات را گرفتیم. هنرمندان خارجی هم از 28 فروردین به ایران آمدند، یعنی یک هفته قبل از شروع فستیوال. به نظرم این فرصت خیلی کمی برای یک همچین رویداد بزرگی است و ما حداقل باید از 6 ماه قبل تکلیف خودمان را بدانیم و در مورد فستیوال تبلیغ کنیم. جدول اجراهای سه جشنواره نواحی، جوان و فجر از یک هفته قبل شروع جشنوارهها مشخص میشود و تازه از آن موقع شروع به کارهای تبلیغاتی میکنند، در حالیکه ما جدول اجراهایمان از خیلی وقت قبلتر مشخص است. ما جدول اجراهای سومین دوره فستیوال موسیقی معاصر تهران را در بهمنماه تکمیل کردیم و اگر آن موقع جشنواره موسیقی فجر برگزار نمیشد، میتوانستیم اخبار فستیوال را رسانهای کنیم و حتی از اواخر اسفند شروع به بلیتفروشی کنیم ولی متأسفانه این اتفاق نمیافتد و این هم یک دلیلی است که باعث میشود فستیوال موسیقی معاصر تهران مهجور واقع شود.
نوید گوهری: من این را به صحبتهای آقای تارخ در مورد سوددهی فستیوال اضافه کنم که اکثر فستیوالهای دنیا اساساً غیر سودده هستند. برای ما هم همینطور بوده است، یعنی ما هم از روز اول به فستیوال موسیقی معاصر تهران به عنوان محلی برای درآمدزایی فکر نکردیم ولی مسلماً این فستیوال باید بتواند خودش را از لحاظ مالی تقویت کند. به هر حال ما آرتیستهایی را از خارج کشور میآوریم و باید بتوانیم هزینه حضور آنها در ایران را تأمین کنیم. ضمن اینکه باید توان این را داشته باشیم که ساز خوب در اختیار نوازندهها قرار بدهیم چون بعضی سازها قابل حمل نیستند و ما نمیتوانیم به نوازندهها بگوییم آن سازها را همراه خودتان بیاورید. یکی از اهداف بلندمدتی که ما دنبالش میکنیم این است که فستیوال بتواند سازها و تجهیزات لازم را تأمین کند. ما هیچ تعامل مالی با گروههای خارجی نداریم و هیچ دستمزدی به آنها پرداخت نمیکنیم. این اعتبار یک فستیوال است. هر گروه خارجی که میخواهد به این فستیوال بیاید، ما اعلام میکنیم که فقط هزینههای اقامتتان را تأمین میکنیم و هزینه بلیت، ویزا و بیمه را باید خودشان تأمین کنند. طبیعتاً خیلی از گروهها ممکن است این کار را انجام ندهند ولی خوشبختانه در سه دوره اخیر خیلی از گروهها توانستند این امکانات را برای خودشان تأمین کنند و به فستیوال موسیقی معاصر تهران بیایند. ما وقتی با مسئولین صحبت میکردیم، میگفتند یعنی شما اینقدر اعتبار دارید که گروهها حاضر میشوند هزینههای خودشان را متقبل شوند؟ گفتیم خداراشکر بله. خوشبختانه امسال توانستیم سفارتها را با فستیوال همراه کنیم. تعاملی برقرار کردیم که تأمین هزینه گروهها را تقبل کنند. بنابراین لوگوی همه سفارتها زیر پوستر فستیوال آمد چون حامی ما هستند. با این کار توانستیم درجه هنری آرتیستهایی که دعوت میشوند را بالا ببریم.
معمولاً اینطور است که جشنوارههای موسیقی بعد از چند دوره دچار تکرار میشوند و یک سری برنامههای روتین را توسط یک عده آدم تکراری اجرا میکنند. شما برای اینکه فستیوال موسیقی معاصر تهران دچار تکرار نشود و همچنان پویا باقی بماند چه تمهیداتی اندیشیدهاید؟
نوید گوهری: فستیوال یک امر جدی است که باید دائم در تکاپو باشد و پویا و تأثیرگذار باقی بماند. قائدتاً راهحلهایی برای این پویایی و تأثیرگذاری وجود دارد که ما با دوستانمان در شورای هنری در موردش صحبت میکنیم. ما هر سال به دنبال این هستیم که فستیوال متفاوت از سال قبل باشد. در دوره اول سعی کردیم آثار موسیقی معاصر را پرزنت کنیم ولی یک مشکل جدی داشتیم که آیا اصلاً میتوانیم تفهیم کنیم که منظورمان از موسیقی معصر چیست یا خیر؟ خیلیها فکر میکردند آهنگسازی که زنده است یعنی معاصر. این نشان میداد که تا آن موقع مفهوم موسیقی معاصر برای خیلی از مخاطبان جا نیفتاده بود و ما احساس نیاز کردیم که تمرکزمان را روی تفهیم این نوع از موسیقی بگذاریم. در دوره دوم به خاطر اینکه در موسیقی معاصر یک زیرشاخه مهمی به نام موسیقی الکترونیک یا الکترو آکوستیک وجود دارد، آثارمان را روی آن متمرکز کردیم و اکثر آثارمان در آن حال و هوا بود. اما در دوره سوم بیشتر تمرکزمان را روی موسیقی آکوستیک گذاشتیم و کارهای الکترونیک کمتری در فستیوال اجرا شد. ضمن اینکه در دوره اخیر روی آثار بانوان آهنگساز تمرکز کردیم و تمام تلاشمان را انجام دادیم که از تکرار پرهیز کردیم.از طرفی، ما در هر دوره مکانهای جدیدی را برای برگزاری فستیوال معرفی کردیم و از آنجایی که موسیقی معاصر به طور مشخصی با زندگی امروز در ارتباط است، به راحتی این موسیقی را میشود در فضاهای جذاب برگزار کرد. قبل از اینکه ما اجراهای فستیوال را به موزه هنرهای معاصر تهران ببریم، در آنجا در قالب رویدادهای خود موزه موسیقی اجرا میشد ولی فکر میکنم ما اولین کسانی بودیم که موسیقی را به طور مستقل در آنجا اجرا کردیم و بعد از ما درخواستهای زیادی شد که در موزه هنرهای معاصر موسیقی اجرا شود. امسال هم اجراهایی را در کارگاه دکور سالن حافظ داشتیم که سالن بامزهای بود و آکوستیکی جالبی داشت. صدای خیابان هم وارد سالن میشد و تقریباً 99 درصد هنرمندان از این تجربه لذت بردند. کار دیگری که ما برای جلوگیری از تکرار در فستیوال انجام دادیم این بود که از روز اول اعلام کردیم هر گروه خارجی که در فستیوال شرکت میکند، تا سه دوره بعد امکان حضور در فستیوال را ندارد. تا به حال هم به این موضوع پایبند بودهایم چون میخواهیم هر دوره جشنواره متفاوت از قبل باشد و پویایی آن حفظ شود.
ایده برگزاری فستیوال موسیقی معاصر تهران در ذهن چه کسی خطور کرد و چطور شد تصمیم گرفتید همچین فستیوالی برگزار کنید؟
احسان تارخ: من و آقای گوهری هر دو با هم به این ایده رسیدیم. ارکستر نیلپر به مدیریت بنده و به رهبری آقای گوهری طی دو سال در حال تحقیق و بررسی آثار آهنگسازان بینالمللی معاصر بود و ما در این دو سال اجراهای مختلفی داشتیم. در این بین یک گروه سوئیسی درخواست کرد که در ایران اجرا داشته باشد. ما فکر کردیم این ایده خیلی جالب است اگر آن گروه به ایران بیاید و با ارکستر نیلپر تلفیق شوند و با هم اجرا کنند. یک سری جلسات با هم برگزار کردیم و دیدیم این اتفاق میتواند به شکل گستردهتری و در قالب یک فستیوال بیفتد و در کنار اجراهایی که روی صحنه میرود، یک سری سمینار و ورکشاپ هم برگزار شود. مدتی به این موضوع فکر کردیم تا اینکه سال 94 احساس کردیم حالا میتوانیم این فستیوال را برگزار کنیم.
نوید گوهری: ما احساس میکردیم جای همچین فستیوالی در ایران خالی است. یعنی همیشه بحث این را میکردیم که چرا همچین جریانی در ایران نیست ولی انگار از یک جایی لازم بود جرقهای در ذهنمان زده شود تا خودمان به طور جدی تصمیم بگیریم آن را برگزار کنیم.
احسان تارخ: وقتی به این قدرت رسیدیم که میتوانیم فستیوال را برگزار کنیم، ایده آن را به بنیاد رودکی و دفتر موسیقی دادیم و بعد مقدمات برگزاری اولین دوره فستیوال موسیقی معاصر تهران را فراهم کردیم. آن موقع دیگر به این باور رسیده بودیم که ارتباطمان با آهنگسازهای ایرانی و خارجی مشخص است و ارکستر خودمان هم شرایط خوبی دارد، پس میتوانیم یک تاریخی را مشخص کنیم و آرتیستهای مختلف را به فستیوال موسیقی معاصر بیاوریم. سال 94 این اتفاق افتاد و تا قبل از آن به این قدرت نرسیده بودیم.
فستیوال موسیقی معاصر تهران قرار است تا چه زمانی ادامه پیدا کند؟
احسان تارخ: واقعیت این است که ما پای برگزاری این فستیوال ایستادهایم و امیدواریم آدمهای بیشتری همراهیمان کنند. تا جایی که سر پا باشیم و شرایط برگزاری فستیوال وجود داشته باشد ادامهاش میدهیم و برنامهمان این نیست که کنسلش کنیم. فقط برنامهمان این نیست که فستیوال اردیبهشت به اردیبهشت باشد و ممکن است فکر دیگری برایش داشته باشیم. ما برنامههای دیگری هم برای فستیوال داریم؛ از جمله اینکه میخواهیم گروههایی را از ایران معرفی کنیم تا در فستیوالهای بینالمللی شرکت کنند. به فکر گسترش و شاخ و برگ دادن به فستیوال هستیم و امیدواریم در آینده اتفاقات بهتری در انتظار ما باشد.
و صحبتهای پایانی...
نوید گوهری: من در پایان میخواهم به یک مسئله فرهنگی اشاره کنم که باید به آن توجه شود. در این سالها فرهنگ عجیبی بین ما و مخصوصاً در میان اهالی موسیقی به وجود آمده که انگار رفتن به کنسرت دیگر یک امری جدی تلقی نمیشود و متأسفانه بیشتر به معنای تأیید یا عدم تأیید یک برنامه شده است. یعنی اگر من در یک برنامهای حضور پیدا میکنم، یا برنامه دوستم است، یا برنامهای است که تأییدش میکنم و یا برنامهای است که احساس میکنم اگر در آن حضور داشته باشم برای وجهه هنری خودم خوب است، در غیر اینصورت در آن برنامه حضور پیدا نمیکنم. این اتفاق ناخوشایندی است که اکثر فستیوالها به ناچار به آن تن دادهاند. ما باید آدمهایی داشته باشیم که یک هفته بیایند تمام یا اکثر اجراها را ببینند ولی متأسفانه مخاطبان برای اجرای اشخاص میآیند نه برای یک رویدادی به نام فستیوال موسیقی معاصر تهران. ما باید سعی کنیم فرهنگ فستیوالی را جا بیندازیم. همین امسال دوستانی را داشتیم که اکثر اجراها را دیدند و بعد با هم در مورد اجراها گپ زدیم. امیدوارم در آینده این فرهنگ تغییر کند. ما خودمان به عنوان موزیسین احتیاج داریم که برویم کار همکارانمان را بشنویم و خودمان را با آنها در معرض مقایسه قرار بدهیم و فرهنگ گفتوگو را جا بیندازیم. اگر این اتفاق بیفتد حتماً تأثیرگذار خواهد بود.