سرویس موسیقی هنرآنلاین: هنر موسیقی در طول تاریخ همواره متاثر از حوادث اجتماعی و سیاسی جامعه بوده و به وقت لزوم به این حوادث واکنش نشان داده است. در تاریخ معاصر ایران، دهه ۵۰ شمسی به لحاظ اتفاقات اجتماعی و سیاسی یکی از دهههای تاثیرگذار بوده و تاثیر موسیقی بر جریانات این دهه نیز بر کسی پوشیده نیست. از ابتدای این دهه بسیاری از موزیسینهای وقت با اجرای موسیقیهای منتقدانه، حامیان جریانات اعتراضی در مقابل سیاستهای حکومت پهلوی دوم بودند و این اعتراضات پس از قیام ۱۷ شهریور سال ۵۷ به اوج خود رسید.
جمعه ۱۷ شهریور آن سال، لکه تاریکی است بر صفحه انساندوستی و مردمداری، روزی که تاریخ ایران هرگز آن را از یاد نخواهد برد. در این روز که به یومالله ۱۷ شهریور یا "جمعه سیاه" معروف است، دهها تظاهرکننده انقلابی علیه رژیم شاهنشاهی در میدان ژاله تهران (میدان شهدای فعلی) به راهپیمایی پرداختند که پس از مدتی کوتاه، توسط نظامیان حکومتی به خاک و خون کشیده شدند تا یکی از تلخترین جمعههای تاریخ سیاسی این مرز و بوم رقم بخورد. با قتل عام مردم در این روز، نه تنها معترضان خیابانی را بیم شهادت دست نداد، بلکه آن اتفاق به بزرگترین بهانه برای تشدید اعتراضات مردمی مبدل شد.
تعداد زیادی از هنرمندان بعد وقایع ۱۷ شهریور سال ۵۷ بدون ملاحظه و با خواست قلبی خود به صف اول اعتراضات مردمی علیه اقدام مرگبار در جمعه سیاه پیوستند.
در آن زمان هنرمندان حوزههای مختلف با هر نوع امکاناتی که در اختیارشان بود، اعتراض خود را به حکومت پهلوی نشان داده و به خلق آثار هنری در زمینه محکومیت این حادثه دست زدند. موزیسینها نیز در مقابل این قتلعام ایستاده و با تأثیرپذیری گفتهها و آثارشان، مردم جامعه را آگاه کرده و آنها را هم به خط اصلی اعتراضات دعوت کردند.
نخستین واکنش جدی اهالی موسیقی به واقعه جمعه سیاه، فردای آن روز در رادیو ملی رخ داد و اولین معترضین آن جریان، هنرمندان نسل جدید موسیقی ایرانی بودند، نامهایی که بعدها هر کدام وزنههای سنگین موسیقی این کشور شدند. آن زمان برنامهای تحت عنوان "گلهای تازه" روی آنتن رادیو ایران میرفت که اجرای آن بر عهده مؤسسه "چاووش" به سرپرستی هوشنگ ابتهاج بود. روز شنبه ۱۸ شهریور سال ۵۷، تمامی نوازندگان، خوانندگان و اعضای گروه کُر گروههای موسیقی که در این برنامه به اجرای تصنیف و موسیقیهای بیکلام میپرداختند، در اقدامی اعتراضی نسبت به کشتار سرکوبگرایانه رژیم شاهنشاهی در جمعه خونین، استعفانامهای را ترتیب داده و با امضاء خود به رئیس رسانه ملی وقت، تحویل دادند و پس از آن تا پیروزی انقلاب اسلامی، دیگر هیچگاه به رادیو حکومتی بازنگشتند.
سردمدار این جریان مردمی در حوزه موسیقی، مرحوم محمدرضا لطفی بود. ایشان داغدار و بسیار نگران از کشتار مردم انقلابی، گروه موسیقی "شیدا" را که تحت نظر خودش بود، از اجرای موسیقی در رادیو کنار کشید. این اقدام لطفی، حسین علیزاده را نیز بر کنار کشاندن گروه موسیقی "عارف" از رادیو مصمم ساخت. پس از آن دیری نپایید که دیگر تمامی موزیسینهای مؤسسه "چاووش" از حضور در رادیو کنارهگیری کرده و همگان متن استعفایی که به خط خوش محمدرضا شجریان نوشته شده بود را امضاء کردند.
مرحوم محمدرضا لطفی چندی پس از این اتفاق، برای اجرا همراه با گروه "شیدا" در کشور شوروی، تحت فشار وزارت فرهنگ و هنر قرار گرفت، اما تهدید کرد که اگر گروه "شیدا" در آن کنسرت به روی صحنه برود، با بازوبند مشکی، یاد کشتهشدگان حادثه خونین ۱۷ شهریور را زنده نگه داشته و داغداری مردم ایران را نسبت به این اقدام خونخوارانه به گوش جهانیان خواهد رساند. در پی چنین اقدامی، نظام شاهنشاهی حاکم بر ایران تمامی گروههای موسیقی تحت حمایت مؤسسه "چاووش" را از اجرای رسمی در کشور ممنوعالفعالیت کرد تا این اقدام آغازی بر فعالیتهای زیرزمینی موسیقیدانهای جوان کشور در واپسین روزهای حکومت نظام پهلوی شود.
نخستین قطعه اعتراضی به واقعه جمعه سیاه یک قطعه بی کلام بود که "ژاله خون شد" نام داشت. این قطعه فقط چند روز پس از آن واقعه در زیرزمین خانه محمدرضا لطفی توسط اعضای مؤسسه "چاووش" ضبط شد. چندی بعد که یک جنبش عظیم مردمی در مقابل کشتار جمعه سیاه شکل گرفت، "چاووش" با اطیمنانخاطر بیشتر، اقدام به ضبط نسخه با کلام اثر "ژاله خون شد"، کرد. در این نسخه که شعر آن را سیاوش کسرایی سروده، چند موزیسین از گروههای "شیدا" و "عارف"، با یکدیگر به همخوانی پرداختهاند تا فقط نام و صدای یک نفر به عنوان خواننده اصلی شناسایی نشود. سرود "ژاله خون شد" در دستگاه چهارگاه ساخته شده و در تنظیم آن نواهای حماسی بسیاری به گوش میرسد. این اثر موسیقایی بلافاصله پس از ضبط، در اختیار عموم مردم قرار گرفت و در تظاهرات مردمی به وفور خوانده شد.
این قطعه به عنوان نقطه پرتاب حسین علیزاده محسوب میشود و در آن زمان بیش از پیش بر محبوبیت این آهنگساز و نوازنده موسیقی ایرانی اضافه کرد.
زوج فرهاد مهراد و اسفندیار منفردزاده یادآور بخش مهمی از تاریخ موسیقی پاپ ایران است. این دو قطعات ماندگاری را ضبط و اجرا کردند که اکثر آنها موسیقیهای دغدغهمندی هستند. منفردزاده و مهراد نیز جزو هنرمندان عرصه موسیقی بودند که به واقعه جمعه سیاه واکنش نشان دادند. نخستین قطعهای که فرهاد در اعتراض به آن واقعه خواند، نسخه جدیدی از قطعه ماندگار "جمعه" بود. این قطعه را فرهاد پیش از این در سال ۵۰ در اعتراض به واقعه سیاهکل منتشر کرده بود تا اینکه در سال ۵۷ و پس از کشتار ۱۷ شهریور، منفردزاده یک بار دیگر پیشنهاد اجرای این قطعه را با تنظیمی جدید به فرهاد مهراد ارائه داد. با پذیرش این پیشنهاد توسط فرهاد، این اثر ماندگار موسیقایی با شعر شهیار قنبری، این بار با نام "جمعه برای جمعه" به شهدای حادثه جمعه سیاه تقدیم شد. نسخه دوم قطعه جمعه که پیوندی عمیق با حادثه تلخ ۱۷ شهریور پیدا کرده، نسبت به نسخه نخست آن، حرفهایتر، عمیقتر و غمگینتر ضبط شده و حال و هوای بسیار دردناکی را روایت میکند. همچنین منفردزاده و فرهاد قطعهای دیگر با نام "شبانه ۲" با شعری از احمد شاملو را نیز متاثر از واقعه تلخ ۱۷ شهریور منتشر کردند که هر دوی این قطعات (جمعه و شبانه ۲) جزو قطعات ماندگار موسیقی در ایران شدند.
به جز قطعات "ژاله خون شد"، "جمعه برای جمعه" و "شبانه ۲" آثار دیگری نیز در ابتدای انقلاب برای واقعه ۱۷ شهریور اجرا شد. یکی از این قطعات اثر "نصر من الله" از حمید شاهنگیان بود. شاهنگیان پیش از انقلاب آثارش را به صورت زیرزمینی و به تنهایی اجرا میکرد اما از آنجا که هر اثری را چند بار ضبط کرده و میخواند و صدای ضبط خودش را در کنار صداهای ضبط شده دیگرش قرار میداد، مخاطبان گمان میکردند که قطعات او توسط یک گروه سرود خوانده میشود. شاهنگیان پس از حادثه جمعه سیاه، قطعهای را اینبار واقعاً با همکاری گروه سرود خود با نام "17 شهریور" یا "نصر من الله" ضبط کرده و به کشتهشدگان این یومالله تقدیم کرد.
همچنین شهرام ناظری نیز اثری تحت عنوان "هر کجا فریاد آزادی منم" با آهنگسازی محمدرضا لطفی اجرا کرد که شعر آن سرودهای از هوشنگ ابتهاج بود.
اثر "هر کجا فریاد آزادی منم" نخستین قطعه موسیقیایی بود که در سال ۵۹ نماهنگ آن در ۲۷ دقیقه ساخته شده و بارها از تلویزیون ملی به روی آنتن رفت. این قطعه در دومین سالگرد واقعه خونین ۱۷ شهریور سال ۵۷ منتشر شد و تاثیر زیادی در شناخته شدن شهرام ناظری داشت. پس از اجرای این قطعه شهرام ناظری همکاری خود با آهنگسازها و شاعران برجسته کشور را ادامه داد و به موفقیت بیشتری رسید.
تا پیش از قیام ۱۷ شهریور، بیشتر این موزیسینهای پاپ و راک ایرانی بودند که به اتفاقات سیاسی آن دوره واکنش نشان میدادند. برخی از خوانندگان معروف پاپ آن دوره حتی برای اجرای موسیقیهای اعتراضی چند ماهی را هم در زندان گذراندند و بعد از سپری شدن دوره زندان نیز دست از اعتراض نکشیدند. اما اتفاقی که موسیقیهای اعتراضی پس از جمعه سیاه را مهم میکند این است که پس از آن حادثه تلخ، موزیسینهای موسیقی اصیل ایرانی نیز به صف اعتراضات مردمی پیوستند. تا قبل از آن فقط چند نمونه مهم از آثار آهنگسازها و خوانندگان موسیقی اصیل وجود دارد که به شرایط جامعه اعتراض کردهاند اما پس از واقعه جمعه سیاه، اعتراضات آهنگسازها، شاعران، نوازندگان و خوانندگان موسیقی اصیل ایرانی گستردهتر از اعتراضات هنرمندان موسیقی پاپ شد.
تاثیر موسیقی اصیل ایرانی بر واقعه جمعه سیاه و تاثیر آن واقعه بر موسیقی اصیل ایرانی متقابل است. بسته شدن فضای فعالیت موسیقی پاپ در بدو انقلاب و توجه ویژه هنرمندان عرصه موسیقی سنتی به وقایع اجتماعی آن زمان باعث شد که هنرمندان این عرصه محبوبیت جدیتری پیدا کنند. از دل اعتراضات موسیقایی قیام جمعه سیاه نسل جدیدی از آهنگسازها و آوازخوانهای موسیقی ایرانی از جامعه در آمد و امروز هر کدام از آن نامها جزو بزرگترین چهرههای موسیقی سنتی هستند. این بزرگترین تاثیری بود که قیام جمعه سیاه متقابلا روی موسیقی اصیل ایرانی گذاشت.