سرویس موسیقی هنرآنلاین: کیوان ساکت در سال 1340 در خانوادهای فرهنگی در شهر مشهد به دنیا آمد. او از همان کودکی با تشویق پدر و مادر خویش به موسیقی و نقاشی پرداخت و در نقاشی شاگرد اساتیدی همچون استاد صادق پور، استاد پیراسته و.... بود. اولین درسهای موسیقی را از دایی خود منوچهر زمانیان در کارگاه موسیقی کودکان و نوجوانان که در آن زمان از سوی صداوسیمای وقت به مدیریت مرتضی دلشب در مشهد تأسیس شده بود، فرا گرفت. پس از مدت کوتاهی معلم او به دلیل ادامه تحصیل از مشهد رفت و مدتی کلاس بدون معلم بود تا اینکه زیر نظر همشهری و دوست دایی خود حمید متبسم آموزش دید.
ساکت در سال 1369 به دعوت پرویز مشکاتیان به عنوان مسئول به گروه عارف دعوت شد. او در سال 1375 گروه وزیری را تأسیس کرد و آثار زیادی را با این گروه در داخل و خارج از کشور اجرا کرده است. همچنین آهنگسازی و ساخت و اجرای ده برنامه به سبک گلهای جاویدان به نام "نغمههای جاویدان" به سفارش واحد موسیقی صداوسیما در کارنامه کاری او است. ساکت کوشیده است نگرش علمیتر به موسیقی و نوازندگی ایرانی داشته باشد و در نواختن تار و ابداع تکنیکهای نو پس از استاد وزیری ابداعات و تغییراتی ایجاد کند که امروزه علاقهمندان بسیاری یافته است. با این آهنگساز و نوازنده تار و سهتار گفتوگویی انجام دادیم که از نظرتان میگذرد:
چرا آثار امروزی ماندگار نمیشود؟
آثاری که ماندگار میشود از دل میآید و بر دل مینشیند. بیشتر آثار امروزی مناسبتی شده است و فقط برای سفارش تهیه و تولید میشوند. به نظر من اگر کپیرایت رعایت شود تا حدود زیادی کیفیت آثار هنری تضمین میشود. آثاری که در گذشته ساخته میشد با عشق و احساس همراه بود ولی امروزه این دو رکن اساسی فراموش شده است در حالی که اگر یک اثر همراه با عشق باشد بر دل مخاطبان مینشیند و در ذهنها ماندگار میشود.
وضعیت موسیقی را چطور ارزیابی میکنید؟
اصولاً موسیقی ما از شاکله اصلی خود که موسیقی ایرانی است دور شده و یک روحیه خشونتطلبی ظاهر شده است که تمام فضای موسیقی ما را احاطه کرده است. همچنین مسئولین و نهادهای دولتی باید دستبهدست هم دهند و موسیقی را از وضعیت بحرانی خارج کنند زیرا موسیقی هنری است که با روح انسان در ارتباط است و میتواند انسان را به آرامش برساند. موسیقی باید مورد توجه و حمایت قرار گیرد و اساتید موسیقی نباید دست روی دست بگذارند بلکه باید با تلاش این هنر والا را از سردرگمی نجات دهند.
به نظر شما مهمترین مشکل نوازندگان امروزی چیست؟
نوازندگان صدها مشکل دارند که هیچکس هم به این مشکلات اهمیتی نمیدهد. مهمترین مشکلات نوازندگان این است که عرصهای برای فعالیت آنها وجود ندارد. آنها چندین سال زحمت میکشند ولی زمانی که باید به اجرای برنامه بپردازند و به صحنه رود این امکان برایشان وجود ندارد در نتیجه دلگیر و دلزده میشوند و از این عرصه کنارهگیری میکنند. همچنین نوازندگان امنیت شغلی ندارند. با تعطیلی فرهنگسراها بسیاری از نوازندگان بیکار شدند در حالی که مسئولین باید زمینههای فعالیت این هنرمندان را فراهم کنند. همچنین ارکستری وجود ندارد تا نوازندگان بتوانند فعالیت کنند پس موسیقی ما به چندین ارکستر احتیاج دارد تا از وجود نوازندگان برجسته بهرهمند شود. نوازندگان امروزی از نظر تکنیک بسیار خوب هستند و حیف است که این هنرمندان در عرصههای هنری فعالیت نکنند. این مشکلات سبب شده است فقط تعداد محدودی از هنرمندان فعالیت کنند که این به ضرر هنر موسیقی است. هنرمندان باید هوای یک دیگر را داشته باشند. من به نوبه خودم همیشه دغدغه نوازندگان جوان را دارم و دوست دارم کار مفیدی برای نسل جوان انجام دهم. به نظر من مسئولین باید کمک کنند تا نوازندگان بیشتر بتوانند فعالیت کنند و حضور پررنگتری داشته باشند.
آموزش تار در چه وضعیتی قرار دارد؟
خوشبختانه هنرجویان به موسیقی و ساز تار علاقه فراوان دارند ولی یک پریشانی در حوزه آموزش، کتابها و.... وجود دارد. بسیاری از افرادی که تدریس میکنند صلاحیت کافی ندارند و این موضوع واقعاً نگرانکننده است. خیلیها نباید تدریس کنند. در گذشته رسم بود کسی که میخواست به مرحله استادی برسد بعضی از اساتید گواهی میدادند که این فرد میتواند تدریس کند. امروزه خیلیها دوره آموزش خود را تکمیل نکردهاند ولی میبینیم که تدریس میکنند. این موضوع سبب شده است شاگردان راه خطا را بروند و زمانی که شاگردان مراجعه میکنند متوجه میشویم که بعد از هشت سال تدریس هنوز نمیتوانند به درستی ساز را در دست بگیرند. این موضوع سبب میشود استعدادها بعد از مدتی ناامید شوند. مقوله آموزش زیربنایی است که سبب میشود نسلهای آینده از راه اصلی گمراه نشوند. ما باید نگاهی داشته باشیم که شایسته و مورد قبول اهل فن باشد.
تفاوت هنرجویان امروز با گذشته چیست؟
هنرجویان و شاگردان در گذشته عنصر عشق و علاقه را بیشتر داشتند. من 15 سال است که در دانشگاه تدریس میکنم و در هر دوره میبینم که دانشجویان نسبت به دورههای قبل ضعیفتر میشوند. این هنرجویان آینده مبهمی دارند زیرا فرهنگسراهای زیادی تعطیل شده است و به راحتی نمیتوانند مجوز بگیرند در نتیجه آینده آنها نامعلوم است. همچنین بسیاری از مدرسین موسیقی بیکار هستند و این موضوع سبب شده است امنیت شغلی نداشته باشند. بهتر است جوانان به فراگیری هنر ملی بپردازند ولی جلوگیری از آموزش موسیقی و ناامنی در این حوزه سبب میشود عواقب نافرجامی در انتظار حوزه موسیقی باشد.