سرویس معماری هنرآنلاین : فردا 25 اردیبهشت برابر با روز ملی حکیم ابوالقاسم فردوسی است که بهعنوان روز پاسداشت زبان پارسی نیز نامگذاری شده است.
آرامگاه حکیم سخن فارسی در توس سرنوشتی بسیار پرافت و خیز دارد؛ مدفنی که در قرون گذشته حتی برای مدتی ناپیدا شد و میرفت تا برای همیشه از نظرها گم شود و برای تعیین مکان دقیقش تحقیقات مفصلی ضرورت پیدا کند. اما جشن هزاره فردوسی بهانهای شد تا بالاخره تدارکی برای بنای یادبود این شخصیت موثر فرهنگی تاریخ ایران و در پی آن مکانی درخور جایگاه او فراهم شود. امروز روزی بود که افتتاح آرامگاه ابوالقاسم فردوسی در زادگاه او توس و در همان مزرعهای که عمر پربارش را در آن میگذراند محقق شد؛ بنایی که افراد بسیاری برای تحقق آن تلاش و کوشش کردند و امروز یکی از نمادهای فرهنگی کشور شمرده میشود.
باغ آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی در ۱۱ مهر سال ۱۳۱۳ ، همزمان با افتتاح آیینهای هزاره فردوسی گشایش یافت. آرامگاه که با الهام از بناهای پرسپولیس و مقبره کورش در پاسارگاد ساخته شده از سه قسمت یعنی سنگ قبری از جنس مرمر در مرکز در سکوی مرمری و بخش دوم شامل تالاری مربع شکل از سنگ مرمر که داخل آن با کاشی تزئین شده و چهار ستون بلند با دو سر ستون بزرگ در چهارگوشه این تالار موجود است. همچنین تصویر مردی بالدار در بالای ضلع جنوبی بنای اصلی ایجاد شده که ویژگیهای پرسپولیس را به یاد میآورد و سومین بخش محوطه پلکانی پوشیده از سنگ مرمر است که اتاق روی آن قرار گرفته و تعداد زیادی از اشعار فردوسی روی دیوار آن حک شده است. حسین حجار باشی زنجانی سنگتراشی سنگهای بنا و قبر را انجام داده است و سنگ نوشتههای آرامگاه را که به خط نستعلیق و از اشعار فردوسی است از آثار طاهرزاده است.
در اردبهشت سال ۱۳۰۵ کیخسرو شاهرخ که نماینده زرتشتیان در مجلس شورای ملی بود، ماموریت یافت به همراه گروهی از طرف انجمن برای تعیین محل دقیق خاکسپاری فردوسی از تهران به شهر توس سفر کنند. پس از جستجو در باغ حاجمیرزا علی قائم مقام نایب التولیه، تختگاهی یافتند که طولش شش متر و عرضش پنج متر بود و آن همان مدفن فردوسی بود. آندره گدار رئیس اداره باستانشناسی، مقبره را به شکل اهرام مصر طراحی کرده بود و ساخت این طرح در مراحل اولیه پیش رفته بود ولی با مخالفت ذکاءالملک فروغی این طرح تخریب شد تا به جای آن مقبرهای به سبک ایرانی هخامنشی ساخته شود. طراحی این مقبره بر عهده حسین لرزاده گذاشته شد. اشعار کتیبهها به خط استاد عمادالکتاب نوشته شده و سپس بر سنگهای نما انتقال داده شده. ساختمان آرامگاه در سال ۱۳۱۱ آغاز و در مدت ۱۸ ماه به پایان رسید و برای جشن هزاره فردوسی در سال ۱۳۱۳ آماده شد. برای تأمین کسری هزینه ۱۶۰هزار برگ بلیت بختآزمایی ده ریالی چاپ و از طریق شعبههای بانک ملی ایران توزیع شده بود.
مساحت ساختمان ۹۴۵ متر بود و بهترین حجاران تصاویری از شاهنامه را بر دیوارهایش حک کردند. اما از آنجا که در طراحی بنا محاسبات فنی دقیق لازم به عمل نیامده بود، بویژه به سبب عدم محاسبهٔ مقاومت خاک و مصالح پی، ساختمان آرامگاه از همان سالهای نخست شروع به جذب رطوبت و نشست کرد. تعمیرات و مراقبتهای سیساله هم کارگر نیفتاد، و ناچار لزوم تجدید بنای آرامگاه مطرح شد. به دستور انجمن آثار ملی در سال ۱۳۴۳ بازسازی بنا با نظارت هوشنگ سیحون در سال ۱۳۴۷ به انجام رسید.
بنای پیشین دارای نمای بیرونی شبیه بنای فعلی بود، اما داخل آن کوچکتر و کمعمقتر و دارای دو ورودی کمعرض شرقی و غربی بود. بنای کنونی، که سعی شده در ظاهر کاملاً شبیه بنای پیشین باشد دارای نهصد متر سطح زیربنا، و ساخته شده از بتن و سنگ و کاشی است. بخش فوقانی بنا، که در اجرای اولیه توپر بود این بار میانتهی ساخته شد. سقف داخلی آن هم با کاشیکاری معرق و متأثر از عناصر تزیینی دورهٔ هخامنشی و عصر فردوسی روکاری شد. دیوارهای آن هم تماماً با سنگهایی از منطقهٔ توس نماسازی شد. هیأت کلی بنا آرامگاه کوروش بزرگ در پاسارگاد را تداعی میکند.
اینک باغ آرامگاه که حدود شش هکتار مساحت، و یک موزه و کتابخانه دارد، سالانه بیش از یک میلیون شیفتهٔ فردوسی را میپذیرد. موزه در گذشته تنها مکانی برای استراحت بازدیدکنندگان بود ولی بعدها در سال ۱۳۶۱ با کشف آثار باستانی در شهر قدیم توس و همچنین اهدای اشیای تاریخی توسط افراد مختلف به موزه مبدل شد؛ اگرچه با این همه اهل ادب ایران این مجموعه را هنوزدرخور شأن رفیع فردوسی نمیدانند و در صدد توسعه و آبادی آن هستند.