سرویس معماری هنرآنلاین: معماری پایدار و نمونههایی که به لحاظ فرم و ظاهر جذابیت خاصی دارند، از جمله ویژگیهای بناها در این منطقه است. آب و هوای خاص این منطقه و طبیعت آن، از جمله عواملی است که ظاهر و نمای متفاوتی نسبت به سایر نقاط کشور به بناهای این خطه بخشیده است. از قلعه فوق العاده زیبای رودخان گرفته تا شهر معماری پایدار ماسوله میتوان، رد پای معماری هوشمند را که امروزه باعث جذب گردشگران و رشد عرصه گردشگری شده است، جستجو کرد.
قلعه رودخان دژی غیر قابل فتح
قلعه رودخان نام قلعهای تاریخی در ۲۰ کیلومتری جنوب غربی شهر فومن در استان گیلان است. برخی از کارشناسان، ساخت قلعه را در دوران ساسانیان دانستهاند. این قلعه با ۶/۲ هکتار مساحت بر فراز ارتفاعات روستای رودخان قرار دارد. دیوار قلعه ۱۵۰۰ متر طول دارد و در آن ۶۵ برج و بارو قرار گرفته شدهاست .
این بنا به وسیله سنگ و آجر ساخته شده و در بخشهای آسیب پذیر و نقاط حساس، سنگ با ملات ساروج به کار رفته، اما در مسیر اتاقها، برجها و سقفهای گنبدی شکل از آجر، گچ و ملات ساروج استفاده شده است. ارتفاع دیوارها متفاوت و از ۳ تا ۱۰ متر متغیر است و در نقاط نفوذ پذیر قلعه، دیوارها و باروها قطور و ارتفاع بیشتری دارند.انتخاب مکان مناسب، بهرهگیری از مصالح مقاوم، استفاده از شیوههای مختلف معماری و ایجاد اشکال هندسی متنوع، عظمت خاصی به این مجموعه داده است. فرم کلی قلعه نامنظم است و از دو بخش شرقی و غربی تشکیل شده است .
قلعه رودخان میراث مهمی از دژهای نظامی حکومتی در گیلان است. این قلعه مهم تاریخی که مدتها مرکز فرمانروایان گیلان بوده است، از بزرگترین و باعظمتترین دژهای نظامی گیلان و حتی ایران محسوب میشود. قلعه رودخان در فاصله ۲۰ کیلومتری جنوب غربی فومن واقع شده است. مساحت قلعه بالغ بر ۵۰ هزار مترمربع و در ارتفاعی بیش از ۶۰۰ متر در بلندترین نقطه کوه واقع شده است. برخی از کارشناسان، بنیاد قلعه را به دوره ساسانیان نسبت دادهاند. این قلعه در زمان سلجوقیان تجدید بنا شده و از پایگاههای مبارزاتی اسماعیلیان به شمار میرفته است.
قلعه رودخان از دو بخش ارگ (محل زندگی حاکم و حرمسرای وی) و قورخانه (محل فعالیتهای نظامی وزندگی سربازان) تشکیل شده است. ارگ در قسمت غربی این بنا در دو طبقه واقع شده و جنس آن از آجر است. قراول خانهها در قسمت شرقی در دو طبقه با نورگیرها و روزنههای متعدد بر اطراف مسلط است. چشمهای نیز میان قلعه و گودترین محل آن وجود دارد. بخش شرقی قلعه شامل:دوازده ورودی، زندان، در اضطراری، حمام و آبریزگاه .
بخش غربی دوازده ورودی دارد، چشمه، حوض آب انبار، سردخانه حمام، آبریزگاه شاه نشین و چند واحد مسکونی که با برج و بارو محصور شدهاند، دیگر بناهای این بخش را تشکیل میدهند. ۴۰ برج دیده بانی دور تا دور قلعه را احاطه کرده که اتاقهای هشت ضلعی آن با طاقهای گنبدی پوشانده شده است. دور تا دور دیوارها و برجها روزنههایی شیبدار دیده میشود که برای ریختن مواد مذاب و تیراندازی تعبیه شدهاند . لازم به ذکر است که در طول تاریخ قلعه، هیچ گاه دشمن به آن نفوذ نکرده و نتوانسته است آن را فتح کند.
قلعه عظیم رودخان یکی از باشکوهترین بناهای تاریخی گیلان زمین است، این دژ بر فراز کوهی در ۲۵ کیلومتری جنوب غرب شهر فومن، در محدوده دهستان گوراب پس، از توابع بخش مرکزی شهرستان فومن قرار دارد. ارتفاع قلعه از سطح دریاهای آزاد بین ۶۵۵ تا ۷۱۵ متر است که در خط الرأس یکی از ارتفاعات منطقه با نام محلی “قلعه ژیه” واقع شده است. در جهت شمال غرب قلعه، رودخانهای به همین نام جاری است که از ارتفاعات پشت کوه و ماسوله داغ تالش – حد فاصل استان گیلان و زنجان – سرچشمه میگیرد .
دکتر منوچهر ستوده در جلد یک کتاب "از آستارا تا استرآباد" قلعه رودخان را سومین بنا از بناهای عجیب هفتگانه گیلان معرفی کرده و میگوید :"من تاکنون دژی به عظمت و استحکام قلعه رودخان ندیدهام. تنها دژی که میتواند برابر همان قلعه باشد، قلعه اصطخر فارس است. دژهای خراسان و الموت رودبار و طارم زنجان در مقابل این دژ، بسیار کوچک و ناچیزند و شاید مساحت ۱۰ یا ۱۲ دژ، مساوی اراضی قلعه رودخان باشد ".
شایان ذکر است اولین بار خود زکو Chozeko (خچکو) محقق روسی لهستانی الاصل که در سال ۱۸۳۰ میلادی در گیلان مشغول بررسی بود، متوجه این قلعه شده و مینویسد: "قلعه رودخان دژی است بر بالای کوهی در قسمت علیای رودخانهای به همین نام، باروی آن از سنگ و آجر است و در طرفین در ورودی دو برج دفاعی مستحکم وجود دارد ".
قلعه رودخان به دلیل اهمیت و اعتبار تاریخی، معماری، هنری، استراتژیکی، نظامی و وسعت قابل توجه، در تاریخ ۳۰/۵/۱۳۵۴ به شماره ۱۵۴۹/۳ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
خانه ابریشمی با تالار آیینه و چینی خانهاش
یکی از بناهای میراثی دوره قاجار خانه ابریشمی است که اثری به جا مانده از خانواده "حاج میرزا اسماعیل حاکمی" و از متنفذین پیربازار است.
میرزا اسماعیل حاکمی، در زمان ناصرالدین شاه قاجار "کلانتر" رشت بود و به حاج حاکم معروف شد. این عمارت، توسط پسر کوچکترش، حاج قاسم معروف به عالیجناب (حاج میرزا قاسم پیربازاری) احداث شد. سالهای ۱۳۱۸ هجری شمسی، میرزا احمد ابریشمی خانه را از عباسعلی حاکمی ورثه قاسم خریداری و از آن زمان به بعد این عمارت زیبا به نام عمارت ابریشمی معروف شد.
در قدیمی عمارت، یک در چوبی دو لنگه با سردربی با سفالهای قرمز است که با یک دالان به حیاط خانه باز میشود. محوطه عمارت از چهار طرف با دیوارهای آجری قرمز رنگ به ارتفاع پنج متر با آهک بند کشی شده و دیوارهای ضلع جنوبی و شمالی در بالا دارای یک ردیف رف بوده و با نوعی طاق نما تزیین شده است.
بنای اصلی دو طبقه قرینه و در هر دو طبقه هشت اتاق دارد. اتاقهای هم کف ساده و فاقد تزیین بوده و با دو راه پله به طبقه بالا راه مییابد.
مهمترین زیبایی این عمارت، تالار چینی و تالار آیینه است. تالار چینی را میتوان با چینی خانه مجموعه شیخ صفی و تالار آیینه را با تالار آیینه عمارت دلگشا در شیراز مشابه سازی کرد.
تزیینات چینی خانه، از هنرهای بی نظیر دوره قاجار محسوب میشود و در دیوارها و پیش بخاری این اتاق در میان گچبری های گل و بوته ظریف، دوایری ایجاد شده و داخل آنها کاسه و بشقابهای گل مرغی و مصور بسیار پرارزش قاجاری و چینی قرار گرفتهاند.
بخشی از این تالار مزین به گچبری است و با پوشش هنرمندانه قطعات آئینه در بدنه و سقف جاسازی شده. این قسمت بهوسیله دو ستون گچی با شیر سرهای تزئینی از قسمت جلو جدا شده است.
خانه میرزا خلیل رفیع؛ عمارتی با معماری سن پطرزبورگ
عمارت خانه میرزا خلیل رفیع، متعلق به اولین شهردار رشت، حاج میرزا خلیل آقا رفیع بوده اا چون بعد از ۹ سال به برادران اخوان فروخته شد، به عمارت اخوان معروف شده است. صاحب و بانی این عمارت حاج میرزا خلیل پسر حاج ملأ رفیع فیلدهی از مشروطه خواهان بنام گیلان بود که بعدها توسط انجمن شهر بین سالهای ۱۲۸۶ تا ۱۳۰۰ به عنوان شهردار رشت انتخاب شد.
خلیل رفیع در پانزدهم فروردین ماه ۱۳۰۳ هجری شمسی به دیار باقی شتافت اما چند سال پیش از آن، عمارت زیبایی ساخت که در تمام گیلان بی نظیر است. این عمارت سمبل اولین خانههایی است که دارای سیستم روشنایی برق شد.
نقشه مهندسی عمارت رفیع و همه سازه چوبی با کشتی از روسیه وارد و در رشت بهوسیله استاد کاران و مهندسان روسی مونتاژ شد.
این عمارت، برخلاف بسیاری از عمارت های قدیمی رشت قرینه نیست. هر طبقه دارای ۴۰۰ متر زیربناست که با حیاط عمارت در مجموع هزار و ۳۴۷ متر زیربنا دارد. طبقه همکف با دیوارهای آجری و طبقه دوم تماماً سازه چوبی است.
ستونهای مدور چوبی به طول ۵.۴ تا پنج متر در روسیه خراطی و از بندر انزلی به رشت آورده شده است. درب و پنجرههای چوبی از جنس نراد و باقی سازههای چوبی در روسیه مونتاژ شده و حاج رفیع که نقشه اصلی را نیز با خود از روسیه آورده بود؛ در رشت سازههای مونتاژ شده را با آجر و ملات ماسه و آهک بنا کرد.
وقتی به معماری متفاوت این بنا پی میبریم که آن را با ساختمان مجاور آن یعنی خانه ابریشمی که معماری بومی گیلانی دارد مقایسه کنیم.
تفاوت نمای خانه و مصالح در این مقایسه مشهود است. معماری عمارت اخوان اقتباس شده از خانههای مسکونی سن پطرز بورگ و تفلیس و بادکوبه است و نیاز به چوبهای بلند روسی بود تا دهانههای بزرگ را بپوشاند. در حالی که در بنای ابریشمی از چوبهای محلی استفاده شده است.
در تالار ساختمان، نقاشیهایی موسوم به سبک لندنی است و در اتاقهای طبقه فوقانی بخاری چدنی در دیوار تعبیه شده. عمارت دو حیاط دارد. در حیاط خلوت که مخصوص مستخدمین بوده، حوض عمیقی پوشیده از نیلوفرهای آبی و ماهیهای قرمز زیبایی چشم نوازی به خانه میدهد.
در حیاط اصلی، حوض وسیع دیگری است. از مشخصههای عمارت، ناودانهای بلند شیروانی است که آب باران را به داخل حوض هر دو حیاط میریزد و این باعث میشود آب حوض همواره تازه بماند.
درختها و درختچههای این باغ نیز عمدتاً از روسیه آورده شده است. سیکاسی صد ساله، گلهای آزالیا و کاملیا، پوشش گیاهی است که بیشتر از روسیه آورده شده و سنگ فرش حیاط نیز دست نخورده باقی مانده است.
هتل فردوسی؛ بازتاب معماری دوره پهلوی اول
هتل فردوسی، بنای دیگری است که با وجود ثبت در میراث فرهنگی هنوز، امکان بازدید ندارد. این ساختمان با قدمتی بیش از ۷۰ سال از معدود بناهای باقی مانده از دوره پهلوی اول است. غیر از تزیینات بیرونی بنا، عمارت از معدود بناهایی است که با یک راهرو در طبقه دوم با ساختمان مجاور خود دسترسی دارد.
در معماری سنتی گیلان، این سبک معماری شایع بود و برای استفاده بهینه از فضا، دو مالک مجاور توافق کرده و طبقه دوم خود را به گونهای میساختند که از راهروی طبقه فوقانی به هم مرتبط باشند.
بنا دو طبقه است و به لحاظ تزیینات خارجی دارای سمبلهایی از ایران باستان بوده و شاخص مهم آن نشان "فِرَوَهَر" بر سردرب بناست. قرار گیری این بنا در محدوده تاریخی شهر رشت بسیار حائز اهمیت است.
طبقه دوم این بنا به سبک بناهای گیلان، ایوان باریکی دارد که به آن ایوان کتابی میگفتند. سرتاسر این ایوان کم عرض به دلیل جلوگیری از نفوذ باران به صورت آغوشگاه درآمده یعنی ایوان را کاملاً با شیشه پوشاندهاند.
معماری آن به نحوی است که در طبقه همکف طاقی دارد که عابران از زیر طاقی میتوانند به داخل کوچه بروند و امتداد طاقی هتل فردوسی، سرای میخچی است که متاسفانه تخریب شده است.
عمارت سفید بلدیه و برج ساعتش
میدان مرکزی شهر رشت با ساختمانهای سفیدش، مهمترین جاذبه گردشگری این شهر است. میدانی که حالا پیاده راه شده و با طمأنینه بیشتری میتوان عمارت های برگرفته از معماری نئوکلاسیک اروپایی را در آن مشاهده کرد. عمارت سفید بلدیه و برج ساعت آن هر رهگذری را به یکصد سال پیش میبرد. سبک معماری این ساختمانها برگرفته از بناهای نئو کلاسیک اروپایی بوده و تبلور حکومت نظامیان در رشت است. دو سال پس از سرکوب نهضت جنگل توسط رضا خان و کشته شدن میرزا کوچک خان، اداره شهر بهدست نیروهای نظامی افتاد. در آن مقطع رئیس بلدیه نیز فرمایشی انتخاب میشد و "یاور محمود خان غفاری" رئیس بلدیه رشت شد. شهرداران و حکمرانانی که پیشینه نظامی داشتند، دست به کار شده و به قولی دست به تخریب شهر رشت زدند و به سرعت بناها و خیابانهای جدید به سبک نئو کلاسیک به وجود آوردند. کلنگ احداث ساختمان اداری بلدیه در سال ۱۳۰۲ هجری شمسی به زمین زده شد و مهندسی ارمنی به نام "آرتم سرداراف" که از ارامنه روسیه و مقیم رشت بود، کار طراحی و نظارت بر ساخت بلدیه را بر عهده گرفت. ساختمان بلدیه با الهام از معماری نئوکلاسیک اروپا به ویژه معماری سنتپیترزبورگ روسیه طراحی و به وسیلهی معماران ایرانی مقیم رشت ساخته شد. اولین بنای باشکوه شهری یعنی ساختمان مرکزی شهرداری رشت روز چهارم اردیبهشت ماه سال ۱۳۰۵ ه. ش حدوداً هفت سال قبل از آغاز حکومت هیتلر در آلمان و به مناسبت تاجگذاری پهلوی اول به صورت نیمه تمام افتتاح شد.
ایجاد برجهای ساعت در بسیاری از شهرهای کشور، نمادی از تجدد و وقت شناسی بود. برج ساعت عمارت بلدیه رشت نیز بعدها به عمارت بلدیه اضافه شد و پیش از آن، برج دیدهبانی بود.
ماسوله، نمادی از معماری پایدار
در ماسوله نیز مانند سایر شهرهایی که در منطقه کوهستانی واقع شدهاند، بافت شهری در قسمت پایین دره قرار نمیگیرد زیرا در هنگام شب هوای سرد که سنگینتر است، به پایین دره نفوذ میکند بنابراین بهترین قسمت برای استقراربافت شهری وسازگاری هر چه بیشتر با شرایط زیست محیطی در قسمت وسط کوهپایه ودر سمت جنوبی آن است.
در ماسوله جهت بناهای مختلف با جهت شیب طبیعی زمین هماهنگی دارد به همین دلیل بخشی از بناهای شهر رو به جنوب وتعدادی نیز رو به جنوب شرقی است. مصالح استفاده شدهدر قسمتهای مختلف ماسوله، و ترکیبی از سنگ خشت وچوب است که همگی بوم آورد(محلی) است.ایستایی بنا بر روی یک قطعه سنگ یکپارچه است. معماران محلی هیچگاه سنگ یکپارچه را نمیشکنند چون درون آن منابع طبیعی آب وجود دارد و به همین دلیل ساختمانها با شیب طبیعی زمین در دو یا سه طبقه ساخته شدهاند که هم سازگاری معماری را با توپوگرافی طبیعی محیط نشان میدهد وهم نوعی دید منظر بسیار عالی را برای افراد در همه طیقات وفضاها فراهم میکند.
از نوعی خاک خاکستری رنگ که در محیط وجو دارد و فوش نامیده میشود نیز به عنوان عایق حرارتی ورطوبتی استفاده میشود.نکته جالب اینجاست که این خاک هر چه بیشتر پا بخورد عایقتر میشود به همین دلیل استفاده ساکنین از بامهای خانهها به عنوان مسیر رفت وآمد عمومی به عایقتر شدن بام ساختمان کمک میکند.
در ماسوله دیوارها معمولا تا طبقه اول باسنگ لاشه اجرا میشوند وپس از سنگ لاشه از خشت با ایعاد 30*30*8 سانتی متر برای ادامه دیوار استفاده شده است وبعد از آن نیز تا زیر سقف دوباره از سنگ لاشه استفاده کردهاند. در فواصل مختلف (حدود یک متر) وبرای پخش نیروهای وارده از سقف به پایین به طور یکنواخت از کلاف بندی یا به اصطلاح محلی چوب بست استفاده شده است ونوع چوب به کار رفته در آن مازو است. پس از اینکه دیوار چینی به پایان میرسد، بر روی دیوارها ی عمود بر مسیر تیرهای اصلی وحمالی به نام جیرین از چوب مازو و موازی با مسیر قرار میگیرد.تیرهای اصلی ضخامتی حدود 40 سانتی متر دارند .دلیل آن این است که این تیرها در دیوار نما قرار نمیگیرندوجود تعداد زیاد بازشوها است که باعث میشود این دیوار قابلیت باربری نداشته باشد.
از تیرهای دیگری در نزدیکی دیوارها وموازی به جرین به نام کلیله جهت کمک به توزیع نیروها کمک گرفته میشود.در برخی مواقع وقتی عرض اتاق زیاد تر میشود از دوجیرین استفاده میشود.
با توجه به تعاریف واصول معماری و شهرسازی پایدار میتوان نتیجه گرفت که ماسوله دارای طراحی معماری و بافت شهری پایدار و منطبق بر اصول زیست محیطی است. مسائلی چون استقرار بافت شهری در قسمت میانی کوهپایه متناسب با شرایط اقلیمی منطقه، جهت گیری شهر به سمت جنوب وجنوب شرقی متناسب یا شیب طبیعی زمین بدلیل استفاده هر چه بیشتر از گرمای خورشید در زمستانهای سرد وبرفی ماسوله، بافت شهری مطبق (پله کانی).تراکم زیاد وگسترش خانهها در ارتفاع با حداقل مساحت هماهنگ با شیب طبیعی زمین، شکل گیری مسیرهای ارتباطی شمالی-جنوبی بین فضاهای شهری متناسب با توپوگرافی طبیعی زمین، استفاده از مصالح بومی مانند چوب-خشت-سنگ های طبیعی و... در معماری وسازه، طراحی فضاهای زیستی تابستانی(تالار)وفضای زیستی زمستانی(سومه) جهت استفاده در فصول مختلف، عدم وجود الودگیهای هوا، آلودگیهای صوتی وسایر آلودگیهای زیست محیطی، استفاده از منابع طبیعی مانند چشمههای طبیعی آب جهت تامین آب مصرفی شهروندان، طراحی سقف شیبدار با شیب ملایم جهت دفع آب باران و رطوبت ناشی از آن، وجودعایقهای حرارتی برای مقابله با سرمادر فصول سرد و عایق رطوبتی برای جلوگیری از نفوذباران و استفاده از شیارهای طبیعی کوه به عنوان کانالهای دفع فاضلاب شهری ویژگیهای این شهر خاص است که آن را برای گردشگران نیز جذاب میکند.