به گزارش هنرآنلاین، نشست "نسخه بازآفرینی شهری برای تهران" با سخنرانی کاوه حاجیعلیاکبری، رئیس سازمان نوسازی شهر تهران، مهران احمدپور دبیر کمیتۀ مردمی رسیدگی به مشکلات بافت فرسوده و سیدامیر منصوری عضو هیأت علمی دانشگاه تهران، در گالری نظرگاه برگزار شد.
در ابتدای این نشست منصوری در توضیح مسأله این نشست گفت: وزارت راه و شهرسازی و شرکت عمران بهسازی در دورۀ دولت فعلی لایحهای را تحت عنوان بازآفرینی شهری مطرح کردند و شهرداری تهران نیز در پناه گفتمان بازآفرینی شهری، امر نوسازی را متوقف کرد و به گفتار درمانی پرداخت اما نهایتاً لایحهای در خصوص بازآفرینی تدوین شد که صرفاً یک سند علمی است و قابلیت اجرایی ندارد و آنچه تاکنون چرخ نوسازی در تهران را چرخانده است، بستههای تشویقی و تسهیلات ارائهشده بوده است و عملاً تاکنون طرح و لایحهای تحت عنوان بازآفرینی شهری نقش فعالی در کشور نداشته است.
وی ادامه داد: در تهران سطوح گستردهای از بافتها نیازمند مداخله هستند اما آنچه ما در اولویت مداخله میدانیم عرصههای ناپایدار و ناایمن است که در این حوزه تابهحال اقدامی که ناشی از لایحۀ بازآفرینی باشد مشاهده نشده است، سند بازآفرینی سندی خوب اما ناقص و مکتوم است. ما در این جلسه میخواهیم تأثیرات این لایحه را بررسی کنیم و ببینیم که آیا در حال حاضر نوسازی مبتنی بر برنامههای بازآفرینی در حال انجام است یا خودبهخود و بر حسب تسهیلات صورت میگیرد؟
حاجیعلیاکبری رئیس سازمان نوسازی شهر تهران با اشاره به موضوع تبدیل نوسازی به بازآفرینی گفت: من خیلی به این تغییر واژه اعتقاد ندارم، معمولاً تغییر رویکرد ابتدا از محتوا شروع میشود و بعد به تغییر واژهها میرسد. مرور تطبیقی با آنچه در جهان اتفاق افتاده نشان میدهد که حرکت از سمت نوسازی به بازآفرینی، نتیجهای جز افزودهشدن بار اقتصادی به مداخله در محدودههای ناکارآمد نداشته است. همزمان با آغاز دوران نولیبرالیسم در ۱۹۸۰ که بخش عمومی از مداخله در این حوزه عقبنشینی میکند و نقش و اختیارات گستردهای به بخش خصوصی اعطا میشود، ادبیات بازآفرینی شکل میگیرد، در مقابل این رویکرد، نوسازی که از یک مفهوم عمیق اجتماعی برخوردار است از میانۀ سال ۱۹۶۲ بهکار گرفته شده است. بنابراین من ترجیح میدهم از واژۀ "نوسازی" استفاده کنم و آن را برای کاری که انجام میدهیم گویاتر میدانم.
وی تصریح کرد: من معتقدم این موضوع بهطور گسترده از دوران بعد از جنگ هشتساله و از زمان برنامۀ دوم توسعه شروع میشود یعنی ما تجربهای در حدود دودههونیم در خصوص مداخله در عرصههای فرسوده و ناکارآمد داریم که از سیر تکوینی برخوردار است و در طول زمان خود را تکمیل کرده است. ما وقتی به دوران قبل از سال ۸۴ نگاه میکنیم میبینیم که رویکرد مداخله در بافتهای ناکارآمد تماماً یک شکل و با رویکرد مرکزگرا و اقتدارگرای از بالا به پایین و مبتنیبر شناسایی و اجرای پروژههای بزرگ مقیاس بهکار گرفته شده است اما بعد از اینکه تحققپذیری این رویکرد با تردیدهای جدی مواجه شد، کمکم این اتفاق نظر در تمام دستاندرکاران بهوجود میآید که باید یک چارچوب جدید تعریف شود. این چارچوب، حرکت به سمت برنامهریزیِ مشارکتمحور و پایین به بالا و خردکردن و کوچککردن مقیاس مداخله است.
رئیس سازمان نوسازی شهر تهران ادامه داد: ما نیز در سازمان نوسازی از سال ۸۲ بهطور مشخص وارد این موضوع شدیم و همین مسیر را پیش گرفتیم و به تجربه دریافتیم که مداخله در بافت فرسوده یک امر اجتنابناپذیر است، پس به یک مداخلۀ ساختاری و بیرونی با محوریت بخش خصوصی نیاز است اما محتوا و ماهیت این مداخله به مرور زمان تغییر کرد.
وی با بیان اینکه ما دریافتیم که این مداخله باید همهجانبهنگر باشد و از این رهگذر به مفهوم توسعه رسیدیم اظهار داشت: بنابراین باید با چارچوب توسعه، با این محدودهها برخورد کنیم. نکتۀ دیگر اینکه مداخله باید زمینهمحور باشد، یعنی رویارویی با مشکل وابستگی مستقیم دارد با جنس و ویژگیهای جایی که قرار است مورد مداخله قرار گیرد. ویژگیهای تمام بافتهای فرسوده شبیه به هم نیست و نوع فرسودگی آنها کاملاً متفاوت است.
حاجیعلیاکبری با اشاره به اینکه در مداخله، مسکن یک عنصر اصلی است بیان کرد: گروهی از سکونتگاههای ناایمن در بافتهای فرسوده وجود دارد اما آیا ضرورت دارد که ما با نسخۀ تخریب و نوسازی با تمام آنها برخورد کنیم و تمام سیاستهای ملی و شهری ما از تمرکز بر تخریب و ساخت مجدد مسکن حمایت کند؟ زمینه در برنامهریزی و تعیین اقدامات اهمیت دارد.
وی ادامه داد: نکتۀ دیگر اینکه تمام برنامهها و اقدامات باید دربرگیرندۀ برنامهریزی شوند و به اجرا درآیند، در برگیرندگی میتواند همکاری و مشارکت را تحت پوشش قرار دهد یعنی ما ناگزیر هستیم در فرایند مداخله، تمام ذینفعان فرایند را شناسایی و با آنها ارتباط برقرار کنیم و شرایط حضور و مشارکت آنها را فراهم کنیم. همچنین ما دریافتیم که اقدامات ما باید مبتنی بر حل مشکل باشد که با موضوع تحققپذیری ارتباط دارد یعنی باید از پرداختن به بعضی آرمانها یا اهداف دور از دسترس پرهیز کنیم و اقدامات قابل اجرا را در اولویت بگذاریم. بر این اساس امروز ۴۰ درصد بافتهای فرسوده، نوسازی شدهاند.
رئیس سازمان نوسازی شهر تهران با بیان اینکه از نظر من نوسازیای که تا بهحال اتفاق افتاده وابستگی زیادی به بستۀ تشویقی ندارد و عوامل دیگری در آن دخیل هستند گفت: آنچه به عنوان بستۀ تشویقی ارائه میشود الزاماً یک موضوع منفی نیست، در همان اواسط دهۀ ۸۰ وقتی شرایط ساختوساز در بافت فرسوده بررسی میشد یکی از مشکلات نوسازی در بافت فرسوده، نداشتن صرفۀ اقتصادی بود که جریان سرمایه را به این محلات هدایت نمیکرد بنابراین یکی از راهحلها، کاهش هزینۀ ساختوساز در این محدودهها و کاهش هزینۀ تمامشده بود. بخش عمدهای از ساختوسازها در بافت فرسوده بر اساس تجمیع است و تجمیع نیاز به کاتالیزور اجتماعی دارد که زمینهساز این جریان باشد به همین دلیل وجود پشتوانۀ اجتماعی ضرورت دارد.
وی ادامه داد: امروز مسیر ما دو رکن اصلی دارد، یکی مسألۀ توسعه در محلات فرسوده و ناکارآمد است که بتوانیم برنامههایی به عنوان توسعۀ محله داشته باشیم که این توسعۀ محله اکنون در سطح نظری و تجربی تبیین شده است و از طریق ۵۸ دفتری که در ۱۸۰ محلۀ تهران داریم، در حال انجام است. همچنین یک پیشخوان تحت عنوان پیشخوان توسعۀ محله، برنامهریزی کردیم که بتواند به ما بگوید که بر اساس ۱۰۰ سنجۀ توسعۀ محلهای که بهدست آوردهایم، امروز توسعۀ هر محله چگونه است.
حاجیعلیاکبری با اشاره به رکن دوم اقدامات نوسازی افزود: رکن دوم مداخله در محدودههای ناکارآمد و فرسودۀ غیرسکونتگاهی متروک است. این موضوع در برنامههای بالادست یعنی طرح جامع بهنام اراضی ذخیرۀ نوسازی مورد توجه قرار گرفته است که برای سه کارکرد تأمین خدمات مورد نیاز شهر، فراهمکردن بستر سرریز جمعیتی و نوسازی بافت فرسوده مد نظر قرار گرفته است.
احمدپور دبیر کمیتۀ مردمی رسیدگی به مشکلات بافت فرسوده نیز در ادامۀ این نشست با بیان اینکه متأسفانه از ابتدا دولتمردان بهجای تسهیلگری در موضوع بافت فرسوده، تسریگری کرده و مداخلات نابهجا داشتهاند گفت: مجلس در سال ۸۴ تصویب کرد که سالیانه ۱۰ درصد از بافت فرسوده باید نوسازی شود، با توجه به این مصوبه تا بهحال باید نوسازی بافتها به اتمام رسیده بود اما نشد، بنابراین کاری انجام نشده است. اگر با همین روند بخواهیم ادامه دهیم باید ۲۰ سال دیگر صبر کنیم و در این زمان ساختمانهایی که ۱۰ سال پیش نوسازی شدهاند نیز مجدداً فرسوده میشوند. ضمن اینکه بسیاری از سرمایهگذران صرفاً پول میآورند و تخصص و اطلاعی از این حوزه ندارند بنابراین اکثر بناهای ساختهشده ایراد دارند.
وی ادامه داد: بازآفرینی مانند یک تسبیح است و نمیتوان یک دانه آن را جدا کرد، تمام دانهها باید در کنار هم باشند. متأسفانه در نوسازی بافتهای فرسوده فقط ساخت بنا در نظر گرفته شده است، در حالیکه در کنار ساختوساز باید بستههای اجتماعی و فرهنگی نیز در نظر گرفته شود و این موضوع جزئی جدانشدنی از نوسازی است. بنابراین اگر بازآفرینی بهصورت واقعی اتفاق افتد بسیار خوب است اما صرفاً با تغییر اسم، چیزی تغییر نمیکند.
احمدپور اضافه کرد: من این موضوع را که نباید آرمانگرایانه نگاه کرد قبول ندارم و معتقدم باید آرمانگرایانه نگاه کنیم. در بازآفرینی ابتدا باید مردم آنجا دیده شوند نه فقط آهن و سنگ. اگر مدیری میخواهد بازآفرینی کند باید از منظر چشمهای مردم آن محله، نگاه کند و نظرات آنها را بخواهد. اگر این عملی نشود، بازآفرینی شهری بیشتر یک شوخی است. البته آنقدر بیثباتی در مدیریت وجود دارد که مدیران نمیتوانند اقدامات زیربنایی انجام دهند و اینگونه است که مشکلات بافت فرسوده انباشته میشوند.
سیدامیر منصوری با تأکید بر اینکه بحث امروز ما بر این موضوع متمرکز است که نسخۀ بازآفرینی شهری تهران چیست و ما وقتی در مورد نوسازی صحبت میکنیم، منظورمان نوسازی بافتهای ناایمن است اظهار داشت: در این جلسه میخواهیم بگوییم که در تهران برای بافتهایی که در برابر زلزله دفاعی ندارند و برای ساکنین خطرآفرین هستند چه اقداماتی میخواهیم انجام دهیم.
حاجیعلیاکبری در ادامه با بیان اینکه شکلگیری محدودههای فرسوده یا ناایمن تابع یکسری عوامل اقتصادی و اجتماعی فراتر از شهر است گفت: ما امروز هرچقدر هم در مورد کاهش فرسودگی و بازآفرینی صحبت کنیم در آنطرف دیوارهای تهران فرسودهشدن با سرعت بیشتری در حال وقوع است، به همین دلیل این مسأله میتواند پیچیدگیهای خودش را داشته باشد.
وی ادامه داد: ما فکر میکنیم یکی از مشکلات محدودههای فرسوده مسالۀ فقدان خدمات و زیرساختهای شهری است و از آنجا که در گذشته بیشترین تمرکز بر نوسازی مسکن بود، اکنون باید تمرکز اقداماتمان به سمت قلمرو عمومی و مجموعهای از خدمات پشتیبان سکونت باشد که کیفیت زندگی را در این محلات ارتقا میدهد. به همین دلیل امسال در شهرداری تهران سهم عمدهای از این اقدامات برای این موضوع در نظر گرفته شده و بودجههایی برای آن پیشبینی شده است. به عنوان مثال حدود ۳۵ پروژه بهسازی محیطی عمومی را آغاز کردیم که در مرحلۀ طراحی و اجرا هستند.
رئیس سازمان نوسازی شهر تهران تصریح کرد: شهرداری تهران امسال بودجهای حدود ۳۵۰ میلیارد تومان برای خدمات پشتیبان سکونت پیشبینی کرده است با وجود اینکه رویکرد بودجه در سال آینده هم انقباضی است اما با یک افزایش حدود ۱۰ درصدی به ۳۸۵ میلیار تومان در سال آینده افزایش پیدا کرده است که در شورای شهر در حال بررسی است.
وی افزود: دولت در آخرین مصوبۀ هیأت وزیران آورده است که اگر شهرداریها ۳۰ درصد از منابع لازم برای تأمین خدمات زیرساختها را فراهم کنند ما ۷۰ درصد را تقبل میکنیم که عملاً تا کنون هیچ اتفاقی نیفتاده است. اما در حوزۀ موافقتهای اصولی قرار شده منابع تبصرۀ ۱۸ قانون بودجۀ امسال برای این موضوع اختصاص پیدا کند. از ۱۵۰۰ میلیارد تومان بودجۀ پیشبینیشده در گام اول ۳۰۰ میلیارد تومان تخصیص داده شده که ما پروژههایی که در تهران در اولویت قرار داشت را معرفی کردیم.
حاجیعلیاکبری با بیان اینکه یکی از نقاط ضعف جدی در نوسازی بافتها توجه صرف به یک جنبه یعنی مسکن است گفت: اما موضوع ساخت مسکن هم نباید متوقف شود و پیشبینی و اعطای مشوقها برای ایجاد سرپناه امن و مقاوم باید ادامه داشته باشد به همین دلیل به همان میزان که تخریب و نوسازی در حال انجام است برنامههایی را در بافتهای تاریخی از طریق مرمت و در سایر بافتها از طریق مقاومسازی باید انجام داد.
وی ادامه داد:برای بافتهای تاریخی بستۀ تشویقی ویژهای را در نظر گرفتیم که لایحۀ آن در حال ارسال به شورای شهر است و برای مقاومسازی در حال برنامهریزی هستیم و یک طرح مطالعاتی را در دستور کار داریم. برای مشوقهای نوسازی فکر میکنیم آن روندی که در ۱۰ سال گذشته در جریان بوده نمیتواند ادامه پیدا کند، در توزیع مشوقها و اعطای یارانهها برای ساختوساز در بافتهای فرسوده دو اصل را مد نظر قرار دادیم یکی اصل عدالت یعنی مشوقها بهصورت عادلانه توزیع شود و دوم اصل کیفیت است یعنی هر مشوقی که داده میشود باید در مقابل، ارتقا کیفیتی مطالبه شود. بر این اساس بستۀ تشویقی را بازنگری کردیم و به تصویب ستاد بازآفرینی تهران رساندیم و اکنون در حال اجراست و این نسخهای است که ما برای نوسازی بافتهای ناایمن داریم.
در ادامه احمدپور در پاسخ به این سؤال که تأثیر برنامههای فعلی نوسازی برای رونق نوسازی چیست؟ گفت: اعطای مشوقها در نوسازی بافت فرسوده تأثیرگذار است، مخصوصاً در محلات پایینشهر چون مردم توانایی مالی ندارند فقط مشوقها باعث میشود سرمایهگذاران برای نوسازی در این محلات ورود کنند.
وی ادامه داد:یک رکن نوسازی بافت فرسوده، سازمان نوسازی است و ۳۳ دستگاه دیگر نیز باید در این حوزه کار کنند که متأسفانه همه آنها خواب هستند. اکنون وام نوسازی و مشوقهای آب، برق و گاز هم کنسل شده و دستگاههای دولتی کار را قفل کردهاند. شهرداری هم در حد بضاعت خود کارهایی را انجام داده است اما خوب نیست. اگر قرار باشد روند فعلی ادامه پیدا کند بافتهای نوسازیشده بیشتر از بافتهای قدیمی فرسوده میشوند و نسبت به درستی افزایش پلاکهای تجمیعی تردید هست.