گروه مد و لباس هنرآنلاین: مدگرایی یعنی تطابق با اقتضائات محلی و جهانی و مدپرستی یعنی ازخودبیگانگی و تقلید کورکورانه و وقتی کسی مدی را میپرستد، بدان معناست که هر آنچه تحت عنوان مد مطرح میشود، ازنظر این فرد عزیز، گرانقدر و بااهمیت و این امر اشتباه است.
در یک نگاه کلی، اسلام با امروزی شدن و نوگرایی و استفاده از انواع مختلف لباس موافق است، به شرطی که ارزشهای اخلاقی و چهارچوبهای شرعی و عرفی رعایت شود یعنی لباس نباید از این شئون فاصله بگیرد. آیهای که در قرآن کریم آمده و کلمۀ لباس در آن ذکر شده با «یا بنیآدم» آغاز میشود و خطاب آیه عام است؛ یعنی تمام انسانها و در تمام تاریخ و جغرافیا:
«یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباساً یواری سوآتکم و ریشاً و لباس التّقوی ذلک خیرٌ ذلک من آیات اللّه لعلّهم یذّکّرون» (اعراف: 26). میفرماید لباس بر شما نازل کردیم؛ یعنی لباس از جانب خداوند و یک امر الهی است. خداوند لباس را نازل فرموده و این موضوع منافاتی با این ندارد که انسان تولیدکننده لباس باشد. پس، خود تولیدگری لباس یک نوع فعل الهی است.
این لباس سه ویژگی دارد:
1. «یواری سوآتکم»: عیوب و عورات شما را میپوشاند.
2. «ریشاً»: «ریش» کلمهای عربی است به معنی زینت. لباس علاوه بر اینکه جنبه حفاظتی دارد، زینت هم هست؛ یعنی هم حافظ است هم مزیِّن (زینتبخش). به همین سبب، این وجه زینتبخش در هرم مازلو بالاتر از وجه اول که حفاظتی و بیولوژیکی و فیزیولوژیکی است قرار میگیرد زیرا حفاظت از عیوب و عورات و از سرما و گرما و از چیزهای مختلف کاملاً در قاعدۀ هرم مازلو قرار میگیرد.
3. «و لباس التّقوى ذلک خیر»: قرآن لباس را استعارهای برای تقوا میگیرد چون تقوا در واقع لباس نیست و به معنای پرهیزکاری است.
الف) لباس باید مرا از سرما و گرما، نور آفتاب، اشعۀ ماورای بنفش، اشعه مادون قرمز و... حفظ کند و نگه دارد. پس پوششی که این کار را نمیکند تقوا و نگهدارندگی ندارد.
ب) این لباس باید زینت داشته باشد و زینتش هم باید متقیانه و پرهیزکارانه باشد. زینتش نباید مانع تفاخر من و عامل تحقیر من از سوی دیگران باشد. لباس باید زینت باشد، یعنی زیبا، کامل، جمیل و دلیل و در عین حال همراه با پرهیزکاری و تقوا باشد.
ج) در کنار این دو لباس، پدیده دیگری به نام تقوا هم داریم که یک مقوله اخلاقی و دینی است. پس، این تعبیر لباس به تقوا، تعبیر بسیار جالبی است.
اما پرواضح است که مدگرایی با رویکرد مثبت به پیشرفت اجتماعی و مدگرایی با رویکرد منفی به آنارشیسم فرهنگی منجر میشود. در مدگرایی مجموعهای از متغیرها و اصول مطرح هستند.
برخی از مهمترین این متغیرها از دیدگاه اسلام عبارتند از:
ملاحظه مقتضیات زمانی: ما نمیتوانیم لباسهای ده سال قبل، پنجاه سال قبل و دویست سال قبل را بپوشیم، مگر اینکه دوباره مد شوند. در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که برخی شیعیان ضعیفالایمان از من انتظار دارند جامه پشمین بپوشم و بر پلاس بنشینم، در حالی که اقتضای زمانه اینگونه نیست. گروهی از شاگردان ملاعلی کنی (از فقها و مجتهدان دورۀ قاجار) به قصد دیدار خاتمالفقهاء و المجتهدین، شیخ مرتضی انصاری، به نجف رفتند و دیدند که بر پلاسی بسیار ساده و پاره و مندرس نشسته است. وقتی وضعیت زندگی او را با وضع نسبتاً بهتر ملاعلی کنی در تهران مقایسه کردند گفتند اگر مجتهد بودن اینچنین است، چرا حاج ملاعلی کنی اینگونه نیست. شیخ دگرگون شد و آنها را به خاطر کلام ناصواب و کفرآمیزشان نکوهش کرد و گفت: اقتضای زمان و مکان من این است که سادهزیست باشم، چون شاگردان و طلاب به من نگاه میکنند و مرا الگوی خود قرار میدهند. ما فرزندان زمانه خود هستیم و باید طبق زمان لباس بپوشیم.
موقعیتهای خاص فردی: رعایت موقعیتها بدین معنی است که لباسهایی که در ورزش، میهمانی، عزا و عروسی، درون و بیرون منزل و ... میپوشیم باید متفاوت از هم باشند. اوایل انقلاب، به خاطر شرایط و فضای خاص آن روزها، مردم این آداب را کنار گذاشته بودند اما دوباره این آداب برگشته و خوشبختانه مردم رعایت میکنند. هر موقعیتی لباس خاصی را اقتضا میکند همچنانکه سخن گفتن افراد در موقعیتهای مختلف متفاوت است و در تعریف علم بلاغت در ادبیات گفتهاند: بلاغت عبارت است از رعایت مقتضای حال در سخن؛ یعنی سخن ما و شما باید مطابق با حال مخاطب و موقعیتی باشد که در آن قرار گرفتهایم.
وضعیت معیشتی و جایگاه اجتماعی: در روایتی آمده است که یکی از یاران امام صادق(ع) از ایشان سؤال کرد من زمانی ثروتمند و اهل مکنت و دولت بودم و لباسهای فاخر میپوشیدم و اکنون مدتی است فقیر شدهام. اکنون باید لباسم چگونه باشد؟ امام(ع) فرمود: مطابق بضاعت و وضعیت معیشتت رفتار کن. به همین سبب گفته میشود فرد باید شئون خودش را رعایت کند و مطابق مقام و موقعیت خود لباس بپوشد.
مقتضای سنی: یکی از مسائلی که در روایات دینی ما در ارتباط با پوشش و لباس به شدت نکوهش شده آن است که اقتضای سنی در پوشش رعایت نشود و بهویژه اینکه پیران از پوشش جوانان و لباسی که برازنده شأن و اقتضای سنی آنان نیست، استفاده کنند البته در اخلاقیات یا در عرصه علم و دانش خوب است که جوان به پختگی و متانت پیران رفتار و سنجیده عمل کند.
مطابقت با عرف جامعه: در فقه اصطلاحی به نام لباس شهرت مطرح شده است. لباس شهرت عبارت از هر گونه لباسی که با عرف جامعه مطابقت نداشته باشد و بخواهد ایجاد مد جدید بکند. منظور از لباس شهرت، لباس مشهور نیست؛ مثلأ در میان مردها کت و شلوار به عنوان لباس رسمی و کلاسیک مرسوم است و این لباس گرچه مشهور است، اما شهرت نیست. به همین منوال، مانتو یا چادر پوشش مشهور زنان است، اما لباس شهرت نیست. لباس شهرت، یعنی لباسی که پوشیدن آن فرد را انگشتنمای جامعه کند و همه نگاهها به آن خیره شوند. حتی گاهی ممکن است خود حجاب در بانوان محجبه تبدیل به نوعی شهرت شود.
این مطلب برشی بود از مقاله «پوشش از منظر روانشناسی اسلامی» نوشته هادی وکیلی، استادیار، عضو هیات علمی گروه مطالعات تطبیقی عرفان و مدیر گروه پژوهشی حکمت معاصر.