سرویس مد و لباس هنرآنلاین: تشویش سلیقه در عرصه مد و لباس اسلامی و ایرانی از دیرباز وجود داشته و در این مسیر، به ندرت جریان پژوهشی و دانشبنیان، پشتوانه موضوع مهم فرهنگی، هنری و صنعتی مد و لباس شده است.
نکته دیگر آن که هم بخش خصوصی و هم دولتی چنانکه باید، متوجه ابزار ایجاد جایگاه برای جریان طراحی لباس در امر فرهنگسازی نبودهاند.
این موضوع که آشکارا حاکی از نوعی وابستگی فرهنگی است که به لطف شبکههای اجتماعی و فضای مجازی به وسعت آن دامن زده میشود، تبعات منفی و هزینههای گزافی به دنبال داشته و دارد و با آنکه فعالیتهای تحقیقاتی و علمی در این زمینهها بسیار انجامشده است، اما متأسفانه متولی مشخصی برای ابلاغ آنها وجود ندارد و حتی مسئولان دانشگاهها حاضر نیستند بخشی از مقالات علمی و آثار پژوهشی در این زمینه را به کمک رسانهها یا هر ابزار دیگری در دسترس فعالان هنر صنعت مد و لباس قرار دهند.
همواره نهادهای اجتماعی و انجمنها بهعنوان یکی از اثرگذارترین بخشهای فرهنگی، مسیر حرکت نهادهای قانونی را در مسئله مد و لباس مشخص کردهاند اما بهواقع سهم بخش علمی و دانشگاهی در این جریان تا چه اندازه پررنگ بوده است؟
همچنین در میان دستگاههای ابلاغی و اجرایی مانند مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی، ارتباط محکم و عزمی راسخ برای پیگیری این جریانات وجود نداشته همچنان که به طور مثال سند تحول فرهنگی از سالیان قبل به آموزشوپرورش داده شد، اما هیچگاه اجرایی نشد.
کمااینکه محسن حاجی میرزایی وزیر آموزشوپرورش در جلسه اخیر خود با مسئولان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاههای فرهنگیان سراسر کشور، بابیان اینکه تأکید بر اجرای سند تحول و داشتن روحیه مطالبهگری در این مورد ضروری است، اظهار داشته که باید علاوه بر مطالبهگری، با همفکری بتوانیم وظایف بخشهای گوناگون را در اجرای سند تحول مشخص کرده تا به اهداف مشخص شده برسیم.
حال جای طرح این پرسش وجود دارد که چرا میان دستگاههای ابلاغی و اجرایی، ارتباط و هماهنگی لازم در زمینه طراحی لباس وجود ندارد؟
یکی از دلایل، تحقق منافع صنفی در این مسئله است. امروزه گروهی سرکار میآیند و به اقتضای امکانات موجود و میزان سودهای شخصی یا گروهی، سلیقه و لباس مطلوب خود را مد میکنند و فردا گروهی دیگر روی کار میآید و سلیقه و لباس دیگری را مد قرار میدهد.
به هر تقدیر، دستیابی به یک خروجی مناسب در این زمینه مستلزم هماهنگی تمام نهادها و ارگانها با انجمنها و مؤسسات فرهنگی و هنری است آن هم در سایه ایجاد جامعهای که هزینههای قابل توجهی را با جذب بودجه از بخشهای دغدغهمند، صرف پروژههای تحقیقاتی میکند و به دنبال خروجیهای اثرگذار و کاربردی است. حال آنکه برای سامان یافتن حوزه مد و لباس، باید یکنهاد و دستگاه فرهنگی به طور مشخص متولی این حوزه بشود؛ نهادی فرا قوهای و کاملاً غیرسیاسی همچون انجمنهای فرهنگی و هنری که با رویکردی علمی و فرهنگی در این زمینه، سهم پروژههای دانشگاهی در جریان مد سازی را بیش از پیش افزایش بخشد.