سرویس مد و لباس هنرآنلاین: زینب دوزالی طراح لباس و مدرس دانشگاه است که اصلیترین دغدغه خود را معطوف به تربیت چهرههای خلاق و نوآور در عرصه مد و لباس میداند.
دوزالی میگوید همیشه به دانشجویانش این نکته را یادآوری میکند که اکثر کسانی که وارد رشته طراحی پارچه و لباس میشوند در ابتدا فکر میکنند موضوع لباس همان چیزی است که ما در تن خودمان میبینیم اما وقتی گستردهتر نگاه میکنیم میبینیم بهخصوص در بحث لباس مشاغل جای فکر، خلاقیت و نگاه چندوجهی وجود دارد. او همچنین در بخشی از صحبتهای خود، موضوع لزوم طرح مصاحبه و گزینش پیش از ورود به دانشگاه در حوزه طراحی پارچه و لباس را مطرح میکند.
مشروح گفتوگوی هنرآنلاین با زینب دوزالی را در ادامه بخوانید:
خانم دوزالی، لطفاً در ابتدا از پیشینه حضورتان در عرصه مد و لباس بگویید.
تقریباً از سال 84 در حوزه مد و لباس فعالیت میکنم. البته پیش از آن از سن 13 سالگی کارهایی مثل خیاطی را که معمولاً دخترها انجام میدهند انجام میدادم ولی از سال 84 بهصورت حرفهای وارد حرفه دوخت و الگو شدم. بسیار به تدریس علاقه داشتم و از همان زمان شروع به تدریس کردم. بعد وارد رشته نگارگری شدم و دیدم که میتوانم رشته نگارگری را به طراحی لباس نزدیک کنم. نگارگری را بلد بودم و دوخت و الگو را هم کار میکردم و به همین خاطر این دو رشته را به هم ارتباط دادم که ارتباط آنها طراحی لباس شد. از سال 90 به بعد هم کاملاً بهصورت حرفهای دارم در این رشته فعالیت میکنم.
مدرک تحصیلیتان هم در همین زمینه است؟
من مدرک تحصیلی کاردانی نگارگری، کارشناسی طراحی لباس و کارشناسی ارشد طراحی پارچه و لباس دارم و در دانشگاهها، آموزشگاهها و مجتمعهای فنی هم تدریس میکنم.
در بخش آموزش بیشتر تمرکزتان روی چه حوزههایی است؟
به خلاقیت، ایدهپردازی و لباس مشاغل علاقه بیشتری دارم. همیشه به دانشجویانم میگویم اکثر کسانی که وارد این رشته میشوند فکر میکنند موضوع لباس همین چیزی است که ما در تن خودمان میبینیم ولی وقتی گستردهتر نگاه میکنیم میبینیم بهخصوص در بحث لباس مشاغل جای فکر، خلاقیت و نگاه چندوجهی وجود دارد. یکی از مباحثی که من در کلاس لباس مشاغل با هنرجویان کار میکنم، نکتهسنجی درباره ویژگیهای لباس مادر یک کودک است. میگویم فکر کنید شما یک مادر هستید که به خرید رفتهاید و علاوه بر بچه، دستتان با وسایلی که خریدهاید پُر شده است و حالا میخواهید کلید ماشین را از کیفتان بیرون بیاورد، واقعاً به مشکل خواهید خورد. میگویم بیایید لباسی را طراحی کنید که بتواند این کار را راحت کند. من به این موضوعات علاقه زیادی دارم و روی آنها کار میکنم.
در بُعد لباس مشاغل مطالعاتتان در چه زمینههایی است؟ به نظر میرسد این موضوع هم یک وجه زیباییشناختی دارد و نکته دیگر بحث راحتی و استفاده از متریال مناسب آن شغل است. شما در این زمینه چقدر مطالعه داشتهاید و فکر میکنید مشاغلی که به این موضوع پرداختهاند چقدر بهدرستی این مسائل را رعایت کردهاند؟
تقریباً این مسائل تا چهار پنج سال پیش اصلاً رعایت نمیشد. معمولاً لباسهایی که استفاده میکردند و جنس الیافشان اصلاً به آن شغلی که داشتند نمیخورد ولی در حال حاضر اطلاعات زیاد و بهتر شده است، بهخصوص در حوزه نساجی که قویتر شدهاند.
معمولاً در ایران وقتی بحث لباس فرم عنوان میشود ما یاد لباس کارمندان بانک و هواپیما میافتیم ولی واقعیت این است که این موضوع نباید به این تعداد شغل محدود شود. به نظر شما چه شغلهایی باید لباس مخصوص داشته باشند؟
همه شغلها لباس مخصوص خودشان را دارند. البته نوع شغل به خود لباس هم ارتباط دارد. مثلاً ما نمیتوانیم زیاد روی لباس کسی که کارمند بانک است مانور بدهیم، چون خود برشهای لباس دارد با مراجعهکننده حرف میزند. قبل از اینکه صحبت کنید، لباس شما بیانگر حرفهای شماست. خطوط برنده روی لباس کارمند بانک نشان میدهد که من بسیار جدی اینجا نشستهام و میخواهم کارم را انجام بدهم. من نمیتوانم برای لباس کارمند بانک از یک لباس صورتی شاد استفاده کنم، در آن صورت مشتری میگوید این کارمند خیلی خوشحال است و من هم خوشحالم. اساساً فضا اجازه نمیدهد که ما این کار را انجام بدهیم. جاهایی دست ما بسته است. در شغلی مثل شغل آتشنشانی اصلاً زیبایی لباس آتشنشان اهمیت ندارد چون خطری که آن شخص را تهدید میکند در اولویت است. لباس آتشنشان باید بلند و گشاد باشد. من چند سال پیش روی لباس خبرنگارها کار کرده بودم. یکی از مشکلات خبرنگارها این بود که نمیتوانستند برگههایشان را در دست نگه دارند و از طرفی بسیار سریع باید خودشان را به جایی میرساندند تا مصاحبه مدنظرشان را بگیرند. آنها اینقدر زمان نداشتند که همه اینها را با هم جمع کنند. چند سال پیش یک لباسی طراحی کردم که حتی شخصی که کتوشلوارپوش بود هم میتوانست آن را بپوشد و مشکلی بابت حمل وسایلش نداشته باشد. مثلاً شما میخواهید به یک جلسه رسمی بروید که مجبور هستید رسمی لباس بپوشید ولی در عین حال میخواهید یک سری کاغذ هم با خودتان ببرید. لباسی که من طراحی کرده بودم جوابگوی این نیاز خبرنگاران خانم و آقا بود.
یکی از حیطههای فعالیتی شما، طراحی لباس مبتنی بر دانش اوریگامی است. کمی در مورد این روش توضیح میدهید؟ در تمام این سالها این روش چقدر توانسته به شما در ایدهپردازی و ارائه کارهای خلاقانهتان کمک کند؟
زمانی که روش اوریگامی را شروع کردم، ابتدا آمدم روی ایراد اندامی کار کردم و میخواستم با ایراد اندامی بازی کنم، چون این کار برای من اهمیت زیادی داشت. در آن دوره به این موضوع پرداختم ولی بعدها از آن دور شدم، اما در کار استایلینگ کمک زیادی به من کرد. کار استایلینگ هم انجام میدهم. در حال حاضر اگر میگویم که لباس مشاغل باید این خطوط را داشته باشد یا بسیاری از ایراداتی که به یک طرح وارد میدانم به اوریگامی برمیگردد. اوریگامی در سالهای اخیر در کشور ما پیشرفت زیادی کرده است. استادان بنامی هستند که کاملاً فوق حرفهای دارند روی این موضوع کار میکنند. من در این بخش الآن جایی برای صحبت ندارم چون استادان بالاتری دارند روی این موضوع کار میکنند ولی آن زمان که من در این زمینه کارم را شروع کرده بودم هیچکس در این حوزه کار نمیکرد. در خارج از کشور فعال بودند ولی در ایران چنین چیزی وجود نداشت، اما در حال حاضر آموزشگاههای مختلف دارند بهصورت کاملاً حرفهای روی آن کار میکنید.
کمی راجع به روش کار اوریگامی توضیح میدهید؟
اوریگامی تای کاغذ است. همان موشک و کاغذبازیهای است که در دوران بچگی انجام میدادیم. در این روش باید از پارچههایی استفاده شود که مثل پارچههای پلیاستر کمی آهار داشته باشند. پارچههای پلیسه هم در واقع اوریگامی هستند. روش اوریگامی از قدیم استفاده میشد ولی در حال حاضر بهصورت حرفهای از آن استفاده میکنند. برای شکلهای گل که روی لباس میآوردند یا برجسته کردن قسمتی از لباس از این روش استفاده میکردند. البته برای برجسته کردن لباسهای بسیار حجیم از روش مولاژ استفاده میکنند که طرح را روی مانکن برش میزنند و الگوسازی آن را انجام میدهند. با این حال حجمهای کوچکتر آن هم وجود دارد که میآیند روی قسمتی از لباس، گلهایی را به حالت گل سینه طراحی میکنند و پارچهها بهصورت برجسته میایستند که روش اوریگامی به همین صورت است.
اشاره کردید که یکی از دغدغههایتان بحث خلاقیت و ایدهپردازی هنرجویان است. در حال حاضر تب طراحی مد و لباس بسیار داغ است و افراد مختلفی هستند که تمایل دارند که در این زمینه کار کنند و حداقل نیاز خودشان را برطرف کنند. فکر میکنید قبل از این اینکه این افراد بخواهند وارد حیطه آموزش شوند راهی وجود دارد که استعدادیابی شوند؟ حتی صحبتهای زیادی مبنی بر این است که رشته طراحی پارچه و لباس یکی از رشتههایی است که به مصاحبه پیش از ورود به دانشگاه نیاز دارد ولی ما میبینیم که در عمل این اتفاق نمیافتد. در واقع افراد از هر رشته و گرایش دیگری میتوانند برای ادامه تحصیل وارد این حوزه شوند، در صورتی که ممکن است حتی مؤلفههای بنیادی برای ورود به این عرصه را نداشته باشند.
صد درصد مهم است چون من این مشکل را دارم در بین دانشجویان خودم هم میبینم. برخی از دانشجوها آمدهاند و میخواهند این کار را انجام بدهند ولی استعدادشان صفر است. یک بحث تلاش است و بحث دیگر استعداد. کسی که تلاش میکند میتواند خودش را به کسی که استعداد دارد برساند ولی گاهی یک نفر نه تلاش میکند و نه استعداد دارد و فقط میخواهد بگوید من طراح لباس هستم، چون طراح لباس یک اسم شیک و قشنگی دارد. پیش از ورود به دانشگاه حتماً باید آزمونی باشد تا ما بفهمیم آیا دانشجویی که به دانشگاه آمده است میتواند خروجی خوبی داشته باشد یا نه. خوشبختانه یا متأسفانه امسال کسانی که برای دانشگاه روزانه مجاز نشدهاند دیگر آزمون عملی ندارند. در سالهای پیش اینطور بود که تمام افرادی که رتبه مجاز میآوردند بلااستثناء این آزمون را میگذراندند. یعنی هم باید سطح علمیشان بررسی میشد و هم سطح عملیشان ولی در حال حاضر فقط کسانی که شانس قبولی در دانشگاههای روزانه را دارند آزمون عملی میدهند. یعنی ما اصلاً نمیدانیم کسی که میخواهد بهجز دانشگاه روزانه در دانشگاه دیگری درس بخواند، کار دست بلد است یا نه. در مقابل دانشجویانی داریم را که کار عملیشان خوب نیست ولی کار دستشان قوی است و همانطور بلاتکلیف ماندهاند. دانشجویانی که در دانشگاه روزنامه مجاز میشوند آزمون عملی هم میدهند و ظاهراً مصاحبهای هم دارند ولی بهتر است که این کار در تمام دانشگاهها صورت بگیرد تا از همان بیس و اول استعدادیابی شوند.
زمانی تب بازیگری و فوتبالیست شدن داغ بود ولی الآن این اتفاق برای حوزه طراحی مد و لباس افتاده است. در حال حاضر هر کسی که مدرک کارشناسی دارد یکی از گزینههایش برای ادامه تحصیل در مقطع فوق لیسانس رشته طراحی مد و لباس است.
تا سالها پیش این گزینه وجود داشت که از دانشجویانی که از رشتههای غیرمرتبط به رشته طراحی مد و لباس آمدهاند مصاحبه گرفته میشد ولی حالا نمیدانم که امسال هم به این شکل هست یا نه، بلکه فقط میدانم آزمون عملی را برداشتهاند.
دانشجویانی که از رشتههای غیرمرتبط میآیند واحدهای پیشنیاز را هم میگذرانند؟
بستگی به خود دانشگاهها دارد. تا جایی که در جریان هستم در دانشگاههای تهران و آزاد پیشنیاز میخواهند ولی به نظر من اصلاً نیازی به گذراندن پیشنیاز نیست. چیز خاصی نیست که بگوییم حتماً باید باشد. ما چون فعالیتمان در کنکور ارشد طراحی لباس است، میدانیم در کلاسها آنقدر مطالب به هنرجوها گفته میشود که اگر وارد دانشگاه شوند دیگر به پیشنیاز احتیاجی ندارند.
به نظرم آموزشگاهها هم بسیار موفق عمل کردهاند و چهبسا در برخی از موارد حتی جلوتر از دانشگاهها پیش رفتهاند.
قطعاً همینطور است. سالهایی که ما برای مقطع کارشناسی ارشد کنکور میدادیم رقابت به این شکل نبود و سطح کنکور بسیار پایین بود. سطح دانش بچهها از آزمونها آنقدر بالاتر رفت که سطح کنکور هم همینطور بالا آمد. به خاطر نوع آموزش آموزشگاهها است که سطح دانش بچهها و سطح کنکور بالا رفته است.
دانشگاهها ظرفیت این حجم از داوطلب را مخصوصاً در مقطع کارشناسی ارشد دارند؟
در حال حاضر دانشگاههای زیادی آمدهاند که رشته طراحی مد و لباس را دارند. مثلاً در سالهای اخیر دانشگاه علمی کاربردی پارسه در تهران تأسیس شده است. در تهران دانشگاههای تهران، علم و فرهنگ، پارسه، الزهرا (س) و آزاد تهران جنوب رشته طراحی مد و لباس را دارند و در شهرستانها هم یزد و شمال در این رشته دانشجو میپذیرند که ظرفیتهایشان هم خوب است و دانشجوی زیادی میگیرند. مگر اینکه یک نفر بگوید اولویت اول من دانشگاه روزانه در تهران است که در این صورت محدودیت به وجود میآید.
خانم دوزالی خودتان برند ندارید؟
من در حال حاضر دارم با یک تولیدی شال و روسری با نام "کلاسیک" همکار میکنم که این تولیدی روی لباس مجله کار میکند. من طراح آن مجموعه هستم و میتوانم بگویم در آنجا بسیاری از کارها را انجام میدهم.
در سالهای اخیر چه بخش دولتی و چه بخش خصوصی تمرکز ویژهای روی موضوع شال و روسری گذاشتهاند. ادعاهایی مبنی بر این است که ما میتوانیم در این زمینه خودکفا شویم. عملاً شاید این ادعا با واقعیت فاصله زیادی داشته باشد چون بخش عمدهای از نیاز بازار را دارد واردات تعیین میکنید. نظر شما درباره وضعیت این حوزه چیست؟
محل کار من در بازار بزرگ است و در دل کار هستم. در یک محیط کاملاً مردانه کار میکنم. روسریها و شالها به دو بخش تقسیم میشوند؛ شالهایی که چاپ میشوند و شالهایی که روی آنها پارچهسازی میشود. من با بخش مزون کاری ندارم. وقتی راجع به شال و روسری بخش مزون صحبت میکنید اصلاً قضیه فرق میکند. آنها مشتریهای خاص خودشان را دارند و کارشان را انجام میدهند و جنسهایشان را با قیمتهای نجومی و هر طور که دوست دارند میفروشند. البته متریال گران است و مشکل من با قیمت متریال است. ما در حال حاضر مجبور هستیم عموم مردم را در نظر بگیریم. قیمت نهایی و تمامشده محصول من باید طوری باشد که مردم عادی هم بتوانند آن را بخرند ولی در این صورت کیفیت پایین میآید. در حال حاضر ما در کشورمان مشکل پارچه داریم و کیفیت جنسها فوقالعاده بد است. قدرت خرید مردم بسیار پایین آمده است. ما در گذشته مشتریهایی داشتیم که میآمدند خریدهای عمده میکردند ولی در حال حاضر دیگر اینطور نیست. مشتری من از قیمتی بالاتر دیگر نمیتواند خرید کند. مثلاً من اگر بیایم پارچه را 30 هزار تومان بخرم، فروشنده مغازه باید آن پارچه را 50 هزار تومان بفروشد. به همین خاطر من برای اینکه آن فروشنده پارچه را 50 هزار تومان نفروشد تا مشتری بتواند پارچه را بخرد، ناچار هستم که بروم پارچه 20 هزار تومانی بخرم. جنس پارچه 20 هزار تومانی بد است و بهطور ناخواسته کیفیت اجناس پایین میآید. با این حال در کشور تولید وجود دارد. حتی در برخی جاها تورم به نفع کشور شده است چون آنهایی که توانستهاند از این فرصت استفاده کردهاند و به تولیدشان رونق دادهاند. دیگر جنس از خارج از کشور وارد نمیشود و اگر هم وارد شود آنقدر قدرت خرید مردم پایین آمده که ترجیح میدهند جنس ایرانی بخرند. وقتی مردم جنس ایرانی بخرند به نفع تولیدکننده ایرانی میشود. از این لحاظ خیلی خوب شده است.
ماجرای شال و روسریهای چند میلیون تومانی در پاساژ خریدهای لاکچری تهران چیست؟
ما تقریباً دو سال پیش به مزون یکی از پاساژهای لاکچری رفته بودیم و یک روسری پلیسه دیدیم که آن موقع هنوز پلیسه روی بورس نبود ولی کاری که روی آن انجام شده بود فوقالعاده ساده بود. آن موقع همان روسری را 300 هزار تومان قیمتگذاری کرده بودند. هر چقدر نگاه کردم دیدم چیزی ندارد و تنها تفاوتی که با روسریهای دیگر داشت این بود که کمی خلاق و جدید بود و فروشنده فقط پولِ جای خودش را میگرفت. در حال حاضر همان روسری با قیمت نهایت 50 هزار تومان در بازار بهصورت فراوان موجود است ولی آن موقع چون تازه بود، قیمت آن را بالا زده بودند. برخی از افراد میروند از مزونها لباس میخرند و میگویند اگر قیمت فلان لباس 10 میلیون تومان باشد، باز من آن را میخرم چون اولین نفری هستم که آن را میخرم. جریان روسریهای چند میلیون تومانی هم همین است و بیشتر به خاطر جایشان است که قیمت را اینقدر بالا میزنند وگرنه متریال آنها فرق چندانی نمیکند.
شال و روسری هم وارد جریان اوت کوتور شده است. از طرفی میتواند در بحث طراحی و احیای سوزندوزیها خوب باشد ولی از طرفی میتواند روی سایر قیمتها اثرگذار باشد.
در دو سه ماه اخیر لباسهای اوت کوتور با سنگدوزیها مد شده است که من همان را روی روسری دیدهام. دقیقاً همین اتفاقی که شما میگویید روسری دارد وارد جریان اوت کوتور میشود در حال رخ دادن است. روسریهایی را دیدهام که سنگدوزیهای بسیار شیک و زیبایی روی آنها انجام شده و با قیمت بسیار بالایی فروخته شدهاند. یکبار خودم را بهعنوان مزوندار معرفی کردم و وارد بازار شدم. در قسمت انبار دیدم روسریهایی وجود دارد که بسیار خوب روی آنها کار شده است. آنها میگفتند ما این روسریها را به مزونها میفروشیم. قیمت هر کدام از آن روسریها در بازار صد هزار تومان بود ولی ممکن است همان روسری را یک شخصی که دارد در یک فروشگاه خوب جنسهایش را ارائه میکند چندین برابر بفروشد.
برنامههایتان برای آینده چیست؟ اساساً چه چشماندازی در حوزه مد و لباس دارید؟
تلاش میکنم خودم را از جایی که الآن هستم جدا کنم و وارد حوزه تولید شوم. علاقه زیادی به تدریس دارم و میخواهم این بخش از فعالیتم را گستردهتر کنم. میخواهم روی طراحی پارچههای جدید کار کنم. در حال حاضر این کار را شروع کردهام ولی این کار چشمانداز من در یک سال است. دوست دارم روی حوزه طراحی پارچه کار کنم چون این حوزه جای کار زیادی دارد. چند سال روی لباس کار کردم ولی الآن میبینم پارچه بیشتر روی لباس بازی میکند.