سرویس مد و لباس هنرآنلاین: بیشک یکی از مهمترین عرصههای دانشگاهی متعلق به چرخه علمی مد و لباس در ایران، دانشکده شریعتی تهران است که همهساله جمع کثیری از فارغالتحصیلان رشته طراحی پارچه و لباس را وارد بازار کار میکند. این دانشکده در سالهای اخیر میزبان جشنواره دانشجویی مد و لباس بوده و مهناز ترابیان بهعنوان مدرس، مدیر گروه، رئیس انستیتو طراحی دوخت دانشکده فنی شریعتی و معاون آموزشی از اثرگذارترین چهرههای این دانشکده در روند برپایی مهمترین رویداد دانشجویی مد و لباس در کشور است.
ترابیان در گفتوگو با هنرآنلاین، ضمن تبیین اهداف و چشماندازهای دانشکده شریعتی در سایه برگزاری جشنواره تخصصی و بررسی روند حرکتی آن به سمت کسب توفیقات روزافزون حوزه مد و لباس ایران، مطالب درخور توجهی را پیرامون نقش و اهمیت دانشگاه در تربیت چهرههای موفق حوزه مد و لباس عنوان کرده است. گفتوگوی هنرآنلاین با مهناز ترابیان را در ادامه بخوانید:
خانم ترابیان، لطفاً ابتدا از پیشینه حضورتان در عرصه مد و لباس بگویید.
من مدرس دانشکده شریعتی هستم و از سال 1364 مشغول تدریس هستم. تقریباً 20 تا 25 سال هم مدیر گروه بودهام. ریاست انستیتو را بر عهده داشتم که ما در آنجا برای همه رشتههای مقاطع مختلف طراحی دوخت برنامهریزی میکردیم. حدود 3 سال هم معاون آموزشی دانشکده بودم که اجازه خواستم از این سمت کنارهگیری کنم. در حال حاضر داریم سومین جشنواره مد و لباس را برنامهریزی میکنیم و تاکنون دو جشنواره دانشجویی مد و لباس را در سالهای 94 و 95 برگزار کردهایم و امسال برای اینکه بتوانیم این جشنواره را در سطح دانشگاههایی که این رشته را دارند برگزار کنیم دوباره اعلام آمادگی کردهایم. رشته تخصصی من طراحی لباس است و درسهای تاریخ لباس اقوام ایران، تاریخ لباس ایران، تاریخ لباس جهان و درسهایی که در این زمینه وجود دارد نظیر روش تحقیق و پروژه را تدریس میکنم. در حال حاضر مدیر گروه همین رشته و کارشناسی ارشد دانشگاه پارس هم هستم. سالها کارشناس آموزشوپرورش بودم و در کنار کار تدریس که وظیفهام بوده کارهای دیگری هم انجام دادهام. نزدیک به 15 سال است که دارم با مجموعه کارگروه مد و لباس همکاری میکنم. از سال 83 به بعد همیشه جزو داوران جشنواره بودهام. از زمانی که جشنواره دانشجویی از جشنواره مد و لباس فجر جدا شد، مسئولیت آن را به دانشکده شریعتی دادند و ما امسال سومین بار است که داریم این جشنواره را برگزار میکنیم.
دانشکده شریعتی چه ویژگیهای شاخصی دارد و چه امکاناتی را در برگرفته است که میتواند میزبان چنین جشنوارهای باشد؟
دانشکده شریعتی کار خودش را از سال 63 در مقطع کاردانی تربیتمعلم شروع کرد و بعد از بازگشایی دانشگاهها و انقلاب فرهنگی، فعالیتش را در چند رشته در مقطع کاردانی پی گرفت که یکی از شاخصترین رشتههای آن مقطع کاردانی رشته طراحی دوخت بود. از سال 72 برنامهریزی کارشناسی ناپیوسته انجام شد و اولین سری دانشجوها در نظام جدید را جذب کرد. ما تا سال 90 زیرمجموعه آموزشوپرورش بودیم تا اینکه وزیر وقت آموزشوپرورش صلاحدید که این مجموعه را به وزارت علوم منتقل کند. ما تقریباً از سال 91 فعالیتمان را در مجموعه دانشگاه فنی حرفهای زیر نظر وزارت علوم آغاز کردیم. چیزی که ما را مجزا میکند این است که ما دارای سه مقطع تحصیلی هستیم که به ما این پتانسیل را میدهد تا تربیت دانشجویان را در سه مقطع مختلف داشته باشیم. در حال حاضر برنامهریزی که خود دانشگاه فنی حرفهای داشته و ما دراینباره کمیته تخصصی هم داریم این است که ما برنامه کارشناسی پیوسته حرفهای را در رشته طراحی پارچه و طراحی لباس راهاندازی کرده و مقطع کاردانی را دوباره بازبینی کردهایم تا بچههای دیپلمه از رشتههای دیگر هم بتوانند وارد این رشتهها شوند. درگذشته مخاطبان ما فقط بچههای دبیرستانی بودند. در حال حاضر که نظام آموزشوپرورش 6 ساله شده است، مسلماً بسیاری از افراد دوست دارند از این مقطع هم وارد کاردانی رشته طراحی دوخت شوند. از آنجاییکه ما روی کار عملی و حرفهای تأکید داریم و به بچهها مهارتآموزی را یاد میدهیم، میتوانیم بگوییم فارغالتحصیلان دانشگاه فنی و حرفهای از سایر دانشگاهها متفاوت هستند. البته برخی از مجموعههای علمی کاربردی هم در برنامهریزی سعی کردهاند این تفاوتها را داشته باشند ولی چون امکاناتشان در حد فنی و حرفهای نیست، متأسفانه نتوانستهاند چندان موفق شوند و ما شاهد این هستیم که بسیاری از این مراکز به خاطر نبود امکانات در حال بسته شدن هستند.
ما دو کارگاه بافت کامل داریم. البته بافت ما بافت سنتی است اما بههرحال برای بچهها دستگاه وجود دارد. علاوه بر آن، دو کارگاه چاپ مجهز سیلک و باتیک و 5 کارگاه بزرگ طراحی دوخت با تمام تجهیزات داریم. سعی کردهایم ماشینآلات آن را بهروز کنیم و بسیاری از ماشینآلات دوباره خریداری و به مجموعه اضافهشده است. یک تولیدی بزرگ داریم که آن را هم دانشگاه فنی و حرفهای تجهیز کرده است تا اگر خانوادهها راضی نبودند دخترانشان دوره کارورزی را در تولیدیهای بیرون بگذرانند، بتوانند این دوره را زیر نظر اساتید خودمان سپری کنند. دانشکده شریعتی به خاطر تجربه و مدیریتی که سالها داشته، نگاه ویژهای هم به طراحی دوخت کرده است. شاید همین امر باعث شد که مسئولین در مقایسه با سایر دانشگاهها احساس کردند جشنواره دانشجویی میتواند در دانشکده شریعتی برگزار شود. ما حدود 60 مرکز در سطح کشور داریم که زیر نظر دانشگاه فنی و حرفهای هستند که آنهم پتانسیل خاصی را برای ما ایجاد میکند. یعنی اگر ما بتوانیم همان 60 مرکز را هم راغب کنیم که در جشنواره شرکت کنند میتوانیم آثار بسیار خوبی را ارائه بدهیم.
به نظر شما آیا جشنواره دانشجویی در دو دوره گذشته توانسته بخشی از مشکلات این حوزه و بهویژه مشکلات حوزه علمی دانشگاهی را مرتفع کند؟
تمام هدفی که ما داشتیم این بود که دانشجویانمان را برای بازار کار آماده کنیم. البته بخشی از مباحث درسی، هنری هستند و این رشته را از دل هنر بیرون میآورند. اززآنجاییکه بسیاری از هنرجوها مزون دارند و میتوانند در بخش طراحی پارچه کار کنند، به همین جهت ما نیامدهایم آنطور که صنعت از ما توقع دارد تا بچهها را فقط برای تولید آماده کنیم، عمل کنیم. نمایشگاه هم از دیدگاه تولید صنعتی و انبوهسازی میتوانسته کارش را ارائه بدهد و هم میتوانسته بخشهای هنری این پوشاک را به نمایش بگذارد. از طرفی خواستیم بچهها از دل سنتها، معماریها و هنرهای تاریخی ایران هم بتوانند یک سری طرح ایجاد کنند و از این لحاظ خلاق باشند. به همین خاطر ما در هر دو دوره از صنعتگران دعوت کردیم و آنها نیز آمدند. برخی از آنها گفتند این کارها پتانسیل تولید هم دارند و میتوانند بهخوبی بفروش بروند و برخی دیگر میگفتند بعضی کارها هنری هستند و تولید آنها برای ما بهصرفه نیست. در حقیقت ما هر دو نمایشگاه را از دو دیدگاه برگزار کردیم. بخشی از کارهایی که فرستاده میشود پروژههای پایانی بچههاست که حتماً پشت آن یک تحقیق علمی هم وجود دارد. بخش صنعت یک ویژگی خاصی دارد و گاهی دوست دارد از ژورنالهای مختلف استفاده کند چون هم برایش ارزانتر درمیآید و هم مطمئن است که مخاطب خودش را پیدا میکند و جایگاه طراح را چندان جدی نمیگیرد. ما تمام سعیمان این بود که بچهها وارد بازار کار شوند. تمام هدفمان این بود که بتوانیم این جشنواره را در اردیبهشتماه برگزار کنیم ولی به خاطر سیلهایی که آمد برخی از مراکز کارهایشان را دیرتر شروع کردند. یک عده از بچهها به لحاظ روحی شرایط خاصی داشتند و ما این مسابقه را به بعد از ماه مبارک رمضان و عید فطر انداختیم که متأسفانه آن موقع امتحانات دانشگاهی شروع میشود. ما امسال دو کار جدید را انجام دادیم که متفاوت بودند. مسابقه زنده گذاشتیم و از دانشجویان دعوت کردیم. امسال برای اولین بار میخواهیم با موضوعی که به دانشجویان میدهیم یک مسابقه طراحی لباس برگزار کنیم. آموزشگاه "شهرتاش" به مدیریت خانم رزمجو هم پذیرفتهاند که بخش طراحی و جوایز آن را انجام بدهند. البته انتخابها توسط همه داورانی انجام خواهد شد که در جشنواره حضور دارند. ما میخواهیم در بخش ایده تا اجرا، گروههای سه نفرهای از بین بچههایی که دانشجو هستند یا حداکثر دو سال از فارغالتحصیلیشان گذشته است را دعوت کنیم تا بیایند با پارچه و ملزوماتی که ما به آنها میدهیم طرح لباسهایی را بزنند که مناسب جامعه است. هم طراحی الگو و لباس انجام بدهند و هم دوخت بزنند. خوابگاه دانشکده را هم دو روز در اختیارشان گذاشتهایم. یکی از ویژگیهای ما این است که خوابگاهمان درون دانشگاه است. ما حتی در دانشکده مهمانسرایی داریم و برای مواقعی که مهمانها میآیند، آن را در اختیارشان میگذاریم. مدیریت دانشکده به ویژگیهای این رشته کاملاً وارد هستند و به این رشته لطف خاصی دارند. نهایت سعیشان این است پذیرای کسانی باشند که میخواهند در این جشنواره فعالیت کنند. اینها ویژگیهایی هستند که ما امسال میخواهیم آنها را معرفی کنیم.
در حال حاضر تب طراحی مد و لباس بسیار داغ است و نهتنها جمعیت دانشجوها در دانشگاهها روزبهروز دارد افزایش پیدا میکند، بلکه آموزشگاهها و مؤسسات هم بسیار خوب دارند فعالیت میکنند و اساتیدی نظیر شما در این مؤسسات مشغول تدریس هستند. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟ به نظر شما خروجی این جمعیت دانشجو چقدر میتواند مفید و مؤثر باشد؟ احیاناً جمعیتی که نمیتوانند دستاورد خاصی به دست بیاورند باید چهکار کنند؟ بسیاری از دانشجویان، مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد را پشت سر گذاشتهاند و از این بابت ناراضی هستند که دانشگاه نتوانسته چیزی به آنها اضافه کند. پیشنهاد شما برای اینکه آنها این عرصه را رها نکنند و کماکان بمانند و به راه خودشان ادامه بدهند چیست؟
سؤال شما بسیار کلی است و ما باید از چند دیدگاه به آن نگاه کنیم. نخست اینکه نیمی از دانشجویان فارغالتحصیل تمام رشتههای دانشگاهی وارد جامعه نمیشوند و هیچ کاری برای آنها در بازار کار وجود ندارند. به همین خاطر ادامه تحصیل میدهند که حداقل دو سال دیگر هم در محیط دانشگاهی باقی بمانند. معضل دوم عدم شناخت ورودیهاست. صرف اینکه یک دانشگاهی بزنیم که اسم طراحی، نقاشی و تصویرسازی دارد کافی نیست. متأسفانه در این زمینه اطلاعات دقیقی به بچهها داده نمیشود. دانشجو پس از دو ترم میگوید من بنا نبود که در این رشته کار خیاطی و الگوسازی انجام بدهم و من فکر میکردم قرار است فقط کار طراحی کنم، درحالیکه در این حوزه کسانی موفق هستند که دارای اطلاعات کامل در مورد ویژگیهای اندام، الگوسازی، چگونگی تغییر و دوخت هم باشند. کسانی که در حال حاضر دارند دنیای مد را رهبری میکنند از ابتدا خیاط بودهاند. این ویژگی در مورد همه رشتهها وجود دارد. ما بهصرف اینکه دانشگاه میرویم، نمیتوانیم همه اطلاعات را کسب کنیم. دانشگاه تنها چراغهای اولیه را روشن میکند و دانشجو خودش باید مطالعه کند. بچههای ما از کتابخانهها دور هستند و حتی آدرس کتابخانهها را نمیدانند. وقتی به آنها میگوییم کتاب بخوانید تعجب میکنند و میگویند مگر در این عرصه هم کتاب وجود دارد؟ یکی از اشکالات اساسی ما در آموزشوپرورش این است که بچهها دارند فقط یکبعدی به مسائل نگاه میکنند. به نظرم آن کتابها هم برایشان کافی نیست و هیچ انگیزهای در آنها ایجاد نمیکند. ما از مقوله آشنایی با کتاب و نویسندهها دور شدهایم. من نباید در دانشگاه به بچهها بگویم کتاب بخوانید بلکه باید پایه آن در دوران دبستان ریخته شود. کانون پرورش فکری باید اینجا فعالیت کند و بخواهد که بچهها در این عرصه وارد شوند. خانوادهها کتاب را بخرند و برای بچههایشان بخوانند. بسیاری از رشتهها بازار کار ندارند و فارغالتحصیل آنها کاری هم نمیتواند انجام بدهد و نهایتاً یک کار غیر مرتبط پیدا میکند. تنها نکته مثبت رشته طراحی لباس این است که شما حداقل میتوانید به اقتصاد خانواده کمک کرده و پوشاک خانواده را تأمین کنید. مگر مادر و مادربزرگهای ما لباس آماده میخریدید؟ آنها خودشان برای بچههایشان لباس میدوختند. در حال حاضر شرایط اقتصادی میطلبد که ما کمی صرفهجویی داشته باشیم. اگر یک دانشجوی فارغالتحصیل هزینه مزون زدن نداشته باشد، حداقل میتواند پوشاک خانواده خودش را تأمین کند. دلیلی ندارد که همه از همان ابتدا مزون بزنند، بلکه میتوانند مدتی در کنار یک مزوندار دستیار باشند. من نمیدانم ما چرا فکر میکنیم از همان ابتدا باید یک مزون بزرگ بزنیم. همه ما کارمان را از صفر شروع کردهایم و کمکم بالا آمدهایم و امروزه میتوانیم حرفی برای گفته داشته باشیم. ما باید بدانیم که بچهها با چه دیدگاهی میخواهند وارد دانشگاه شوند. البته این رشتهها باید در دبیرستانها هم شناسانده شود. یکزمانی تمام کارخانهها از بچههای فوقدیپلم و دیپلمیهای هنرستانی استفاده میکردند چون میگفتند اینها دست به آچار هستند و کار را بلدتر هستند. آنها در کنار مهندس قرار میگرفتند و حتی کار عملی را بهتر از مهندس انجام میدادند. اهداف فنی حرفهای و علمی کاربردی این بود که بتواند بین دیپلمه و مهندس، یک نفر آچار به دست را به کارخانهها معرفی کند؛ ولی متأسفانه این هدف گم شد. امروزه مردم وقتی میبینند با مدرک فوقلیسانس درآمد بیشتری میتوانند داشته باشند طبیعتاً میروند فوقلیسانس میخوانند، درحالیکه در تمام دنیا شما اگر فوقدیپلم مهارتی باشید حقوقتان از مهندس هم بالاتر است. شما کجای دنیا اینهمه دانشجوی فوقلیسانس میبینید؟ حالا هم به سمت مقطع دکتری فشار آوردهاند. ما اینهمه دکتر میخواهیم چهکار کنیم؟ سر آخر میبینیم افسردگی به وجود میآید. مثلاً میبینیم طرف 30 سالش شده و دکتری هم گرفته اما هنوز شغل پیدا نکرده است. آیا بهتر نبود که ما به این آدم مهارت یاد میدادیم و آن را وارد عرصه تولید میکردیم؟ در حال حاضر هجوم افراد از فوقلیسانس به سمت دکتری زیاد شده است و خروجی آنهم نتوانسته در بازار کار پیدا کند.
ما حتی در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری هم نتواستهایم مدرسانی را تربیت کنیم که بتوانند امر تدریس را در پایههای پایینتر بهخوبی انجام بدهند.
تدریس هم یک شرایط بسیار خاصی دارد. شغل معلمی در کنار اینکه به نظر ساده میآید ولی مهم است که شما بهعنوان معلم بدانید مطالب را در کجا بگنجانید و بچهها را راغب کنید، وگرنه حفظیات به چه درد آنها میخورد؟ ما بسیاری از مطالب را حفظ میکنیم و امتحان میدهیم ولی خروجی آن چیست؟ ما امروزه حتی باید طرز زندگی کردن را هم در لابهلای مطالبمان بگنجانیم چون بچهها به آن نیاز دارند. در کنار پدر و مادرها که اصلیترین پایههای ستون ایجاد یک اجتماع سالم هستند، معلمها هم باید قرار بگیرند. من فکر میکنم ما امروزه باید اخلاقیات را بسیار پُررنگتر ببینیم. کسانی موفق هستند که پایهها و ستونهای اخلاقی را در جامعه پایهریزی و استوار میکنند. بههرحال این مشکل یک مشکل همهگیر است و فقط مشکل یکرشته یا دو رشته نیست. در ضمن رشته طراحی پارچه و لباس که چند سال پیش برنامهریزیشده است در مقطع فوقلیسانس دیده میشود. حالا این مجموعه فوقلیسانس را چه کسانی باید در دانشگاهها درس بدهند؟ اکثر آنها کسانی هستند که مدرک خودشان هم فوقلیسانس است و فقط تجربه تدریس کردن داشتهاند یا افرادی با مدرک دکتری یکرشته دیگر هستند که میآیند در این وادی کمک میکنند. نبود نیروی مدرس و هیئتعلمی در این رشته یک معضلی است که سطح بالاتر را در برمیگیرد. به نظر من برای این رشته مقطع کارشناسی هم کافی است، درصورتیکه بتوانیم دانشجوهای این مقطع را وارد بازار کار کنیم. طراحان بزرگ و خلاق در هیچ کجای دنیا فوقلیسانس و دکتری ندارند و فقط یک سری دورهها را برای اینکه ذهنشان خلاقتر شود گذراندهاند که شاید این دورهها اصلاً دورههای دانشگاهی هم نباشد. در جامعه فعلی ما چندین برند حضور دارند که موفق هستند، آیا آنها تحصیل دانشگاهی بالایی دارند یا تفکر یک برند را دارند؟ آنها در این مسیر صدمه زیادی دیدهاند ولی این مسیر طولانی را طی کردهاند و در جامعه فعلی امروز دارند حرف میزنند. آنها آدمهایی هستند که ذهنیت و دغدغهشان پوشاک جامعه است.
امر فرهنگسازی در حوزه پوشاک بر کسی پوشیده نیست و لباس برای هر فرد و در سطح بزرگتر برای جامعه یک رسانه بسیار مؤثر است. از طرفی حوزه طراحی پارچه و لباس یک حوزه بینارشتهای است و جامعهشناسان، روانشناسان و افرادی که پژوهش و فلسفه و تاریخ هنر خواندهاند میتوانند در رابطه با ماهیت وجودی این حوزه اظهارنظر کنند. متأسفانه آنطور که باید به بخش مقالات و پژوهشهای علمی دانشگاهی بهاداده نمیشود. بهزعم من یکی از رسالتهای مهم جشنواره دانشجویی مد و لباس توجه به بخش پایاننامهها و مقالاتی که در وهله نخست مکتوب هستند و چهبسا بتوانند کمک شایانذکری هم برای بخش صنعت و تولیدکنندهها باشند و در بُعد عملی هم مورد کاربرد و استفاده قرار بگیرند. شما چقدر به بینارشتهای بودن این حوزه در پایاننامهها توجه میکنید و پیگیر هستید از دل جشنواره ملی دانشجویی مد و لباس پایاننامههایی بیرون بیاید که در آینده ثمره داشته باشد. بههرحال در سطح صنعتی و تولیدی به منصه ظهور برسند و بُعد عملی پیدا کنند؟
یکی از معضلات دانشگاهی کپی پیست کردن تمام مقالاتی است که از اینوروآنور گرفته میشود. در همه جای دنیا اگر اساتید در سطح فوقلیسانس و دکتری احساس کنند که شما چیزی را از جایی برداشتهاید و کپی کردهاید، شما را از آن دانشگاه اخراج میکنند و دیگر به شما حق ادامه تحصیل نمیدهند. در حقیقت این موضوع طوری بیان میشود که بگویند شما دارید از مقالات دیگران استفاده میکنید. متأسفانه ما در ایران چنین چیزی را نداریم. شما ببینید همین الان روبهروی دانشگاه تهران مینویسند اینجا پایاننامه نوشته میشود که اینیک معضل است. البته این کار مربوط به یک دانشگاه نیست، بلکه این کار باید از بالا در برنامهریزی تمام شیوهنامههای دانشگاهی عنوان شود. ما گاهی میبینیم از افراد بسیار مهم خبر بیرون میآید که معلوم نیست آنها مدرک دکتری خودشان را از کجا گرفتهاند. چنین کاری به یک ساختار و برنامهریزی درست نیاز دارد. چند سال پیش اعلام کردند فقط دانشجویان کارشناسی ارشد میتوانند مقالات خودشان را به جشنواره مد و لباس فجر ارائه بدهند ولی ما این مقطع را در دانشکده خودمان نداشتیم و به همین جهت خودمان را کنار کشیدیم. علناً ما نتوانستیم در مقالات و پایاننامههای مقطع کارشناسی ارشد وارد شویم. پس از دو سال به ما اعلام کردند شما پایاننامههای مقطع کارشناسیتان را ارائه بدهید چون پایاننامههای کارشناسی دانشکده شما بهمراتب بهتر از پایاننامههای کارشناسی ارشد برخی از دانشگاههای دیگر است. ما امسال هم مقام دوم و سوم را در بین دانشگاهها آوردیم و پایاننامهمان هم مقام برتر شد. ما مقطع کارشناسی ارشد نداریم ولی پایاننامههای مقطع کارشناسیمان توانست مقام بیاورد. دانشکده شریعتی دارد نهایت سعیاش را انجام میدهد که این مقوله را به یک کار اجرایی بیرونی برساند. ما هر کاری را که انجام میدهیم، حتماً آن کار را به اجرا میرسانیم و این امر باعث شده که بچهها بهراحتی نتوانند از پایاننامههای دیگر استفاده کنند چون دیدگاهها و مسیرها متفاوت است. البته میتوانند از مقالات استفاده کنند ولی باید حتماً رفرنس ببینند. این کار ما را از سایر دانشگاهها مجزا کرده است. شاید به همین هدف بود که خروجی ما به یک کار کاربردی رسید و اجرایی شد. مسئله بعدی این است که ما میبینیم بسیاری از دانشگاهها مقطع کارشناسی ارشد دارند ولی عملاً خروجی خاصی ندارند. واقعیت این است که بحث تئوری در بخش لباس نمیتواند کافی باشد. امیدواریم همه دانشگاهها خروجی لازم را داشته باشند. دانشجوها به ما میگویند شما آنقدر به ما سخت میگیرید که ما حتماً باید جلوی شما برش بزنیم و پرو کنیم ولی دانشگاههای دیگر اینطور نیست و بچهها طرحشان را به بیرون میدهند تا برایشان بدوزند. به نظر من اگر 30 درصد این حرف هم درست باشد، یک اشکال اساسی است چون در این صورت دانشجوها اجرایی کردن کار را لمس نمیکنند. همه اینها مسائلی هستند که ما با آنها روبهرو هستیم. به نظر من نظارت کامل و کافی برروند پایاننامهها و مقالات صورت نمیگیرد. دانشجوها وقتی برای دفاع پایاننامههایشان میآیند، من و همه اساتیدی که در این مجموعه هستیم، پایاننامه دانشجوها را به خانه میبریم و آنها را اصلاح میکنیم که این کار پرزحمتی است. چند روز پیش دانشجوهای دانشگاه پارس به من میگفتند شما چرا اینقدر سخت میگیرید؟ دانشجوهای دانشگاههای دیگر پایاننامههایشان را میبرند به بیرون میدهند و آنها یک چیزی برایشان مینویسند. من به آنها گفتم اگر یکبار دیگر این مسئله را مطرح کنید کلاهمان در هم میرود، شما به دانشگاههای دیگر ربطی ندارید و شما موظف هستید مسیری که طی میشود را درست طی کنید. این ضعف ماست که یک دانشجو چنین ادعایی میکند که دانشگاههای دیگر دارند چنین کاری را انجام میدهند. من میدانم که این ادعا درست هم نیست، ولی حتی بیان آن هم ما را به زیر سوال میبرد. ما نتوانستیم در بخش مقالات کارشناسی ارشد دانشکده شریعتی فعال باشیم ولی کسانی که از بیرون وارد پایاننامههای ما میشود، میگویند شما دارید معادل فوق لیسانس کار میکنید و خروجیتان در حد خروجی دانشجویان مقطع فوق لیسانس است. ما سال گذشته در جشنواره فجر توانستیم رتبه دوم و سوم را بیاوریم که این نشان میدهد داریم مسیر درستی را طی میکنیم. امیدواریم که این کار ادامه پیدا کند و حمایت شویم. دانشکده فنی حرفهای نگاه ویژهای به رشته طراحی لباس و دوخت داشته و حمایتهای کاملی انجام داده است. ریاست دانشکده این رشته را در دانشگاههای فنی حرفهای برند اعلام کرده و دانشکده شریعتی را برند طراحی دوخت قرار داده است. به هر حال امیدوارم بتوانیم پاسخگوی این همه اعتماد باشیم. حوزه پوشاک حوزه گستردهای است و در صنعت یکی از حوزههایی است که ضایعات بسیار زیادی هم دارد. من پیشنهاد خودم این است که پایاننامهها را به سمت بازیافت لباس سوق بدهیم و سعی کنیم یک مقداری دورریزها را کم کنیم. در حال حاضر در بخش تئوری بسیار ضعیف هستیم و باید مقالاتی را در این زمینه ترجمه کنیم. کار ترجمه بچهها هم ضعیف است. واقعاً بنیه مالی خانوادههایی که بچههایشان این رشته را انتخاب میکنند بالا نیست. داریم سعی میکنیم بگوییم هر چه که دارید را بیاورید تا روی آن کار کنیم. یعنی برگردیم به لباسهای قدیمی و ببینیم از آنها چطور میتوانیم در ارائه طرح جدید استفاده کنیم و بهره بگیریم. این کار در جامعه ما چندان جای نیفتاده است ولی امیدواریم که جای بیفتد.
در پایان اگر صحبتی باقی مانده است بفرمایید.
هدف اصلی جشنواره دانشجویی مد و لباس تعامل بین دانشگاهها بود که دانشگاهها بیایند در این جشنواره حضور داشته باشند ولی در جشنواره قبلی این تعامل کمرنگ بود. البته بعضی از دانشگاهها با ما همکاری خوبی داشتند ولی دلمان میخواهد همکاری بیشتری داشته باشند. بسیاری از مدیران گروه گفتند ما به بچهها اطلاعرسانی میکنیم ولی بچهها لباسها را پوشیدهاند و دیگر مناسب جشنواره نیستند که برای شما بفرستند. ضمن اینکه شما برای نگهداری آثار جا و مکان دارید ولی ما جا و مکان نداریم و به همین جهت این کار را به خود بچهها میسپاریم. من فکر میکنم دانشجو باید رهبری و راهنمایی شود و این کار تا زمانی که دانشجو در دانشگاه حضور دارد باید در همان دانشگاه انجام شود. ما در دانشکده شریعتی به دانشجوها گفتهایم که ما کارهای شما را در جشنواره نگه میداریم. ما یک آرشیو داریم که یکی دو ترم کار بچهها را در آنجا نگه میداریم و بعد به خودشان برمیگردانیم. این مسئله باعث شده تا آرشیو ما همیشه کار جدید داشته باشد و ما کارهای جدید را حفظ کنیم. ما در این آرشیو از کارهای دانشجویان مراقبت بسیار زیادی انجام میدهیم. ما در جشنواره دانشجویی مد و لباس برای بچهها دوختهای لباسهای محلی ایران را گذاشتهایم که چند نفر به صورت گروهی این کار را انجام میدهند. لباسهای اروپایی را هم دوختهایم و آماده کردهایم. ما الان در آرشیومان تقریباً لباسهای تاریخی از دوره بیزانس به این طرف را نگهداری کردهایم. همه اینها کمک کرده تا بتوانیم بچهها را در این زمینه تشویق کنیم. امیدوارم که این صحبتها قدمی باشد تا ما به این نتیجه برسیم که خودمان باید برای دانشجویانمان کاری انجام بدهیم. من میگویم بیاییم بچهها را با این جشنوارهها آشتی بدهیم. ما از دانشگاهها تقاضا کردیم که از دانشجویانتان بخواهید که آنها ابتدا کار را برای شما بیاورند و شما کار آنها را ببینید و بعد اگر صلاح دانستید آنها را به صورت مجموعه برای ما بفرستید. ما نیز عین همان مجموعه را دوباره برای شما میفرستیم. میدانم که این کار زحمت بسیار زیادی دارد اما نیازمند این است که یک تلاش دوباره و خاصی برای این رشته باشد که بتوانیم اینها را جمعبندی کنیم و بفرستیم. امیدوار هستیم که این جشنواره همچنان پایدار باشد. فرقی نمیکند که کدام دانشکده آن را اجرا کند، بلکه ما فقط میخواهیم آن را نگه داریم. ما خوشحال میشویم که در سالهای بعد دانشگاههای دیگری پذیرای ما و این جشنواره باشند چون هدف ما این است که جشنواره دانشجویی فعال باشد. جشنواره دانشجویی مد و لباس زمانی ماندگار میماند که اثرگذار باشد و آثار برسد. وقتی من آثار دانشجویانم را نفرستم، دیگر جشنوارهای شکل نمیگیرد و پایدار نمیماند. امیدوار هستیم برای تمام دانشگاهها این اطلاعرسانی شکل بگیرد. ما حاضر هستیم برای هر دانشگاهی که بخواهد این جشنواره را برگزار کند کار بفرستیم و دانشجوهایمان را معرفی کنیم. جشنواره وقتی فعال است که همه در کنار هم قرار بگیرند، وگرنه یک دانشگاه نمیتواند چندان حرفی برای گفتن داشته باشد.