سرویس مد و لباس هنرآنلاین: مرجان خسروشاهی از جمله فعالان حوزه مد و لباس است که تمرکز خود را معطوف به بخش آموزش ساخته است و در سالهای اخیر موفق شده به عنوان مدیر گروه و مدرس دانشگاه، هنرجویان بسیاری را در حوزههای مختلف مرتبط با عرصه مد و لباس تربیت کند. خود او نیز کارشناس طراحی پارچه و لباس و کارشناس ارشد فلسفه هنر است.
مشروح گفتوگوی هنرآنلاین با مرجان خسروشاهی را در ادامه بخوانید:
خانم مرجان خسروشاهی، لطفاً در ابتدا از پیشینه حضورتان در عرصه مد و لباس بگوئید.
من حوزه مد و لباس را با تدریس آغاز کردم. پس از فارغالتحصیلی ترجیح دادم بهجای اینکه در شغلهای مختلف طراحی لباس فعال باشم، بیشتر به تدریس بپردازم. از سال 91 شروع به تدریس کردم. در دانشگاههای متفاوتی مثل معماری و هنرپارس، علمی کاربردی که حدوداً یک سال یک سال خردهای در واحد 48 مدیر گروه طراحی لباس بودم و سپس دانشگاه آزاد که همچنان تدریسم را آنجا ادامه میدهم. بیشتر در این زمینه فعالیت میکنم و سعی دارم دانشجوها را در شاخههای مختلف طراحی لباس هدایت کنم.
مدرک تحصیلی خودتان، کارشناسی ارشد طراحی پارچه و لباس است؟
زمانی که در کنکور ارشد شرکت میکردم، کارشناسی ارشد رشته طراحی پارچه و لباس نبود. من فارغالتحصیل سال 90 هستم و رشته فلسفه هنر را در مقطع ارشد ادامه دادم. کارشناسی من طراحی پارچه و لباس است، اما به خاطر علاقهای که به رشته طراحی لباس داشتم تدریس و فعالیتم را در این زمینه ادامه دادم.
ارزیابی شما از شرایط حاکم بر حیطه دانشگاهی مد و لباس در ایران چگونه است؟
در حال حاضر اساتید خیلی خوبی در این رشته فعالیت میکنند و سالها است که رشته طراحی لباس در دانشگاههایی مثل الزهرا و علم و فرهنگ تدریس میشود، با اساتید خیلی خوبی مثل خانمهای دکتر کیارش، قاسمیان، وزیری، شاه کوپال، ولی شاید هفت هشت سال اخیر این رشته خیلی بلدتر و بیشتر دیدهشده است. شاید به خاطر اینکه مخصوصاً بنیاد مد و لباس دست طراحهای لباس را بیشتر باز کرد، شاید جشنوارهها بیشتر به چشم آمد. این زمینه باعث شد که دانشجویان بیشتری جذب شوند و علاقهمندتر شوند که به بازار کار بیایند. پیشازاین معمولاً دانشجوها فارغالتحصیل میشدند و یک سری به این خاطر که بازار کار کافی نبود از ایران خارج میشدند، خیلیها هم در رشتههای دیگری فعالیت میکردند، ولی چند سال اخیر به نظرم جشنوارهها خیلی تأثیرگذار بود و اجازه دهید در پرانتز اسم یک نفر را بیاورم به این دلیل که به نظرم برای طراحی لباس پدری کردند؛ آقای قبادی. او با بیشتر نگاه کردن به طراحی لباس و حضورشان در این عرصه باعث شدند که بچهها بیشتر جذب شوند، بیشتر کارهایشان دیده شوند و مخصوصاً درزمینهٔ لباس اجتماع بیشتر پیشرفت کردیم یعنی بیشتر هم به چشم میآید. شاید همچنان ما در برخی زمینهها خطاهایی داریم مثلاً اعتقاد من این است که برای رنج سنی نوجوان ما همچنان طراحی لباس آنچنانی نمیبینیم. ما برای نوجوان چه پسر چه دختر لباس مخصوصی نداریم به ویژه در مورد نوجوانان دختر آن هم در حالی که ما کشوری اسلامی هستیم. لباس اجتماع غیر از مانتو چیز دیگری هم هست، اما در خصوص مانتو میخواهم بگویم نوجوانان چنین لباس منحصر به رده سنی خودشان را ندارند.
متأسفانه برای گروه سنی نوجوان بهویژه دخترخانمها تدابیری درزمینهٔ طراحی لباس اندیشیده نشده و این طیف از جامعه باید نسخه سایز کوچک لباس مادرانشان را بر تن کنند.
دقیقاً. نوجوانان یا باید سراغ لباسهای کودک و خردسال بروند که بعد از بلوغ آنها مناسب نوجوانان نیست و مجبور میشوند لباس سن بالاتر را استفاده کنند که از نظر رنگ و فرم برایشان مناسب نیست. احساس میکنم ما در لباس اجتماع خیلی پیشرفت کردهایم، ولی درزمینه طراحی لباس نوجوان همچنان کشور ما فقیر است و شاید نیاز است که حتی جشنوارههایی در این زمینه بیشتر برگزار شود. به این دلیل که وقتی از کسی برای کاری که کرده تقدیر میشود، باعث ترغیب شدن فرد برای ادامه کارش میشود. اگر بیشتر به جشنوارهها پرداخته شود شاید ما در این زمینه هم مجدد این پیشرفت را ببینیم.
چقدر در این سالها مدرس در دانشگاهها تربیتشده یعنی کسانی که به دانشگاه میآیند و در پایان دوره تحصیل مثل شما کار حرفهای را کمرنگتر کنند و بیشتر روی تدریس و نیروهای جدید وقت بگذارند؟
در این هفت هشت سال اخیر اساتید زیادی وارد دانشگاهها شدهاند.
اساتید جوان مثل شما که به نسبت استادان پیشکسوت جوان هستید. خیلی از دانشجوها شاید در این حوزه هم سن و سال خودتان باشد؟
بله درست است. به نظرم خیلی وقتها باید عشق وجود داشته باشد. ما اساتید زیادی در این حوزه داریم، ولی اگر جستجو کنیم میبینیم معمولاً برخی از اسامی بُلدتر میشوند و بالاتر قرار میگیرند به این خاطر که به نظرم تدریس فقط دانش داشتن و ارائه دادنش نیست. مهمترین چیز در تدریس عشق است. این که آن را رشته را دوست داشته باشی و بخواهی هرچه میدانی را به دانشجوهایت ارائه دهی و بگذاری آنها از خودت یکقدم، یک پله بالاتر بروند. اجازه دهید این مورد را بگویم که شاید تعداد اساتید کم است، اما در حوزه طراحی لباس بهطورکلی ما اساتید زیادی داشتهایم که برای تدریس وارد مؤسسات یا دانشگاهها شدهاند. من نقش مؤسسات را هم پررنگتر میکنم به خاطر اینکه ما فقط دانشگاه نداریم. بسیاری از مؤسسات هستند که آنها هم پا و همدست دانشگاهها جلو میروند و هنرجوهای خوبی را تربیت میکنند.
سال گذشته به همت مدیران مؤسساتی که شما فرمودید کارگاهها و ورکشاپهایی برگزار شد که من در بیشتر موارد شمارا در کنار سایر اساتید میدیدم. بهنوعی سرآغاز این اتفاقات سال گذشته بود، اینکه یک سری اماکن مثل هتلها روی خوش به این حوزه نشان دهند و درجایی که در شأن آموزش این بخش هست، رویدادها برگزار شود. آنها چقدر به نظرتان مؤثر بودند و برای اینکه بتوانیم اثربخشتر عمل کنند چه میتوان کرد؟ اینکه سیلابس های تکراری را مدام تکرار کنیم و مدرسان ما هم اگر به سراغ دانشافزایی نرفته باشند و بخواهند همانها را تکرار کنند و بهمرورزمان آسیب وارد میکند. برای سیر صعودی که طی میکنیم چهکار کنیم که حفظ شود و بخش دولتی و خصوصی باید چه هزینههایی بپردازد تا این سیر تداوم داشته باشد؟
در رابطه با اینکه هتلها روی خوشنشان دادند، بگذارید بگویم به خاطر این بوده که این روزها طراحی لباس خیلی بیشتر به چشم میآید مثل سالهایی که معماری خیلی شاخص بود و همه دوست داشتند معماری قبول شوند بعد دوباره رشتههای دیگری مطرح میشد، امروز هم طراحی لباس خیلی به چشم آمده و برای همین فکر میکنم آنهایی که میخواهند وارد صنعت شوند و هزینهای که بابت کار میخواهند بگذارند که درآمدزایی برایشان داشته باشد، دوست دارند وارد حوزه تولید لباس یا فعالیتهایی که در رابطه با طراحی لباس است شوند. این مسئله خیلی به طراحی لباس کمک میکند. اینکه مؤسسات و حتی دانشگاهها ورک شاپ ها و کارگاههای آموزشی را برگزار میکنند که شاید بیشتر برای جذب علاقهمندان است. درست است که دانشجوهای زیادی هم در این کارگاهها شرکت میکنند، اما بیشتر برای جذب کردن کسانی که فکر میکنند علاقهمند به طراحی لباس هستند، اما گاهی پیش خودشان میگویند آیا من استعدادش را دارم؟ آیا میتوانم موفق شوم و آیا برایم درآمدزایی دارد؟ این کارگاههای آموزشی که به همت بخش خصوصی برپا میشود کمک میکند که مسیری را نشان علاقهمندان به حوزه مد و لباس نشان دهیم و درزمینه طراحی و خلاقیت آنها را بسنجیم و استعدادیابی کنیم. خلاقیت چیزی است که پایان ندارد و اگر در زمینهٔ طراحی و خلاقیت با عزیزانی که علاقهمند هستند کار شود، هیچوقت فرم کار کردن قدیمی نمیشود و دروسی که در دانشگاهها وجود دارد و برخی شاید اضافهتر ازآنچه دانشجو نیاز دارد باشد و به نظر من بیربط آموزش میبینند و گاهی اوقات به خاطر همین بعضی از دوستانی که مؤسسات را انتخاب میکنند به این دلیل که دقیق روی سیلابسهای مربوط به طراحی لباس فوکوس میکنند. دروسی که شاید نیازی به آنها نیست حذف میشود در نتیجه شاید زودتر هم به مقصد برسند. نمیخواهم تبلیغ کنم که به سمت مؤسسات بیایید، من داشتم در مورد کارگاههای آموزشی حرف میزدم، اما میشود یکجور تقسیمبندی کرد و کسانی که علاقهمند هستند به این حوزه و برایشان مهم است که آکادمیک دورههای را بگذرانند و مدرکش را داشته باشند و حتی بخواهند تدریس کنند، بههرحال برای تدریس لازم هست که فرد در این رشته تحصیل کند. بهعلاوه اینکه دانشگاه همیشه تجربیاتی به ما میدهد که شاید در دانشگاه به آن نرسیم. این توضیحات را میدهم که نگویند برای مؤسسات تبلیغ میکند، اما کسانی هستند که میخواهند سریعتر به نتیجه برسند و مؤسسات برای آنها خوب است. در این کارگاههای آموزشی راه و رسمی را به علاقهمندان نشان میدهیم که اولاً شما استعداد دارید؟ آیا میتوانید وارد بازار کار شوید؟ مسلماً همه ما دنبال این هستیم که سریع قرصی به ما داده شود تا به نتیجهای که میخواهیم سریع برسیم. در کارگاههای آموزشی این قرص به بچهها داده میشود حالا فرد علاقهمند به این رشته میتواند تشخیص دهد که در چه شاخهای امکان دارد موفقتر باشد.
شما هم در استعدادیابی کمک میکنید؟
صد در صد. بهنوعی به قول شما استعدادیابی میشود. برخیها درزمینه تصویرسازی طراحی لباس میتوانند خیلی به چشم بیایند و موفق شوند، برخی در ایده پردازی قوی هستند بعضی از افراد هم به طراحی لباس علاقه دارند، اما سراغ ملحقات آن میروند مثلاً اکسسوارهایی که میتوانند در کنار لباس وجود داشته باشد را طراحی میکنند مثل طراحی کیف، کفش و... به همین خاطر کارگاههای آموزشی به استعدادیابی کمک میکند تا سریعتر به علاقهمندیشان هدایت شوند.
نقش رسانههای رسمی را درروند حرکتی خود و سایر همکارانتان چطور میبینید؟
البته باید بگویم وقتی جشنواره برگزار میشود خیلی وقتها نقش خبرگزاریها خیلی مهم است. برخیها ازلحاظ مالی شاید در حدی نیستند که بتوانند وارد حوزه تولید و صنعت شوند و هیچوقت هم به این مرحله نمیرسند، اما ممکن است خیلی خلاق باشد و در جشنوارهها شرکت کند و اسمشان جایی شنیده شود و همین باعث تشویق آنها شود بعد شخص دیگری که در حوزه تولید است با او آشنا شود و بتوانند کار جدیدی را شروع کنند.
در همه جای دنیا همین است و رسانه کمک میکند.
بله خیلی زیاد بهخصوص رسانههای اجتماعی جدید و بلاگرها.
حقیقتاً نقش بلاگرها در معرفی محصول و برندسازی خیلی کلیدی است. به نظر من یکی از دلایلی که ما خیلی در کشور برند نداریم همین است که از این بخش غافل شدهایم و کاری هم نمیتوان کرد به این دلیل که قانون مشخصی نداریم و آدمها باسلیقههای مختلف در این حوزه شرکت میکنند که شاید به مذاق خیلیها خوش نیاید و سیاستگذارها مخالف باشند اما بهنوبه خودمان ما تلاش میکنیم تا اهمیت رسانهها در حوزه مد و لباس را پررنگ کنیم. امسال کارگاههای نقدنویسی هم در جشنواره مد و لباس فجر برگزار شد و همه تلاش کردند و این مسئله بهواسطه تأکیدی است که مدام در رسانهها به ارتقای سطحی کیفی مد و لباس کشور میشود.
شبکههای اجتماعی خیلی تأثیرگذار هستند و خیلی از افرادی که درزمینهٔ طراحی لباس یا تصویرسازی لباس دستی داشتهاند و شاید اسمشان جایی شنیده نمیشد، بهواسطه همین شبکههای اجتماعی شناخته شدند و کارشان دیده شد. گاهی اوقات دانشجوها از من میپرسند که فلان طرح را زدهام و اگر آن را در اینستاگرام بگذارم، از کارم کپی میشود. بله کپی کردن وجود دارد، اما درعینحال شرایطی هم هست که توان از این مسئله فرار کرد و باعث شد حتی اگر کپی کنند کارتان دیده شود و اگر کپی هم شد یعنی کارتان خوب بوده و اگر شما کارتان را تولید کنید و کد شیمای آن را گرفته باشید نیازی به نگرانی نیست. بههرحال اسم شما با آن طرح ثبتشده است. به نظر من شبکههای اجتماعی خیلی کمک میکند. این شبکهها به طراحها هم کمک کرده تا محصولاتشان را معرفی کنند. تعارف نداریم و یک بحث مهم بعد اقتصادی است و هر کسی نمیتواند فروشگاه بزند و برندهای خارجی بهترین مراکز فروش ما را مال خودشان کردهاند و محصولات ایرانی آنجا جایی ندارد و فضاهای اجتماعی خیلی جای خوبی است تا این افراد حداقل بتوانند محصولاتشان را بفروشند، تبلیغ کنند و سفارش بگیرند. ایونت ها هم مؤثر است. خیلیها مزون دارند و در ایونت ها شرکت میکنند و خیلیها هستند که واقعاً جایی برای ارائه محصولشان ندارند و منتظرند ایونتی برگزار شوند تا محصولشان را ارائه دهند تا هم دیده شود و هم بتوانند آن را بفروشند.
البته باز با همانها هم برخورد میشود و پارسال مواردی بودند که این اتفاق برایشان افتاد.
باید کلی مجوز بگیرند تا بتوانند کار کنند.
در همه حوزههای هنری در کشور ما خط قرمزها اشکال ایجاد میکند.
بههرحال ما اگر بخواهیم به چند سال اخیر نگاهی گذری داشته باشیم، میبینیم در این مدت مثلاً 4-5 سالی که گذشت سرعت پلههایی که پشت سر گذاشتیم بیشتر شده و پلههای بیشتری هم پیش روی ما است و نسبت به اوایل فرق کرده است و میتوانیم خیلی امیدوار باشیم.
حتی میگویند مشکلات اقتصادی هم به فرصت تبدیلشده و قاچاق کاهش پیداکرده و به افراد میگویند کارکنید وارد بازار کار شوید.
در حوزه تولید لباس این حرف درست است و شرایط فعلی تبدیل به فرصتی شده تا برای افراد سودآوری داشته باشد. درست است که بههرحال هزینهها بالا رفته، چه هزینه خرید پارچهها و چه هزینه تولید و نمیتوان منکر چنین چیزی شد، اما کمی کمک کرده تا بیشتر به سمت تولید برویم.
شما کار پژوهشی هم انجام میدهید؟ یا بهاتفاق دانشجویانتان موضوعاتی هست که دنبالش بروید و از نتیجه پژوهشتان در بخش دانشگاهی استفاده کنید؟
شاید پژوهشها خیلی حالت مقاله به خودش نگرفته باشد، اما بیشتر سعی کردم پژوهشها پیرامون طراحی باشد و ذهن دانشجوها را قلقلک بدهم که به سمت مواردی بروند که فکر میکنند هیچگاه نمیتوانند در آن زمینه طراحی لباس کنند. یکجور به کار گرفتن و خلاق بار آوردن آنها هدف من است تا درزمینههایی که تابهحال کار نشده بروز پیدا کنیم و بیشتر فعالیت من با بچهها در این زمینه بوده است.
یعنی بخش اجرایی کار که باید باشد و در مد و لباس ما نیست.
بله دقیقاً البته این پژوهشها بیشتر در قالب پایاننامه خودش را نشان داده و بهصورت مقاله بیرون نیامده است و سعی کردیم در پایاننامههای بچهها به سمت این موضوعات برویم.
برنامه شما برای امسال چیست؟ ایده خاصی دارید که در حوزه مد و لباس خودتان کار تازهای کنید که مؤثر باشد یا به تدریس و پرورش دانشجوهایتان میپردازید؟
یک برنامه خاص دارم که اجازه دهید عنوانش نکنم به این دلیل که شاید در حوزه مد و لباس برای اولین بار است که چنین کاری انجام میشود البته بار مالی هم خواهد داشت اگر همهچیز دستبهدست هم دهد و پروژه انجام شود، اما به این خاطر که اولین است شاید ایدهها خیلی زود کپی کاری شود به همین خاطر در این رابطه صحبتی نکنم بهتر است، اما قول میدهم اگر اجرایی شد به شما خبر دهم.
تدریس راهم ادامه میدهید؟
صد درصد با عشق این کار را میکنم. فکر میکنم ما باید شرایطی را ایجاد کنیم که طراحهای نسل جدید بیشتر به کار گرفته شوند به این دلیل که ذهنشان بازتر و خلاقتر است. طراحهایی که داشتهایم و تابهحال کارکردهاند تا آنجایی که میشد خودشان را بروز دادهاند و از تجربیات آنها صد در صد استفاده میکنیم، ولی عرصه را باید برای اینکه دانشجوها بهخصوص آنهایی مشتاق ورود به بازار کار هستند و ذهنشان خلاق است، بازکنیم. باید از آنها حمایت مالی و معنوی کنیم و اجازه دهیم کار کنند و شرایطی فراهم شود تا بتوانند چیزهایی که در ذهن دارند به عرصه نمایش بگذارند. به نظر من بیش از آن چیزی که در عرصه مد و لباس شاهدش هستیم ایده خواهیم دید و حتی زمینههایی رشد میکند که تا امروز خیلی به آن پرداخته نشده است مثل طراحی لباس آقایان، لباس کودک و نوجوان. تا امروز بیشتر به طراحی لباس بانوان بهخصوص لباس اجتماع آنها پرداختهشده است. ما عرصهها و شاخههای مختلفی در طراحی لباسداریم که جای کار هم در آن بسیار است بهعلاوه اینکه فعلاً به خاطر تحریمها در حوزه تولید بیشتر به چشم آمدهایم و درنتیجه حوزههای که هنوز به آن پرداخته نشده است، جای کار زیادی دارد.
حتی بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ و سایر رشتههای اینچنینی هم وجود دارند که میتوان به آن پرداخت.
بله دقیقاً. دانشجوها قرار نیست فقط در یک شاخه کار کنند و رشته طراحی لباس آنقدر شاخههای مختلفی دارد که از لحاظ اقتصادی میتواند به آنها کمک کند. برخلاف خیلی از رشتهها که دانشجو بهتنهایی بعد از فارغالتحصیلی نمیتواند کاری کند و حتماً باید جایی باشد که برای کار استخدام شود، رشته طراحی لباس و شاخههای گوناگونی که دارد این امکان را به دانشجو میدهد که خودش کارآفرین شود، اما بههرحال نیاز دارد ما یعنی فعالان حوزه طراحی لباس، بنیاد ملی مد و لباس و دولت از آنها حمایت کنیم بتوانند در آینده چرخه مد و لباس کشور را بچرخانند.
یکی از عنوانهایی که در کارگاه میبینم مدیریت مد است. با سهراب رحیمی از مدرسان این عرصه نیز دراینباره صحبت کردم. به نظرم این حوزه میتواند رشته دانشگاهی باشد و میتواند مدیرانی را با موفقیت تربیت کند که اینها بعداً در جریانهایی که در مقاطع زمانی مختلف طی میکنیم اثر بگذارند.
کاری که کشورهای دیگر انجام دادهاند و نتیجه گرفتهاند، اما ما هنوز نکردهایم. در دانشگاههای دروسی هستند که شاید به درد دانشجو نمیخورد. در رشتههای مختلف هم همینطور است از جمله در طراحی لباس. البته مواردی مثل بازاریابی مد یا آشنایی با صنعت حلقه میانی و پیونددهنده است که گمشده و در طراحی مد به آن نیاز داریم. کسانی که در حوزه تولید هستند میگویند طراحان لباسی که در دانشگاه هستند به درد نمیخورند و فقط نقاشی میکنند، کسانی که در دانشگاه هستند هم میگویند آنچه تولید میشود، قدیمی شده و به درد ما نمیخورد درنتیجه حلقه گمشدهای در این بین وجود دارد که حتی میتوان عنوان درسی برای آن تعریف کرد که افراد فعال در حوزه تولید باید بیایند و آن را تدریس کنند و نیازی نیست حتماً مدرس دانشگاهی باشد و کسی که در حوزه تولید فعالیت و تجربه دارد و اتفاقاً از بازار کار و اقتصاد و...آگاهی دارد میتواند آن را درس بدهد و خیلی هم به دانشجو کمک کند.