سرویس مد و لباس هنرآنلاین: این روزها کم نیستند مدیران جوانی که متولد دهه 70 هستند اما با تکیه بر تجارب نسلهای پیشین خود، در حال عبور از پلههای موفقیت بوده و تلاش میکنند در باز کردن گره از مشکلات متعدد کشور سهیم باشند.
زینب دولتی یکی از بانوان جوان است که بهتازگی وارد عرصه طراحی و تولید محصولات عفاف و حجاب شده و این روند را با تکیه بر چند سال فعالیت در یک مؤسسه قرآنی کلید زده است. مشروح گفتوگوی هنرآنلاین با زینب دولتی را در ادامه بخوانید:
لطفاً در ابتدا درباره فعالیتهایتان در حوزه مد و لباس بگوئید؟
من یک دختر یک سال و نیمه دارم. اسم برند من همنام دخترم "سما" است. کارمان را با تولید محصولات و اکسسوری عفاف و حجاب شروع کردیم. تقریباً یک سال است فعالیت برندمان آغاز شده، در حالی که پیش از آن مؤسسه قرآنی داشتیم و هنوز هم این مؤسسه وجود دارد و با مجوز آن هم وارد کار پوشش و لباس شدیم. نزدیک به شش سال است که در نمایشگاه قرآن شرکت میکنیم. هر سال محصولاتی به سبک ایرانی را از تولیدکنندههایی که خودشان نتوانستند وارد نمایشگاه شوند میگرفتیم و نمایش درمیآوردیم. بهواسطه اینکه مجموعهای قرآنی بودیم، میتوانستیم هم در قسمت مؤسسات حضور داشته باشیم و هم در قسمت عرضه محصولات عفاف و حجاب. اینگونه در مقام پلی میان فعالان عرصه عفاف و حجاب و مخاطبان ظاهر شدیم. احساس کردیم در حوزه محصولات عفاف و حجاب کمبودهایی وجود دارد که محصولات نتواند خواسته همه اقشار را پوشش دهد. بنابراین این ایده به ذهنم رسید که برندی را به ثبت برسانیم تا محصولاتی را تولید کنیم که دقیقاً نیازهایی که احساس میشد را برطرف کند. میخواستیم محصولاتی تولید کنیم که هم کاربردی باشد هم لوکس، یعنی نهتنها به حجاب آسیب نمیرسانند بلکه مشکلات را برطرف کنند و جذابیت هم داشته باشند.
جامعه هدف شما چه کسانی بودند؟
جامعه هدف ما فقط افراد مذهبی و محجبه نبودند و با این ایده کار کردیم که حتی افرادی که فکر میکنند اگر حجاب داشته باشند، نمیتوانند شیک و خوشپوش باشند راضی کند تا آنان این حس را نداشته باشند که استفاده از حجاب آنها را محدود کرده است، بلکه دوست داشتیم حس کنند محصولات حجاب آنها را به دور از خودنمایی، زیباتر، شایسته و آراستهتر هم ساخته است در عین حال مانع فعالیتهای اجتماعیشان نیست. در ابتدای کار یک سری محصولات مانند یقههای حجاب و ساق دست تولید کردیم که در ایران یکی دو برند این کار را میکردند، اما ما با الگوهای کاملاً متفاوت عمل کردیم. برخی از برندها خیلی مجلسی و فاخر کار میکردند و این امکان وجود نداشت در اجتماع از آنها استفاده کرد. ما این نیاز را در نظر گرفتیم تا کارمان هم اجتماعی باشد هم لوکس و قطعاً با متریال ایرانی تولید شده باشد. سعی کردیم بهترین جنس ایرانی را در کارها به کار ببریم که قیمتش مناسب هم باشد. سعی شد همه مؤلفهها را کنار هم داشته باشیم. نمایشگاه قرآن مزایایی داشت و آثارمان بسیار خوش درخشید. با این که یکی دو گروه دیگر هم بودند که مشابه این محصول را داشتند اما مدلهایشان به این وسعت نبود و تیراژ آنها هم محدودتر بود. هم طراحیهای زیادی داشتیم هم رنگبندی مختلف و اتفاقاً خانمهایی که حجاب چادر نداشتند هم از آثار استقبال کردند. بهطور مثال برخی محصولات را خیلی دوست داشتند که میتوانستند همراه مانتو بر تن کنند بهطوری که گردنشان دیده نشود و از طرفی نیاز به پوشیدن بلوز برای پوشاندن یقه نبود که باعث گرم شدنشان شود. آنها این تولیدات را بهعنوان یک استایل کاربردی پذیرفتند. بعد از آن یک سری ساق دست و روسری و دامن و کیف ست را با پارچههای خاص و حریرهای گلدار، سبکهای فانتزی، کلاسیک و... تولید کردیم و به این دلیل که ست کامل بود و کیف هم در این ست وجود داشت، مورد استقبال قرار گرفت. البته برندهایی بودند که این کار را میکردند، اما تنوع مدلشان از ما کمتر بود و ما این نکات را در این تولیداتمان هم رعایت کردیم و بازخوردها در این مورد بسیار خوب بود. بعد از آن که دیدیم در کارهای عمده تقریباً پیشرفت خوبی داشتیم، به سراغ طراحی و تولید آثار اختصاصی رفتیم و این قضیه باعث شد برند ما نسبت به سایر برندهایی که تولید پوشاک عفاف و حجاب دارند، متمایز شود. ما یک تیم روانشناسی و طراحی را دور هم جمع کردیم و آنها دو پرسشنامه را برای ما تدوین کردند. پرسشنامه اول برای فردی بود که میخواهد برای دیگری هدیه بخرد و پرسشنامه دوم مربوط به شخصی بود که میخواهد لباسی برای خودش انتخاب کند که در شأن و شخصیت خودش باشد. افرادی به ما مراجعه میکردند و بعد پرسشنامهها را پاسخ میدادند. ما بر اساس نوع شخصیتشان، چیزی که از پرسشنامههای روانشناسی در آمده بود، چیزی که دوست داشتند برایشان طراحی میکردیم. این آثار نهتنها در زمینه تنپوشها و یا کیف و کفش بلکه اکسسوری و زیورآلات را هم شامل شد و بین گروههایی که این تخصص را داشتند پلی شدیم و بر اساس فیزیک و شخصیت فرد آنچه فکر میکردیم مورد پسند مخاطب واقع خواهد شد را طراحی میکردیم.
آیا این روند طراحی و تولید هزینه خاصی را بر دوش تیم شما قرار داد؟
البته این کار را مثل دیگران با هزینه سنگین و گزاف انجام نمیدادیم. شاید طراحیهایی که برای افراد مختلف انجام میدادیم اگر در مزونها انجام میشد، هزینه بسیار زیادی برایشان دربر داشت. ما کارگاههایی را باهم هماهنگ کرده بودیم که حتی اگر تک کار میکنند بازهم قیمت مناسب بگیرند و ما بتوانیم با قیمت مناسب کار انحصاری را به فرد تقدیم کنیم و افراد مدام درگیر این مسئله نباشند که مزونی را پیدا کند که طرحی برایش بزند و بهصورت اختصاصی برایش بدوزد و هزینهاش هم زیاد شود. ما میخواستیم به افراد بگوییم بهترین خودشان باشند و به جای این که از هر مدی که وارد کشور میشود چشمبسته تقلید کند، بدون اینکه در نظر بگیرند آیا این مد وارد شده مناسب آنها هست یا نه، به شخصیت و روحیاتشان میآید. ما از مخاطبان خواستیم که پرسشنامهای را پر کنند تا بر اساس آن چیزی که واقعاً هستید و میدانیم شما میپسندید، برایتان طراحی کنیم تا محصول نهایی برازندهتان باشد. این اقدامات ما را از دیگران متمایز کرد. سعی کردیم خیلی این موضوع را علنی نکنیم با این که بهعنوان یک شرکت خلاق در پروسه ثبت طرحمان هستیم و مراحل خوبی را هم طی کردیم و بهزودی در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری خودمان را به ثبت میرسانیم. به این دلیل که آنجا هم شرکتهای معتبری حضور دارند که این کار را انجام میدهند. ثبت معنوی و شناسه شیما هم برای همه محصولاتمان گرفتیم.
به نظر شما در ارتباط با فعالیت سایر طراحان و تولیدکنندگان محصولات عفاف و حجاب، این رشد و پیشرفت پرسرعت در این زمینه برای سایر برندها هم اتفاق افتاده است؟ شما از تیم روانشناسی در کارتان استفاده کردید، آیا این تصمیم فکر شده بود و در این صورت چه مؤلفههایی را توصیه میکنید تا رشد برای همه برندها اتفاق بیفتد؟
نمیتوانم بگویم برندهای دیگر تلاش نکردهاند. همه تلاش دارند. وقتی به تاریخچه و مسیر برندهای موفق نگاه میکنیم، درمییابیم که این برندها بعد از یک سری آزمونوخطا به این نتیجه رسیدهاند که تولید بهطور مثال چادر برایشان سود و صرفه بیشتری دارد. این اتفاق با توجه به نوسانات بازار است و اینکه آنها باید برند خودشان را زنده نگه دارند پس در همان طیف ماندهاند. نمیگویم در کار آنها تغییر و تحولی انجام نشده اما فقط در یک طیف کاری باقی ماندهاند. بهطور مثال انواع اقسام چادر و طراحیهای رویش را دارند و بهواقع تلاش دارند که چادرهای متنوع طراحی کنند. این چادر را چه کسی طراحی میکند؟ یک خانم چادری و مسلماً خانمی که چادر ندارد، چادری تهیه نمیکند مگر اینکه روی چادر با بعد فرهنگی خوب کار کنند. من تا به حال ندیدهام فردی یا نهادی بهخوبی روی این موضوع فرهنگی کار کند که نتیجهبخش هم باشد و طرف مقابل جذب تبلیغاتشان شود. بعد فرهنگی که روی آن کار میشود اتفاقاً تهاجمی است و از جانب گشت ارشاد و...انجام میشود که اساساً ضد تبلیغ است و وقتی مخاطب میبیند برند شما فقط چادر تولید میکند و یک سری ملزومات حجاب مثل ساق دست و... دیگر به برند شما توجهی نمیکند. موضوع دیگر اینکه برخی از برندها از طراحهای لباس استفاده نمیکنند. آنها به همان شیوه سنتی پیش میروند اما از خیاطهای خوب استفاده میکنند. به خیاط میگویند در الگو اینجا را تغییر دهیم اسمش را چیز دیگری بگذاریم، فلان کاربرد به آن اضافه میشود و اسمهای مختلف روی آن میگذارند. فرد بدون اینکه طراحی لباس خوانده باشد، کارش را انجام میدهد و گاهی جواب هم میگیرند البته نمیگویم با شکست مواجه میشوند، اما از طراحها یا روانشناسان استفاده نمیکنند و تصورشان از این کارها چیز دیگری است. کسی که طراحی لباس خوانده از صفر تا صد میداند چه چیزی با چه چیز دیگری از همه نظر هماهنگ است و مدلسازیها را میشناسد. این روزها بهطور مثال شومیز میدوزند با گلهای خیلی درشت برای خانمهای با سایز بزرگ. این خانمها که سایز خودشان زیاد است با گلهای بزرگ و پلیسه و چینهای زیاد لباسی برایش تهیه میکنیم و بهمرور درمییابند که دیگر مشتری ندارند. این همان بعد روانشناسی و آشنایی با اصول طراحی لباس است. فرد باید بداند چه پارچهای برای چه لباسی و چه کسی خوب است و خوب نیست. عدم استفاده از طراحان و روانشناسان در تیم تولید، باعث میشود یک برند بهصورت سنتی جلو برود و جاهایی جواب بگیرد و یک جاهایی نه و فقط در قشر خاصی مورد قبول باشی و همهکس شما را نپسندد. ترجیح دادیم به جای اینکه مثل همه ساق دست ریون تولید کنیم، ساق دستها را شبیه به پیراهنهای مردانه و دکمهدار و با جنسهای مختلف تولید کنیم که وقتی خانمی آن را دست میکند، به نظر برسد بلوزی از زیر پوشیده است، اما گرمای بلوز را ندارد. اینگونه است که ما با بعد روانی به حجاب جذبشان کردهایم. با این روش دیگر مدام نمیگوییم خودت را بپوشان، مچ دستت دیده نشود و... ما چیزهایی را برایش طراحی میکنیم که فارغ از این حرفها دوستش داشته باشد و در عین حال پوشش کامل شود. یک کار فرهنگی نامحسوس. لزومی ندارد چماق در دست بگیریم و به افراد بگوییم پوششان را رعایت کنند. ما چیزی به آنها ارائه میدهیم که هم از نظر خودشان استایل خوبی داشته باشند هم حجابشان تا حدی رعایت شود.
قشر مذهبی و معتقد به پوششهای سنتی در زمینه محصولات حجاب دراینباره نقدی را به شما وارد نکردهاند؟
البته به ما نقدهای زیادی شد و گفتند شما قشر مذهبی را از مذهب دور میکنید. کسی که حجاب خوبی دارد با استفاده از محصولات شما یک درجه از اعتقادات خودش پایین میآید. بهطور مثال میگفتند یقه حجابی که شما طراحی کردهاید باعث شده فرد وقتی از این یقه استفاده میکند، اگر قبلاً روسریاش را کاملاً محکم میبست، حالا برای اینکه یقهاش دیده شود، روسری خود را کمی آزاد میبندد. من قبول دارم در این راه عدهای هستند که روی پوست موز ایستادهاند و منتظرند لغزشی ایجاد شود تا از آن چیزی که بودند، عقب برگردند. من معتقدم طرف اگر پوشش را خودش انتخاب کرده باشد و بهصورت واقعی به آن معتقد باشد، هرگز از آن برنمیگردد. من بشخصه تولیدکننده محصولاتم هستم و شما میبینید پوششم چه وضعیتی دارد. روسریام را کاملاً محکم میبندم و حتی آنقدر پوشیده هستم که نیازی به محصولی که خودم تولید میکنم هم ندارم تا پوششم کامل شود. پس من جامعه هدفم را وسیعتر انتخاب کردهام اما منکر آن نیستم که نقدهایی در آن است. ما تمام تلاشمان را به کار میبندیم که کوچکترین مشکلات محصول را حل کنیم که اگر یک نفر هم به خاطر محصول ما روسریاش را بازتر گذاشت، بازهم نقطهای از بدنش دیده نشود و حجاب قبلیاش اگر بهتر بوده، بدتر نشود. در کل هر کاری را در هر زمینهای که ارائه میدهیم نقصهایی دارد و بهزعم خودم اینکه قسمت پیشرفت و تأثیرگذاریاش هزار برابر قسمت ضعف باشد، خیلی مهم بود و پس نکشیدم و راهم را ادامه دادم.
تبلیغاتتان به چه شکل انجام میشود؟ چه ابزارهایی برای معرفی خودتان در اختیار دارید؟ قطعاً شما هم مانند بسیاری از فعالان عرصه مد و لباس، نه بردی در سطح شهر دارید و نه رسانه خاصی دارید که بخواهید از آنجا تبلیغ کنید.
هزینه تبلیغات رسانهای بهشدت بالا و هزینه بیلبوردهای شهری هم که بسیار زیاد است. بهطور مثال برند هاکوپیان که در خیلی از نقاط شهر تبلیغاتش را میبینید شاید توان این تبلیغ را داشته باشد. همه میدانیم هاکوپیان چند سال قدمت دارد، چه سرمایهای را در این کار خوابانده است و میتواند این کار را بکند چرا که پولش را دارد. کارآفرین جوانی مثل من که تازه یک سال است برند خودش را ثبت کرده و با چنگ و دندان آن را در این نوسانات پارچه نگه داشته است، واقعاً بودجهای ندارد که در رسانهها خودش را مطرح کند. ما به واسطه دیجیتال مارکتینگ خودمان را زنده نگه داشتهایم یعنی جامعه مجازی. سایتی را به نام "اسوه شاپ" راهاندازی کردیم. مؤسسه چندمنظوره قرآن و عترت ما به نام "اسوه تهران" سابقه چندساله در حوزه ترویج حجاب دارد و به واسطه نیازهایی که در این موسسه به آن رسیدیم اصل کار ما شکل گرفت. بعد از این که در نمایشگاه قرآن خودمان را نشان دادیم، چند تا نمایشگاهی که بهصورت اختصاصی و شخصی برگزار میشد، شرکت کردیم و تلاشمان در دیجیتال مارکتینگ متمرکز شد و صفحهای هم در اینستاگرام راهاندازی کردیم. تمام صفحات مجازی را در سامانه ساماندهی دولت به ثبت رساندیم تا قانونی باشد و رصد هم شود. مجوز لازم را از بنیاد ملی مد و لباس گرفتیم و فروشمان در ابتدا تنها غیرحضوری بود. بهمرور به این نتیجه رسیدیم که مشتریهایمان خیلی دوست دارند بهصورت حضوری محصولاتمان را از نزدیک ببینند و انتخاب کنند. در فروش غیرحضوری دست مشتری را باز گذاشتیم و قبل از اینکه پول بگیریم کار را برایشان ارسال میکردیم و اگر طرف میپسندید پول را پرداخت میکرد و در غیر این صورت ما بدون هیچ هزینهای کار را از او پس میگرفتیم. ما سعی کردیم اعتمادسازی کنیم و نشان دهیم هنوز هم اعتماد در هر عرصهای وجود دارد. با توجه به اینکه فروش حضوری خیلی برای ما بهتر بود و توان این را نداشتیم در این وضعیتی که تمام سرمایهمان را در تولید گذاشتهایم، بخواهیم مکانی را در حد یک مزون داشته باشیم، تصمیم گرفتیم یک نمایشگاه در راستای عرضه محصولات عفاف و حجاب باشد و نسبت به همیشه متفاوت برگزار شود.
لطفاً درباره جزئیات برپایی این نمایشگاه توضیح دهید؟
این روزها مشغول انجام مقدمات آن هستیم. این رویداد از 17 تا 20 اسفندماه 97 برپا میشود و مجوزهایش را هم از وزارت ارشاد گرفتهایم. کلیت کار نمایشگاه دست خودمان است و فیلترینگ شدیدی هم برای شرکت در این نمایشگاه وجود دارد.
کدام افراد و برندها میتوانند در این رویداد شرکت کنند؟
افرادی میتوانند در این نمایشگاه شرکت کنند که هم محصولاتشان در راستای ترویج حجاب باشد و هم محصولاتشان آنقدر کلیشهای نباشد که افراد با آمدن به آنجا فکر کنند وارد نمایشگاه قرآن شدهاند. از طرف دیگری نمیخواهیم آنقدر از اصالت ایرانی و اسلامی دور باشد که مخاطب فکر کند وارد یک فشنشو شده یا مدهایی را میبیند که از غرب یا شرق به ما تحمیل شده است و تازگی و کارایی ندارد.
مدیریت این فیلترینگ را چه کسی بر عهده دارد که تشخیص بدهد چه اثری میتواند وارد نمایشگاه شود یا خیر؟
تیمی از بهترین استادان را برای داوری آثار در راستای حضور در نمایشگاه در نظر گرفتهایم. مسابقهای داریم که در آن به افراد میگوییم محصولاتی را به ما معرفی کنند که دو آیتم را در برگیرد. نخست اینکه ایرانی باشد و دوم اینکه با اسلامی بودن ما همسو باشد. با وجود این دو آیتم ما مسابقه را برگزار میکنیم و در نهایت هزینهای که برای شرکت در نمایشگاه پرداخت کرده بودند را ما بهعنوان جایزه به نفر اول برمیگردانیم و از بقیه افراد تقدیر میکنیم.
این نمایشگاه در چه مکانی برپا میشود؟
این نمایشگاه در بلوار ارتش، سالن سروناز از 10 صبح تا 9 شب برگزار خواهد شد. ما در کنار نمایش آثار، کارگاههای آموزشی رایگان هم در چهار موضوع مهم برای شرکتکنندگان برگزار میکنیم و در نهایت هم به آنها گواهی میدهیم. ورکشاپها در مورد چگونگی مدیریت برند و لوکس جلوه دادن کالا، استایلینگ و چگونگی چیدمان یک استایل در زمینه محصولات عفاف و حجاب برپا میشود. بسیاری از برندها، ایدههای خلاقانه دارند، اما میبینیم که گاهی محصولاتشان بهخوبی و درستی کنار هم چیده و عرضه نشده است. بهطور مثال مانتو زیبا است، برازندگی دارد، رنگبندیاش شکیل است، اما ایرانی نیست یا اصالت اسلامی در آن گنجانده نشده است و انگار دغدغهشان این نیست. ما دغدغه داریم اصالتهای ایرانی و اسلامی را در طرح بگنجانیم بهصورتی که مشتریهای ما احساس بدی از پوشیدن لباس خود نداشته باشند.
آیا شما دختران نوجوان را هم در نظر گرفتهاید؟ در برخی از مقاطع سنی به این دلیل که لباس مناسبی وجود ندارد، بهاجبار لباس بزرگتر از سن نوجوان بر تن او میشود. آیا برنامهای برای این سن دارید که برخی از آنها حتی از مقوله حجاب هم به کلی بری شدهاند.
ما در محصولاتمان ستهایی دارید که علاوه بر بزرگسال، نوجوان و کودک میتواند از ست خودش استفاده کند. یعنی عیناً مثل مادرش بپوشد. ما حتی ست زوج هم داریم که خانم و آقا باهم میتوانند ست بپوشند. بهطور مثال پیراهن آقا طوری طراحی شده که با لباس خانم ست میشود. ما این موارد را در نظر گرفتهایم، اما به گستردگی دیگر محصولاتمان نیست، اما برای اینکه بتوانیم این موضوع را حل کنیم، گروههایی را پیدا کردیم که انحصاراً روی گروه نوجوان کار میکنند. بهطور مثال مانتویی طراحی میکنند که برازنده یک نوجوان است. طراحی آن نه خیلی بچگانه است و نه خیلی کودکانه و نوجوان بهخصوص در سن بلوغ از پوشیدنش لذت میبرد. به جای اینکه ما برویم از روی دست آنها کپی کنیم مثل کاری که همه این روزها انجام میدهند، سعی کردیم آنها را حمایت کنیم. یعنی گفتیم به مخاطب نوجوانی که دنبال محصول میشود و ما کاری برایش نداریم، شما را معرفی میکنیم که به مشتری شما شوند. هیچ چشمداشتی هم نداریم. برخی برندها را بهصورت رایگان تبلیغ میکنیم به این دلیل که محصولشان را ندارم و نمیخواهم توانم را روی رقابت بگذارم، عین محصولت را تولید کنم، بازارت کساد شود به این دلیل که مخاطب من تازه از آن برند بیشترم هست. من این کار را نمیکنم. ما وقتمان را بیشتر روی تولیدات خودمان و مقولات روانشناسی میگذاریم و بهجایش از برندهای دیگر حمایت هم کردهایم. همه با هم میتوانند در این جامعه کار کنند، نان حلال بخورند و موفق شوند و مکمل هم باشند و بدون اینکه برای هم بزنند، رقابت درستی با یکدیگر داشته باشند.
با توجه به نوسانات ارز و بازار که خودتان هم به آنها اشاره کردید و از طرف دیگر پیشرفت چشمگیری که در کشورهای خاورمیانه و اطراف ما ایجادشده است، فکر میکنید چقدر ممکن است پا را فراتر از مرزهای جغرافیایی کشور بگذارید و برای خارجیها تولیداتی داشته باشید؟
ما از برخی تولیدیها در این رویدادمان دعوت کردیم و نخواستیم مانند سایر رویدادها فقط مزونداران را مدنظر داشته باشیم. مزونداران فقط یک تعداد خاصی تولید میکنند و فراتر از آن نمیروند و البته با قیمت خاصی هم کار خود را ارائه میدهند و نمیشود با این قیمت صادرات انجام داد. ما تولیدیهای بزرگ را دعوت کردیم تا در کنارمان باشند در این رویداد و به واسطه آشنایی که با یک سری از عزیزان داشتیم مثل خانم سونیا پوریامین، رایزنیهایی صورت دادیم که همسران سفرای کشورهای اسلامی به این رویداد بیایند و وقتی آنها به این رویداد قدم میگذارند، آثار را میبینند. از بانوان دولتی کشورمان هم دعوت به عمل میآوریم و حتی خیلی از طراحان قرار است در کنار ما باشند. حال در فضایی که چنین جمعی شامل تولیدکننده، طراح، سفیر کشور خارجی، دولتیها، شرکتهای شتابدهنده که علاقهمند به کارهای صادرات و... گرد هم آیند، همه میتوانند به رویداد کمک کنند و مسلماً جرقههایی برای امر صادرات خواهد خورد و اینکه طراح میگوید با توجه به اینکه میدانم در کشور صادرکننده چه چیزی نیاز است، من طرح را میزنم، تولیدکننده هم تولید کند، دولتیها حمایت کنند و گروه شتابدهنده بودجهاش را تأمین کند و سفیر کشور خارجی کالای ما به خارج از مرزها معرفی کند. ما به این اتفاق خیلی خوشبین هستیم.
چه چشماندازی برای آینده خود متصور هستید؟
اگر بخواهم چشمانداز شخصی خودم را بگویم شاید خیلی ایدهآلگرایانه باشد، اما من هم تلاش میکنم. مدام از این کارخانه به آن کارخانه میروم از گردبافتها به تخت بافتها تا پارچههای مناسب ایرانی را برای کارمان کشف کنم. در این راه متوجه شدهام ما خلأ زیادی داریم، حتی در تولید پارچه و با خودم میگویم 10 سال تلاش میکنم و با سرمایهای که از این کار به دست میآید، کارخانهای را تأسیس میکنم که خلأهای پارچهای را ما را جبران کند تا نیاز نشود با این قیمت دلار پارچه وارد کنند و از هموطنان خودمان پارچه تهیه کنند. وقتی ما بهترین گوسفندها و پشم مرغوب را داریم که میتواند آن را رنگ رزی کرد، متریالهای خوب داریم، گاهی دانشش را نداریم، به جای اینکه مدام برای آوردن پارچه از کشورهای دیگر هزینه کنیم، یک بار هزینه میکنیم و دانش را وارد کشور میکنیم. میدانم همه این موارد هزینه و زحمت زیادی دارد و طرف هیچگاه وقتش را روی چنین موضوعی نمیگذارد و با خودش میگوید باید سود سه تا چهار سالم را بگذارم تا بهطور مثال دستگاهی وارد کنم، دانش وارد کنم.
شما و همکارانتان انجمنی با عنوان "انجمن تولیدکنندگان محصولات عفاف و حجاب" دارید. آیا نقد یا پیشنهادی نسبت به عملکرد این انجمن دارید؟
بله ما هم در این انجمن عضو هستیم. ما تازهوارد این جمع شدهایم، اما به نظر میرسد قبلاً ضعفهای بسیاری در این بخش وجود داشته است. حقیقتاً به شما میگویم چند ماه پیش که انتخابات مجدد هیئت مدیرهشان بود و ماهم شرکت کردیم، هیئت مدیرهای که انتخاب شد بهشدت خوب عمل کرد و در تلاش هستند انجمن را ارتقاء دهند و مراحل اولیه ثبت آن هم انجام شده است. تمام تلاششان را میکنند که به تولیدکنندهها ارز دولتی برسد به این دلیل که پارچه در کشور نیست، لااقل بتوانند با ارز دولتی متریال مورد نظرشان را وارد کنند. این امور هنوز محقق نشده است، اما همین تلاشها ستودنی است و همین که میبینیم اقداماتی رخ داد به نظر میرسد که پنج سال در این مدت پیش رفتهاند. واقعاً کارشان عالی است و در این چندماهه که ما کارشان را نظارت میکنیم، نسبت به قبل که ما نبودیم، اما شنیدهایم که چگونه تلاش میکردند و پیشرفت خوبی را شاهد هستیم. بسیاری از برندهای عضو انجمن در رویداد ما حضور دارند.
تعداد شعب خاصی در سطح کشور دارید و یا فعالیتهایتان به تهران محدود میشود؟
ما ارسال عمده به شهرستانها داریم، اما اینکه بگویم اینها شعبههای ما هستند، نه اینطور نیست. البته سرمایهمان را تجمیع کرده بودیم که فروش حضوری را شروع کنیم، اما با توجه به مشکلاتی که در تهیه مکان برایمان به وجود آمد، ترجیح دادیم به جای اینکه مکانی داشته باشیم که من بهشخصه محصولاتم را در آنجا برای فروش بگذارم، رویدادی راه بیندازم که نهتنها من که خیلی از گروههایی که دنبال فروش هستند، بتوانند در آنجا حضور داشته باشند و قبل از عید بفروشند و به جای اینکه من تنهایی بخورم، همه باهم این نان حلال را بخوریم. شاید آنها هم مثل من فکر میکنند که مشکل بودجه دارند که بتوانند مکانی تهیه کنند یا مجبورند به قیمت ارزان آثارشان را برای فروش به دیگران بدهند. حتی دیجیتال مارکتینگ قوی هم ندارند و دارند فکر میکنند کارشان را رها کنند، اما ما حمایت میکنیم و دردسر رایزنیها و مجوز گرفتنها را به جان میخریم تا به هم کمک کنیم. شاید من هم از فروش محصولاتم سود ببرم و اگر چیزی از این سود بماند میخواهم به ایتام بیبضاعت از خانواده سادات که صدقه هم به آنها نمیرسد و بهزیستی نمیتواند چندان حمایتشان کند، کمک کنم.
در خاتمه اگر نکته خاص دیگری لازم به ذکر است، بفرمایید.
من از برخی رسانهها گلهمندم. رسانه شما بسیار خوب و دلسوزانه برای تبلیغ فعالیت برندهای مد و لباس تلاش میکند و تخصصی به مد و لباس صفحهای اختصاص دادهاید اما سایر رسانهها و خبرگزاریها این کار را انجام نمیدهند. همچنین از افرادی که مؤثر در فضای مجازی هستند هم گلهمندم. کاری به آن ندارم که چگونه در فضای مجازی تأثیرگذار شدهاند اما از بسیاری از آنها خواستهام که من را تبلیغ کنند اما در عوض با مبالغی هنگفت در ازای این کار مواجه شدم. نمیگویم مجانی کار کنند، پولشان را بگیرید، اما انصاف داشته باشند. موضوع ما فقط حمایت نکردن دولت، نوسانات ارز و... نیست. ما حتی در مطرح شدن از طریق رسانهها هم مشکل داریم و این شامل رسانههای مجازی، روزنامهها، مجلات و... میشود.