سرویس مد و لباس هنرآنلاین: محبوبه توکلی، از طراحان و مدرسان حوزه مد و لباس به ویژه در بخش زیورآلات است و پس از چند سال فعالیت در زمینه هنر، به کارهای مدیریتی در زمینه هنر نیز مشغول است.
توکلی لیسانس خود را در رشته گرافیک گرفته و پس از دریافت فوق لیسانس پژوهش هنر، هم اکنون با مدرک دکتری فلسفه هنر در عرصه مدیریت پروژههای هنری با تمرکز بر حوزه مد و لباس مشغول به فعالیت است.
او معتقد است تلفیق فلسفه و اخلاق با پوشش یکی از ضروریات و نیازهای جامعه بوده و از همین رو اخیراً مشغول به انجام یک سری کارهای پژوهشی است تا این کارها در نهایت کابردی شود چرا که کاربردی بودن هنر برایش از اهمیت ویژهای برخوردار است.
گفتوگوی هنرآنلاین با محبوبه توکلی را در ادامه بخوانید:
خانم توکلی لطفاً در ابتدای گفتوگو خودتان را برای مخاطبان هنرآنلاین معرفی کنید.
من حدود 25 سال است که در حوزه مد و لباس و زیورآلات فعالیت دارم. تحصیلاتم در دورههای کارشناسی و کارشناسیارشد در حوزه هنر بوده و مدرک دکتری فلسفه هنر را دارم. در خانوادهای هنری بزرگ شدهام. مادرم طراح فرش است. یکی از خواهرهایم در حوزه زیورآلات فعالیت میکند و دیگری هم مینیاتوریست است. در حال حاضر مدیرعامل یک مجموعه هنری هستم که دارای دو برند "محبوب" و "زیباتن" است. به جز پست مدیریتی که دارم، در زمینه طراحی لباس و زیورآلات هم فعالیت میکنم و نمایشگاههایی را در داخل و خارج از کشور برگزار کردم. خیلی تمایل دارم با مجموعههایی که در حوزه هنر فعال هستند همکاری کنم تا بتوانم هنر غنی لباس و زیورآلات ایران را به داخل و خارج از کشور معرفی نمایم.
دو برند "محبوب" و "زیباتن" به طور اختصاصی در چه زمینههایی فعالیت میکنند؟
برندهای "محبوب" و "زیباتن" در هر دو حوزه زیورآلات و لباس فعالیت میکنند. من خیلی علاقه دارم زیورآلات و لباس را با هم تلفیق کنیم و آنها را در قالب کالکشنهای مختلف به مردم نشان بدهم. البته هیچ الزامی وجود ندارد که زیورآلات حتماً در کنار لباس باشد ولی به هر حال گردنبند، دستبند، روسری، کیف، کفش و کمربند اکسسوار و ملحقات لباس هستند و اگر برای اینها کالکشن ایجاد شود و در قالب کالکشن معرفی شوند، حتماً تأثیرگذاری بیشتر خواهند داشت.
برندهایتان تا چه اندازه به جامعه معرفی شدهاند و استقبال مردم از محصولات این برندها چگونه است؟
این برندها و سایر برندهای اینچنینی خیلی به مردم معرفی نشدهاند چون به دنبال کثرتگرایی نیستند. یعنی این برندها محصولی را تولید نمیکنند که مورد استفاده عموم مردم قرار بگیرد بلکه مخاطبان خاص خودشان را دارند. البته این یک ضعف است و ما هم تمایل داریم برندهایمان را به عموم مردم معرفی کنیم. ما اخیراً برند "محبوب" را در کانادا و ارمنستان معرفی کردیم و قبلاً هم این کار را برای برند "زیباتن" در ایتالیا انجام دادیم. خیلی تمایل داریم لباسهای را معرفی کنیم که امکان استفاده در اجتماع دارند. از دید من لباسی که توسط خانمها در جامعه استفاده میشود، الزاماً مانتو نیست و میتواند یک بلوز دامن یا کت دامن کاملاً پوشیده باشد. من خودم خیلی از بلوز دامن و کت دامن استفاده میکنم و همیشه هم پوششم مورد استقبال قرار گرفته است. در یک نمایشگاه لباس در بلغارستان یک کت دامن پوشیدم که افراد مختلفی در آنجا از پوشش من عکاسی کردند و عکس من روی مجلاتشان رفت.
در طراحی لباس و زیورآلات چقدر از المانها و نمادهای ایرانی استفاده میکنید؟
به نظرم اینکه زیورآلاتها و لباسهای طراحی شده ما به عنوان آثار هنرمندان ایرانی معرفی شود خوب است ولی من خیلی الزام نمیبینم که بگویم اثرم یک اثر ایرانی است چون هنرمندان در تمام دنیا از یک زبان مشترک استفاده میکنند. البته این سلیقه شخصی من است و ممکن است هنرمندان دیگر اعتقاد و سلیقه متفاوتی از من داشته باشند.
در تلفیق المانهای شرقی و غربی باید به چه نکاتی توجه کرد که مخاطب بتواند با لباسها و زیورآلات تلفیق شده ارتباط برقرار کند؟
برای تلفیق کردن بعضی از المانهای غربی با المانهای ایرانی یک سری محدودیتها هست. یک سری از المانهای غربی برای جامعه ما به عنوان جامعه مسلمان پذیرفته شده نیست و ما باید به این نکته دقت کنیم. فرمهایی در لباس و زیورآلات غربی وجود دارد که ما تمایلی به استفاده از آنها نداریم. به جز آن فرمها، میشود هر فرم دیگری را که مورد قبول عرف و اجتماع ایرانی باشد با المانهای ایرانی تلفیق کرد و یک محصول تلفیقی به وجود آورد. البته برخی از المانهای ایرانی شبیه المانهای کشورهای دیگر است. مثلاً شما در بلغارستان یک سری سوزندوزی میبینید که مشابه سوزندوزیهای بلوچ است. از این المانها هم میشود استفاده کرد. در نهایت برای تلفیق یک عناصر ایرانی و غیر ایرانی باید بعد از اینکه مطمئن شد عناصر غیر ایرانی مورد قبول جامعه است، باید به جنبه زیباییشناسی اثر توجه کرد تا مخاطب ایرانی اثر تلفیق شده را پس نزند.
فکر میکنید از چه طرقی میشود در زمینه پوشش مرد و زن ایرانی فرهنگسازی و مدسازی کرد؟
به نظرم بهترین راه مدسازی این است که رسانهها از جمله تلویزیون و سینما سعی کنند یک پوشش خوب را به مردم معرفی کنند و بعد مردم آن پوشش را در اجتماع استفاده کرده و به یک مد تبدیل کنند. در نهایت ایجاد یک مد از طریق استفاده خود مردم صورت میگیرد ولی نقش رسانه در این زمینه خیلی اهمیت دارد. من گاهی اوقات که برنامههای تلویزیونی را میبینم، برایم عجیب است که چرا مجریهای تلویزیون لباسهای جذابی تنشان نمیکنند؟ اگر هنرمندان ما لباسهای خوبی بپوشند، مردم هم از آنها الگو میگیرند و لباسهای خوب میپوشند ولی کمتر دیده شده این اتفاق بیفتد. هنرمندان ما گاهی از آنور بوم میافتند و لباسهای عجیب و غریب میپوشند. در این صورت طبیعی است که مردم نتوانند با پوشش آنها ارتباط برقرار کنند و خودشان دست به انتخاب بزنند. امیدوارم رسانه نقش مهمش در زمینه فرهنگسازی و مدسازی را جدی بگیرد.
به غیر از سریال "شهرزاد" که گردنبند مرغ آمین را تبدیل به مد کرد، نمونههای دیگری در سریالها و فیلمهای سینمایی ایران وجود داشته که در زمینه پوشاک و زیورآلات مدسازی کرده باشد؟
واقعاً خیر. امیدوارم این اتفاق بیفتد. ما باید از خودمان شروع کنیم. من این کار را شروع کردهام و سعی میکنم پوشش و زیورآلاتی را که فکر میکنم به چشم اطرافیانم چشمنواز و زیباست استفاده میکنم. ما عضوی از این شهر هستیم و به عنوان یک المان در کوچهها و خیابانها این شهر رفت و آمد میکنیم. اگر ما به زیبایی شهرمان اهمیت بدهیم، حتماً میتوانیم در زیبایی شهر تأثیر بگذاریم. هر کسی باید این کار را از خودش شروع کند. کار زمانبری است ولی اگر روی آن تمرکز کنیم، حتماً میتوانیم مدسازی کنیم.
شما از مرکز خرید "بام لند" دیدن کردهاید؟ فکر میکنید نگاه این مرکز خرید چقدر فرهنگی است؟
این مجموعه قرار بود متعلق به شهرداری باشد که شهرداری نتوانست از پس هزینههای ساخت و راهاندازی آن بر بیاید و آن را به بخش خصوصی سپرد. طبیعتاً مجموعه "بام لند" یک نگاه اقتصادی دارد ولی در درون آن میتواند اتفاقات فرهنگی هم رخ بدهد. صاحبان این مجموعه دوست دارند مجموعهشان را به مردم معرفی کنند و برای انجام این کار مایل به برگزاری رویدادهای هنری و فرهنگی هم هستد. به من گفتند شما پیشنهاد بدهید و بیایید در اینجا رویدادهای فرهنگی برگزار کنید. به نظرم اگر این اتفاق بیفتد خوب است چون این مجموعه در کنار دریاچه چیتگر و در منطقه 22 شهر تهران واقع شده که آن منطقه را به عنوان قطب گردشگری شهر تهران میشناسند. هموطنان ما از شهرستانها و همچنین توریستهای خارجی به آن منطقه میآیند و طبیعتاً اگر رویدادهای هنری و فرهنگی هم در آن محل برگزار شود، بازخورد خوبی خواهد داشت.
در حال حاضر تمرکزتان بیشتر روی طراحی لباس است یا طراحی زیورآلات؟
تمایل دارم بیشتر در زمینه زیورآلات فعالیت داشته باشم چون در کشورمان قشر وسیعی از طراحان لباس وجود دارد ولی در زمینه طراحی زیورآلات فعالیت کمتری صورت میگیرد. این در حالی است که در کشور ما قدمت زیورآلات بیشتر از لباس است. در زمینه زیورآلات حتی یک سری گردنبند از دوره هخامنشیان و قبل از آن به دست باستانشناسها رسیده است. ما به واسطه نقاشیها و سنگتراشیهای دوره هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان از لباسهای ایرانی آن دورههای تاریخی با خبر هستیم، در صورتیکه اطاعاتمان در مورد زیورآلات تاریخی مستندتر است چون به علت مینیمال بودن و جنس فلزی زیورآلات، همچنان آثار دوره هخامنشیان و قبل از آن در دسترس باستانشناسها میباشد. امیدوارم جوانان ما بیشتر به سمت طراحی زیورآلات بیایند و خودشان را در این زمینه به عنوان یک هنرمند معرفی کنند. اخیراً نمایشگاهی در لندن برگزار شد که در آن زیورآلات به نمایش گذاشته میشد و به پیشنهاد من و از طریق گالری فام، لباس را هم وارد آن نمایشگاه کردند. یک تعداد لباس در آن نمایشگاه دیده شد ولی بخش لباس نمایشگاه خیلی قوی نبود چون فرصت زیادی برای اطلاعرسانی وجود نداشت. با این حال همین که لباس و زیورآلات در کنار هم قرار گرفتند، اتفاق خوب و رضایتبخشی بود.
نظرتان در مورد بخش زیورآلات جشنواره مد و لباس فجر چیست و فکر میکنید این بخش چقدر میتواند در مدسازی زیورآلات تأثیرگذار باشد؟
سال 94 مسئولان برگزاری جشنواره مد و لباس فجر از من خواستند که در برگزاری بخش زیورآلات این جشنواره کمکشان کنم که من به همراه یکی از دوستانم این کار را انجام دادم. این بخش در سال 94 برگزار شد و در سال 95 گسترش پیدا کرد. امسال برای من یک سری دغدغهها به وجود آمد و من درگیر بیماری مادرم هستم که به همین خاطر کار را به دیگر همکارانم سپردهام. امیدوارم همکارانم در برگزاری بخش زیورآلات جشنواره موفق باشند و هنرمندان و مردم استقبال بیشتری از این بخش به عمل بیاورند.
در حال حاضر مشغول چه فعالیتهایی هستید و چه برنامههای برای آینده دارید؟
تمایل دارم یک سری نمایشگاه با رویکرد تلفیق لباس و زیورآلات برگزار کنم چون معتقدم اینها برای هم ساخته و ایجاد شدهاند. فعلاً چون مشخص نیست که این نمایشگاها در ایران یا خارج از ایران برگزار خواهد شد، ترجیح میدهم صبر کنم و بعد در موردش اطلاعات بیشتری بدهم. من تحصیلاتم فلسفه هنر است و نگاه اخلاقی هم بخشی از فلسفه هنر است که من بسیار به آن قائلم. به همین خاطر تمایل دارم بتوانم کارهایی را در زمینه هنر انجام بدهم که علاوهبر کاربردی بودن، اخلاقمحور هم باشد. من نظریه هنر برای هنر را نمیپذیرم و به بخش کاربردی و اخلاقمحوری هنر هم خیلی اهمیت میدهم. ما وقتی وارد حوزه هنر برای هنر میشویم، ممکن است از اخلاق فاصله بگیریم که من این را دوست ندارم. تلفیق فلسفه و اخلاق با پوشش یکی از دغدغههای من است که امیدوارم آن را به یک جای خوبی برسانم. اخیراً مشغول یک سری کارهای پژوهشی هم هستم که میخواهم این کارها در نهایت کابردی شود چون کاربردی بودن هنر برایم خیلی اهمیت دارد.